۳۳۵۳۵۰
۷ نظر
۵۰۴۷
۷ نظر
۵۰۴۷
پ

ثبت جهانی مثنوی مولانا به نام ایران و ترکیه

این خبری است که چندان به آن پرداخته نشد و در پل و پستوی خبرها رد شد و رفت. ماجرا از این قرار است که روز گذشته رئیس سازمان مرکز اسناد در اشاره‌ای کوتاه پرده از خبری برداشته موجز و کوتاه اما پردامنه. صالحی‌امیری به ایسنا گفته: «با ترکیه توافق کرده‌ایم که مثنوی مولوی را به‌صورت مشترک ثبت کنیم.

روزنامه شهروند - محبوبه قوام: این خبری است که چندان به آن پرداخته نشد و در پل و پستوی خبرها رد شد و رفت. ماجرا از این قرار است که روز گذشته رئیس سازمان مرکز اسناد در اشاره‌ای کوتاه پرده از خبری برداشته موجز و کوتاه اما پردامنه. صالحی‌امیری به ایسنا گفته: «با ترکیه توافق کرده‌ایم که مثنوی مولوی را به‌صورت مشترک ثبت کنیم.

مولانا یکی از نقاط مشترک فرهنگی ایران و ترکیه است.» وی در ادامه آورده: «در حال حاضر ٤٣ اثر در نوبت ثبت داریم. ایران رتبه هفتم این فهرست است. البته به علت محدودیت یونسکو برای ثبت آثار که یک اثر در ‌سال است، امکان ثبت همزمان چند اثر وجود ندارد. همین امر باعث می‌شود ما به سمت ثبت مشترک آثار برویم.» که اصولا نه دلیلی منطقی برای توجیه این ثبت است و نه شتاب برای آن فضیلتی به‌شمار می‌آید. مثنوی مولوی ٢٦‌هزار بیت است و کل آن کمتر از ٦٠ واژه ترکی دارد. البته تلاش دست‌اندرکاران ثبت این اثر ملی قابل توجه است اما نمی‌توان آن را دستاوردی دانست.

درواقع اگر هم دستاوردی شکل گرفته برای دولت ترکیه بوده چراکه صرفا به خاطر حضور مولانا در قونیه این کشور توانسته در یکی از مهم‌ترین آثار ملی‌مان سهیم شود. هرچند در برابر از دست رفتن سازی ایرانی چون «تار» که در غفلت دلواپسان و احمدی‌نژادیان به نام جمهوری آذربایجان ثبت شد، این اقدام نیز خود غنیمت است اما باید توجه داشت قطعا ملاحظات سیاسی بیشتر از آنچه در ظاهر دیده می‌شود در این ماجرا نقش داشته است.

ثبت جهانی مثنوی مولانا به نام ایران و ترکیه

هرچند آقای صالحی‌امیری در نشست خبری سازمان اسناد و کتابخانه ملی که ظهر دیروز سه‌شنبه، ١١ خردادماه در ساختمان آرشیو ملی برگزار شد، گفته: «مولانا در ٨ سالگی از بلخ به قونیه رفت و مدرس و مکتب او قونیه بود. مثنوی را آنجا نوشت و مدفن او نیز همین شهر است. از طرفی نسخه مثنوی که در اختیار ترکیه است ٤٠‌سال قدیمی‌تر از نسخه ما است و این مسأله به آنها اجازه می‌داد که مثنوی معنوی را به‌صورت مستقل به نام خود ثبت کنند.»

جملاتی که توجیه‌پذیر نیست، چون ما با اثری به زبان فارسی مواجه هستیم و بعید است دست‌اندرکاران ثبت آثار ملی در یونسکو این موضوع را جزو یکی از مهم‌ترین مولفه‌ها لحاظ نکرده باشند. حال چه ماجرایی پیش آمده که ایران به ثبت مشترک این اثر آن هم با ترکیه رضایت داده خود داستان دیگری است؛ کشوری که در سفر وزیر امور خارجه ژاپن، مثنوی را (با ترجمه ترکی!) به این مسئول رده ‌بالای کشوری به‌عنوان بزرگترین اثر ملی ترکیه(!) تقدیم کرده بود. این گفته‌ها درحالی از زبان آقای صالحی امیری نقل شده که شرایط ثبت آثار ملی در یونسکو با آنچه ذکر شده تفاوت‌هایی دارد.

به‌عنوان مثال می‌توان به این شروط مهم اشاره کرد: «اثر مربوطه باید گواهی بی‌همتا یا دست‌کم استثنایی بر یک سنت فرهنگی یا تمدن زنده یا ازمیان‌رفته باشد.» که مثنوی گواهی بر سنت گذشته ترکیه (که اصولا قدمتی نداشته) یا حتی عثمانی نیست. به شرط دیگر هم اگر نگاه کنید متوجه خواهید شد که به احتمال قریب به یقین مسئولان فرهنگی کشور در این زمینه کوتاهی کرده‌اند: «اثر مربوطه باید به طرزی مستقیم یا ملموس مرتبط با رویدادها یا سنن زندگی، افکار و عقاید یا آثار هنری یا ادبی واجد اهمیت والای جهانی باشد.»

که تازه اگر هم شاخصه‌ای ویژه برای کشور ترکیه بتوان در آن یافت فرهنگ اسلامی است که ذیل فرهنگ ایرانی - اسلامی قابل بررسی است. درهرحال صالحی‌امیری در ادامه این جلسه گفته: «نسخه مثنوی ما نیز به دلیل زیبایی‌شناسی در تذهیب ارزشمندش قابلیت ثبت در یونسکو را داشت؛ به همین دلیل یونسکو پیشنهاد کرد که این اثر به‌صورت مشترک از سوی ایران و ترکیه ثبت جهانی شود و طبیعی است که اگر این اتفاق نمی‌افتاد و وارد مباحث حقوقی می‌شدیم، نمی‌توانستیم به نتیجه مثبت برسیم.»

که نشان می‌دهد سازمان مربوطه و دست‌اندرکاران صرفا برای ثبت اثر به نسخه‌های موجود بسنده کرده‌اند و مهم‌ترین مولفه یعنی «زبان» را نادیده گرفته‌اند. درست است که رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی می‌گوید: «هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند که مولانا و مثنوی مربوط به جامعه بزرگ فارسی‌زبان نیست» اما در عمل مسئولان به ثبت مشترک یکی از بزرگترین میراث‌های فرهنگی ایران و زبان و ادب فارسی با کشوری تن داده‌اند که صرفا شاعر آن یعنی مولوی در کودکی به آنجا مهاجرت کرده است. درواقع یک پارامتر «زندگی در قونیه» کل برگ برنده دولت ترکیه بوده و این بازی را هم برده است، هرچند که مسئولان از آن با عنوان موفقیت یاد می‌کنند!
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • پروانه

      دلم درد داره ......

    • مصطفی

      با سلام. به نظر من موضوع غفلت مسئولین نیست. بلکه ترک زبان هایی که در رده های بالای مدیریت هستند مشکلی با این قضیه ندارند. یعنی ترجیح میدهند این میراث فرهنگی (ادبیات، موسیقی و ..) به نام ترکها ثبت شود تا اینکه به نام فارسها. و اگر دخالتی در روند ثبت آثار به نام اجانب نداشته باشند جلوگیری هم نمیکنند. نمونه آن هم ثبت روز تولد یک شاعر ترک به نام روز شعر و ادب فارسی. که باتوجه به وجود نامهایی چون رودکی و فردوسی هیچ توجیهی ندارد جز نژادپرستی

    • بدون نام

      مولانا نه مال فارس هاست و نه مال ترکیه ای ها. مال آذربایجان و تبریز است. مولوی ترک بود و چون زبان رسمی فارسی بود مجبور بود مثنوی را فارسی بنویسد

    • بدون نام

      پاسخ به 10:58 مولوی اهل بلخ بود و فارس. ضمنا اون زمان اذربایجان کاملا تورک نشین نشده بوده که هر اذربایجانی رو تورک بدونید. افرادی مثل بابک خرمدین، شیخ صفی و شمس تبریزی تورک نبودند. اندکی مطالعه

    • ايرانيار

      چطورى ميخوايم جواب ايندگان رو بديم، حتى به ميراث فرهنگي خودمون رحم نكرديم، تركيه و جمهورى باكو تا كى مى خوان از ما باج بگيرن ؟
      و چرا ما اين باج ها رو داريم ميديم ؟ روشن كنيد تا ملت ايران هم بدونند كه چرا ما به اين دو كشور بايد اينقدر باج بديم؟ چه بدهى تاريخى به اونها داريم ؟ جز اينكه مرزها من رو باز گذاشتيم و امروزه نيمى از جمعيتمون ترك زبان هستن!

    • فاطمه

      جناب ایرانیار اگه نظر مصطفی را خونده باشی دقیقا جوابتو میگیری اذربایجانیها که در رده های مختلف مدیریتی هستند بیشتر تمایل دارند به باکو وترکیه و بدشون نمیاد که همه ی مفاخر ایرانیها به نام اونا ثبت بشه .در حالی که غافلن از اینکه خودشون یه روزی ترکزبان نبودند بلکه ترکزبان شدند تاریخم تحریف می کنند.

    • رادان

      واقعا باید متاسف بود برای مسعولینی که جای حفظ سرمایه های ملی به فکر پر کردن حسابای بانکی شون هستن فردوسی رو می خواین با کی تقسیم کنین ،لابد عربا!!!

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج