سریالهایی که از کره آمدند و در ترکیه جان گرفتند
در این گزارش، میخواهیم نگاهی بیندازیم به سریالهایی که از دل کره بیرون آمدند و در ترکیه جان تازهای گرفتند.
برترینها - مهنا پرویزی: این روزها دنیای سریالها خیلی بیشتر از قبل به هم نزدیک شده، یک داستان در کره جنوبی ساخته میشود و چند سال بعد، همان داستان با حالوهوای جدید در ترکیه جلوی دوربین میرود. ترکیه که خودش یکی از قطبهای مهم سریالسازی است، در سالهای اخیر سراغ بعضی از سریالهای موفق کرهای رفته و آنها را با فرهنگ، زبان و بازیگران خودش بازسازی کرده، نسخه ترکی این سریالها فقط ترجمهی یک داستان نیستند، بلکه نوعی برداشت تازهاند.
خیلی از این سریالها توانستهاند در بین مخاطبان ترک و حتی بینندههای کشورهای دیگر، محبوب شوند. گاهی این نسخهها آنقدر خوب ساخته شدهاند که بیننده حتی بدون دیدن نسخه اصلی هم با آنها ارتباط برقرار میکند. بعضی هم باعث میشوند بیننده نسخهی اصلی را هم دنبال کند و بخواهد مقایسهای بینشان داشته باشد. در این گزارش، میخواهیم نگاهی بیندازیم به سریالهایی که از دل کره بیرون آمدند و در ترکیه جان تازهای گرفتند. سریالهایی که شاید قصهشان یکی باشد، اما هر کدام حس و حال خاص خودشان را دارند.
سریال محکوم؛ وقتی عدالت خواب میماند
گاهی پیش میآید که یک داستان، از همان ابتدا چنان ضربهای به مخاطب وارد میکند که تا پایان نمیتواند از آن فاصله بگیرد. «محکوم» دقیقاً یکی از همین روایتهاست؛ داستانی پرتنش دربارهی سقوط ناگهانی یک مرد موفق به عمیقترین تاریکی ممکن: از دادستانی محترم تا متهمی پشت میلههای زندان برای قتلی که شاید اصلاً مرتکب نشده باشد. اما جذابتر از خود داستان، شیوهی روایت و منبع الهام آن است، «محکوم» اقتباسی از سریال کرهای موفق مدافع است؛ سریالی که با پخش در سال ۲۰۱۷ در کره جنوبی طوفان به پا کرد و حالا نسخهی ترکیاش هم توانسته همان حس تعلیق و هیجان را در قالبی بومیشده منتقل کند.
در سریال محکوم، فیرات یک دادستان سرشناس و سختگیر است که زندگی آرام و خوشی در کنار همسر و دختر کوچکش دارد. اما در شبی طوفانی، همه چیز بهشکلی کابوسوار تغییر میکند. فیرات در یک سلول زندان به هوش میآید، حافظهاش را از دست داده و متهم به قتل همسر و دختر خودش است. شواهد و مدارک بهطرزی بیرحمانه علیه او هستند، اما او در درون خود مطمئن است که بیگناه است.از همینجا، سریال وارد فاز بقا و تعقیب میشود. فیرات باید در دنیایی که همه چیز را از دست داده، از جمله گذشتهاش را، دوباره برای خودش بجنگد. او با چنگ زدن به تکهتکههای حافظهی گمشده، با کمک برخی دوستان و همکاران وفادارش، تلاش میکند پرده از حقیقتی بردارد که در لایههایی از دروغ، خیانت و توطئه پنهان شده است.
سریال «محکوم» فقط یک درام جنایی نیست. این سریال، بازتابی از فروپاشی و بازسازی یک انسان است. مسیری است از شکستن، گم شدن، و دوباره قد علم کردن در برابر جهانی که حقیقت را دفن کرده است. شخصیتپردازیها دقیق و چندلایه هستند، بازیها قویاند و روایت، با کشش بالا و لحظههایی پر از تعلیق و شوک طراحی شده. درست زمانی که فکر میکنی به حقیقت نزدیک شدهای، چرخشی دیگر داستان را بهمسیر تازهای میبرد. در مقایسه با نسخهی کرهای، که در قالبی کوتاه و فشرده روایت میشد، نسخهی ترکی با زمان بیشتری که برای شخصیتها و روابط در اختیار دارد، موفق شده لایههای احساسی و روانی عمیقتری به داستان ببخشد.
سریال «بهار»؛ بازگشتی الهامبخش به رویاهای فراموششده
سریال «بهار» یکی از پدیدههای تلویزیونی ترکیه در سال ۲۰۲۴ بود که توانست بهسرعت فراتر از مرزها شناخته شود و مخاطبان ایرانی را هم شدیداً جذب کند. این سریال که با محوریت یک زن ساخته شده، نهتنها تماشاگر را با روایت انسانی و صادقانهاش درگیر میکند، بلکه با اتکا به احساسی آشنا و ملموس، داستانی الهامبخش از جسارت و بازسازی فردی را به تصویر میکشد.
«بهار» در واقع اقتباسی آزاد از سریال کرهای موفق «دکتر چا» محصول ۲۰۲۳ است؛ اما برخلاف یک کپی ساده، نسخه ترکی با لحن و فرهنگ خاص خودش بازآفرینی شده است. در نسخه کرهای، داستان حول محور زنی بود که پس از سالها خانهداری، تصمیم میگیرد دوباره به دانشکده پزشکی بازگردد و در کنار شوهر خیانتکارش بهعنوان رزیدنت مشغول شود. نسخه ترکی نیز با همین نقطه شروع، یعنی تجربهای نزدیک به مرگ، آغاز میشود، اما فضای داستان از نظر احساسی و شخصیتپردازی بسیار پختهتر و عمیقتر است.
در سریال «بهار»، زنی به نام بهار که روزی دانشجوی پزشکی بوده، پس از ازدواج تحصیل را کنار میگذارد. سالها بعد، او دچار بیماری شدید کبدی میشود و برای نجات جانش به پیوند نیاز دارد. پس از پشت سر گذاشتن مرگ، تصمیم میگیرد دوباره به زندگی و پزشکی برگردد؛ اما این بازگشت، او را نهفقط با چالشهای شغلی، بلکه با خیانت و رازهای شوهر جراحش روبهرو میکند.
یکی از نکات جالب در مورد سریال «بهار» این است که برخلاف نسخه کرهای که فقط ۱۶ قسمت داشت و به پایان مشخصی رسید، نسخه ترکی با استقبال فراوانی روبهرو شد و فصل اول و دومش در۴۸ قسمت ساخته شد. در مقایسه با «دکتر چا»، سریال «بهار» لحن دراماتیکتری دارد و بهجای تکیه بر فضای کمدی و موقعیتهای طنزآمیز، بیشتر بر احساسات سرکوبشده، تلاش زن برای استقلال، و ساختن هویتی مستقل تمرکز میکند.
سریال «عشق، منطق، انتقام»؛ وقتی عشق به تنهایی کافی نیست
بعضی داستانها به ما یادآوری میکنند که روابط، همیشه سفید و سیاه نیستند. تصمیمهایی که از روی عشق گرفته میشوند، شاید بعدها به منطقیترین پشیمانیها تبدیل شوند. سریال ترکی «عشق، منطق، انتقام» نمونهای درخشان از همین تضاد درونی است؛ روایتی از عشقی که به جدایی ختم شد، اما نه احساس خاموش شد، نه زخمها ترمیم. این سریال با الهام از اثر محبوب کرهای «بانوی مجرد حیلهگر» ساخته شده و توانسته با بازسازی موقعیتها، شخصیتپردازی تازه، تأثیر مستقلی از خود بر جای بگذارد.
در این سریال اسرا، زنی از طبقه متوسط، برای نجات خانوادهاش از بحران مالی با اوزان، مردی جاهطلب و رویاپرداز ازدواج میکند. اما زندگی مشترک آنها زیر فشار بیپولی و عدم درک متقابل فرو میپاشد و اسرا تصمیم به طلاق میگیرد. چند سال بعد، اوزان که حالا به یکی از موفقترین چهرههای دنیای فناوری تبدیل شده، بهطور اتفاقی دوباره با اسرا روبهرو میشود، این بار نه به عنوان همسر، بلکه به عنوان رئیس او. اوزان که هنوز زخمخورده از گذشته است، تصمیم میگیرد از اسرا انتقام بگیرد، اما در دل این بازی احساسی، احساسات قدیمی دوباره زنده میشوند و مسیر داستان بهشکلی غیرقابلپیشبینی پیش میرود.
در سریال کرهای «بانوی مجرد حیلهگر»، تمرکز اصلی روی کمدی موقعیت و فضای سبکتر است؛ زن داستان، بهدنبال بازپسگیری شوهر موفق خود است که در گذشته او را رها کرده. نسخه ترکیهای اما بُعد دراماتیک و شخصیتی را تقویت کرده است. برخلاف لحن طنزگونه نسخه کرهای، در «عشق، منطق، انتقام» شاهد روایت احساسیتری هستیم که پیچیدگیهای روانی شخصیتها و تغییرات اجتماعی آنان را پررنگتر میسازد. در عین حال، هر دو نسخه یک نقطه مشترک دارند؛ بازگشت دوباره به گذشتهای که هنوز پایان نیافته است.
