محسن کیایی علاقه‌ای به دیده شدن ندارد!
محسن کیایی در سال‌های اخیر در سینما و تلویزیون درخشیده؛ او بازیگر ی با انرژی، توانا و بالفطره است که بتدریج توانست خودش را به عنوان یک هنرمند مستعد و کار بلد در سینما و تلویزیون تثبیت کند و با درخشش در کارهای برادرش از سوی سایر فیلمسازان هم دعوت به کار شد.
روزنامه ایران - اصغر منصوری: محسن کیایی در سال‌های اخیر در سینما و تلویزیون درخشیده؛ او بازیگر ی با انرژی، توانا و بالفطره است که بتدریج توانست خودش را به عنوان یک هنرمند مستعد و کار بلد در سینما و تلویزیون تثبیت کند و با درخشش در کارهای برادرش از سوی سایر فیلمسازان هم دعوت به کار شد.
محسن کیایی سوای بازیگری دستی هم در نوشتن دارد و در نگارش سریال «میهمانان ویژه» جواد رضویان هم حضور جدی داشت.کیایی در سریال پرده نشین، نقش براتعلی را بازی کرد؛ نقشی چند وجهی در باره یک طلبه جوان مردد میان شغل و عشق. در سریال سربراه هم نقشی متفاوت و خاکستری را بازی کرد. او فارغ التحصیل رشته بازیگری از دانشگاه آزاد است و کار در سینما را با «بعد از ظهر سگی سگی» و در تلویزیون با سریال «راه دررو» آغاز کرد. او همچنین در فیلم «ضد گلوله»، یک روز بخصوص و سریال «میهمانان ویژه» به ایفای نقش پرداخته است.
محسن کیایی در بارکد در نقش یک خلافکار بازی جذابی از خودش ارائه کرده است. با او در باره حضورش در این فیلم و ویژگی‌های نقش میلاد گفت وگویی
انجام داده‌ایم.
مخاطبان شما را به عنوان بازیگر و دستیار کارآگاه پلیس در فیلم «بعد از ظهر سگی سگی» به یاد دارند.آیا این نخستین تجربه شمادر بازیگری بود؟
نه، قبل‌تر از آن در سال 79 در دو سریال شبکه دو بازی کرده بودم.
اسم این سریال‌ها چه بود؟
اولین کار بازیگری‌ام سریال «رؤیای گلی» به کارگردانی عباس سعادتمند بود. این سریال محصول گروه کودک شبکه دو بود.بعد از این کار در سریال «شاهین می‌خواند» بازی کردم و این سریال هم از شبکه دو پخش شد. این سریال 5 اپیزوده بود و من در این اپیزودها نقش پسری را که مبتلا به ایدز بود بازی می‌کردم. بعد از این دو حضور، مدت‌ها تئاتر بازی می‌کردم.
در دانشگاه هنر و معماری با چه کسانی همدوره بودید که بعداً توانستند فعالیت جدی در کارشان داشته باشند؟
سامان دارابی و فرناز رهنما از جمله همدوره‌های من در دانشگاه هنر و معماری بودند. در ادامه در کنار مصطفی به سراغ دستیار کارگردانی رفتم و در فیلم‌های کوتاه و تبلیغاتی که ساخت، در کنارش بودم. این روند ادامه پیدا کرد تا در نمایش «پل» محمد رحمانیان بازی کردم. در این نمایش علی عمرانی، مرحوم احمد آقالو، رضا بابک و مهتاب نصیر پور به عنوان بازیگر حضور داشتند.
بنابراین عضو گروه تئاتری محمد رحمانیان بودید؟
بله و با ایشان کار می‌کردم. این حضورم در تئاتر تا سال ۱۳۸۶ ادامه پیدا کرد و در این سال مصطفی فیلم اولش بعد از ظهر سگی سگی را ساخت و من هم در فیلم حضور داشتم.
در ضد گلوله هم نقش یک فرمانده جنگ را بازی کردید؟
برای من ایفای این نقش مهم بود. اول قرار نبود در ضد گلوله این نقش را بازی کنم.
قرار بود چه نقش دیگری را در ضد گلوله بازی کنید؟
زمانی که فیلمنامه در حال نوشتن بود با فیلمنامه نهایی بسیار متفاوت بود و سن و سال شخصیت اصلی که مهدی هاشمی بازی کرد کم سن و سال‌تر بود و همچنین سن و سال پرویز شخصیت دیگر قصه هم کمتر بود. من علاقه داشتم که نقش پرویز را بازی کنم. زمانی که مهدی هاشمی برای بازی در نقش اصلی انتخاب شد من و مصطفی به این نتیجه رسیدیم برای اینکه رفاقت بین این دو شخصیت ملموس به نظر برسد باید با پرویز همسن و سال باشد، بنابراین مسعود کرامتی برای نقش پرویز انتخاب شد و من نقش نایب را بازی کردم.
نقشی که ایفایش دشوار بود؟
زمانی که با مصطفی فیلم‌های مستند روایت فتح را می‌دیدیم متوجه شدیم فرماندهان جنگ همه جوان و کم سن و سال بودند و ذهنیتمان برای اینکه سن و سال نایب زیاد باشد به هم خورد.
مثل شهید باقری که در19- 18 سالگی فرمانده شد.
بله و یا محسن رضایی و خیلی‌های دیگر که سنشان دور و بر بیست و سه - چهار سالگی بود و مصطفی به من گفت سن فرمانده (نایب) را کم می‌کنیم و خودت نقش نایب را بازی کن و رابطه بین نایب و پرویز که دو برادر بودند هم در فیلمنامه جذاب روایت شده بود. به هر حال نقش نایب نقش دشواری بود که تا به حال تجربه‌اش نکرده بودم.
حضور در این نقش باعث تثبیت شما به عنوان بازیگری توانا شد و بعد از آن فیلمنامه سریال نوروزی میهمانان ویژه را نوشتید و در آن هم بازی کردید.
خدا را شکر بعد از حضورم در خط ویژه پیشنهادهای کاری‌ام زیاد‌تر شد.
در قبول پیشنهادها سختگیر بودید و یا اغلب آنها را قبول می‌کردید؟
بیش از ده‌ها پیشنهاد کاری داشتم که هیچ کدامشان را قبول نکردم.
چرا؟
درگیر نوشتن فیلمنامه میهمانان ویژه بودم.فیلمنامه تمام شد و شش ماهی درگیر این پروژه شدم.
جواد رضویان نوشتن فیلمنامه میهمانان ویژه را به شما پیشنهاد داد؟
نه، فیلمنامه میهمانان ویژه را برای ساخت یک فیلمنامه سینمایی نوشتم. جواد رضویان خواندش و به من گفت این داستان قابلیت تبدیل به سریال را دارد و در جلسه‌ای که در دفترش داشتیم به من گفت از طرف صدا و سیما پیشنهاد ساخت یک سریال ویژه نوروزی داشته است. معتقد بود داستان من قابلیت زیادی برای این کار را دارد و پرسید می‌توانم این کار را انجام بدهم یا نه که با پاسخ مثبت من همکاری‌ام در میهمانان ویژه شروع شد. کار برای پخش در عید آن سال به موقع آماده شد و در آن زمان با پیشنهادهایی مواجه شدم که قبولشان نکردم.
از اینکه این همه کار را در آن مقطع رد کردید حداقل به لحاظ مالی پشیمان نیستید؟
ببینید در آن زمان بازیگری نبودم که دستمزد بالایی بگیرم و دستمزد سریال‌نویسی برای تلویزیون بیشتر بود. بنابراین به لحاظ مالی ضرر نکردم. البته اگر دستمزد بازیگری هم بیشتر بود باز هم ترجیح می‌دادم بیشتر درحوزه نویسندگی که دلی است فعالیت کنم و مجبور نباشم برای امرار معاش هر نقشی را قبول کنم. بنابراین در کار نوشتن استمرار پیدا کردم. «سریال مارادونا را ول کن» کار بعدی‌ام است که پیش تولید ساختش در شبکه تهران آغاز شده است.
خط ویژه کار بعدی شما در عرصه بازیگری بود که تبعات مثبت زیادی برایتان داشت؟
بله، موضوع فیلم خط ویژه دغدغه اصلی من و مصطفی بود. در آن دوران هم من وهم مصطفی درگیر گرفتن وام از بانک بودیم.
در کارهای شما در این دو فیلم اخیر حضور آقازاده‌های منفی که تن به هر کاری می‌دهند به عنوان یک موتیف ماندگار شده است؟
نه، اصلاً این طور نیست و اقتضای قصه هر دو فیلم بود که از چنین شخصیت‌هایی استفاده شود.این آدم‌ها پدیده‌های یک دهه اخیر جامعه ما هستند. آدم‌هایی که از نظر اقتصادی از صفر به صد می‌رسند و جنبه این جهش اقتصادی را ندارند و دست به ناهنجاری‌هایی می‌زنند که زندگی سایر آدم‌ها را دستخوش تغییراتی می‌کند.
در عصر یخبندان هم قرار بود همین نقش را بازی کنید؟
من دوست داشتم نقش آقازاده را بازی کنم که بهرام رادان بازی کرد. نقشی که به نظرم خیلی متفاوت بود.
نوع چهره شما مناسب ایفای نقش‌های آدم‌های رئال با ویژگی‌های معمولی و به عبارتی خاکستری است.
تا به حال نقش منفی بازی نکرده بودم و دوست داشتم از این بابت چالشی داشته باشم. اما مصطفی نپذیرفت که من این نقش را بازی کنم و اصرار داشت که حتماً نقش سعید را بازی کنم. به نظرم باید در مورد سعید تعبیر ضد قهرمان دوست داشتنی را به کار برد. کنشی که کاراکتر سعید در داستان عصر یخبندان دارد نشان دهنده شخصیت اوست و در سکانس پایانی است که با کشتن شخصیت منفی داستان (بهرام رادان) قصه را تمام می‌کند.
در حال حاضر سریال پرده نشین و فیلم بارکد را در حال نمایش دارید. شرایط کاری این روزها برایتان چگونه است؟
بعد از مدت‌ها کش و قوس بارکد اکران شد و تا به امروز مردم هم از فیلم استقبال خوبی انجام داده‌اند.
این به تأخیر افتادن اکران فیلم آیا باعث شد مردم برای دیدن فیلم تمایل بیشتری پیدا کنند؟
به هر حال مسائل جانبی در فروش فیلم بی‌تأثیر نیست و به طورقطعی نمی‌توانم درباره‌اش قضاوتی انجام بدهم.البته اگر فیلم‌ها طبق همان نسخه ساخته شده بدون ممیزی اکران شوند خیلی بهتراست. پرده نشین هم این روزها از شبکه ۵ سیما در حال بازپخش است.
علاقه دارید به صورت پیوسته آثارتان در دید مخاطب قرار بگیرد؟
علاقه دارم خیلی دیده نشوم و بیش از سالی یکی - دو کار بازی نکنم تا مخاطب از دیدن مداوم من درصحنه و سینما خسته نشود و مشتاق باشد که بازی مرا ببیند. حضور زیاد به طور حتم این اشتیاق را کم رنگ می‌کند.برایم مهم است که تماشاگر پیگیر فیلم‌هایم باشد. نقش هایم در پرده نشین و بارکد بشدت متفاوت است و برای ایام شب‌های قدر هم در سریال کشیک قلب به کارگردانی حسین مهکام بازی کردم.
برایتان دشوار نیست نقش آدم‌های جدی را بازی کنید؟
نه، من عاشق تجربه نقش‌های نو و متفاوت هستم.
به نظرتان مخاطبان شما را در قالب آدم‌های کمی خاکستری با ویژگی شیرینی شخصیتی پذیرفته اند؟
باید بازتاب مخاطب را درباره کار جدیدم ببینم.
از کارگردان علت انتخاب خودتان را برای بازی در یک نقش جدی نپرسیدید؟
مهکام علاقه داشت من این نقش را بازی کنم.بنابراین عزم جدی دو طرفه برای این همکاری وجود داشت و دوست دارم بازتابش را هم ببینم.
این همزمانی حضور شما در قالب نقش خاکستری (میلاد فیلم بارکد) و نقش مثبت سمپات (براتعلی پرده نشین) فرصت خوبی به مخاطب می‌دهد تا توانایی شما را در حوزه ایفای نقش‌های متفاوت ببیند. این طور نیست؟
بله، این مسأله باعث می‌شود تا تلاش و زحماتم برای حضور در نقش‌های متفاوت بیشتر دیده شود.خیلی از پیشنهادها را رد می‌کنم تا برای بازی‌ام ارزش و اعتبار قائل شوم.
این رد کردن پیشنهادها باعث نمی‌شود منتقدان بگویند که محسن کیایی بیشتر در فیلم‌های برادرش بازی می‌کند؟
به این مسائل حاشیه‌ای فکر نمی‌کنم؛ من و برادرم مثل یک گروه در کنار سایر دوستان کار کرده‌ایم و در عین حالی که تفکراتمان نزدیک به هم است، هر کداممان تفکر خاص خودمان را داریم. من در یک سال اخیر با سایر کارگردان‌ها نظیر همایون اسعدیان همکاری داشته‌ام و به آرام و پیوسته کار کردن اعتقاد دارم.
اگر برادرتان فیلمی بسازد و از شما به عنوان بازیگر استفاده نکند دلخور نمی‌شوید؟
نه، دلیلی برای دلخوری ندارد و پشت صحنه به ساخته شدن فیلم کمک می‌کنم. من در ضدگلوله وعصر یخبندان نقش‌های کوتاهی داشتم.
از ابتدا قرار بود در بارکد نقش میلاد را بازی کنید؟
قرار بود فیلم دیگری به جز بارکد بسازیم و چون ساخت آن فیلم به دلیل عدم صدور پروانه ساخت محقق نشد سراغ ساخت بارکد رفتیم. بازنویسی مختصری انجام دادیم و پروسه پیش تولید تا کلید خوردن بارکد فقط بیست روز طول کشید. مصطفی علاقه داشت که من نقش میلاد را بازی کنم و خودم هم میان این دو نقش، نقش میلاد را بیشتر دوست داشتم.
نقش‌های دیگر فیلم مثل پلیسی که پژمان بازغی بازی کرد برایتان جذابیت نداشت؟
نقش پلیس هم نقش خوبی بود. نقش میلاد نقش محوری فیلم است. تیم دونفری که میلاد و دوستش در فیلم ارائه می‌کنند همدیگر را کامل می‌کنند و حضور بهرام رادان به عنوان پارتنر وکمک‌هایی که انجام داد باعث شد بازی مان با هم به هارمونی خوبی برسد. مطمئن باشید اگر یکی از این دو شخصیت درست ازکار درنمی‌آمد نقش دیگر هم دیده نمی‌شد.
خیلی ازفیلم‌های موفق کمدی با همکاری‌های درخشان میان دو زوج اصلی به وجود می‌آید.
در بارکد از الگوی کمدی که یکی از دو شخصیت احمق‌تر است و دیگری جدی‌تر استفاده شد. البته شخصیتی که تصور می‌کند با هوش و جدی‌تر است از حماقت دست کمی از شخصیت مقابلش ندارد.
الگویی که در کمدی‌های لورل و هاردی به عنوان بیس اصلی مطرح است؟
این الگو در خیلی از فیلم‌های تاریخ سینما استفاده شده است. انتخاب بهرام رادان با توجه به جدی بودن و نوع بازی‌اش برای نقش آدم جدی‌تر خیلی مناسب و درست بود و من هم تلاش کردم شوخ و شنگی شخصیت میلاد را پر رنگ‌تر کنم.
در زمان نمایش فیلم بارکد در جشنواره فیلم فجر می‌شد پیش‌بینی کرد که بارکد اکران موفقی خواهد داشت؟
بله، مردم فیلم را دوست دارند و برخلاف نبود تبلیغات خاص فیلم فروش می‌کند و تبلیغ دهان به دهان مردم است که فیلم را معرفی می‌کند.
یکی از دلایل موفقیت بارکد ریتم تند روایت داستان آن در مقایسه با اغلب تولیدات سینما است. قبول دارید؟
بعد از سال‌ها کار در تلویزیون و سینما به این نتیجه رسیده‌ام زمانی که گروه سازنده برای مخاطب احترام قائل می‌شود و فیلم استاندارد ارائه می‌کند مخاطب با هوش است و از فیلم استقبال می‌کند. داستان فیلم بارکد به سراغ جنوبی‌ترین نقطه تهران (گورستان ماشین‌ها) تا شمالی‌ترین نقطه تهران (اطراف کاشانک) می‌رود و تنوع بصری زیادی برای مخاطب ایجاد می‌شود.تمام لوکیشن‌ها در خدمت مضمون و داستان فیلم و با دقت انتخاب شده بود. در کنارش یک داستان خوب با حضور بازیگران محبوب و موفق مورد استفاده قرار می‌گیرد.
قبل از شروع فیلمبرداری مصطفی کیایی، شما و رادان را برای ارائه بازی مورد نظرش به دیدن فیلم خاصی ارجاع داد؟
اصلاً مدل کاری مان این طور نیست که به فیلمی رجوع کنیم و طبق آن کارگردانی و یا بازی کنیم. در نوشتن هم چنین رویکردی داریم. درحافظه ما تصاویر و موضوعات خیلی از فیلم‌هایی که دیده‌ایم حک شده است.تلاش ما ارائه کاری با امضای خودمان است و فیلم هم منطبق بر الگوهای ایرانی است.
