نجس ها، واقعیت پنهان جامعه هند...
نجس ها یا «دالیت ها» را تنها در شبه قاره هند می توان یافت. مردمانی با بیش از ۲۰۰ میلیون نفر جمعیت که تنها نام آدم را بر دوش می کشند.
هر چند با گسترش شهرنشینی و رشد اقتصادی هند بخش هایی از این نظام کمرنگ شده است و کوشش های انسانی فراوانی برای محو آن انجام شده است و می شود، اما این غول هزار ساله، پرنفس و قدرتمند در جای جای ذهن و ضمیر مردمان شبه قاره حضور دارد.
دو ماه قبل بزرگترین انتخابات جهان با بیش از ۸۰۰ میلیون نفر رای دهنده در هند برگزار شد. هندی که دارای طبقه متوسط شهرنشینی به اندازه قاره اروپا، حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون نفر است. پارلمان هند (لوک سابا) ۵۴۳ کرسی دارد و هر جریانی که بتواند نصف به علاوه یک کرسی را کسب نماید می تواند دولت هندوستان را تشکیل دهد.
خبرها حکایت از پیشروی حزب محافظه کار، سنتی و هندو مسلک «بی جی پی» یا «بهاراتیا جاناتا پارتی» داشت. این حزب در هر ایالتی که در قدرت بوده به نام حفظ فرهنگ هندی و دیانت هندو، صدمات بسیاری به اقلیت های دینی دیگر مانند مسیحیان و مسلمانان رسانده است.
اما شاید هیچ گروهی به قدر نجس ها از این پیشروی ناخرسند نباشند. «بی جی پی» در مبناهای تئوریک خود به جد خواهان حفظ نظام کاستی و به تبع آن آزار و اذیت نجس ها است. نجس هایی که در نگاه مهاتما گاندی «بندگان خدا» نامیده شدند و نویسنده قانون اساسی هند پس از استقلال، دکتر آمبدکار، از آنها بود و برای رهایی از نحوست این نظام غیرانسانی از هندو بودن دست کشید و رسما بودایی شد و راه اختلافات دامنه داری را با گاندی پیمود.
هندوها در گذشته ستم های باورنکردنی بر نجس ها روا داشته اند. از سپردن مشاغل پست تا تفکیک مدارس و معابد و حتی منع عبور و مرور آنها در ساعات خاصی از روز، که خورشید به گونه ای بتابد که سایه یک فرد نجس بر یک هندوی متعلق به کاست بالاتر بیفتد و وی را مجبور به انجام اعمال مذهبی و غسل و دادن پوجا کند.
این قسم تبعیض ها هم اکنون در نقاط روستایی رواج و شدت بیشتری دارد و در شهرها که به قول جامعه شناس آلمانی، گئورگ زیمل، مشخصه اصلی آن بیگانگی فرد است کمتر است. اما تبعیض ها همچنان وجود دارد و به صورت سیستماتیک خود را بازتولید می کند.
برای اینکه بدانیم نجس ها چه گروهی هستند و چه جایگاهی در جامعه هند دارند ابتدا باید با قواعد معنایی نظام کاستی آشنا شویم.
نظام کاستی
یکی از اسرار بسیار درهم پیچیده هند، نظام کاستی اش است. این نظام که هم اکنون قدمتی بیش از ۳۰۰۰ سال دارد، به نظر می رسد ابتدا بوسیله طبقه برهمنان برای حفظ برتری شان بوجود آمده و سرانجام به ۴ طبقه مجزا تقسیم شده است.
در رأس این نظام برهمنان هستند. آنها روحانیانی هستند که در مورد اینکه در جامعه و دین چه چیز درست و چه چیز نادرست است به قضاوت می پردازند. پس از آن کاست کشاتریا قرار دارد که جنگجویان و اشراف می باشند. وشیا کاست صنعتگران و بازرگانان است و سرانجام کاست شودرا که دربرگیرنده کشاورزان و دهقانان است. گفته شده است که این چهار کاست از دهان برهما (کاست برهمن) بازوهای برهما (کاست کشاتریا) رانها (کاست وشیا) و پاهای برهما (شودرا) پدیدار شده اند.
در ذیل این چهار کاست اصلی، کاست ضمیمه شده ای به عنوان گروه پنجم قرار دارد. آنها در واقع کاستی ندارند و چون «بیرون از کاست» هستند نجس محسوب می شوند. دالیت ها در معنا، گروه اجتماعی استثمار شده، تحت ستم قرار گرفته و منکوب شده هستند.
نظام کاستی درواقع یک نظام جداسازی اجتماعی است که بر مبنای اصل پاکی و آلودگی عمل می کند. اگر چه این نظام بطور تاریخی به هندوئیسم وابسته است اما در بعضی نقاط هند به ویژه در ایالت های جنوبی مانند کارناتاکا (به مرکزیت بنگلور) و تامیل نادو (به مرکزیت چنای) مسلمانان و سیک ها و مسیحیان نیز از آن پیروی می کنند. به گونه ای که در بین مسلمانان شبه قاره گروهی با ویژگیهایی شبیه نجس ها وجود دارند که «اراذل» نامیده می شوند.
نجس ها چه کسانی هستند
دکتر آمبدکار، رهبر تاریخی و بزرگ نجس ها که از مقدرات نظام کاستی فراتر رفت و پس از استقلال هند در 1948، قانون اساسی این کشور را نوشت گفته است: «آیا سختی هایی که نجس ها از آن رنج می برند به اندازه سختی های یهودیان، که آنقدر در مورد آن تبلیغات می شود، نیست. آیا واقعیت ندارند؟ یا اینکه ابزارها و روشهای سرکوبی که هندوها علیه نجس ها استفاده کرده اند کمتر از از روش هایی که نازیها علیه یهودیان اتخاذ کرده اند به چشم می آید چون آنها کمتر به خون آغشته هستند. ایدئولوژی ضد سامی گرایی نازیها علیه یهودیان فرق چندانی با ارتدوکسی گری هندوها علیه نجس ها ندارد. جهان وظیفه ای را در قبال نجس ها بدهکار است؛ هم چنان که آن وظیفه را برای تمام مردم سرکوب شده انجام داده است و زنجیرها و قیدها را گسسته و آنها را آزاد کرده است.»
واژه دالیت در زبان مراتی (زبان مردم ایالت ماهاراشترا به مرکزیت مومبای) به معنای ستم دیده، رام و جدا افتاده است. نخستین بار این واژه توسط «جیوتی رائو فوله» استفاده شد و بعدها توسط «دکتر بی آر آمبدکار» برای بازتاب شرایط زیست میلیون ها دالیت در آسیای جنوبی که بگونه ای سیستماتیک و نهادی از حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در همه جنبه های زندگی محروم هستند، همگانی شد.
واقعیت این است که یک دالیت به عنوان بخشی از جامعه انسانی در نظر گرفته نمی شود، بلکه چیزی در ذیل آن فرض می شود. دالیت ها بیشتر کارهای نوکرمأبانه و تحقیرکننده را انجام می دهند. آنها هر چند بعضی وقت ها کارهای بهتری انجام می دهند اما اساسا این کارها از نظر اجتماعی به رسمیت شناخته نمی شود.
دالیت ها به عنوان آلوده کننده مردمان کاست های بالاتر در نظر گرفته می شوند. اگر یک هندوی متعلق به کاست بالاتر با یک نجس تماس پیدا کند یا حتی سایه یک دالیت بر رویش بیفتد، او خود را آلوده شده می داند و باید با انجام یک سری مراسم مذهبی پاک شود.
در هند بطور تقریبی 240 میلیون نفر دالیت وجود دارد. یعنی حدود 25 درصد جمعیت دالیت هستند. این بدین معناست که در هندوستان، جایی که در قانون اساسی برای همه فرصت ها و حقوق برابر در نظر گرفته شده است، از هر پنج نفر یک نفر محکوم به نجس بودن است.
دالیت ها فقیر، محروم شده و از نظر اجتماعی عقب مانده هستند. فقیر بدین معنا که آنها دسترسی کافی به غذا، بهداشت، خانه و یا پوشاک ندارند. یعنی نیازهای سلامتی و جسمی شان تأمین نمی شود.
آنها هم چنین به تحصیلات و شغل دسترسی ندارند. به صورت رسمی همه افراد در هند دارای حقوق و وظایف برابر هستند اما در عمل این گونه نیست. عقب ماندگی اجتماعی، فقدان دسترسی به غذا، آموزش و پرورش و بهداشت، دالیت ها را در اسارت کاست های بالاتر نگاه داشته است.
با وجود آنکه عمل «لمس ناپذیری» بصورت رسمی در قانون اساسی هند در سال ۱۹۵۰ منع شده است، اما در عمل دالیت ها هنوز در معرض شکل های بی شمار تبعیض و محرومیت اقتصادی و اجتماعی قرار دارند.
آنها نه تنها از دسترسی به دارایی های عمومی (آب و زمین) منع شده اند که از فرصت های برابر در کار و تحصیل نیز بازمانده اند. کوشش دالیت ها برای اثبات حقوق شان، اغلب با مقاومت شدید کاست های بالاتر روبرو شده است و به کشتار و تجاوز و دیگر سبعیت ها انجامیده است.
نجس ها با چه واقعیت هایی دست و پنجه نرم می کنند
نجس بودن در هند به معنای شیوه ای از زندگی است که هر چند خود فرد هیچ نقشی در انتخاب آن نداشته است اما از طرف جامعه بر وی تحمیل می شود. با وجود آنکه قانون اساسی هند به صراحت هرگونه اعمال تبعیض علیه دالیت ها (نجس ها) را منع کرده است اما هنوز تبعیض های زیادی علیه آنها اعمال می شود.
مطابق گزارشی که نهادهای حقوق بشری منتشر کرده اند، بیش از ۱۴۰ شکل تبعیض توسط کاست های بالاتر علیه دالیت ها و کاست های پایین تر اعمال می شود. از مهم ترین این تبعیض ها می توان به موارد زیر اشاره کرد؛
- بر مبنای آمارهای دولتی تخمین زده می شود که یک میلیون نفر دالیت به کار دستی مشغول هستند. آنها توالت های عمومی را تمیز می کنند و حیوانات مرده را جابجا می کنند.
- با اینکه ۸۰ درصد دالیت ها در مناطق روستایی زندگی می کنند اما ۸۶ درصد آنها فاقد زمین کشاورزی هستند.
- ۶۰ درصد دالیت ها وابسته به کار فصلی هستند.
- تنها ۳۷ درصد آنها با سواد هستند.
- در هر روز سه زن دالیت مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند.
- در هر ۱۸ دقیقه یک جرم علیه دالیت ها به وقوع می پیوندد.