«دکتر معجزهگر»؛ داستان پزشکی که پیشداوریها را درمان میکند
در دنیای سریالهای پزشکی، کمتر اثری به اندازه «دکتر معجزهگر» توانسته مخاطب را همزمان با هیجان درمان و چالشهای اجتماعی درگیر کند. این سریال که برگرفته از نسخه کرهای محبوب «دکتر خوب» است، روایت جوانی است که با نبوغی بینظیر و در عین حال تفاوتهای خاصش، در دنیای پزشکی میدرخشد و فراتر از درمان بیماران، با موانع ذهنی و اجتماعی میجنگد. اما در کنار استقبال چشمگیر، نقدهایی نیز مطرح شده که آن را نسخهای بسیار مشابه و حتی کپیبرداری شده از نسخه کرهای میدانند. با این حال، «دکتر معجزهگر» توانسته با افزودن بُعد احساسی عمیقتر جایگاه ویژهای در دل مخاطبان پیدا کند.
این سریال داستان علی وفا، پزشکی جوان مبتلا به اوتیسم است؛ او فردی با ذهنی خارقالعاده اما مهارتهای اجتماعی محدود. علی بهعنوان دستیار جراحی وارد بیمارستانی معتبر میشود و باید با پیشداوریها و نگاههای منفی همکاران و اطرافیانش مقابله کند. او با تکیه بر دانش و احساس مسئولیتش، به بیماران کمک میکند و تلاش میکند جایگاه خود را در محیطی سخت و رقابتی تثبیت کند.
نمیتوان منکر شباهت بسیار زیاد «دکتر معجزهگر» به سریال کرهای «دکتر خوب» شد؛ بسیاری از منتقدان و مخاطبان آن را کپیای تقریباً بیتغییر از نسخه اصلی میدانند. با این حال، تفاوتهایی در شخصیتپردازی و توجه به جزئیات اجتماعی وجود دارد که آن را از یک اقتباس صرف، به اثری مستقل و تأثیرگذار تبدیل کرده است. این ترکیب موفق، به سریال کمک کرده تا هم طرفداران نسخه کرهای را جذب کند و هم مخاطبانی جدید پیدا نماید.
«عشق و اشک»، سریالی که خیلیها چشم انتظار آن هستند
سریال کرهای «ملکه اشکها» با استقبال گسترده و محبوبیتی فراتر از مرزها، تبدیل به یکی از برجستهترین درامهای ۲۰۲۴ شد. موفقیت چشمگیر این سریال به قدری بوده که ترکیه نیز تصمیم گرفته نسخه خود را با عنوان احتمالی«عشق و اشک» بازسازی کند. این خبر باعث شده طرفداران دو کشور با هیجان منتظر باشند ببینند چگونه ترکیه این اثر تحسینشده را با طعم و رنگ بومی خود بازآفرینی خواهد کرد. نسخه ترکی با حضور باریش آردوچ و هانده ارچل که پیشتر در چند پروژه موفق کنار هم ظاهر شدهاند، توجه زیادی را جلب کرده است. البته تکرار همکاری این زوج محبوب، باعث شده برخی شایعات درباره زندگی شخصیشان در رسانهها منتشر شود که پیش از پخش، حاشیههایی ایجاد کرده است. همچنین منتقدان معتقدند نسخه اصلی کرهای چنان قدرتمند است که ممکن است نسخه ترکی نتواند به همان سطح موفقیت برسد و بازی هانده ارچل نیز زیر ذرهبین نقدها قرار دارد. با وجود این انتقادات طرفداران همچنان مشتاق دیدن این اقتباس ترکی هستند و بیصبرانه منتظر پخش آن هستند.
داستان سریال «ملکه اشکها» درباره هونگ هه این، وارث ثروتمند و زیبای یک شرکت بزرگ، و بک هیون وو، وکیل موفق، است. آنها پس از سالها ازدواج با مشکلاتی روبرو میشوند، اما وقتی هونگ هه این به بیماری مغزی پیشرفتهای مبتلا میشود، مسیر زندگیشان کاملاً تغییر میکند و هیون وو معنای واقعی عشق و فداکاری را درمییابد. در کنار این، پیچیدگیهای خانوادگی و درگیریهای درونی، داستان را پرتنش و جذابتر میکند. این سریال ترکیبی از درام، عشق و مبارزه با دشواریهاست که بیننده را همزمان به فکر فرو میبرد و احساساتش را برمیانگیزد.
سخن آخر
در نهایت، اگرچه اقتباسهای ترکی از سریالهای کرهای همیشه با مقایسه همراهاند، اما نمیتوان انکار کرد که ترکیه در بازآفرینی این داستانها موفق عمل کرده است. شاید سریالهای ترکی قسمتهای بیشتری داشته باشند و ریتمشان کندتر پیش برود، اما اگر اهل تماشای قصههای طولانی و پرجزییات هستید، قطعاً ارزش دیدن را دارند. از طرفی، سریالهای کرهای با تعداد قسمت کمتر و روایت منسجمتر، انتخابی عالی برای تماشاگرانیاند که وقت یا حوصله محدودتری دارند.
ارسال نظر