ماجرای توافقنامهای که سرنوشت خاورمیانه را تغییر داد
سایکس–پیکو مقدمۀ تقسیم نهایی خاورمیانه میان قدرتهای استعماری بود. با پایان جنگ و فروپاشی عثمانی در ۱۹۱۸، و با حمایت جامعۀ ملل، مناطق تحت نفوذ بر اساس همین توافق به قیمومتهای رسمی بریتانیا و فرانسه تبدیل شد
عصر ایران: عبارت سایکس–پیکو (Sykes–Picot Agreement) نام قراردادی محرمانه است که در سال ۱۹۱۶ میان بریتانیا و فرانسه، با موافقت ضمنی روسیۀ تزاری، برای تقسیم مناطق عربنشین امپراتوری عثمانی پس از جنگ جهانی اول امضا شد. این توافق مبنایی مهم برای ترسیم مرزهای سیاسی جدید خاورمیانه و تجزیه قلمروهای عثمانی به حوزههای نفوذ قدرتهای اروپایی بود.
در آغاز قرن بیستم، امپراتوری عثمانی – که روزگاری بخش بزرگی از خاورمیانه، شمال آفریقا و جنوب شرقی اروپا را در اختیار داشت – به شدت تضعیف شده بود. با آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴، عثمانی در کنار قدرتهای مرکز (آلمان و اتریش–مجارستان) در برابر متفقین (بریتانیا، فرانسه، روسیه و بعدها آمریکا) قرار گرفت. این تقابل به قدرتهای اروپایی انگیزه داد که آیندۀ سرزمینهای عثمانی را در صورت پیروزی برنامهریزی کنند.
در همین چارچوب، بریتانیا و فرانسه مذاکراتی محرمانه را برای تعیین حوزههای نفوذ خود در خاورمیانه آغاز کردند. این گفتوگوها در نهایت به توافقی انجامید که به نام دو مذاکرهکنندۀ اصلی آن، مارک سایکس (دیپلمات بریتانیایی) و فرانسوا ژرژ-پیکو (دیپلمات فرانسوی) شناخته شد.
مفاد توافق
توافقنامۀ سایکس–پیکو در تاریخ ۱۶ مه ۱۹۱۶ امضا شد و به طور محرمانه باقی ماند تا زمانی که دولت بلشویکی روسیه آن را پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ افشا کرد. بر اساس این توافق:
فرانسه کنترل مستقیم بر مناطق ساحلی لبنان، سوریه و مناطق داخلی اطراف حلب و موصل را بهدست میآورد.
بریتانیا نفوذ مستقیم در مناطق جنوبی شامل عراق کنونی (بصره و بغداد) و منطقهی خلیج فارس را در اختیار میگرفت.
منطقۀ بین این دو قلمرو (شامل فلسطین و نواحی اطراف) به صورت یک منطقۀ "بینالمللی" تعریف شد که به ادارۀ مشترک یا توافقی بعدی بین قدرتها موکول میشد.
منطقه شمالی (آناتولی شرقی) به روسیه وعده داده شده بود.
همچنین، فرانسه و بریتانیا متعهد شدند یک دولت یا کنفدراسیون عربی مستقل در بخشهایی از عربستان، حجاز، و مناطق داخلی شامات تشکیل شود، اما این وعده صوری و بدون الزام اجرایی بود.
سِر مایک ساکس
پیامدها و تأثیرات
۱. تجزیۀ قلمرو عربی عثمانی:
سایکس–پیکو مقدمۀ تقسیم نهایی خاورمیانه میان قدرتهای استعماری بود. با پایان جنگ و فروپاشی عثمانی در ۱۹۱۸، و با حمایت جامعۀ ملل، مناطق تحت نفوذ بر اساس همین توافق به قیمومتهای رسمی بریتانیا و فرانسه تبدیل شد (قیمومت عراق و فلسطین برای بریتانیا؛ قیمومت سوریه و لبنان برای فرانسه).
۲. خیانت به وعدههای بریتانیا به اعراب:
در زمان جنگ، بریتانیا از طریق مکاتبات حسین–مکماهون به شریف حسین، حاکم مکه، وعده داده بود که در صورت همکاری با متفقین علیه عثمانی، اعراب میتوانند پس از جنگ کشوری مستقل در شامات و حجاز تشکیل دهند. افشای قرارداد سایکس–پیکو، که این وعده را نقض میکرد، موجب خشم گستردۀ اعراب و ایجاد بذرهای بیاعتمادی نسبت به غرب در میان آنها شد.
3. آغاز بحران فلسطین:
فلسطین که در سایکس–پیکو منطقهای بینالمللی اعلام شده بود، بعدها در وعدۀ اعلامیۀ بالفور (۱۹۱۷) از سوی بریتانیا به یهودیان داده شد. این همپوشانی منافع و وعدههای متضاد، بذر بحران بلندمدت فلسطین و منازعۀ عرب–اسرائیل را در دهههای بعد کاشت.
۴. تحکیم مرزهای مصنوعی:
مرزهایی که به واسطۀ سایکس–پیکو و توافقهای بعدی ترسیم شد، بسیاری از واقعیتهای قومی، قبیلهای و دینی منطقه را نادیده گرفت. این مرزهای مصنوعی، در ترکیب با سیستمهای حکومتی تحمیلی غرب، زمینهساز ناآرامیها و بحرانهای مزمن سیاسی شد.
۵. بازتاب در اندیشۀ ضداستعماری:
توافقنامۀ سایکس–پیکو نماد آشکار مداخلۀ استعماری در جهان اسلام شناخته شد. گروههای ملیگرا، اسلامگرا و بعدها جنبشهای پانعربیستی بارها از آن به عنوان شاهدی بر خیانت و سوءاستفادۀ غرب از منطقه یاد کردند. حتی در قرن بیستویکم نیز گروههایی مانند داعش، برای اثبات مشروعیت مبارزهشان، بارها از "نقشۀ سایکس–پیکو" بهعنوان نماد تحقیر جهان عرب یاد کردند و شعار "شکستن مرزهای استعماری" را تکرار کردند.
فرانسوا ژرژ-پیکو
******
در تاریخنگاری معاصر، سایکس–پیکو گاه بیش از آنچه که در واقعیت انجام داده بزرگنمایی شده است. برخی مورخان تأکید دارند که این توافق بیش از آنکه تعیینکننده باشد، چارچوبی اولیه بود که بعدها با شرایط سیاسی و نظامی جدید تغییر کرد. مثلاً نفوذ بریتانیا در فلسطین با توجه به اشغال نظامی و برنامۀ صهیونیستی فراتر از مفاد سایکس–پیکو رفت.
با این حال، نمیتوان انکار کرد که این توافق تصویر روشنی از نگاه استعمارگران به خاورمیانه به دست میدهد: تقسیم منافع، بیاعتنایی به ارادۀ مردم منطقه، و اولویت دادن به اهداف ژئوپلیتیک بر عدالت تاریخی.
باید افزود که از منظر حقوق بینالملل، سایکس-پیکو یک توافقنامه (agreement) است نه یک قرارداد (treaty)؛ چون نه علنا منتشر شد، نه به صورت رسمی تصویب یا ثبت شد. محرمانه بودنش نیز موجب میشد که یک توافقنامۀ محرمانه قلمداد شود. در واقع باید گفت که سایکس-پیکو یک "توافقنامۀ محرمانه بین بریتانیا و فرانسه در سال 1916" بود.
اسم رسمی این توافقنامه Asia Minor Agreement است. یعنی "توافقنامۀ آسیای صغیر". دلیل این نام رسمی هم چیزی جز این نبود که موضوع توافق، تقسیم مناطق آسیایی امپراتوری عثمانی بود که بخش بزرگی از آن در آسیای صغیر قرار داشت.
در مجموع سایکس–پیکو، معاهدهای پنهان، اما با پیامدهایی عمیق و ماندگار بود که نقشۀ خاورمیانه را دگرگون کرد و میراث آن تا امروز، در مرزها، بحرانها و بیاعتمادیها به چشم میخورد. درک این توافق، کلیدی است برای فهم بسیاری از تنشهای تاریخی و سیاسی معاصر در منطقهای که هنوز از پیامدهای وقایع سیاسی قرن بیستم رهایی نیافته است.
نظر کاربران
🐴سایکس🐎 ، 🐴پیکوت🐎