وقتی برای همراه داشتن آینه، نمره انضباط دختران را کم میکردند
دختران دانشآموز چند دهه پیش از محرومیتهایی عجیب رنج میبردند.
برترینها: دختران دانشآموز چند دهه پیش از محرومیتهایی عجیب رنج میبردند. در سال هایی حتی کیف دانش آموزان در برخی مناطق بازرسی می شد! حمل یک آینه کوچک جرم بود! مثل بسیاری چیزها ...
ویدئوی زیر از مستند خواب ابریشم ساخته ارزشمند ناهید رضایی را مشاهده میکنید. خود او گفته است که سال ها بعد به سراغ مدرسه ای که در آن درس خوانده رفته است تا با مشکلات نسل بعد از خود آشنا شود ...
نظر کاربران
قرار باشه هرکسی هر جوری خودش باشه همون انجام بده که سنگ روی سنگ بند نمیشه و همیشه باید به قوانین موجود کشوراحترام گذاشته بشه
من یادمه جوراب سفید نباید می پوشیدیم ژاکت یا کاپشن قرمز ممنوع هر صبح کیفمون رو نگاه می کردن و جورابمون رو.فقط خداروشکر اونموقع فضای مجازی نبود آگاهی زیادی هم نداشتیم برا همین زیاد برامون مهم نبود اگر آگاهی الان رو داشتم دق می کردم.
پرفسور تصمیمی که مبنایی منطقی وعاقلانه ای نداشته باشد محکوم به شکست است... اگر محدودیت درهرزمینه ای مبنایی عقلی داشته باشد نتیجه مثمر ثمر وپذیرفته خرد جمعی میباشد...
تا بوده همین بوده، امان از افکار.....
دقیقا بخاطر این گیر دادن ها و محدودیت ها جوونامون عقده ای شدن. بخدا ما دهه شصتیا هیچی ندیدیم و الان چشم ودلمون سیر نیست. بذارین مردم خودشون باشن. این به نفع کل مملکته. محدودیت سرکش بودن رو بدنبال داره
وای از اون زمان سال ۱۳۷۰ که شلوار لی جرم نا بخشودنی بود .
بنظر تندرو ها و افراطی ها لباس غیر مشکی پوشیدن توسط خانم ها اونهارو جذاب تر میکنه در نتیجه پسرهای بیشتری رو بطرف خودش جذب میکنه و از نظر اونها این اتفاق یعنی آسیب بیشتر برای جامعه و اون خانم. بخاطر همین با هر پوششی یا رفتاری که یک خانم رو جذابتر میکنه مخالف هستند. در حالیکه این خیلی زیاده روی و محدود کننده و آزار دهنده هستش.ولی فلسفه ی آرایش غلیظ داشتن مو و یا قسمتی از دست و پا یا بدن را بیرون گذاشتن خیلی متفاوته چون واقعا یک پسر وقتی خانمی رو در این حالت میبینه سوال براش پیش میاد. چه سوالی؟ اینکه چرا اون خانم انقدر جلب توجه میکنه آیا اهل دوستی و رابطه نامشروع هست یا نه؟ و این خودش میتونه برای اون خانم مشکلات زیادی رو ایجاد کنه.
الان وکیلی که اینطورفکر کردی و نظر دادی؟ وای به حال موکل هات
جواب اینها را کی باید بده عمر ما را سوزاندن و به زندگیمان آتیش زدند
قرار نیست هر کسی هر جوری باشه ولی محدودیت ها هم باید مبنای عقلی داشته باشه و هم شرعی.کجای شرع گفته دختر نباید توی آینه نگاه کنه؟
این فیلم احتمالا مال اوایل دهه نود است وگرنه دانش آموزانی که دهه شصت و هفتاد میرفتن دبیرستان واقعا بهشون گیرای عجیب و غریب میدادن که این در مقابلش هیچی نیست
من خودم دهه ی شصت مدرسه میرفتم اصلا گیربیخودی نمیدادن.فقط میگفتن دخترهاتومدرسه نباید آرایش کنن.من نمیدونم حالا اینا این حرفاروازکجاپیداکردن میگن.آینه رومیگیرن و.....