- منع غذا خوردن با اعضای دیگر کاست ها
- منع ازدواج با اعضای کاست دیگر
- جدا کردن استکان دالیت ها از دیگران در قهوه خانه های مناطق روستایی
- جدا کردن محل صرف غذا و نشستن در رستوران ها
- جدا کردن محل صرف غذا و نشستن در فستیوال ها و مراسم
- منع ورود به معابد در مناطق روستایی
- منع پوشیدن صندل یا گرفتن چتر بر روی سر در حضور اعضای کاست بالاتر
- اختصاص معابدی برای تن فروشی زنان دالیت به عنوان یک عمل مذهبی
- منع ورود به خانه اعضای کاست بالاتر
- منع دوچرخه سواری درون روستا
- منع استفاده از راه مشترک روستا
- جداسازی گورستان دالیت ها
- عدم دسترسی به امکانات عمومی و مشترک روستا مانند چاه آب، چشمه،....
- اختصاص محل جداگانه ای در کلاس های مدارس برای نشستن دانش آموزان دالیت
- منع رقابت و تبلیغات در انتخابات و تشویق به رأی دادن
- اجبار به رأی دادن یا ندادن به نامزدهای خاص در انتخابات
- منع برافراشتن پرچم ملی هند در روز جمهوری یا استقلال هند
- دریافت دستمزدهای پایین تر از حد استاندار
- انجام کارهای طاقت فرسا
- بایکوت اجتماعی توسط کاست های بالاتر در صورت امتناع از انجام وظایف محوله
نتایج تحقیقی که در مورد وجود اعمال تبعیض آمیز علیه دالیت ها در ۵۶۵ روستای ۱۱ ایالت اصلی هند انجام شده است نیز آشکار می کند که هنوز عمل غیرقانونی و غیرانسانی «لمس ناپذیری» یا نجس دانستن دالیت ها وجود دارد. موارد زیر برگرفته از این تحقیق است؛
- در ۳۸ درصد مدارس دولتی، دانش آموزان دالیت مجبور هستند تا غذایشان را جدا از دیگر دانش آموزان صرف نمایند.
- در ۲۰ درصد این مدارس، دانش آموزان دالیت اجازه نوشیدن آب از یک منبع مشترک با دیگر دانش آموزان را نداشته اند.
- ۲۸ درصد دالیت ها از ورود به ادارات پلیس منع شده اند.
- ۲۶ درصد دالیت ها از ورود به تعاونی های محلی تحویل غذا منع شده اند.
- ۳۳ درصد پزشکان و مسئولان بخش سلامت از ویزیت دالیت ها در منزل امتناع کرده اند.
- ۲۴ درصد دالیت ها هنوز نامه هایی که برایشان ارسال می شود را درب منزل دریافت نکرده اند.
- اختصاص محلی جدا برای نشستن دالیت ها در ۳۱ درصذ گروه های خودیاری و تعاونی و ۳۰ درصد شوراهای محلی.
- در ۱۵ درصد روستاها، دالیت ها اجازه ورود به ساختمان شورای محلی روستا را نداشته اند.
- در ۱۲ درصد روستاها، دالیت ها اجازه ورود به اتاقک های اخذ رأی را نداشته اند یا مجبور شده اند برای رأی دادن صفی جدا تشکیل دهند.
- در ۴۸ درصد روستاها، دالیت ها اجازه استفاده از منابع مشترک آب روستا را نداشته اند.
- در ۳۶ درصذ روستاها، دالیت ها از ورود به مغازه های روستا منع شده اند. آنها برای خرید مجبور شده اند تا در فاصله معینی از مغازه بایستند، مغازه دار اجناس خریداری شده را بر روی زمین می گذارد و به همین روش بدون برخورد مستقیم پول را تحویل می گیرد.
- در یک سوم قهوه خانه های روستایی، دالیت ها از نشستن منع و چای در استکان های جدگانه ای برای آنها سرو شده است.
- در ۷۳ درصد روستاها، دالیت ها از ورود به خانه غیردالیت ها منع شده اند.
- در ۷۰ درصد روستاها، غیردالیت ها از خوردن غذا با دالیت ها امتناع کرده اند.
- در بیش از ۴۷ درصد روستاها، در هنگام مراسم عروسی، دالیت ها حق استفاده از راه مشترک روستا را نداشته اند.
- در ۱۰ تا ۲۰ درصد روستاها، دالیت ها حتی اجازه پوشیدن لباس های تمیز، روشن یا مد روز و استفاده از عینک آفتابی را نداشته اند. آنها حق راندن دوچرخه هایشان، بازکردن چترهایشان، پوشیدن صندل هایشان در جاده عمومی، سیگار کشیدن و حتی ایستادن بدون خماندن سر را نداشته اند.
- منع ورود به معبد به طور متوسط در ۶۴ درصد روستاها وجود داشته است.
- در ۴۹ درصد روستاها، دالیت ها از سوزاندن مردگانشان در اماکن مخصوص مرده سوزی بازداشته شده اند.
- در ۲۵ درصد روستاها دستمزد پرداخت شده به دالیت ها کمتر از دیگر کارگران بوده است. آنها ساعات کار طولانی تری داشته اند، دستمزدهایشان دیرتر پرداخت شده است و مورد اذیت و آزار زبانی و فیزیکی قرار گرفته اند.
- در ۳۷ درصد روستاها، کارگران دالیت، دستمزدشان را به خاطر اجتناب (کارفرما) از تماس فیزیکی از یک فاصله مشخص دریافت داشته اند.
- در ۳۵ درصد روستاها، تولیدکنندگان دالیت از فروش محصولشان در بازارهای محلی منع و در عوض مجبور شده اند در بازارهای دور و گمنام، جایی که زمان و هزینه بر آنها تحمیل می شود و موجب کاهش سود و رقابت نابرابر می شود محصولشان را به فروش برسانند.
