در ذهن مادر شوهرتان چه می گذرد؟

مادر شوهر تنها حرفي كه هميشه باخودش تكرار ميكنه اينه با خانواده خودت صميميتر هستي تا با ما ؛ اما اينو يادش ميره كه خودش هم همين كارو با مادرشوهر خودش كرده . . .

مادر شوهرا و کلا خانواده های شوهر در خارج رو نمیدونم اما توی ایران متاسفانه بخاطر عرف غلطی که از قدیم بوده فکر میکنن عروس وظیفه داره هرچی میگن گوش بده، انگار چون با پسرشون ازدواج کرده باید به اونا تا آخر عمر غرامت بده، خودشون رو هم به شدت محق میدونن و همیشه عروسای ایرانی مخصوصا چند سال اول ازدواج ناراحتی اعصاب میگیرن، شوهر خائنشون هم که همیشه علیهشونه و به سرکوبشون کمک میکنه، آخه مگه اطاعت از پدر و مادر در صورت گناه حرام نیست؟ هیچ کی هم نیست که این مشکلاتو چشمش ببینه تو کل مملکت، دائم هم میگن عرف اینه پس باید رعایت بشه. درسته خانواده شوهر ریشه هاشن اما هرچی جای خودشو داره، اگه ریشه از زمین دربیاد و شاخ و برگو خفه کنه که ریشه سرطانیه. اصلا مگه شما مردم مسلمون نیستید؟ کجای شرع اطاعت از خانواده شوهر واجب شده؟ میگید عرفه؟ شما که مسلمونید نمیدونید حرف اول و آخرو شرع میزنه نه عرف. وقتی چیزی تو شرع به کسی واجب نیست یعنی خدایی که کسی بالاتر از اون حق و حقوق تعیین نمیکنه، به اون طرف حق اینو داده که انجامش نده، حالا شما که حق خدادادی طرفو نقض میکنید و کلی هم بابتش آزار روحیش میدید از خدا نمیترسید؟ آخه عروس بیچاره مگه تفاهم با شما رو موقع عقد در نظر گرفته که اینقدر ازش توقع دارید؟ زن و شوهرا همینجوریش به زور با هم تفاهم دارن چه برسه خانواده پسر هم سر عروس خراب بشن، تازه اینا به کنار حتی انتظار تفاهم هم ندارن، میگن هرچی ما میگیم باید باشه. خدا بنده هاشو میشناسه که اسمی از خانواده شوهر توی شرع نیاورده.

عالي بود و كاملا منصفانه

بانظر سیمین جون موافقم . من سالهای اول زندگیم ناراحتی گوارشی گرفتم دکتر فکر کرده بود سرطان روده دارم بعداز کلی آزمایش آندوسکوپی و .... فهمیدن که بخاطر اعصابه .

صمیمیت و دوستی باید قلبا باشه و با زور نمیشه بوجود آوردش، شرط اصلی و ابتدایی این هم که آدم با یکی رفتار خنثی داشته باشه یعنی نه باهاش صمیمی باشه و نه بد اینه که بدونه اون طرف باهاش هم سطحه و همیشه در سطح آدمی که به خودش اجازه دخالت، سرکوب و رفتار غیردوستانه نمیده باقی خواهد موند، نه اینکه هر لحظه نقش مادرشوهر رو پیدا کنه و خودش رو مجاز به هر کاری بدونه. اما همیشه عروسها یک سری مسائل هست که اونها رو قلبا وظیفه خودشون نمیدونن و تمایلی به انجامشون ندارن اما فقط برای جلوگیری از ایجاد تنش و معمولا حتی بدون اینکه به روشون بیارن انجامش میدن، دوست با دوست همچین مسائلی نداره و از اینکه به ضایع شدن حقش اعتراض کنه نمیترسه چون میدونه که دوستش نمیتونه الم شنگه بپا کنه و به غلط کردم بکشونتش. با این شرایط عروس نهایت کاری که میتونه انجام بده اینه که با خانواده شوهر محترمانه رفتار کنه و گذشت اجباری نشون بده و همه چیز رو تو خودش بریزه. عروس اگر خوش شانس باشه و استعداد تملق و دورویی داشته باشه احتمالا میتونه خودش رو از شدت فشارهایی که بهش وارد میشه نجات بده. خانواده های شوهر به دورویی و دروغ و تملق راضی میشن، خدا به داد عروسی برسه که صاف و ساده و بدون نقاب باشه.

اگه خودت مادر شوهر بشی این حرفات یادت میمونه سیمین جان؟

خب آقا رسول، بله سوال بجایی بود. چرا اکثر عروسها با خانواده شوهر مشکل دارن ولی وقتی خودشون هم مادرشوهر بشن همونجورن؟ همیشه وقتی آدما بجای انصاف از احساس پیروی میکنن این مشکل بوجود میاد، مادرشوهر انصافا نگاه نمیکنه که آیا کمتر شدن ارتباط پسرش باهاش بعد ازدواج تقصیر عروس بوده و اینکه حق این رو داره که عروس رو اذیت بکنه یا اینکه نه عروس هم ارتباطش با خانوادش خب کمتر شده و انصاف نیست بخاطر این موضوع خانواده عروس مثل من بیان و پسرمو اذیت کنن که چرا ما کمتر دخترمون رو میبینیم. مادرشوهر به این دید نگاه نمیکنه که هیچ کس حق نداره زن و شوهری رو بخاطر یک لحظه بیشتر با هم بودن سرزنش بکنه، مادر شوهر فقط چون دلش برای پسرش میتپه و احساساتی میشه میاد و عروس رو آزار میده. از اون طرف هم عروس از خانواده شوهرش آزار میبینه و صرف اذیت شدن ازشون بیزار میشه، ولی نمیشینه تو ذهنش تحلیل بکنه که حق با چه کسی بوده و چرا حق داره یا نداره، فقط احساساتش جریحه دار میشه، حالا همین عروس وقتی بشه مادرشوهر، باز هم از روی احساسات عمل میکنه. اگه ما بیایم و ذهنیتمون رو اصلاح کنیم و حد و مرزها رو بشناسیم و رعایت کنیم، دیگه نه چیزی بهمون برمیخوره که بخوایم عروس رو اذیت کنیم و نه اینکه عروس احساس غریبگی و نفرت داره و اینجور بهتر پسرمون رو هم میبینیم.

بله آقا رسول، من حد و حدودم رو تا وقتی که منطقا نقض نشه شناختم. همه چیز از ذهنیت آدماست. وقتی من باور داشته باشم و ملکه ذهنم شده باشه پا از گلیمم درازتر نمیکنم و به حق کسی تعدی نمیکنم، مگر اینکه حقیقت رو بدونم و با وجود این بدجنسی کنم.
سه تا دلیل برای اختلاف آدما هست: اول اینکه احساساتی میشن و از روی احساسات بدی میکنن مثل حسادت، دوم اینکه فکر میکنن حق باهاشونه ولی استدلالشون اشتباهه، سوم هم اینکه حقیقت رو میدونن ولی بخاطر بدطینتی نادیده میگیرنش. اختلافات عروس و خانواده شوهر معمولا همون اولیه. مشکل خیلی بزرگ و آزاردهنده ایه و با فرهنگ سازی حل میشه، ولی چون دیوار کوتاهتر از عروسها به عنوان یه زن تو جامعه نیست، کسی بهش اهمیت نمیده، آخه خود آقایون نماینده مجلس و بقیه هم همینطورن و بهتر با عروساشون برخورد نمیکنن لابد

مرسی سیمین خانم به خاطر جوابت. امیدوارم در آینده شما یه مادر شوهر نمونه بشی

قضیه مثل رفتار با سیاه پوستها در گذشته آمریکاست. سفیدها جامعه سیاهها رو پایینتر از بقیه میدونستن و واقعا برای خودشون حق بیشتری قائل بودن مثل تقدم در نشستن روی صندلی اتوبوس، به خودشون اجازه ضایع کردن حق سیاهها رو میدادن، اما الان ذهنیتشون اصلاح شده و کسی به خودش اجازه اهانت به سیاهها رو نمیده.
عروسهایی حرفاشون رو فراموش میکنن که حرفشون گذرا و بر مبنای احساسات زودگذر باشه، معمولا هم شکایتهاشون از خانواده شوهر به این صورته که: مادر شوهرم بهم تیکه پروند، مادر شوهرم پشت سرم فتنه کرد و به شوهرم بدگویی من رو کرد و .... یعنی عین قضیه رو مطرح میکنن و احیانا تو دلشون تصمیم میگیرن در آینده اونجور نباشن با عروسشون بجای اینکه از دید مادرشوهر نگاه کنن و منطقا کارش رو و دیدش رو زیرسوال ببرن، چون چیزی که اصله و باعث رفتار زشت مادرشوهر شده دید اشتباهش بوده نه ظاهر اون رفتار زشت. بخاطر همین باز وقتی مادرشوهر میشن و تو جایگاهش قرار میگیرن چون قبلا اون دید رو که اصل کاریه نشناختن و منطقا برای خودشون نقضش نکردن، همون رفتار ازشون سر میزنه و چون این دید غلط باعث میشه مثل سفیدها در برابر سیاهها ناحق رو حق خودشون ببینن به شدت احساساتشون تحریک میشه و متناسب با همون احساسات که از دید غلط ناشی شده رفتار تند و آزاردهنده نشون میدن با کسی که گناهی مرتکب نشده و این رفتار اونقدر آزاردهنده و مکرر هست که حتی باعث ناراحتی اعصاب میشه.

