پیشنهاد عجیب برای رفع کمبود آب تهران: گران کنید!
رسانه «هممیهن» در گزارشی به بررسی وضعیت بحرانی منابع آب در تهران پرداخت و با اشاره به افزایش مصرف سرانه و هدررفت بیرویه، پیشنهاد داد که در سازوکار قیمتگذاری آب بازنگری صورت گیرد.
برترینها: رسانه «هممیهن» در گزارشی به بررسی وضعیت بحرانی منابع آب در تهران پرداخت و با اشاره به افزایش مصرف سرانه و هدررفت بیرویه، پیشنهاد داد که در سازوکار قیمتگذاری آب بازنگری صورت گیرد.
هم میهن در این خصوص نوشت: ریشه همه ناترازیهای کشور ناترازی درون سیاست و مدیریت است. ناترازی قربانی کردن آینده پیش پای امروز؛ بیتوجهی به آیندهنگری و اسارت در اکنونزدگی. ناترازی شعور در برابر شعار. ناترازی واقعیت در برابر خیال. ناترازی علم در برابر شبهعلم. ناترازی رقابت در برابر انحصار. ناترازی تجربه در برابر توهم. ناترازی چشم و گوش در برابر زبان.
سرمقاله «هممیهن» در روز گذشته درباره ناترازی برق بود. امروز هم باید به وضعیت بحرانی آب که حالا به پایتخت رسیده، بپردازیم؛ و فردا؟ ریشه همه ناترازیها نیز ناترازی درون سیاست و مدیریت است. ناترازی قربانی کردن آینده پیش پای امروز؛ بیتوجهی به آیندهنگری و اسارت در اکنونزدگی. ناترازی شعور در برابر شعار. ناترازی واقعیت در برابر خیال. ناترازی علم در برابر شبهعلم. ناترازی رقابت در برابر انحصار. ناترازی تجربه در برابر توهم. ناترازی چشم و گوش در برابر زبان.
بیش از یک دهه است که فعالان مدنی و محیطزیستی به ناترازیهای گوناگون بهویژه آب و برق و انرژی میپردازند و ادبیات و مطالب فراوانی در این زمینه تولید کردهاند. پس چرا هیچ اقدام عملی موثر و چشمگیری صورت نگرفته است؟ سهل است که امسال همه میدانستند که وضع بارشها بد بوده؛ ولی تاکنون نیز اقدامی برای مدیریت مصرف رخ نداده بود و اکنون اخبار پایان زودرس آب سدهای تهران را به اطلاع مردم میرسانند.
خوشبختانه، وزیر نیرو که متولی مستقیم آب و برق است، از بقایای دولت قبل است و تندروها نمیتوانند این وضعیت را به دولت کنونی منتسب کنند. البته از نظر ما هم این مشکل منحصر به این دولت و آن دولت و این وزیر و آن وزیر نیست. مربوط به کلیت ساختار برنامهریزی و سیاستگذاری در ایران است که در عمل اکنونزده هستند و گویند: «چو فردا شود فکر فردا کنیم» علاقهای برای تن دادن به واقعیت ندارند.
نتیجه آن، وضعیت فعلی است که حتی پایتخت کشور هم با قطع مکرر و طولانیمدت آب مواجه میشود. این درحالی است که تهران از نظر منابع آب کمبود ندارد. متوسط مصرف سرانه و هدررفت آب در اینجا بالاست. قیمتگذاری آب مصرفی منطقی نیست؛ چون سیاستگذاری اقتصادی فشل و ناکارآمد و غیرعلمی است.
مسئله امروز ما منحصر به این نیست که چرا قطعی برق یا کمبود آب داریم؟ مسئله فراتر از این است. در حقیقت، اغلب و شاید همه حوزههای ما دچار فرسایش سیاستگذاری شده است.
فرق آب و برق با بقیه امور در این است که فوریت نیاز آن بیشتر و حیاتیتر است. برای نمونه، اگر به همین روال پیش برویم، مسئله اینترنت به مراتب وضعیت بدتری پیدا خواهد کرد.
چون عدهای ناآگاه و ضدعلم که کاری جز هوچیگری بلد نیستند، بهجای دسترسی آزاد و راحت مردم به اینترنت هر روز دنبال مسدود کردن و فیلترینگ و فیلترشکنفروشی هستند.