هنگامی که در سال ۱۹۵۰ عمل «لمس ناپذیری» در قانون اساسی هند ممنوع اعلام شد، بسیاری از رهبران ملی اعتقاد داشتند که این عمل نفرت انگیز و ریشه دوانده در قرنها به پایان خودش رسیده است. اما امروز، نزدیک به ۷۰ سال بعد، هیچ سیاستمدار صادقی نمی تواند به موفقیت کامل این «منع» اذعان کند.
میلیونها دالیت در سراسر کشور هند هنوز از تبعیض و تحقیر موروثی رنج می برند. طرفه آنکه ایالت تامیل نادو که به تاریخ طولانی در جنبش های رفرمیستی غره بود، از این واقعه مستثنی نیست. در حقیقت «لمس ناپذیری» نه تنها با وجود منع قانونی به حیات خویش ادامه داده است بلکه در بسیاری از بخش های ایالت شکل های جدیدی به خود گرفته است. تبعیض کاستی بویژه در دهه ۱۹۹۰ اغلب به خشونت منجر شده است و صدها نفر از مردم محروم را به سختی و مشقت افکنده است.
مطالعات گروهی، بیش از ۸۰ شکل «لمس ناپذیری» را تشخیص داده اند. بسیاری از این شکل ها آشکارا پس از استقلال هند پدید آمده اند. از زمان های خیلی دور دالیت ها از حق تحصیل، مالکیت زمین و دیگر شکل های دارایی محروم شده اند.
آنها از آغاز بدون آنکه چیزی از دسترنج کار فیزیکی شان برای کسب معیشت بر جای گزارند، مجبور به انجام پست ترین و دشوارترین کارها برای زنده ماندن شده اند. به جز محرومیت از دسترسی به خیابان های عمومی، منبع آب آشامیدنی، معابد و اماکن تدفین و مرده سوزی، شکل های دیگری از «لمس ناپذیری» نیز وجود دارد.
جداسازی دالیت ها تقریبا در همه روستاهای ایالت تامیل نادو به چشم می خورد. اما عجیب تر از همه دیوار بلند ۵۰۰ متری است که به عنوان مرز حائل بین دالیت ها و هندوها در بخش «مادوری» این ایالت ساخته شده است.
در حالی هنوز «لمس ناپذیری» لجام گسیخته است و به ویژه در روستاها شکل های جدیدی به خود می گیرد که منع قانونی و فشار توسعه و مدرنیته می بایست تا اندازه ای از شدت و تندی آن کاسته باشد. به عنوان مثال شبکه راه آهن یک نیروی متحد کننده در جامعه هند بوده است. با این حال راه آهن در میان بدترین نقض کنندگان قانون علیه «جمع آوری نجاسات با دست» بوده است.
دالیت ها بخش مهمی از نیروی کار جمع آوری نجاسات با دست در میان خطوط راه آهن را تشکیل می دهند. اگر چه تمام دولت های ایالتی مدعی هستند که این کار را از میان بر داشته اند، اما مطالعات نشان می دهند که این عمل نفرت انگیز و زیان آور در بسیاری از مکانها ادامه دارد.
یک مطالعه انجام شده در ایالت تامیل نادو نشان داده است که پستچی ها نیز عمل «لمس ناپزیری» را انجام داده اند. در دو روستای بخش «مادوری» پستچی ها، بسته های پستی را به آدرس دالیت ها ارسال نکرده اند و دالیت ها ملزم شده بودند که بسته هایشان را در اداره پست تحویل بگیرند.
این مطالعه که بوسیله «جبهه نابودسازی لمس ناپزیری تامیل نادو» انجام شده است هم چنین به موارد نقض قانون علیه لمس ناپزیری در میان وسائل حمل و نقل عمومی دست یافته است. در میان این موارد قانون نانوشته ای است که برای سوار شدن هندوها به اتوبوس نسبت به دالیت ها ارجحیت قائل است. اتوبوس ها در مناطق دالیت نشین توقف نمی کنند، کارمندان بخش حمل و نقل بدون دلیل به مسافران دالیت پرخاش می کنند و دالیت ها حق استفاده از اتوبوس های سقف دار را ندارند.
بدتر از آن نقش مدارس و معلم ها در تثبیت «لمس ناپذیری» و افشاندن بذر تبعیض مبتنی بر کاست در ذهن کودکان است. مطالعه دریافته است که کودکان دالیت اغلب توسط معلم ها و به پیروی از آنها بوسیله دانش آموزان متعلق به گروههای اجتماعی هندو، سرخورده و مأیوس شده بودند. در بسیاری از مدارس دانش آموزان دالیت مجاز به استفاده مشترک از آب با دانش آموزان هندو نبودند.
برای تنبیه یک پسربچه شیطان دالیت، معلم ها می دانستند که برای سرزنش کردن وی، باید او را با نام کاست اش صدا بزنند. اگر بنا به تصمیم معلمی یک دانش آموز دالیت برای تنبیه شدن باید کتک می خورد، این وظیفه به دانش آموز دالیت دیگری محول شده بود.
فراتر از همه این ها، مطالعه به خودداری سیستماتیکی در مدارس پی برده است که برابر آن از دانش آموزان دالیت ثبت نام به عمل نیامده بود. از یافته های دیگر این مطالعه این بود که در بعضی مناطق حتی در فروشگاه های «نظام توزیع عمومی» لمس ناپزیری مراعات شده بود. بنا به گزارش از دالیت ها خواسته شده بود که برای گرفتن کوپن در روزهای خاصی از هفته مراجعه کنند.
گذشته از اینها مطالعه به بعضی از محدودیت های خاص اعمال شده بر دالیت ها دست یافته است. برای مثال آنها از غذا دادن به سگها منع شده بودند. در بعضی روستاها در جریان جشن های مذهبی، دالیت ها مجبور شده بودند دور از چشم هندوها به نظاره ی جشن بایستند.
نظام دو استکانی که در آن دالیت ها و غیر دالیت ها در دو ظرف جداگانه چای می نوشند، هنوز در بسیاری از مناطق مرسوم است و دالیت ها مجبورهستند برای نوشیدن چای بر روی زمین بنشینند (بر خلاف هندوها که بر روی صندلی یا نیمکت می نشینند.) بنا به گفته مسئول «جبهه نابودسازی لمس ناپذیری ایالت تامیل نادو » از ۴۷ روستایی که در بخش «مادوری» مورد بازدید تیم مطالعاتی قرار گرفته اند، هیچ یک از رویه «لمس ناپذیری» رهایی نیافته بودند.
نجس ها خاموش نمی نشینند
شرایطی که در بالا ذکر شد برای شوراندن هر انسانی علیه نظم اجتماعی موجود کافی است. اگر چه آن نظم ریشه در سنت ها و قواعد تغییرناپذیر مذهب داشته باشد. نجس ها بارها علیه تبعیض هایی که علیه آنها اعمال می شود به انحای مختلف شوریده اند. گاه به شیوه های خشونت آمیز و مقابله به مثل و گاه به شیوه های مدنی و مسالمت آمیز از طریق تشکیل احزاب و گروه های اجتماعی.
جامعه هند اگر چه به جنبش غیر خشونت آمیز گاندی مشهور است و هندوئیسم را به عنوان شیوه صلح جویانه زندگی تبلیغ می کند اما به کرات شاهد خشونت های غیرقابل باوری، از قبیل تجاوز گروهی، آتش زدن خانه و کاشانه افراد فرقه دیگر، قتل های سبعانه، اخراج خانواده فرد خاطی از منطقه، و ..... بوده است.
دالیت ها اما توش و توان برگزیدن راه های خشونت آمیز را نداشته اند. آنها به تجربه دریافته اند که از راه های مدنی و مسالمت آمیز آسان تر می توانند به حق و حقوق انسانی و قانونی خود دست یابند. تشکیل احزاب دالیت، حمایت از نهادهای مدنی حامی حقوق دالیت ها و رای دادن به نامزدهای احزاب دوست مانند احزاب سکولار و کمونیستی از اقدامات سال های اخیر بوده است.
آنها حتی موفق شده اند که در پرجمعیت ترین ایالت هند، اوتار پرادش (به مرکزیت لاک نو) به پیروزی برسند و حزب شان به رهبری خانم مایاواتی در انتخابات ۱۹۹۵ تشکیل دولت محلی دهد. مایاواتی که معروف به «بن جی» یا خواهر است رهبر «بی اس پی» یا «باهوجان ساماج پارتی» است که حزبی طرفدار حقوق دالیت ها و کاست های پایین محسوب می شود.
وی تا ۲۰۱۲ سر وزیر ایالتی اوتار پرادش بود و در نگاه سیاسیون شانس قرار گرفتن در جایگاه نخست وزیری، به عنوان اولین زن دالیت و دومین زن تاریخ هند، پس از ایندرا گاندی را دارد.
همانگونه که ناراسیم رائو، نخست وزیر پیشین هند، ظهور و قدرت گرفتن مایاواتی را «معجزه دموکراسی» نامیده بود، دالیت ها پذیرفتند که دموکراسی راه کم هزینه تری برای دستیابی به خواسته هایشان است. اما دموکراسی نیز دشواری های خودش را دارد و برای رقابت در آن پیش زمینه های بسیاری وجود دارد.
در ادامه، نمونه ای واقعی از شورش دالیت ها علیه تبعیض های اجتماعی و نقش نهادهای مدنی در حمایت از حقوق دالیت ها را خواهید خواند.
خیزش نجس ها در ایالت تامیل نادو
ایستادگی سرسختانه دالیت ها در برابر ادامه عمل «لمس ناپذیری » یا نجس شمردن آنها سبب شد تا هندوها در یک روستای ایالت تامیل نادو دست به خشونت بزنند. در 18 فوریه 2008 سیزده زن و بچه دالیت در حمله هندوها مجروح شدند. دالیت ها در آن موقع پس از شرکت در یک تظاهرات علیه تبعیض در منطقه بی خبر به خانه هایشان بازمی گشتند.
500 نفر ناگهان با داس و چوب و آهن به خانه های آنها حمله ور شدند و سه آلونک و یک کومه را به آتش کشیدند. طبق گفته مردم محلی، پلیس که برای پایان دادن به تنش به منطقه اعزام شده بود در هنگام حملات شاهد صرف بوده است. احزاب سیاسی پشتیبان دالیت ها، حزب کمونیست هند (شاخه مارکسیست)، حزب کمونیست هند و حزب محلی حامی دالیت ها (پریار دراویدا کاژاگام) با برگزاری یک تظاهرات بزرگ در اعتراض به حملات خواستار مجازات متهمان و اقدام کارساز بدون تأخیر شدند.
حادثه 18 فوریه اوج روابط تیره یک ماهه بین دالیت ها و هندوها بود. این حادثه وقتی شروع شد که مالکان بعضی قهوه خانه ها به تعدادی دالیت که روی سکوی جلوی قهوه خانه نشسته بودند پرخاش کردند و از دادن چای به آنان خودداری نمودند.
دالیت ها که برای شرکت در یک مراسم سوگواری حضور پیدا کرده بودند متوجه شدند که تمام قهوه خانه های روستا که تحت کنترل هندوها هستند عمل لمس ناپذیری را در دادن چای به کار می برند.
بدین معنا که در لیوان های یک بار مصرف برای دالیت ها و در لیوان های شیشه ای برای دیگران چای می ریزند. (نظام دو استکانی آنچنان که مشهور است یکی از شکل های متعدد سنت لمس ناپذیری است که با وجود منع قانونی اجرا می شود).
دالیت هایی که شاهد این ماجرا بودند، خبر انجام این عمل را پخش کردند و یک سازمان حامی دالیت ها گزارشی را خطاب به پلیس منتشر کرد. هندوها از اینکه سازمان دالیت ها درگزارش ارائه شده به پلیس خواستار تعطیلی همه ۱۳ قهوه خانه شده بود، خشمگین شدند.
یکی از دالیت ها که در یک کارخانه شکر نزدیک روستا کار می کند، در شرح ادامه آنچه در پی آمد گفت که هندوها تصمیم به بایکوت اجتماعی و اقتصادی دالیت ها گرفتند. این تصمیم دشواری های فراوانی برای دالیت ها که بیشتر آنها کارگران کشاورزی هستند و تعداد کمی از آنها در کارخانه های پارچه بافی و شکر منطقه استخدام شده بودند، بوجود آورد.
با وجود اینکه بیشتر غیر دالیت ها در روستا کارگران کشاورزی صرف بودند، هندوها توانستند به زمینداران غیردالیت در روستاهای مجاور فشار بیاورند تا از دادن کار به دالیت ها خودداری کنند. دالیت ها همچنین از خدماتی نظیر آرایشگاهی و دسترسی به مغازه های محلی محروم شده بودند.
نشست صلح
در ۷ فوریه هنگامی که شکایت به پلیس ارائه شد، مسئولان پاسگاه تنها به دالیت ها یک رسید دادند و پرونده ای برای شکایت باز نکردند. چند روز بعد در ۱۵ فوریه پلیس ترتیب یک نشست صلح بین دالیت ها و غیر دالیت ها را در پاسگاه داد.
در این نشست وقتی مالکان قهوه خانه ها گفتند که آماده هستند تا در لیوان های یک بار مصرف به همه چای بدهند، دالیت ها خواستار آن شدند که به همه (دالیت ها و غیر دالیت ها) در لیوان های شیشه ای یا استیل چای داده شود.
این خواسته برای غیردالیت ها قابل پذیرش نبود و بنابراین آشتی صورت نگرفت. در این نشست همچنین دالیت ها خواهان آن شده بودند که اجازه یابند تا به معبد محلی وارد شوند و از سالن اجتماعات روستا استفاده کنند.
اما غیردالیت ها با آن مخالفت کرده بودند و نشست صلح نمی توانست به نتیجه ای دست یابد. یک روز پیش از نشست، مالکان دو قهوه خانه سعی کرده بودند تا مغازه هایشان را باز کنند اما هندوها آنها را مورد حمله قرار داده و از باز کردن مغازه ها جلوگیری کردند.
بنا به گفته یکی از دالیت ها، پس از اینکه نشست صلح شکست خورد، سازمان حامی دالیت ها برای بیان خواسته هایشان اعلان تظاهراتی در ۱۸ فوریه کرد. دالیت ها در پاسخ به فراخوان سازمان در یک بزرگراه تجمع کردند اما هنگامی که به خانه هایشان بازگشتند با حمله هندوها مواجه شدند.
حمله در دو مرحله انجام شد. ابتدا در عصر ۱۸ فوریه دو جوان دالیت که حضورشان نزدیک معبد شک و ظن ایجاد کرده بود توسط گروهی از هندوها مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. این اقدام با حمله به خانه ها و افراد ادامه پیدا کرد.
یک پیرزن ۸۰ ساله دالیت که هنگام حمله هندوها با سنگ آسیب دیده است گفت خانه اش صدمه زیادی دیده است و اندوخته های زندگی اش از دست رفته است. وی افزود مهاجمان حتی به پیران و کودکان نیز رحم نکردند. به گفته زن دالیت دیگری که پسر بچه ۸ ساله اش در میان آسیب دیدگان است؛ بعضی از زنان مهاجم چوب هایی شبیه آنچه پلیس استفاده می کند آورده بودند.
سازمان حامی دالیت ها یادآور شده بود که هندوها با ورود به مدارس، دانش آموزان دالیت را بیرون کشیده و آنها را کتک زده اند و به مسئولان مدرسه گفته اند اجازه ندهند بچه های دالیت در کلاس ها حضور یابند. «هندوها در مورد مدرسه رفتن پسران و دختران ما نابردباری نشان می دهند.»
به گفته گویندا سامی، لیدر حزب کمونیست هند در مجلس ایالتی تامیل نادو، هنگامی که وی یک روز پس از حادثه روستا را بازدید کرده است قربانیان به او گفته اند که هندوها بر آنها محاصره اقتصادی تحمیل کرده اند.
وی افزوده بود دالیت ها از اینکه هندوها برای کار کردن آنها در مناطق دیگر مانع ایجاد کرده اند و از حضور فرزندانشان در مدارس جلوگیری نموده اند شکایت داشتند. او خطاب به رسانه ها گفت که پلیس در روز حادثه حضور کافی نداشته است، اگر پلیس از پیش مواظب بود می توانست از بوجود آمدن حادثه جلوگیری کند. سازمان حامی دالیت ها نیز پلیس را به خاطر کوتاهی در انجام وظیفه مورد سرزنش قرار داد.
با مداخله نیراج میتال، یکی از متنفذین منطقه، که در ۳۰ فوریه از روستا بازدید کرد، برای تعداد زیادی از دالیت ها در ذیل «طرح ملی ضمانت استخدام در مناطق روستایی» کار فراهم شد. وی گفت سالن اجتماعات یک دارایی عمومی است و همه باید از آن استفاده کنند.
خیزش دالیت ها در دهه ۱۹۹۰ در بخشهای شمالی و جنوبی ایالت تامیل نادو، مناطق غربی این ایالت را زیاد تحت تأثیر قرار نداد. اما گسترش یکپارچگی دالیت ها به این مناطق (در سال های اخیر) نشانه پدیداری یک جنبش صف آرایی شده سیاسی - اجتماعی دالیت ها و احزاب چپ و رادیکال است. تظاهرات عظیمی که در حمایت از خواسته های دالیت ها بوسیله پریار دراویدا کاژاگام سازماندهی شده بود و توسط سازمان های عمده دالیت و احزاب چپ حمایت شد، گواه این مدعا ست.
برگرفته از سایت صدای ایران - منابع مقاله فوق به شرح زیر می باشد:
http://ncdhr.org.in/general-info-misc-pages/wadwiu
http://www.frontline.in/static/html/fl2506/stories/20080328250603700.htm
نظر کاربران
درود بر برترین ها و نویسنده - از این مطالب بیشتر کار کنین. واقعا آموزنده بود.
باورش سخته که هنوز این تفکرات احمقانه وجود داشته باشه! معلوم نیست منطق و انسانیت کجا رفته!
خدایا اصلا باورم نمیشه..آخه مگه همه بنده یک خدا نیستن...اللهم عجل لولیک الفرج
پاسخ ها
همه بنده خدا هستنی منتها باید به نتایج انتخابها واعمالشون برسشند
سلام.هندیهاخودشون چی هستن که به سراین بنده های خدااینجوری بلا میدن!!
پاسخ ها
ببین این بنده خداها چی هستن که اسیر دست این هندیها شدن
من نفهمیدم دالیت ینی چی اصلا لمس ناپذیری یعنی چی چرا دالیت میگن؟مشکلشون چیه از چه لحاظی فرق دارن از لحاظ مالی؟؟جنسی؟مذهبی؟دینی؟ظاهری؟
پاسخ ها
مشکلشون اینه که از تفکر بیزارند
به روایتی طبقه ای هستند که این صفت به ارث می رسد و یک سیستم اجتماعی شده از نظر مردم دیگر هند به نوعی مثل بهاییان در نظر مردم ایران هستند هر چند در ایران این تبعیض به عنوان اصل تاثیر گذار اجتماعی وجود ندارد. اما دیدگاه... عجیبی است. به قول شریعتی از ماتحت رامایانا خدای هندویان به وجود امده اند و برهمنان و اشراف از سر و سربازان و لشکریان از قلب رامایانا ( خدای هندویان) چه
تبعیض در خلقت؟؟؟؟؟؟
پاسخ ها
اتفاقا در ایران تبعیض شدیدی وجود دارد وافراد رشوه خوار ودزد برتر از افراد بی ریا ویک رنگ هستند
نکته اصلی در مورد نجس ها و پاکهای هندوستان را ننوشته ... آریایی زبان ها وقتی از شمال هند در 2500 سال قبل وارد هندوستان شده اند خودشان را با سیل جمعیت بومی هندوستان مواجه دیده اند بزرگان آریایی برای جلوگیری از هضم شدن فرهنگ و نژاد آریلیی داخل بومیان هند دین هندو را چنان تحریف کرده اند که آریایی ها پاک هستند و بومیان هند نجس ... و نباید هیچ ازدواج و ارتباطی بین پاکان آریایی و نجس های دراویدی انجام شود .
پاسخ ها
دوست محترم هر بلایی که بر سر ملتی نازل میشود از بی عقلی وبی غیرتی خودش میباشد ما ملت های عقب ماندهعادت داریم اشتباهاتمان را فرا فکنی کنیم
اینطور نیست. خلی از کسانی که عضو این کاست ها هستند از اقوام غیر آریاییه هند هستند.
درود براریاییهای هند زنده باد نژاد اریایی
باسلام.بنده که این نجس هارودیدم خیلی بی ادب هستن .درکل هندی ها نجس هستن وباایرانی ها خوب رفتارنمی کنن.باید مثل قدیم ها حمله کنیم وترتیب شون بدیم.ایشالله نور به قبرنادرشاه بباره.ازمترجم هم متشکرم
پاسخ ها
با این دیدگاهی که امثال تو به زندگی دارند باید برایز
انسانیت گریست لطفا به روانپزشک مراجعه کنید از نظر
ژنتیک هیچ چیزی بنام خون پاک وجود نداره ما همه حاصل یک ترکیب نژاد های مختلفیم پس بهتر است انسان باشیم وتکیه بر نژاد مخصوص انسانهای بی ارزشی است که هیچ چیز برای ارائه به جامعه و افتخار ندارند و برای مخفی کردن بی ارزشی خود ارزش مجازی ایجاد میکنند
با سلام شما هر مشکلی که در هر ملتی میبینید برمیگردد به دین ان ملت وقتی ملتی مدفو وادرار گاورا متبرک میکند وحیوانی فاقد شعوررا در راس برنامه ریزی های خود قرار میدهد وقتی ملتی بدون کوچکترین تقکر چیزی بی ارزش ونسنجیده را مذهب میداندپس چرا در المان چنین وضعیتی وجود ندارد چون کارهایشان بر اساس عقلانیت وشعور است نه احساسات پوچ وکاذب وسفاهت ودیوانگی ونه خودزنی های تا حد جنون بنام مراسمات مذهبی وایمان یا پیاده روی های خالی ازفهم وشعور وبی هدف همراه با دزدی ورشوه با نام مذهب
پاسخ ها
شما وضعت خیلی خرابه، خیییلللی
جالبه بعضی از این محدودیت ها در مورد بهایی ها در ایران هم اعمال میشه. مثل لمس نکردنه بهاییا چون نجسن. استخدام نکردنشون در ادارات. تحقیر دانش اموزان بهایی در مدارس توسط معلمین و ... . امیدوارم کامنتمو تایید کنین.
چیز عجیبی نیست اسلام هم در ایران با غیر مسلمانان همین کارو کرده ،از غذا و نوشیدنی غیر مسلمان نمیخوردند و غیر مسلمان حق خروج از خانه در روز بارانی نداشت و در کل غیر مسلمان رو نجس اعلام کردن
پاسخ ها
دوست عزیز لطفن در مورد اسلام اول تحقیق کنید بعد به معنای احمقانه حرفتون پی میبرید اگر پیامبر اسلام یهودیان رو از خیبر بیرون کرد به دلیل فتنه افکنی یهودیان در دین اسلام و قصد جان مسلمانان بوده در غیر این صورت اسلام هیچ وقت تبعیض و نژاد پرستی رو درست ندونسته لزفن در مورد حرفی که میزنید تحقیق لازم رو انجام بدین اسلام دین انسانیته
اگر کسی در ایران هم این کارو انجام داده مطمئنا مشکل شخصیتی داشته و به دین اسلام برنمی گرده
ممنون از مطالب جالبی که از جامعه پنهان هند و تبعیض هایی که به اون ها روا میشه رو گذاشتین
یک سوال اگر مردم هند انقلاب کردن که استعمارگرانو از کشورشون بیرون کنن چرا خودشون مردم طبقه های پایین ترو استعمار میکنن؟!
اریایی ها در هند خودشون رو برتر از سیاه پوستها دراویدی میدونن..شنیدم سفید پوستها در هند برتر از سیاه پوستها شمرده میشن
تبعید نژادی به طرق مختلف دررفتار اکثریت افراد از طریق تربیت در دوران کودکی دیکته میشود. از انجا که منیت در مرکزیت تمام اعمال انسان قرار میگیرد. من من دین من رنگ من ثروت من ، من من من...بنابراین تزکیه وتهذیب نفس وظیفه تک تک ما انسانهای بیمار است ! تازه تبعیذ نژادی یکی از عارضه هاست ! چه در مورد هزارو یک عارضه دیگر که دنیا را به چنان جایگاه زشتی برای زیستن بدل کرده است!
مشکل اصلی اینجاست که این تفکر غلط ریشه مذهبی و اعتقادی به خودش گرفته. حالا بیا و به میلیون ها انسان که شور مذهبی سراپاشون رو گرفته بگو اعتقاداتشون غلطه! در ضمن این تبعیض ها با شدت کمتر در فرهنگ خودمون هم رواج داره. یه سوزن به خودمون بزنیم یه جوالدوز به بقیه..
اینا همین دراویدیان سیستان بلوچستانیها و ایلامیهای دراویدی تبار بختیاری هستند که در ایران هم محرومند!!!!
با سلام .جالبه خیلی جالبه .دالیت ها همان کسانی هستن که وارثان اصلی هندوستانند یعنی دراویدی ها اگر به تعداد جمعیت منطقه مورد نظر هم دقت شود مطلب حاصل میشود.کسانی که زمانی تمدن سازان ووارثان تمدن بودند با ورود یه پدیده شوم به مرور تا به الان دربدترین شرایط میباشند.افتی به نام نژاد برتر که پوچ واثبات شده نیست ولی عجب این نژاد برتر غوغا میکند .هیتلر در المان اینها در هندوستان ودر ایران از رضا خان به این وردرایران اینجا هم وقتی از نژاد برتر
...بلع خیلی جالب این نژاد برتر هرجا رفته انجا با ازبین بردن وتحریف تاریخ وتمدن حماسه افرید .نازی المان .اریایی هند که خود مهاجر پستی بیش نبود برصاحبان اصلی انجا ظلم میکند .واما درایران باروی کار امدن پهلوی شاهد نژادپرستی بیسابقه از سوی همین مهاجرین و وحشی های بی تمدن وویرانگر شهرها بودیم.کسانی که نه تمدنی دارند وحماسه ای اما بدروغ تاریخ را تحریف کرده وبرای خود تاریخ تراشیده اند جاعلان جالبه هم اکنون نیز دست از تصفیه برنمیدارن فکرپلیدشونورواج میدن
همین کولی هایه خودمون هم ازاین قوم هستن خیلی چیزها رو رعایت نمیکنن تولرستان ازیتشون نمیکنن ولی روابط باهاشون یه حوری ننگ حساب میشه اداب معاشرت بلدنیستن همه چیزخوار هستن