۱۵۲۵۳۹۶
۶۳۶
۶۳۶
پ

۵ تناقض کلیدی در سخنان ترامپ طی ۹ روز

اظهارات پرتناقض دونالد ترامپ درباره ایران، بیش از آنکه نشانه‌ای از استراتژی هوشمندانه یا چندلایه باشد، به وضوح بیانگر سردرگمی، بی‌ثباتی و نداشتن یک موضع قاطع و قابل اعتماد است.

فارس: اظهارات پرتناقض دونالد ترامپ درباره ایران، بیش از آنکه نشانه‌ای از استراتژی هوشمندانه یا چندلایه باشد، به وضوح بیانگر سردرگمی، بی‌ثباتی و نداشتن یک موضع قاطع و قابل اعتماد است.

6254530

 اظهارات متناقض و پرتناقض دونالد ترامپ درباره جمهوری اسلامی ایران، بیش از آنکه نشانه‌ای از استراتژی هوشمندانه یا چندلایه باشد، به وضوح بیانگر سردرگمی، بی‌ثباتی و نداشتن یک موضع قاطع و قابل اعتماد است که در ادامه به آن اشاره شده است.

۱. تناقض میان ادعای نابودی کامل توان هسته‌ای و ادامه تهدیدها به حمله

ترامپ بارها مدعی نابودی کامل تأسیسات هسته‌ای ایران شده:

*«توان هسته‌ای ایران نابود شده است»

*«سایت‌های هسته‌ای به‌طور کامل نابود شده‌اند»

*«سه مرکز هسته‌ای کاملاً نابود شده‌اند»

اما همزمان تهدید به حمله مجدد در صورت ازسرگیری فعالیت‌ها مطرح می‌کند:

*«در صورت ازسرگیری غنی‌سازی، آماده حمله مجدد هستیم»

*«اگر ایران فعالیت‌های پنهانی را از سر بگیرد، دوباره حمله می‌کنیم»

۲. تناقض میان ادعای عدم تمایل به تغییر رژیم و حمایت مستقیم از آن

ترامپ می‌گوید:

*«به‌دنبال تغییر رژیم نیستم»

*«صرفاً از بازسازی ایران حمایت می‌کنم»

اما در عبارات دیگر می‌گوید:

*«اگر حکومت نتواند کشور را توسعه دهد، باید جایگزین شود»*«تغییر حکومت لازمه پیشرفت است»*«در صورت لزوم، تغییر رژیم انجام خواهد شد»

۳. تناقض میان تأکید بر نابودی کامل برنامه هسته‌ای و درخواست بازرسی

ترامپ می‌گوید:

*«برنامه هسته‌ای ایران نابود شده است»

*«تصاویر ماهواره‌ای نابودی کامل را نشان می‌دهد»

اما وی «خواستار بازرسی آژانس یا نماینده مورد اعتماد آمریکا می‌شود»

۴. تناقض میان انکار تمایل به مذاکره و طرح پیشنهادات مشروط

ترامپ می‌گوید:

*«هیچ پیشنهادی به ایران نخواهم داد»

*«حاضر به مذاکره نیستم»

اما در عبارتی دیگر می‌گوید:

*«اگر ایران رفتار مناسبی داشته باشد، ممکن است معافیت‌هایی مانند اجازه فروش نفت داده شود»

*«تمایلی به قطع صادرات نفت ایران ندارم چون برای بازسازی نیاز داردم»

۵. تناقض میان بزرگ‌نمایی موفقیت حملات و تردید نسبت به کارآمدی آن‌ها

ترامپ در ابتدا می‌گوید:

*«باعث افتخار است توان هسته‌ای ایران را نابود کردیم»

*«حمله به تأسیسات اجباری و موفقیت‌آمیز بود»

اما سپس می‌گوید:

*«برخی رسانه‌ها نابودی را کم‌اهمیت جلوه می‌دهند»

*«پیش از حمله، ایران هشدار داده بود و موشک‌ها رهگیری شدند»

این مجموعه پیام‌های پراکنده و متضاد، بیش از اینکه به عنوان یک عملیات رسانه‌ای هدفمند دیده شوند، جلوه‌ای از عدم انسجام فکری و ضعف در مدیریت پیام‌های سیاسی هستند که بیش از هر چیز به تضعیف جایگاه ترامپ و کاخ سفید در عرصه بین‌المللی منجر شده است.

اولاً، این تناقض‌گویی آشکار میان تهدید به حمله نظامی و در عین حال پیشنهاد انعطاف سیاسی و دیپلماتیک، نه تنها هیچ پیام قاطعی را منتقل نمی‌کند بلکه باعث سردرگمی و بی‌اعتمادی مخاطبان داخلی و خارجی می‌شود. چنین دوقطبی‌سازی ناپخته‌ای بیشتر شبیه به تلاش بی‌نتیجه‌ای است برای همزمان نشان دادن زور و نرمش، که در نهایت منجر به از دست رفتن وجهه قدرت و نفوذ است. این نوع رفتار، نه ابزار حفظ فشار حداکثری که خود عاملی برای کاهش اعتبار و مشروعیت آن است.

ثانیاً، این ابهام و سردرگمی عمدی در پیام‌ها، نه نشانه‌ای از تسلط بر میدان رسانه‌ای بلکه نتیجه ضعف در هدایت سیاست خارجی و ناکامی در مدیریت افکار عمومی است. این آشفتگی پیام‌رسانی به ایجاد شکاف‌های بی‌ثمر در داخل آمریکا، میان متحدان منطقه‌ای و حتی در میان سیاست‌مداران ایرانی انجامیده و بیش از آنکه به نفع واشنگتن باشد، فرصتی برای بهره‌برداری رقبا و تقویت جبهه مخالف سیاست‌های آمریکا فراهم کرده است.

سوم، تلاش ترامپ برای ارائه تصویری «مقتدر اما انعطاف‌پذیر» از آمریکا، نه تنها ناموفق است بلکه به شکلی مضحک و سطحی جلوه می‌کند؛ تصویری که فاقد انسجام و اعتبار بوده و بیشتر به تکه‌پاره شدن روایت‌های رسمی می‌انجامد. این تناقض‌های غیرمنسجم باعث می‌شود که هیچ ائتلاف منطقه‌ای یا بین‌المللی قابل اعتمادی شکل نگیرد و حتی متحدان سنتی نیز به شک و تردید درباره سیاست‌های آمریکا دچار شوند.

چهارم، واکنش ترامپ به رسانه‌های منتقد با تکیه بر برچسب‌زنی‌هایی مانند «رسانه‌های جعلی» و «دروغ‌پرداز» تنها موجب افزایش بی‌اعتمادی و کاهش شفافیت شده و به جای تثبیت روایت رسمی، به تشدید تفرقه و تقابل رسانه‌ای دامن زده است. چنین رویکردی نه تنها از ضعف مدیریتی حکایت دارد، بلکه زمینه‌ساز گسترش اخبار نادرست و کاهش اعتبار کلی کاخ سفید است.در نهایت، این تناقض‌گویی‌های آشکار ترامپ نه حاصل یک عملیات روانی حساب‌شده، بلکه نشانه‌ای روشن از سردرگمی و ناتوانی او در مدیریت بحران است؛ رفتاری که گرچه ظاهراً با هدف افزایش فشار و انزوای سیاسی ایران دنبال می‌شود، اما در عمل نه‌تنها تأثیر محسوسی بر تهران نداشته، بلکه با آمیختن تهدید و دعوت به مذاکره، موجب سردرگمی افکار عمومی و تضعیف جایگاه چانه‌زنی آمریکا شده است.

نتیجه‌گیری اینکه اظهارات متناقض ترامپ درباره ایران، بیش از هر چیز بیانگر ضعف راهبردی، بی‌ثباتی و ناتوانی در ارائه یک روایت هماهنگ و قابل اتکا است که نه تنها در مدیریت پرونده هسته‌ای ایران، بلکه در کل سیاست خارجی آمریکا به یک بحران مشروعیت و اعتبار بدل شده است. این وضعیت، نمونه بارزی از سیاست‌بازی‌های ناپخته و پراکنده است که توان کنترل فضای پیچیده منطقه‌ای و بین‌المللی را ندارد و بیشتر به تشدید بی‌ثباتی‌ها دامن می‌زند تا مدیریت آن‌ها.

 

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج