۲۰۲۵۱
۴ نظر
۵۰۰۵
۴ نظر
۵۰۰۵
پ

داستانک : تو شیطان هستی!

عصر ایران: روزی روزگاری شیطان به فکر سفر افتاد. با خود عهد کرد تا زمانی که انسانی نیابد که بتواند او را به حیرت وا دارد، از این سفر بر نگردد. نان جویی بر داشت و به راه افتاد.

رفت و رفت و رفت... هزاران فرسنگ راه رفت تا اینکه تردید در دلش جوانه بست که شاید تصمیم غلطی گرفته باشد. شاید در هیچ کدام از جاده های دنیا به هیچ بنده ای که توجه او را جلب کند و یا حتی کنجکاوی او را بر انگیزد، بر نخورد.

دیگر داشت خسته می شد. تصمیم گرفت به مکان مقدسی سر بزند؛ ولی حتی آنجا هم، که همیشه مبارزه ای ریشه دار از زمانهای دور، علیه او جریان داشت، هیچ چیز نتوانست حیرت زده اش کند.

دلسرد و ناامید و افسرده در سایه درختی ایستاده بود که رهگذری گرما زده با کیفی بر دوش کنار او ایستاد. کمی که استراحت کرد خواست به رفتنش ادامه دهد.

مرد قبل از اینکه به راه خود ادامه دهد، به او گفت: "تو شیطان هستی!"

ابلیس حیرت زده پرسید: "از کجا فهمیدی؟!"

"از روی تجربه ام گفتم. ببین من فروشنده دوره گردم. خیلی سفر می کنم و مردم را خوب می شناسم. در نتیجه در همین ده دقیقه ای که اینجا هستیم، تو را شناختم چون:

مثل کنه به من نچسبیدی، پس مزاحم یا گدا نیستی!

از آب و هوا شکایت نکردی، پس احمق نیستی!

به من حمله نکردی، پس راهزن نیستی!

به من حتی سلام هم نکردی، پس شخص محترمی نیستی!

از من نپرسیدی داخل کیفم چه دارم، پس فضول هم نیستی!

حالا که نه مزاحمی، نه احمق، نه راهزن، نه محترم، نه فضول پس آدمیزاد نیستی! هیچ کس نیستی! پس خود شیطانی!"

شیطان با شنیدن این حرف ها کلاه ازسر برداشت و کله اش را خاراند.

مرد با دست به پاهایش زد و گفت: "خوبه! تازه، شاخ هم که داری!"
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • meshki push

      na baw lol

    • سماء

      باحال بود

    • asal

      hahaaa.....

    • naghme

      چون از هر لحاظ با خودش فرق داشته فهمیده ارن مثل خودش و امثالش نیست.
      چو خود اولا فضول بوده که سوال پرسیده دوما متشخص نبوده که اون سلام نکرد خودش بکنه سوما فکرش به اندازه خود آدمش منفی گرا نبوده.....
      احتمالا اون شاخش هم از تعجبی که چقد موجود آدم رو دست کم گرفته بالا سرش در اومده!!!!!!!!!

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج