۲۶۱۱۲
۳ نظر
۵۰۴۷
۳ نظر
۵۰۴۷
پ

مهران دوستی: نان صدايم را نمي‌خورم

من نان صداي قلبم را مي‌خورم. وقتي پشت سر كسي غيبت نمي‌كنيد و در حد امكان تلاش مي‌كنيد، خوب باشيد و به ديگران كمك كنيد و طبيعت را دوست داشته باشد، صداي قلب شما را خداي مهربان در حنجره‌تان مي‌گذارد و شما از طريق همين صدا زندگي مي‌كنيد.

جام جم آنلاین: مهران دوستي از گويندگان قديمي راديو است. شايد همين باعث شده او فوق‌العاده صريح باشد و براحتي حرفش را بزند.

دوستي براي مخاطبش احترام قائل است و به همين دليل شنونده نيز به راحتي با او ارتباط برقرار مي‌كند. دوستي از گويندگاني است كه نامش با نام راديو گره‌خورده است. گوينده‌اي كه جواني و نشاط را به مخاطبش هديه مي‌دهد.

او اهل كتاب و موسيقي است. دوستي، دو برادر و دو خواهر دارد، به مادرش بسيار وابسته است و او را خيلي زياد دوست دارد.

عاشق آشپزي است و هميشه در نور كم زندگي مي‌كند. اين گوينده عاشق سفر، سينما، ساعت، كفش و ماشين هم هست. خودش مي‌گويد علاقه خاصي به مردم ايران دارم و هميشه تلاش مي‌كنم در كنار مردم و صداي آنها باشم.

مهران دوستی: نان صدايم را نمي‌خورم

اگر موافق باشيد گفت‌وگو را از جايي شروع كنيم كه شما تصميم گرفتيد براي ادامه تحصيل به آمريكا سفر كنيد. از اين سفر برايمان بگوييد.

در حقيقت من بعد از گرفتن ديپلم در چند رشته دانشگاهي در ايران قبول شدم. با توجه به اين‌كه از دوران كودكي به يادگيري زبان انگليسي مشغول بودم با امتحان تافل، پذيرش دانشگاه توستون ايالات تگزاس در رشته مهندسي مكانيك را گرفتم. ابتدا دوست داشتم كارگرداني سينما بخوانم اما بعد آنجا متوجه شدم كه مي‌توانم همزمان در دو رشته تحصيل كنم البته در رشته سينما به صورت آزاد در كلاس‌هاي دانشكده شركت كردم و با سينماي جهان و آمريكا بيشتر آشنا شدم. دليل خاصي براي رفتن به آمريكا جز اين‌كه مي‌خواستم آنجا تحصيل كنم، نداشتم.

چطور آمريكا را براي تحصيل انتخاب كرديد؟

در حقيقت شركت در كلاس‌هاي زبان انگليسي و يادگيري اين زبان باعث شد كه آمريكا را انتخاب كنم. در ضمن آن دوران هم موج رفتن دانشجويان ايراني براي تحصيل به آمريكا و شرايط سهل ويزاي تحصيلي باعث شده بود كه تعداد زيادي از جوانان، روياي تحصيل در آمريكا را در ذهنشان بپرورانند.

سال‌هايي كه آمريكا بوديد علاوه بر تحصيل چكار مي‌كرديد؟

در آمريكا به جز تحصيل، كارهاي مختلفي انجام دادم. ابتداي ورود چون زبان بلد بودم، كاري در يك رستوران پيدا كردم ابتدا BusBoy بودم يعني ميزها را تميز مي‌كردم. بعد از مدتي به آشپزخانه رفتم و Dish Washer شدم. براي اين‌كه به زبان محاوره‌اي مردم آمريكا آشنا شوم اين شغل‌ها خيلي به من كمك كرد. بعد از مدتي سرپرست آشپزخانه و بعدها هم سرپرست كساني كه در رستوران دستور غذا از مشتري مي‌گرفتند، شدم. يعني در حقيقت پله، پله در اين راه براي يادگيري زبان محاوره‌اي تلاش كردم و اين بزرگ‌ترين كلاس درس براي من بود.

كار كردن در يك آشپزخانه برايتان سخت نبود يا خجالت نمي‌كشيديد؟

نه هيچ وقت از كاركردن خجالت نكشيدم و تازه با همين كار هم با جامعه آمريكا بيشتر آشنا شدم و دوستان خوب و مهرباني هم پيدا كردم. شايد تنها ايراني‌اي باشم كه مي‌توانم ادعا كنم اكثر ايالت‌هاي آمريكا را گشته و با طبيعت و مردم آنجا آشنا شده‌ام.

چه شد به ايران برگشتيد؟

بعد از گروگانگيري سفارت آمريكا در تهران جيمي كارتر دستور داد ايرانياني كه به شكل غيرقانوني يا دانشجوياني كه ويزاي تحصيلي آنها به اتمام رسيده بايد از خاك آمريكا اخراج شوند. چون من چند ترم دانشجو نبودم و كار مي‌كردم توسط اداره مهاجرت فراخوانده شده و بعد از ۲۵ روز زنداني در هوستون تگزاس به شكل خودخواسته پول بليت هواپيماي خودم را هم پرداخت كردم تا به ايران برگردم. در حالي كه در همان دوران از طرف اداره مهاجرت پيشنهاد ماندن در آمريكا به من شد، اما مايل به ماندن و اقامت در آنجا نبودم و به كشور خودم براي ادامه زندگي برگشتم.

مهران دوستی: نان صدايم را نمي‌خورم

وقتي برگشتيد چه برنامه كاري براي خودتان داشتيد؟

وقتي برگشتم مدتي بيكار بودم. بعد معلم من، شهيد مهندس علي انصاري (استاندار وقت گيلان) كه معلم رياضي‌ام در دوران دبيرستان بود، مرا به راديو و تلويزيون مركز گيلان معرفي كرد و من به عنوان مترجم تلكس‌هاي خبري و مدير توليد راديو مشغول به كار شدم. بعد از برگشتن به ايران مي‌خواستم كار مفيدي انجام بدهم و در عين حال بازهم در رشته سينما تحصيل كنم.

چه شد كه از مديريت توليد وارد عرصه گويندگي و اجرا شديد؟

يك روز كه مجري برنامه صبح بخير گيلان نيامده بود از من خواستند كه پشت ميكروفن بنشينم و برنامه را اجرا كنم. ابتدا قبول نكردم، اما با توجه به اين‌كه مدير توليد راديو بودم چاره‌اي نداشتم و پذيرفتم. گويندگي، كار مشكلي بود ولي من از همان روز اول با انگيزه و علاقه پشت ميكروفن نشستم و با مردم صحبت كردم.

يعني بعد از اين‌كه گوينده شديد هيچ وقت نخواستيد مدير شويد؟

نه هرگز دلم نخواسته كه مدير بشوم. چون بعد از انتخاب گويندگي احساس كردم فضاي ديگري در ذهنم پديدار شده است. فضاي گفت‌وگو و حرف زدن با مردم، ارتباط مجري و مخاطب و دنيايي كه جامعه برايت مي‌سازد و تو هميشه قهرمان آنها هستي، برايم بهتر است. در حقيقت مي‌خواستم در كار گويندگي و اجرا، مدير خودم باشم و تا انتهاي راه با اين شخصيت، خودم را به جامعه بشناسانم.

وقتي به تهران آمديد مدتي را هم در راديو جبهه كار كرديد.

بله، حداقل شش سال به طور پيوسته در راديو جبهه كار مي‌كردم.

به مناطق جنگي هم اعزام شديد؟

نه، در مناطق جنگي حضور نداشتم.

گويندگي براي راديو جبهه چه تفاوتي با گويندگي براي برنامه‌هاي عادي داشت؟

تفاوت‌هاي زيادي داشت. به نظر من كسي كه گوينده يك اطلاعيه جنگي است به مراتب با كسي كه گوينده يك برنامه شاد و مفرح است فرق دارد. گوينده جنگ بايد حس كند كه گوينده كساني است كه به جنگ مي‌روند و مي‌جنگند و بايد صداي آنها باشد و با صداي خود فضاي حماسي را به مخاطب و شنونده القا كند.

بعد از جنگ دلتان نخواست كه به آمريكا برگرديد؟

واقعا دوست نداشتم به آمريكا برگردم. من صداي مردم وطنم هستم. شايد براي گردش و سياحت دوست داشته باشم، بروم اما هميشه خودم را مديون همين مردم ساده و نازنين كوچه و بازار مي‌دانم هيچ جاي دنيا وطن من نمي‌شود. بارها به كشورهاي مختلف اروپايي و... رفته‌ام، اما اينجا قلب ماست، خانه ماست، ايران ماست با همه كمبودها و ايرادهايي كه دارد باز خانه من است و با همه وجودم دوست دارم در ايران بمانم و به هموطنانم خدمت كنم. عاشقانه مردم ايران را دوست دارم و خودم را هميشه در جايگاه گوينده مردم ايران مي‌بينم. همين يك دليل برايم كافي بود كه در خانه خودم بمانم.

مي‌دانيد الان راديو چقدر گوينده دارد؟

دقيقا نمي‌دانم، اما اين را مي‌دانم كه راديو، گوينده به معناي واقعي كلمه، چند نفر بيشتر ندارد بقيه مجري هستند. يعني مثل بقيه آدم‌ها حرف مي‌زنند در حالي كه فرق بين گوينده و مجري زمين تا آسمان است.

بيشتر با كدام يك از گوينده‌ها در ارتباط هستيد؟

من با همه در ارتباطم و همكارانم را دوست دارم ولي با فرد خاصي به آن معنا تحت عنوان گوينده ارتباطي ندارم.

مهران دوستی: نان صدايم را نمي‌خورم

از صداي كدام گوينده خوشتان مي‌آيد؟

نمي توانم بگويم از چه صدايي و از چه گوينده‌اي در حال حاضر خوشم مي‌آيد، اما از هر كسي كه تقليد نمي‌كند، ادا در نمي‌آورد، اعتقاد به استاد، شاگردي دارد و حرمت ميكروفن را نگه مي‌دارد خوشم مي‌آيد و به او احترام مي‌گذارم.

تا حالا پشت ميكروفن، آواز خوانده‌ايد؟

بله بعضي وقت‌ها آهنگ و آوازي را زمزمه كرده‌ام. ولي كامل هرگز اين اتفاق نيفتاده است.

در كدام برنامه اين اتفاق افتاده است؟

در برنامه‌هاي نشاني و عصر پرتقالي راديو جوان.

اهل ورزش كردن هم هستيد؟

بيشتر اهل طبيعت‌‌گردي هستم تا ورزش كردن. بيشتر در طبيعت، جنگل و كنار دريا قدم مي‌زنم و شنا مي‌كنم.

يعني علاقه‌اي به رشته ورزشي خاصي نداريد؟

عاشق فوتبال هستم.

كدام تيم‌ها را دوست داريد و بازي‌هايشان برايتان مهم است؟

تيم‌هاي پرسپوليس، بارسلونا و منچستريونايتد.

در تيم ملي فوتبال از كدام بازيكن خوشتان مي‌آيد؟

علي كريمي را به خاطر فوتبال و اخلاقش دوست دارم.

پيش آمده كه فوتبال هم گزارش كنيد؟

بله براي اولين بار و به طور زنده در راديو بعد از انقلاب يك بازي را گزارش كردم كه فكر مي‌كنم بد هم نشد. تهيه‌كننده اين مسابقه فرهنگ جولايي و سردبير برنامه هم شيشه‌گران بود.

به ياد داريد اين اتفاق در كدام برنامه رخ داد؟

فكر كنم برنامه عصر جمعه با راديو بود و بازي هم بين ايران و امارات برگزار مي‌شد.

درآمد راديو آنقدري هست كه زندگي را بگذرانيد؟

اگر حرفه‌اي عمل كنيد و عاشق كارتان باشيد راديو هم مي‌تواند زندگي شما را بچرخاند.

علاوه بر گويندگي كار ديگري هم انجام مي‌دهيد؟

من كار ساخت و گويندگي تيزرهاي راديويي و تلويزيوني را هم انجام مي‌دهم، معلم هم هستم و فن بيان، بازيگري و گويندگي درس مي‌دهم. البته مشاوره هم مي‌دهم.

از كسي پول قرض گرفته‌ايد؟

خدا را شكر تا حالا بي‌پول نشده و هرگز از كسي پول قرض نگرفته‌ام و بيشتر قرض داده‌ام.

شما فقط نان صدايتان را مي‌خوريد؟

من نان صداي قلبم را مي‌خورم. وقتي پشت سر كسي غيبت نمي‌كنيد و در حد امكان تلاش مي‌كنيد، خوب باشيد و به ديگران كمك كنيد و طبيعت را دوست داشته باشد، صداي قلب شما را خداي مهربان در حنجره‌تان مي‌گذارد و شما از طريق همين صدا زندگي مي‌كنيد.

راديوهاي بيگانه را هم گوش مي‌كنيد؟

بله، نه‌تنها راديو‌هاي بيگانه را گوش مي‌كنم بلكه شبكه‌هاي تلويزيوني ماهواره را هم مي‌بينم. اين كار بايد براي كساني كه در رسانه كار مي‌كنند اجباري شود. ما بايد راجع به آنها تحليل و شناخت پيدا كنيم. با گوش نكردن و نديدن كار خودمان را هم خوب انجام نمي‌دهيم.

در كلاس‌هاي گويندگي تاكنون چند تا مهران دوستي كشف كرده‌ايد؟

در كلاس‌هاي درسم، مهران دوستي پيدا نكرده‌ام. چون هر فردي را خداي مهربان تك و يگانه آفريده است. اما در كلاس‌هايم با آدم‌ها و صداهايي آشنا شده‌ام كه همه آنها اگر خودشان باشند و اداي صداي كسي را درنياورند واقعا تك و بي‌نظير هستند. تاكيد مي‌كنم اگر خودشان باشند چون اين موضوع براي من بسيار بااهميت است.

برخي از مجريان راديو مي‌گويند راديو امنيت شغلي ندارد شما با اين نظر موافقيد؟

اصولا شخصيت مجري در همه رسانه‌هاي ديداري و شنيداري دنيا فصلي است. يعني مجري در يك دوره‌اي مي‌درخشد و بعد به دليل سيال بودن ساختار رسانه تغيير مي‌كند، اما در مورد گوينده اين موضوع صدق نمي‌كند. در همه جاي دنيا گوينده را حفظ مي‌كنند. اما از مجري فصلي استفاده مي‌كنند. اگر كسي چه در راديو و چه در تلويزيون حرفه‌اي عمل كند در فكر استخدام، بيمه و اين نوع مسائل نباشد عاشقانه و با علم و كسب تجربه عمل كند از طريق همين رايو بازار مناسبي براي خود ايجاد خواهد كرد و ديگر نگران امنيت شغلي نخواهد بود. شغل ما با روحيه كارمندي و استخدام جور درنمي‌آيد. اين شغل و هنر با احساسات آدمي سر و كار دارد و مردم و مخاطب شما را انتخاب مي‌كنند در دل و جانشان هميشه هستيد. هنر ما در رقابت سالم، پويا و ماندگار معنا پيدا مي‌كند.

شما سابقه اجراي چند برنامه تلويزيوني را داريد، اما با اين وجود حضورتان در تلويزيون بسيار كوتاه بود چرا راديو را براي ادامه فعاليت برگزيديد؟

من در مركز گيلان گوينده خبر ساعت پنج تلويزيون بودم. در تهران هم چند برنامه تلويزيوني اجرا كردم. البته مجري برنامه ۱۲ ساعته جشنواره تلويزيوني سيما هم بودم. در حقيقت من راديو را انتخاب كردم و راديو هم مرا برگزيد. اين عشق و عاشقي دوطرفه است. حرمت و نجيب بودن راديو با هيچ رسانه‌اي قابل قياس نيست. من اشتياق نام و تصوير ندارم و اين وسوسه را در خودم از بين برده‌ام.

فكر كنم در راديو راحت‌تر مي‌شود ستاره و ماندگار شد. اين در حالي است كه در تلويزيون اگر مجري ستاره شود.

در راديو براي اين‌كه ستاره شويد و باقي بمانيد حداقل ۳۰ سالي زمان نياز داريد تا مخاطب با صداي شما آشنا و خاطره‌دار شود. همين زمان در تلويزيون به يك فصل و يا يك سال تقليل پيدا مي‌كند در راديو هم اگر زياد شنيده شويد، اما صاحب يك شخصيت راديويي نشويد بعد از ۵۰ سال كار در راديو هم شناخته نخواهيد شد. در تلويزيون چون مخاطب با تصوير، رنگ، لباس و دكور روبه‌رو است و ذائقه‌اش به سرعت تغيير مي‌كند، مجري را خيلي زود از ياد مي‌برد. به همين دليل ستاره شدن مجري در تلويزيون عمر كوتاهي دارد چون ذات رسانه تصويري اين است. نه اين‌كه كسي بخواهد از ستاره شدن كسي يا برنامه‌اي در تلويزيون جلوگيري كند. تصوير زود فراموش مي‌شود اما صدا مي‌ماند و از طريق گوش در جان و دل ته‌نشين مي‌شود.

برخي بر اين باورند وقتي يك مجري يا گوينده در راديو معروف مي‌شود، مي‌تواند از شهرت استفاده‌هاي خاصي بكند. شايد به همين دليل كمتر ميدان به مجريان و گويندگان داده مي‌شود.

هر كسي اگر بخواهد در راديو و تلويزيون از طريق اجرا و مجري‌گري به شهرت برسد، امكان دارد ولي شخصيت ذاتي يك گوينده، به او اجازه چنين استفاده‌اي را نمي‌دهد به همين دليل گوينده هميشه ماندگار است.

شما با ستاره‌سازي موافق هستيد؟

من با ستاره‌سازي مخالف نيستم، با ستاره‌سازي‌هاي كاذب مخالفم. با كارمنداني مخالفم كه جاي مجريان و گويندگان صاحب سبك را تنگ مي‌كنند هم آبروي خود را مي‌برند و هم آبروي سازمان را. به نظرم بايد براي اين موضوع فكر اساسي كرد.

شما در اجرا چه اصولي را رعايت مي‌كنيد؟

من سعي مي‌كنم در اجرا خودم باشم. و فيلم بازي نكنم. فاصله بين مجري و گوينده را هميشه حفظ مي‌كنم. صداسازي و ادا درآوردن هم بلد نيستم و هميشه خودم هستم.

آيا سبك خاصي در گويندگي داريد؟

به هر حال تلاش كرده‌ام بعد از ۲۷ سال تجربه در راديو صاحب سبك خودم باشم و در اين زمينه هم ادعايي ندارم برايم مهم است كه مخاطبان و شنوندگان برنامه‌هاي من چه ديدگاهي نسبت به كارهايم دارند.

آيا جزو مجرياني هستيد كه حق‌الزحمه ميليوني مي‌گيرند؟

البته كار حرفه‌اي و تجربه ۲۷ ساله را با دستمزدهاي ميليوني نمي‌توان سنجيد. فقط اين را بگويم كه ارزان نيستم و هر جايي نه خودم را نشان مي‌دهم و نه صدايم را پخش مي‌كنم.

آيا منبع يا مرجع مشخصي براي گويندگي و اجرا در ايران داريم؟

خير، اگر هم باشد من اطلاع خاصي از اين مرجع ندارم.

حسرت اجراي كدام برنامه را در رسانه داريد؟

برنامه مناظره و گفت‌وگوي زنده با مسوولان فرهنگي كشور.

مردم بيشتر شما را با چه عنواني مي‌شناسند؟

مهران دوستي، صداي مخملين و خاطره‌انگيز مردم ايران.

يك گوينده چه سهمي در زنده نگه داشتن راديو دارد؟

نقش عمده‌اي دارد. گوينده با نوع بيان خود، كلام را در راديو زنده نگاه مي‌دارد. اگر گوينده در راديو نباشد در حقيقت صدا در راديو وجود ندارد، البته نمايش و موسيقي هم راديو را هميشه تازه و زنده نگاه مي‌دارد.

مخاطب چطور حس واقعي يك گوينده را حين اجراي برنامه تشخيص مي‌دهد؟

با صداقت و حس بيان يك گوينده، مخاطب احساس مي‌كند كه گوينده همزبان و همدل با اوست در حقيقت حس و بيان يك گوينده احساس و عاطفه مخاطب را زنده مي‌كند.

چه دلايلي باعث مي‌شود اجرايتان در هر كدام از برنامه‌ها متفاوت باشد؟

خودم و لحن صدايم را متناسب با فضاي يك برنامه هماهنگ مي‌كنم و سعي مي‌كنم هميشه در كنار حرف زدن جايگاه گويندگي‌ام را حفظ كنم.

در حين اجرا تا چه اندازه بداهه‌پردازي مي‌كنيد؟

در برنامه‌هاي زنده و مجري محور سعي مي‌كنم كه بداهه‌پردازي كنم البته اين كار را در حد لازم و نه به شكل افراط و تفريط انجام مي‌دهم.

نظر شما درباره صداهاي جوان و گويندگان جديد و توانايي آنها چيست؟

مشكل فقط جوان بودن صدا نيست صداي خوب ۵۰ درصد كار است و ۵۰ درصد ديگر تكنيك استفاده از صداست. صداها و اجراهاي خوبي خواهيم داشت اگر دوستان جوان بدانند كه موفقيت در اين كار نياز به زمان و صبوري دارد و ادا درآوردن و تقليد صداي ديگران هيچ فايده‌اي برايشان نخواهد داشت و در آينده‌اي نزديك رسانه آنها را پس خواهد زد.

پس درباره علاقه جوانان به بحث اجرا و گويندگي و هدايت صحيح آنها در راديو چه بايد كرد؟

اعتقاد من اين است كه بايد دانشكده تربيت گوينده و مجري تاسيس كنيم و دو يا سه سال با استعدادهاي جوان به شكل تئوري و عملي كار كنيم و پس از امتحانات متعدد عملي آنها را پشت ميكروفن و دوربين بفرستيم. بايد در طول تحصيل در دانشكده صدا آنها را با موسيقي، كتاب، سينما و جامعه آشنا كنيم تا آمادگي لازم را در زمينه‌هاي مختلف هنري كسب كنند به نظرم دانشكده صدا تنهاترين راه است.

در حال حاضر شما برنامه كافه راديو شبكه جوان را اجرا مي‌كنيد، چه دلايلي باعث شده برنامه كافه راديو كه در ساعات نه چندان مناسب پخش مي‌شود، اما پرشنونده باشد؟

دليل عمده آن كار تيمي گروه كافه راديو است. البته حمايت‌هاي بي‌دريغ معاون صدا، مدير شبكه جوان و مديرگروه فرهنگ و جوان شبكه راديويي جوان را نبايد ناديده گرفت. اتاق فكري كه پشت اين برنامه وجود دارد بسيار تاثيرگذار است. كافه راديو يك كار گروهي است كه شليك آخر را من انجام مي‌دهم. همين كه شعار نمي‌دهيم و در اين برنامه اوقات خاطره‌انگيزي براي مخاطبان فراهم مي‌كنيم كافي است تا مردم هم به اين برنامه لطف داشته باشند و من همين جا به طور ويژه از همه آنها تشكر مي‌كنم.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت برترین ها هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نظر کاربران

    • متین

      آقای دوستی عزیز!
      شما صدای یگانه ای دارید و صدایتان برای من بسیار خاطره انگیز است. اما از این مصاحبه شما بوی هودپسندی و تکبر به مشام میرسد. امیدوارم اینگونه نباشد...

    • برف

      صداشو خیلی دوست دارم.

    • یلدا

      روح اقای دوستی شاد..اشکمودراوردواقعاشوکه شدم ازخبرفوتشون..یادکلبه ی تابستانی شب..یادنشانی..یادهزارپنجره..

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج