پشت پرده مقاومت وزارت ورزش در برابر انتخاب کرانچار
کینه توزی یا بوی الکل؟
«به من می گویند یک نفری را می خواهند بگذارند مربی، بوی الکلش از سه متری آدم را خفه می کند.»
هفته نامه تماشاگران امروز: «به من می گویند یک نفری را می خواهند بگذارند مربی، بوی الکلش از سه متری آدم را خفه می کند.»
محمود گودرزی، وزیر ورزش و جوانان این جمله را در دفاع از مشروعیت کمیته نظارت بر کیفیت مربیان خارجی می گوید؛ کمیته ای که این روزها به خاطر ماجراهای انتخاب زلاتکو کرانچار برای سرمربیگری تیم امید، شرح وظایف و میزان اختیاراتش، سوال برانگیز شده است.
وزیر در بخشی دیگر از حرف هایش در جمع سردبیران ورزشی گفت: «از نظر من جایز نیست چنین کسی مربی تیم ملی شود. اگر دیگران حساسیت ندارند، ما حساسیت داریم. اگر نظر ما مهم نیست، خب بروند کارشان را بکنند. اگر مستقل هستند، بروند کارشان را بکنند. اگر هم نمی توانند مستقلانه کارشان را پیش ببرند و نیاز به حمایت و کمک دولت دارند، باید بپذیرند که دولت نظارت کند. این تصور اشتباهی است که ما اینجا داریم کینه توزی شخصی می کنیم.»
توضیح اینکه چگونه می توان نظارت کرد و در عین حال انتخاب مربیان ملی را به فدراسیون سپرد، شاید کمی پیچیده باشد اما ماجرای کرانچار و شایعاتی که پشت سرش می گویند چندان پیچیده نیست. اولین بار در زمان مدیریت عباس انصاری فرد در پرسپولیس پای کرانچار به فوتبال ایران باز شد. آن روزها داستان های زیادی روایت می شد از تلو تلو خوردن های این مربی کرووات در تمرین تیم هایی که سرمربی اش بوده، با اینحال کرانچار از همه فیلترها رد شد و روی نیمکت پرسپولیس نشست. بعد از پرسپولیس هم مدتی سرمربی سپاهان بود و آنقدر خوب نتیجه گرفت که همه یادشان رفت چه شایعاتی پشت سرش بوده. در تمام این سال ها تقریبا هیچ گاه آن شایعات تکرار نشد.
ارسال نظر