خیلی ممنون آقا رسول
ایشالا که بشم
و ایشالا قبل از اینکه بخوام حق کسی رو ضایع کنم و به کسی بدی کنم خدا لطف بکنه و جلوم رو حتی شده با مرگ بگیره، چون آدما هیچ وقت از حقشون نمیگذرن، حتی اگه تو این دنیا ببخشن، اون دنیا تصمیمشون به نظر من عوض میشه. و خدا هم بخاطر احساساتی شدن و غیره از حق الناس نمیگذره چون به آدم عقل داده تا از عقلش پیروی بکنه نه احساس و اسلام هم دین روشن و واضحه و نه افراط و نه تفریط رو نمیپذیره، مثلا وقتی خدا محارم رو مشخص کرده خانواده شوهر و همین طور خود شوهر حق تحمیل نوع خاصی از پوشش رو جلوی محارم غیرخودشون (اگه خودشون احساس گناه بکنن) برای زن ندارن وگرنه گناهکارن ولی کلی مورد دیدم که این گناه رو مرتکب میشن. ولی متاسفانه مسلمونها انگار واقعا نمیتونن بدون امام حاضر دوام بیارن چون از خیلی غیرمسلمونها به اسلام دورترن، اسلام رو کنار گذاشتن و با عرف زندگی میکنن. آخه عربها هم که قبل اسلام "عرفشون" زنده به گور کردن بود. هیچ کس حق نداره به هیچ بهانه ای اعم از صلاحدید نظر خودش و غیره غیرواجبی رو به دیگری تحمیل بکنه چون خدا همه اون مصلحتهایی رو که تو ذهن ماست و همه اونهایی رو که ما نمیدونیم در نظر گرفته و با توجه به همه اونها اون امر رو واجب نکرده، اگه صلاح میدونست واجبش میکرد. تازه در مورد واجبات هم دستمون به کلی باز نیست

همه اين حرفا لاطاىلاته. وقتى يك مردى اونقدر احمقانه بره سراغ يه زن ديكه حتي حرف مادر و خواهرش را هم توجهم نكنه جي?شوهر من يه عمري همين جرت و برتهارو كفت حالا مث ديوونه ها رفته دنبال زن بازى و عوضي بازى كو مادر و خواهر هيج كس هم خبر ازش نداره ادما همه كارهاشون روى نفسانياته مادرش نفرينش كرده دعاش كرده فايده نداره

من درباره مسلمونایی حرف زدم که کلی ادعای دین و عدالتشون میشه در حالیکه خلاف اسلام عمل میکنن و کل جامعه هم بهشون حق میده چون کل جامعه مثل همند دنبال دلیل و مدرک میگردن که خودخواهی های زورشون رو حق جلوه بدن و حق عروس ضعیف و بی دفاع رو نقض کنن و چه دلیلی بزرگتر از حمایت جامعه مثل خودشون همه در این مورد دیکتاتورن و چون همه اونجورن به خودشون حق میدن انگار ملاک حق داشتن نظرسنجی درباره اینه که حق داریم تو سر عروس بزنیم یا نه. فکر نکنم کسی به شوهر شما حق بده
لااقل فعلا مردم ایران همچین عرفی درست نکردن

جناب آقا رسول لطف کنید قضیه رو نپیچونید کدوم دادگاهی قاتل رو تبرئه میکنه به این بهانه که اگر مقتول هم جای اون باشه همین قتل رو مرتکب میشه؟ کسی که حق دیگری رو ضایع میکنه گناه کرده و هر مسلمانی وظیفه داره حداقل اگر حق مظلوم رو از ظالم نمیگیره و از مظلوم حمایت نمیکنه لااقل از ظالم حمایتهای نابجا و نابخردانه نکنه. هر کس گناه بکنه با بهانه هایی این چنینی از جمله انتظار برای 20 سال بعد که آیا مورد ستم واقع شده سر یه نفر دیگه همون بلا رو میاره یا نه چیزی از گناهش کم نمیشه. هر کس مسئول کارای خودشه

مریم خانوم، مادر شوهر شما به شما بدی نکرد چون خوشبختی با پسرش نداشتید که بخواد کوفتتون بکنه

بخداعروس هرچندم خوب باشه بازم مادرشوهره كارخودشوميكنه؛من ازش راضيم جون هميشه بابرهان ومودبانه جوابشودادم وخواهم داد‏!خوشبختانه شوهرمم فهميده س وكاملاماميشوميشناسه‏!درنتيجه اغلب دركم ميكنه و...

مادرشوهرم باخواهرشوهرم ادم حسابمم نمیکنن خداشاهده چقد خوبی کردم بهشون مادرشوهرمن خیلی حسوده دوس نداره پسرش کنارم باشه شب روز کارم غصص مادرشوهرخوبم باشه تاریخ انقضای خوبیش سرمیرسه و عروس رو اذیت میکنه