محسن کیایی سوای بازیگری دستی هم در نوشتن دارد و در نگارش سریال «میهمانان ویژه» جواد رضویان هم حضور جدی داشت.کیایی در سریال پرده نشین، نقش براتعلی را بازی کرد؛ نقشی چند وجهی در باره یک طلبه جوان مردد میان شغل و عشق. در سریال سربراه هم نقشی متفاوت و خاکستری را بازی کرد. او فارغ التحصیل رشته بازیگری از دانشگاه آزاد است و کار در سینما را با «بعد از ظهر سگی سگی» و در تلویزیون با سریال «راه دررو» آغاز کرد. او همچنین در فیلم «ضد گلوله»، یک روز بخصوص و سریال «میهمانان ویژه» به ایفای نقش پرداخته است.
محسن کیایی در بارکد در نقش یک خلافکار بازی جذابی از خودش ارائه کرده است. با او در باره حضورش در این فیلم و ویژگی‌های نقش میلاد گفت وگویی
انجام داده‌ایم.
مخاطبان شما را به عنوان بازیگر و دستیار کارآگاه پلیس در فیلم «بعد از ظهر سگی سگی» به یاد دارند.آیا این نخستین تجربه شمادر بازیگری بود؟
نه، قبل‌تر از آن در سال 79 در دو سریال شبکه دو بازی کرده بودم.
اسم این سریال‌ها چه بود؟
اولین کار بازیگری‌ام سریال «رؤیای گلی» به کارگردانی عباس سعادتمند بود. این سریال محصول گروه کودک شبکه دو بود.بعد از این کار در سریال «شاهین می‌خواند» بازی کردم و این سریال هم از شبکه دو پخش شد. این سریال 5 اپیزوده بود و من در این اپیزودها نقش پسری را که مبتلا به ایدز بود بازی می‌کردم. بعد از این دو حضور، مدت‌ها تئاتر بازی می‌کردم.
در دانشگاه هنر و معماری با چه کسانی همدوره بودید که بعداً توانستند فعالیت جدی در کارشان داشته باشند؟
سامان دارابی و فرناز رهنما از جمله همدوره‌های من در دانشگاه هنر و معماری بودند. در ادامه در کنار مصطفی به سراغ دستیار کارگردانی رفتم و در فیلم‌های کوتاه و تبلیغاتی که ساخت، در کنارش بودم. این روند ادامه پیدا کرد تا در نمایش «پل» محمد رحمانیان بازی کردم. در این نمایش علی عمرانی، مرحوم احمد آقالو، رضا بابک و مهتاب نصیر پور به عنوان بازیگر حضور داشتند.
بنابراین عضو گروه تئاتری محمد رحمانیان بودید؟
بله و با ایشان کار می‌کردم. این حضورم در تئاتر تا سال ۱۳۸۶ ادامه پیدا کرد و در این سال مصطفی فیلم اولش بعد از ظهر سگی سگی را ساخت و من هم در فیلم حضور داشتم.
در ضد گلوله هم نقش یک فرمانده جنگ را بازی کردید؟
برای من ایفای این نقش مهم بود. اول قرار نبود در ضد گلوله این نقش را بازی کنم.
زمانی که فیلمنامه در حال نوشتن بود با فیلمنامه نهایی بسیار متفاوت بود و سن و سال شخصیت اصلی که مهدی هاشمی بازی کرد کم سن و سال‌تر بود و همچنین سن و سال پرویز شخصیت دیگر قصه هم کمتر بود. من علاقه داشتم که نقش پرویز را بازی کنم. زمانی که مهدی هاشمی برای بازی در نقش اصلی انتخاب شد من و مصطفی به این نتیجه رسیدیم برای اینکه رفاقت بین این دو شخصیت ملموس به نظر برسد باید با پرویز همسن و سال باشد، بنابراین مسعود کرامتی برای نقش پرویز انتخاب شد و من نقش نایب را بازی کردم.
نقشی که ایفایش دشوار بود؟
زمانی که با مصطفی فیلم‌های مستند روایت فتح را می‌دیدیم متوجه شدیم فرماندهان جنگ همه جوان و کم سن و سال بودند و ذهنیتمان برای اینکه سن و سال نایب زیاد باشد به هم خورد.
مثل شهید باقری که در19- 18 سالگی فرمانده شد.
بله و یا محسن رضایی و خیلی‌های دیگر که سنشان دور و بر بیست و سه - چهار سالگی بود و مصطفی به من گفت سن فرمانده (نایب) را کم می‌کنیم و خودت نقش نایب را بازی کن و رابطه بین نایب و پرویز که دو برادر بودند هم در فیلمنامه جذاب روایت شده بود. به هر حال نقش نایب نقش دشواری بود که تا به حال تجربه‌اش نکرده بودم.
حضور در این نقش باعث تثبیت شما به عنوان بازیگری توانا شد و بعد از آن فیلمنامه سریال نوروزی میهمانان ویژه را نوشتید و در آن هم بازی کردید.
خدا را شکر بعد از حضورم در خط ویژه پیشنهادهای کاری‌ام زیاد‌تر شد.
در قبول پیشنهادها سختگیر بودید و یا اغلب آنها را قبول می‌کردید؟
بیش از ده‌ها پیشنهاد کاری داشتم که هیچ کدامشان را قبول نکردم.
چرا؟
درگیر نوشتن فیلمنامه میهمانان ویژه بودم.فیلمنامه تمام شد و شش ماهی درگیر این پروژه شدم.
جواد رضویان نوشتن فیلمنامه میهمانان ویژه را به شما پیشنهاد داد؟
نه، فیلمنامه میهمانان ویژه را برای ساخت یک فیلمنامه سینمایی نوشتم. جواد رضویان خواندش و به من گفت این داستان قابلیت تبدیل به سریال را دارد و در جلسه‌ای که در دفترش داشتیم به من گفت از طرف صدا و سیما پیشنهاد ساخت یک سریال ویژه نوروزی داشته است. معتقد بود داستان من قابلیت زیادی برای این کار را دارد و پرسید می‌توانم این کار را انجام بدهم یا نه که با پاسخ مثبت من همکاری‌ام در میهمانان ویژه شروع شد. کار برای پخش در عید آن سال به موقع آماده شد و در آن زمان با پیشنهادهایی مواجه شدم که قبولشان نکردم.
از اینکه این همه کار را در آن مقطع رد کردید حداقل به لحاظ مالی پشیمان نیستید؟
ببینید در آن زمان بازیگری نبودم که دستمزد بالایی بگیرم و دستمزد سریال‌نویسی برای تلویزیون بیشتر بود. بنابراین به لحاظ مالی ضرر نکردم. البته اگر دستمزد بازیگری هم بیشتر بود باز هم ترجیح می‌دادم بیشتر درحوزه نویسندگی که دلی است فعالیت کنم و مجبور نباشم برای امرار معاش هر نقشی را قبول کنم. بنابراین در کار نوشتن استمرار پیدا کردم. «سریال مارادونا را ول کن» کار بعدی‌ام است که پیش تولید ساختش در شبکه تهران آغاز شده است.
خط ویژه کار بعدی شما در عرصه بازیگری بود که تبعات مثبت زیادی برایتان داشت؟
بله، موضوع فیلم خط ویژه دغدغه اصلی من و مصطفی بود. در آن دوران هم من وهم مصطفی درگیر گرفتن وام از بانک بودیم.
در کارهای شما در این دو فیلم اخیر حضور آقازاده‌های منفی که تن به هر کاری می‌دهند به عنوان یک موتیف ماندگار شده است؟
نه، اصلاً این طور نیست و اقتضای قصه هر دو فیلم بود که از چنین شخصیت‌هایی استفاده شود.این آدم‌ها پدیده‌های یک دهه اخیر جامعه ما هستند. آدم‌هایی که از نظر اقتصادی از صفر به صد می‌رسند و جنبه این جهش اقتصادی را ندارند و دست به ناهنجاری‌هایی می‌زنند که زندگی سایر آدم‌ها را دستخوش تغییراتی می‌کند.
در عصر یخبندان هم قرار بود همین نقش را بازی کنید؟
من دوست داشتم نقش آقازاده را بازی کنم که بهرام رادان بازی کرد. نقشی که به نظرم خیلی متفاوت بود.
نوع چهره شما مناسب ایفای نقش‌های آدم‌های رئال با ویژگی‌های معمولی و به عبارتی خاکستری است.
تا به حال نقش منفی بازی نکرده بودم و دوست داشتم از این بابت چالشی داشته باشم. اما مصطفی نپذیرفت که من این نقش را بازی کنم و اصرار داشت که حتماً نقش سعید را بازی کنم. به نظرم باید در مورد سعید تعبیر ضد قهرمان دوست داشتنی را به کار برد. کنشی که کاراکتر سعید در داستان عصر یخبندان دارد نشان دهنده شخصیت اوست و در سکانس پایانی است که با کشتن شخصیت منفی داستان (بهرام رادان) قصه را تمام می‌کند.
در حال حاضر سریال پرده نشین و فیلم بارکد را در حال نمایش دارید. شرایط کاری این روزها برایتان چگونه است؟
بعد از مدت‌ها کش و قوس بارکد اکران شد و تا به امروز مردم هم از فیلم استقبال خوبی انجام داده‌اند.
این به تأخیر افتادن اکران فیلم آیا باعث شد مردم برای دیدن فیلم تمایل بیشتری پیدا کنند؟
به هر حال مسائل جانبی در فروش فیلم بی‌تأثیر نیست و به طورقطعی نمی‌توانم درباره‌اش قضاوتی انجام بدهم.البته اگر فیلم‌ها طبق همان نسخه ساخته شده بدون ممیزی اکران شوند خیلی بهتراست. پرده نشین هم این روزها از شبکه ۵ سیما در حال بازپخش است.
علاقه دارید به صورت پیوسته آثارتان در دید مخاطب قرار بگیرد؟
علاقه دارم خیلی دیده نشوم و بیش از سالی یکی - دو کار بازی نکنم تا مخاطب از دیدن مداوم من درصحنه و سینما خسته نشود و مشتاق باشد که بازی مرا ببیند. حضور زیاد به طور حتم این اشتیاق را کم رنگ می‌کند.برایم مهم است که تماشاگر پیگیر فیلم‌هایم باشد. نقش هایم در پرده نشین و بارکد بشدت متفاوت است و برای ایام شب‌های قدر هم در سریال کشیک قلب به کارگردانی حسین مهکام بازی کردم.
برایتان دشوار نیست نقش آدم‌های جدی را بازی کنید؟
نه، من عاشق تجربه نقش‌های نو و متفاوت هستم.
به نظرتان مخاطبان شما را در قالب آدم‌های کمی خاکستری با ویژگی شیرینی شخصیتی پذیرفته اند؟
باید بازتاب مخاطب را درباره کار جدیدم ببینم.
از کارگردان علت انتخاب خودتان را برای بازی در یک نقش جدی نپرسیدید؟
مهکام علاقه داشت من این نقش را بازی کنم.بنابراین عزم جدی دو طرفه برای این همکاری وجود داشت و دوست دارم بازتابش را هم ببینم.
این همزمانی حضور شما در قالب نقش خاکستری (میلاد فیلم بارکد) و نقش مثبت سمپات (براتعلی پرده نشین) فرصت خوبی به مخاطب می‌دهد تا توانایی شما را در حوزه ایفای نقش‌های متفاوت ببیند. این طور نیست؟
بله، این مسأله باعث می‌شود تا تلاش و زحماتم برای حضور در نقش‌های متفاوت بیشتر دیده شود.خیلی از پیشنهادها را رد می‌کنم تا برای بازی‌ام ارزش و اعتبار قائل شوم.
این رد کردن پیشنهادها باعث نمی‌شود منتقدان بگویند که محسن کیایی بیشتر در فیلم‌های برادرش بازی می‌کند؟
به این مسائل حاشیه‌ای فکر نمی‌کنم؛ من و برادرم مثل یک گروه در کنار سایر دوستان کار کرده‌ایم و در عین حالی که تفکراتمان نزدیک به هم است، هر کداممان تفکر خاص خودمان را داریم. من در یک سال اخیر با سایر کارگردان‌ها نظیر همایون اسعدیان همکاری داشته‌ام و به آرام و پیوسته کار کردن اعتقاد دارم.
اگر برادرتان فیلمی بسازد و از شما به عنوان بازیگر استفاده نکند دلخور نمی‌شوید؟
نه، دلیلی برای دلخوری ندارد و پشت صحنه به ساخته شدن فیلم کمک می‌کنم. من در ضدگلوله وعصر یخبندان نقش‌های کوتاهی داشتم.
از ابتدا قرار بود در بارکد نقش میلاد را بازی کنید؟
قرار بود فیلم دیگری به جز بارکد بسازیم و چون ساخت آن فیلم به دلیل عدم صدور پروانه ساخت محقق نشد سراغ ساخت بارکد رفتیم. بازنویسی مختصری انجام دادیم و پروسه پیش تولید تا کلید خوردن بارکد فقط بیست روز طول کشید. مصطفی علاقه داشت که من نقش میلاد را بازی کنم و خودم هم میان این دو نقش، نقش میلاد را بیشتر دوست داشتم.
نقش‌های دیگر فیلم مثل پلیسی که پژمان بازغی بازی کرد برایتان جذابیت نداشت؟
نقش پلیس هم نقش خوبی بود. نقش میلاد نقش محوری فیلم است. تیم دونفری که میلاد و دوستش در فیلم ارائه می‌کنند همدیگر را کامل می‌کنند و حضور بهرام رادان به عنوان پارتنر وکمک‌هایی که انجام داد باعث شد بازی مان با هم به هارمونی خوبی برسد. مطمئن باشید اگر یکی از این دو شخصیت درست ازکار درنمی‌آمد نقش دیگر هم دیده نمی‌شد.
خیلی ازفیلم‌های موفق کمدی با همکاری‌های درخشان میان دو زوج اصلی به وجود می‌آید.
در بارکد از الگوی کمدی که یکی از دو شخصیت احمق‌تر است و دیگری جدی‌تر استفاده شد. البته شخصیتی که تصور می‌کند با هوش و جدی‌تر است از حماقت دست کمی از شخصیت مقابلش ندارد.
الگویی که در کمدی‌های لورل و هاردی به عنوان بیس اصلی مطرح است؟
این الگو در خیلی از فیلم‌های تاریخ سینما استفاده شده است. انتخاب بهرام رادان با توجه به جدی بودن و نوع بازی‌اش برای نقش آدم جدی‌تر خیلی مناسب و درست بود و من هم تلاش کردم شوخ و شنگی شخصیت میلاد را پر رنگ‌تر کنم.
در زمان نمایش فیلم بارکد در جشنواره فیلم فجر می‌شد پیش‌بینی کرد که بارکد اکران موفقی خواهد داشت؟
بله، مردم فیلم را دوست دارند و برخلاف نبود تبلیغات خاص فیلم فروش می‌کند و تبلیغ دهان به دهان مردم است که فیلم را معرفی می‌کند.
یکی از دلایل موفقیت بارکد ریتم تند روایت داستان آن در مقایسه با اغلب تولیدات سینما است. قبول دارید؟
بعد از سال‌ها کار در تلویزیون و سینما به این نتیجه رسیده‌ام زمانی که گروه سازنده برای مخاطب احترام قائل می‌شود و فیلم استاندارد ارائه می‌کند مخاطب با هوش است و از فیلم استقبال می‌کند. داستان فیلم بارکد به سراغ جنوبی‌ترین نقطه تهران (گورستان ماشین‌ها) تا شمالی‌ترین نقطه تهران (اطراف کاشانک) می‌رود و تنوع بصری زیادی برای مخاطب ایجاد می‌شود.تمام لوکیشن‌ها در خدمت مضمون و داستان فیلم و با دقت انتخاب شده بود. در کنارش یک داستان خوب با حضور بازیگران محبوب و موفق مورد استفاده قرار می‌گیرد.
قبل از شروع فیلمبرداری مصطفی کیایی، شما و رادان را برای ارائه بازی مورد نظرش به دیدن فیلم خاصی ارجاع داد؟
اصلاً مدل کاری مان این طور نیست که به فیلمی رجوع کنیم و طبق آن کارگردانی و یا بازی کنیم. در نوشتن هم چنین رویکردی داریم. درحافظه ما تصاویر و موضوعات خیلی از فیلم‌هایی که دیده‌ایم حک شده است.تلاش ما ارائه کاری با امضای خودمان است و فیلم هم منطبق بر الگوهای ایرانی است.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
شما عالی عالی عالی هستید.........به امید موفقیت های بیشتر
پاسخ ها
شما انگار خودشی
بد چهره بد استایل به بازیگری نمیخوره اصلا بعد خودش میفهمه مثل پولاد کیمیایی سینما فامیلی میای محبوبیت و ماتدگاری فامیلی نیست
مگه حق تو رو خورده میگی بد استایل و بد چهره کجاش بده بازیگر ندیدی تا حالا