خبرگزاری فارس: زلزله دیشب آزمایش هستهای نبود
بعد از وقوع هر زلزله وسیع، برخی در شبکههای اجتماعی درباره ارتباط آن با آزمایش هستهای گمانهزنی میکنند.
فارس: بعد از وقوع هر زلزله وسیع، برخی در شبکههای اجتماعی درباره ارتباط آن با آزمایش هستهای گمانهزنی میکنند. از نظر علمی چنین چیزی چقدر امکانپذیر است؟
وقتی در خانه نشستهایم و ناگهان زمین زیر پاهایمان میلرزد، نخستین واکنش طبیعی ترس و بهت است. چند ثانیه بعد، موج خبرها و شایعات شروع میشود. مثل زلزله امشب که مرکزش زواره در استان اصفهان بود و لرزش آن در قم و تهران هم احساس شد. در همان ساعتهای اول، برخی اظهارنظرهای عجیب شروع شد و مثل زلزلههای قبلی، کابرانی سعی کردند آن را به آزمایش هستهای و حتی به بمب اتمی نسبت بدهند.
اما واقعیت علمی چه میگوید؟ چگونه میتوان بین یک پدیده طبیعی و یک ادعای هیجانانگیز تمایز گذاشت؟ و مهمتر اینکه، در چنین شرایطی چه نوع تفکری به ما کمک میکند تا دچار ترس و خطای جمعی نشویم؟
تفاوتهای علمی زلزله طبیعی با انفجار هستهای
یکی از پرسشهای اصلی در ذهن مردم این است: «چطور میتوان فهمید که این لرزش یک زلزله طبیعی است یا انفجار؟»
دانش لرزهنگاری در پارامترهای زیر به این سوال پاسخ میدهد:
مهمترین پارامتر، عمق رخداد است؛ زلزلهها معمولاً در عمق چند کیلومتر تا دهها کیلومتر زمین رخ میدهند. مرکز لرزهنگاری کشوری همیشه «عمق کانونی» زلزله را اعلام میکند. بهعنوان مثال زلزله امشب در عمیق 10 کیلومتری زمین رخ داد. انفجار هستهای اما سطحی یا در نهایت در عمق چند ده متری زمین است. بیشترین عمقی که تا کنون آزمایش هستهای زیرزمینی انجام شده است، مربوط به کره شمالی است که در تونلهای کوهستانی و در عمق چندصد متر تا نهایتاً حدود یک کیلومتری زمین بوده است. موسسات لرزهنگاری بینالمللی (مثل USGS) همیشه توانستهاند این تفاوت را شناسایی کنند. به همین دلیل آزمایشهای کره شمالی فوراً به عنوان «انفجار هستهای» اعلام شده و با زلزله طبیعی اشتباه گرفته نشده است. بنابراین، اگر گزارشی عمق ۱۰ کیلومتر یا بیشتر را ثبت کرده باشد، بهطور قطع انفجار سطحی نیست.
انجمن سلطنتی اخترشناسی (The Royal Astronomical Society – RAS) که یکی از معتبرترین نهادهای علمی انگلیس در حوزه ژئوفیزیک است سال گذشته پژوهشی را منتشر کرد که محققان در آن با ارائه استدلالهای علمی ثابت کرد هر آزمایش هستهای در هر عمقی از زمین با دقت 99درصد قابل شناسایی است.
دکتر مارک هاگارد، نویسنده اصلی پژوهش از دانشگاه ملی استرالیا در این مقاله میگوید: «روش جدید ما توانسته است هر شش آزمایش هستهای کرهشمالی از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۷ را به درستی شناسایی کند.»
نشانه علمی بعدی، الگوی امواج لرزهای است؛ دستگاههای لرزهنگاری میتوانند امواج مختلف زمینلرزه را ثبت کنند. زلزله طبیعی ترکیبی از امواج طولی، عرضی و سطحی تولید میکند و شکل منحنی آن در نمودارها شناختهشده است. انفجار هستهای اما عمدتاً امواج فشاری (P) با الگویی غیرطبیعی ایجاد میکند و خیلی سریع افت میکند. بنابراین هر مرکز زلزلهنگاری به سادگی و از روی نمودار منحنی ثبتشده میتواند زمینلزره یا انفجار را تشخیص دهد.
میزان و گستره لرزش نیز وجه تمایز مهم دیگر است. زلزله انرژی را در چندین استان پخش میکند و معمولاً شهرهای دورتر هم لرزش خفیف حس میکنند. اما انفجار هستهای محدودهای بسیار کوچک را تحتتأثیر قرار میدهد، ولی با شدت غیرعادی. اگر واقعاً انفجاری رخ داده بود، در تهران و قم احساس نمیشد اما محدوده زواره باید دچار خسارت شدید و گسترده میشد.
پیامدهای زلزله نیز با انفجار اتمی تفاوتهای واضحی دارد. زلزله طبیعی معمولاً بدون نور، حرارت و صداست؛ فقط لرزش. اما انفجار هستهای نور شدید، حرارت بالا، موج ضربهای و آلودگی رادیواکتیو دارد که قابل پنهانکردن نیست و در صورت وقوع، بهوضوح میتوان آن را متوجه شد. تجربه کره شمالی نشان داده است حتی آزمایشهایی در زمین و یا تونلهای کوهستانی با وجود ابزارهای پیشرفته تکنولوژیک مانند لزرهنگارهای جهانی قابل پنهانکردن نیست.
زلزله در ایران؛ یک قاعده یا استثناء؟
پیش از هر چیز باید یادمان باشد ایران در یکی از لرزهخیزترین نقاط جهان قرار دارد: کمربند «آلپ–هیمالیا»؛ پهنهای عظیم که از اروپا تا شرق آسیا امتداد یافته و نتیجهی برخورد صفحات تکتونیکی عربستان و هند با اوراسیاست. همین فشار مداوم باعث چینخوردگیها، شکلگیری رشتهکوه زاگرس و ایجاد صدها گسل فعال در سراسر کشور شده است. آمارها نشان میدهد ایران جزو ۱۰ کشور زلزلهخیز جهان است و هر سال بیش از ۳۰۰۰ زمینلرزه کوچک و متوسط در آن ثبت میشود. به عبارت دیگر زلزله در ایران «قاعده» است، نه «استثناء». طبق گزارش موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، کشور در هفته اول مهرماه (29 شهریورماه تا 4 مهرماه) 94 بار لرزید.
مناطق مرکزی ایران، مانند اصفهان و زواره، نیز از لرزهخیزی مصون نیستند؛ چرا که گسلهای فعالی همچون نایین، اردستان و قم–زرند در آن نواحی حضور دارند. بیشتر زلزلههای ایران کمعمق (۱۰ تا ۲۰ کیلومتر) و به همین دلیل لرزش آنها بهوضوح حس میشود. بنابراین وقوع زمینلرزهای با مرکزیت زواره و احساس آن در قم و تهران، بخشی از الگوی طبیعی لرزهخیزی کشور است و نیاز به توضیحهای غیرعلمی مانند «آزمایش هستهای» ندارد.
چرا شایعات زنده میمانند؟
شایعاتی از این دست تقریباً بعد از هر زلزله بزرگ در ایران و حتی جهان تکرار میشود. دلیل آن چیست؟
اولین علت، ترس و ناآگاهی است؛ در لحظات بحران، انسان بهطور غریزی دنبال یک توضیح فوری و قانعکننده میگردد تا احساس بیثباتی را کاهش دهد. اگر آگاهی علمی کافی وجود نداشته باشد، ذهن راحتتر به سراغ توضیحهای غیرمنطقی یا عجیب میرود. به همین دلیل است که شایعه «آزمایش هستهای» گاهی برای مردم قابلباورتر از دادههای علمی ساده جلوه میکند.
دلیل رایج بعدی، به جذابیت تئوری توطئه برمیگردد؛ روایتهایی مثل «آزمایش مخفی بمب» یا «سلاح زلزلهزا» بهدلیل رمزآلود بودن و حس کشف پشت پرده، برای بسیاری جذابتر از یک توضیح علمی و خشک هستند. تئوری توطئه احساس هیجان و حتی قدرت دانستن چیزی مخفی را به فرد میدهد، در حالی که حقیقت علمی اغلب خنثی و بیهیجان بهنظر میرسد. همین ویژگی باعث میشود شایعات عمر طولانیتری پیدا کنند.
از طرفی شبکههای اجتماعی مکانیزمی دارند که در آن هیجان و سرعت بر صحت و دقت غلبه میکند. یک خبر عجیب یا شایعه تکاندهنده میتواند در عرض چند دقیقه هزاران بار بازنشر شود، بدون اینکه کسی آن را بررسی کرده باشد. الگوریتمها هم چنین محتواهایی را بیشتر به چشم کاربران میرسانند، چون توجه بیشتری جلب میکنند.
چگونه منطقی فکر کنیم؟
مهمترین قدم این است به دادههای معتبر نگاه کنیم؛ اولین مرجع، مرکز لرزهنگاری کشوری و شبکههای جهانی لرزهنگاری هستند. این مراکز دقیقاً محل، عمق و بزرگی زلزله را ثبت میکنند و با توجه به ویژگیهای پدیده ثبتشده، به سادگی میتوان فهمید چه اتفاقی افتاده است.
ترس از زلزله طبیعی است، اما ترس از شایعه، ساخته ذهن انسان است. زلزلهها از دل زمین میآیند، اما شایعات از دل بیاطلاعی. راه مقابله با اولی، ایمنی و آمادگی است؛ و راه مقابله با دومی، تفکر علمی و آرامش. بنابراین هر بار که زمین لرزید و فضای مجازی پر از حرف و حدیث شد، پیش از بازنشر هر ادعایی، به این اصل ساده فکر کنیم: «علم، نه شایعه، چراغ راه ماست.»
نظر کاربران
عه مگه هسته ای بوده؟؟؟
اين يعني اعتماد مردم به مسيولين زيرصفر هست