داشتن آینه جرم نیست ولی معمولا دانش آموزا ساعت کلاسی به آینه نگاه میکنند و حواسشون به درس نیست
معمولا تو مدارس آینه بزرگ دو راهرو نصب شده
بالاخره هر جایی قانون خاص خودش رو داره
مثلا کسی عروسی میره با فرم مدرسه؟
مدرسه هم قانون داره مدرسه که جای خود آرایی و نمایش خود نیست
مگه ایران پادگانه که همه یکجور لباس بپوشن لباس پوشیدن شخصی هست هرکسی خودش میدونه چه رنگی دوست داره وبهش میادکه بپوشه مگه همه عزادارهستن که رنگ تیره بپوشن
آق وکیل در باره تغییر قانون های ضد انسانیت نظری داری
جالبه تو مدرسه دختر من کیف ها رو مخفیانه وقتی بچه ها رو از کلاس بیرون می کنن یا زمان امتحانات که کیف بچه ها در حیاط هست می گردن جسارت و توهین تا این اندازه . حالا زمان ما که دهه شصتی هستیم کیف در حضور دانش آموز چک میشد
اگه درباره دهه 60 حرف باشه بله سخت گیری بود ناجور خانم های دهه شصت سبیل داشتن بعد ناظم سر صف سبیل های را دونه دونه میشمرد اگه یکی کم بود میگفت فردا با اولیا بیا الان آزادی کامل را دارن
دردهه شصت بچه ها خیلی پاک وساده بودند نه آرایشی نه مانتو کوتاه وخواستگاران زیادی هم داشتند
من دهه شصت و هفتاد دانش آموز بودم خیلی هم محبوب معلم های تربیتی بودم الان هم محجبه هستم ولی ببینید چقدرررررر محدودیت ها در آن زمان زیاد بود که من هم مثل یکی از دخترهای فیلم از دختر بودن خودم به شدت ناراضی بودم دوست داشتم پسر باشم تا بتونم جوراب سفید بپوشم! تا بتونم کمی ناخن بلند کنم آن هم طبق حدیث پیامبر!
تا صبح ها که می رسیدیم مدرسه، دلهره اینو نداشته باشم من رو مامور گشت دوستانم کنند!! خیلی دردآور بود که من خودم محدودیت ها را رعایت می کردم اما خیلی از محدودیت ها برایم عجیب بود و باید مامور گشت می شدم!! هرچند دوستانم مرا درک می کردند اما چرا امور تربیتی جوراب سفید و ... را بی تربیتی می دانست؟! بعد که وارد جامعه شدم اندکی محدودیت ها کمتر شد تازه آن موقع از مونث بودن خودم احساس رضایت کردم . مادران امروز همان دخترانی هستند که با محدودیت های غیرقابل باور رشد کردند و فرزندانی تربیت کرده اند که مسئله پوشش یک بغرنج در جامعه شده است. اگر برای همین دختران امروز، حساسیت نشان دهیم مادرانی می شوند که دخترانی غیرقابل کنترل تربیت خواهند کرد زیرا مادربزرگ و مادرشان فراری از محدودیت ها هستند حتی فراری از محدودیت های منطقی. آیا تفکر کرده ایم که محدودیت را به انواع منطقی، غیرمنطقی و ترکیبی از آنها در نظر بگیریم؟ تا تبعات آن در دو دهه آینده مثبت باشد نه منفی!؟
ولی با همه ی این سختگیری ها و گیر دادن ها زندگی قشنگ و شیرین بود
دهه شصت ما که پسر بودیم و راهنمایی میرفتیم نوجوان بودیم شلوار لی ممنوع پیراهن استین کوتاه ممنوع لباس رنگهایی مثل زرد نارنجی ممنوع تازه در روستا بودیم
اونوقت الان گوشی میبرن رنگ میکنن مژه ناخن کاشت مژه پیرسینگ و هزارتا غلط دیگه و جامعه رو فحشا و بی بند باری و هرزگی بزداشته
مدرسه ما کیفها رو میگشتن،جوراب سفید ممنوع بود،آیینه داشتی از انضباطت کم میشد