در قانونگذاری هم همین رفتار دیده میشود. مجلسی که باید قوانین را شفاف و روشن بررسی و تصویب کند، بدترین مصوبات را از خلال اصل۸۵ تصویب کرد؛ یعنی به دور از نظر مردم و در یک کمیسیون ویژه و غیرعلنی بریدند و دوختند و قوانینی چون حجاب، فرزندآوری تحویل دادند که جز خسارت چیز دیگری نبود و دنبال صیانت هم بودند که در عمل اجرا میکنند و همه این موارد زیان فراوانی برای جامعه دارد. اکنون هم تصویب کردند که قانون سازمان ملی مهاجرت را به همینگونه بررسی و تصویب کنند و قطعاً خروجی آن فاجعهای است مثل قبلیها.
در سیاست خارجی نیز وضعیت روشن است. تنهایی و انزوای دیپلماتیک ایران محصول ناترازیهای سیاست خارجی ایران است. ایران عزیزی که باید قدرتمند و سرفراز باشد شایسته از اینها بهتر است. سیاست خارجی کشور را نباید دربند شعارهای پوچ چند جوان غیرمسئول نمود.
قطعاً فراموش نباید کرد که بدترین موارد را در سیاستهای اقتصادی دیدهایم و همچنان هم میبینیم. در سیاستهای ارزی، در قیمتگذاری انرژی، در سیاست خودرویی، در مالکیت و مدیریت دولتی بر بنگاهها و دخالت در همه امور، در گسترش دادن سیاستهای رانتی و مجوزها و بالاخره هر جا را میبینیم دُم سیاستگذاران آنجاست و باید مواظب بود که مبادا پا روی دُم آنان گذاشته نشود که نیش میزنند.
شاید بپرسید پس چرا قبلاً این گونه نبودیم؟ دو علت دارد. اول این که تا سال۱۳۸۴ نظام سیاستگذاری از حداقلی از عقلانیت تبعیت میکرد. در دوره روحانی هم سعی کردند تا این قطار را دوباره روی ریل عقلانیت بازگردانند که موفق نشدند. علت دوم هم درآمدهای نفتی بود. تا دورهای بهویژه در سالهای ۸۴ تا ۹۰، درآمدهای مفت نفتی جبران نابخردیهای مدیریتی را میکرد و عوارض آن به چشم دیده نمیشد. ولی با آغاز تحریمها این عامل مهم هم حذف شد و عریانی این نوع سیاستگذاری آشکار شد.
نظر کاربران
میلیونها مهاجم افغان و بیرون کنید هر کدوم روزی چند لیتر آب مصرف میکنن
اتفاقا" بسیار پیشنهاد درست و به جایی هستش.
تنها چیزی که باید گرون بشه آبه ، و برای بعضیها باید چندین برابر گرون بشه .
یکیش همسایه احمق ما که هر روز سه طبقه ساختمون و حیاط و پیاروی جلوی خونه خودش و دوتا خونه سمت چپ و دوتا راست رو میشوره به اضافه آسفالت خیابون !!!
هیچکسی هم تا به حال حریفش نشده ، از اون مواردیه که باید نقره داغ بشه !
پاسخ ها
معرفیش کن تا اگه همتی در دولت هست با نظارت بر عملکردش ، اب شان را قطع کنند.
آب و برق و بنزین داره غارت میشه و باید گرون بشه
کار دیگه بلد نیستن بجز گرانی
اول از همه باید اتباع اخراج کنید چون خیلی اسراف می کنند اب دوم هم درسته اب را گران کنند برای مشترکان. پر مصرف و موتورهای اب و چا ه های زیادی که مجوز دادن بی رویه. پلمپ کنند کشوری که اب نیست چرا باید هندوانه بکاره
مدیران کنونی برایحفظ بقا و تامین حداکثری منافع شخصی خود ، با شعارزدگی و امارهای بی اعتبار و از طرفی هزینه کرد سازمان خود در امور بی ارزش و باطل ، به دنبال خودنمایی و حفظ ظاهر هستند !
مثلا اگه آب بها گرون بشه آب پشت سدها ،منابع آب زیرزمینی زیاد میشه و دریاچه ها و رودخونه های کشور دوباره پر آب میشن ؟خاک بر سر پیشنهاد دهندگان این طرح ،مثلا دارین مدیریت میکنین کمبود آب رو ؟تو همه کارهای مملکت اینطوری برنامه ریزی و مدیریت شده که الان وضعمون اینه
مثل نان که افغان ها رفتند و نانوایی ها خلوت شد وتدبیر برای جلوگیری از ضرر ،،، قیمت نان 2 برابر شد !!! نه ؟؟؟
به جای گران کردن سازمان آب می بایست برای هر واحد آپارتمان کنتور جداگانه نصب کند و انوقت مصرف واقعی واحدها مشخص شود تا بدین ترتیب افراد نسبت به مصرف آب خود مدیریت نمایند. وقتی کنتور مشترک هست هیچ کس دلسوزی نخواهد داشت.