جنایت خونین در حمام عمومی تهران
من که کنترلم را از دست داده بودم با چاقویی که همراهم بود به جانش افتادم و چندین ضربه به او زدم. افراد حاضر در حمام وقتی متوجه سرو صدای ما شدند من را دستگیر کردند.
درگیری مرگبار دو دوست قدیمی در حمام با مرگ یکی از آنها پایان یافت.
ساعت ۱۸:۳۰ دقیقه دیروز ماموران کلانتری ۱۰۸ نواب در جریان یک درگیری مرگبار در حمام عمومی قرار گرفتند. بلافاصله اکیپی از ماموران به محل اعزام و با جسد پسر ۲۷ ساله ای به نام امیر روبرو می شوند که با ضربات چاقو کشته شده بود.
در ادامه میلاد ۲۸ ساله دوست مقتول که توسط افراد حاضر در حمام دستگیر شده بود در بازجویی های اولیه به قتل امیر اعتراف کرد و مدعی شد: ما دوست های خوبی بودیم و چندین سال است در یک محل با هم زندگی می کنیم. امروز با هم به حمام عمومی آمدیم اما برسر اختلافات قدیمی درگیر شدیم.
من که کنترلم را از دست داده بودم با چاقویی که همراهم بود به جانش افتادم و چندین ضربه به او زدم. افراد حاضر در حمام وقتی متوجه سرو صدای ما شدند من را دستگیر کردند.
گفتنی است پس از تحویل متهم به پلیس آگاهی، کارآگاهان جنایی تحقیقات تخصصی را برای شناسایی علت اصلی جنایت آغاز کردند.
منبع: مهر
ساعت ۱۸:۳۰ دقیقه دیروز ماموران کلانتری ۱۰۸ نواب در جریان یک درگیری مرگبار در حمام عمومی قرار گرفتند. بلافاصله اکیپی از ماموران به محل اعزام و با جسد پسر ۲۷ ساله ای به نام امیر روبرو می شوند که با ضربات چاقو کشته شده بود.
در ادامه میلاد ۲۸ ساله دوست مقتول که توسط افراد حاضر در حمام دستگیر شده بود در بازجویی های اولیه به قتل امیر اعتراف کرد و مدعی شد: ما دوست های خوبی بودیم و چندین سال است در یک محل با هم زندگی می کنیم. امروز با هم به حمام عمومی آمدیم اما برسر اختلافات قدیمی درگیر شدیم.
من که کنترلم را از دست داده بودم با چاقویی که همراهم بود به جانش افتادم و چندین ضربه به او زدم. افراد حاضر در حمام وقتی متوجه سرو صدای ما شدند من را دستگیر کردند.
گفتنی است پس از تحویل متهم به پلیس آگاهی، کارآگاهان جنایی تحقیقات تخصصی را برای شناسایی علت اصلی جنایت آغاز کردند.
منبع: مهر
باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
تنها یه علت میتونه دوتا دوست قدیمی رو اینجوری به جون هم بندازه:ناموس!
پاسخ ها
تنها یه علت میتونه دوتا دوست قدیمی رو اینجوری به جون هم بندازه:ناموس!
با اقا حمید موافقم..
من یه دلیل دیگه هم می شناسم : شیشه