چرا ۷۰ درصد جمعیت تهران مازاد است؟
«۷۰ درصد جمعیت تهران مازاد است.» این عبارت، نتیجهای است که به تازگی طی یک تحقیق علمی اعلام شده است. اگرچه معضل رشد بیش از حد جمعیت در تهران و سایر کلانشهرها مسالهای دیرینه است اما این میزان همچنان رو به رشد بوده و نگرانیهایی را برای مسوولان به همراه داشته است.
هفته نامه تجارت فردا - سپیده معظمی: «۷۰ درصد جمعیت تهران مازاد است.» این عبارت، نتیجهای است که به تازگی طی یک تحقیق علمی اعلام شده است. اگرچه معضل رشد بیش از حد جمعیت در تهران و سایر کلانشهرها مسالهای دیرینه است اما این میزان همچنان رو به رشد بوده و نگرانیهایی را برای مسوولان به همراه داشته است. وجود این مساله که هم میتواند خطرات زیستمحیطی و هم مخاطرات اجتماعی داشته باشد، به دلایل مختلفی اتفاق افتاده است.
دلایلی که باعث شده تا جمعیت هر کدام از کلانشهرها به گونهای سرریز شود و رو به رشد باشد. عمده کارشناسان در این زمینه معتقدند این بحران به دلیل وجود جاذبه در کلانشهرها و نبود جاذبه در سایر شهرها صورت گرفته است؛ چرا که وجود امکانات رفاهی، شرایط شغلی و سایر جاذبههایی که در کلانشهرها فراهم شدهاند، بسیاری از افراد را ترغیب کرده تا به این شهرها مهاجرت کنند.
به هر حال بسیاری از کارشناسان معتقدند از آنجا که هر کدام از این افراد به دلایل مختلف و گاه به اجبار، به زندگی در این شهرها روی آوردهاند، باید در این زمینه اقداماتی صورت بگیرد و عواملی که باعث مهاجرت به این شهرها شده است بررسی شود تا شاید بتوان این مشکلات را حل کرد.
به نظر میرسد برای حل این مشکل، بایستی امکانات و جاذبههای مورد نیاز افراد در سایر شهرها ایجاد شود تا آنها از مهاجرت به کلانشهرها خودداری کنند و از سوی دیگر، مجموعه شهری در کلانشهرها تقویت شود و برای آنها مدیریت و برنامهریزی مناسبی صورت بگیرد تا جمعیتی هم، که اکنون در کلانشهرها هستند با مشکل روبهرو نشوند. چرا که اگر چنین مشکلاتی کنترل و مدیریت نشوند، میتوانند تاثیرات منفی و نامناسب بسیاری داشته باشند.
به هر حال از آنجا که این مازاد جمعیت در شهر تهران و سایر کلانشهرها به چشم میخورد و از چالشهای امروز جامعه است، بیش از پیش مورد توجه مسوولان قرار گرفته است. از اینرو در این پرونده تجارت فردا با پیروز حناچی، معاون شهرسازی و معماری وزیر راه و شهرسازی به گفتوگو پرداختهایم. او در این زمینه معتقد است: «تمرکز مسالهای است که فینفسه در بلندمدت خطرناک است. برای مثال اگر زلزله بیاید با تلفات و صدمات بیشتری روبهرو میشویم. از اینرو اگر تمامی سرمایهها در یک فضای محدود متمرکز شوند، به خودی خود خطرآفرین میشوند.
ضمن اینکه تعادل منطقهای نیز به هم میریزد. با این اتفاق در بخشی از کشور به خصوص کلانشهرها جمعیت افزایش پیدا میکند و در مقابل در یکسری از مکانها، جمعیت کشور خالی میشود.» او میگوید: «در این زمینه باید سرمایهگذاریهایی که ایجاد جاذبه و اشتغال میکند در مساحت کشور به شکل متناسب انجام شود.» به گفته او باید «با توجه به پتانسیلهای منطقهای از حداکثر مساحت کشور برای این سرمایهگذاری استفاده شود.»
چرا رشد جمعیت شهرها با زیرساختهای شهری همخوانی ندارد؟
مهدی پورمهر، دکترای اقتصاد مالی: مدیریت کلانشهر تهران در حوزههای مختلف از ضروریاتی است که در صورت عدم توجه دقیق به این امر و سهلانگاری میتواند اثرات جبرانناپذیری را بر کل کشور وارد کند. برای تبیین بیشتر موضوع باید به شرایط فعلی شهر تهران از جمله شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... پرداخت. در صورتی که بحرانی برای تهران به وجود آید آیا مدیریت فعلی، قادر به ساماندهی شرایط خواهد بود؟ پاشنه آشیل مدیریت شهر تهران چیست؟
علت اصلی را باید در متورم شدن جمعیت شهری تهران جستوجو کرد که بهعنوان نقطه آسیبرسان شهری محسوب میشود. ابتدا میخواهیم بدانیم چرا جمعیت تهران در حال افزایش است، یا به عبارتی چرا سیاستهای کاهش جمعیت تهران جوابگو نیست. شاید شش سال از طرح جدی دولت مبنی بر انتقال کارمندان از شهر تهران به شهرهای اصلی آنها نگذشته باشد؛ این طرح به دلیل بزرگترین رخداد شهر تهران یعنی احتمال وقوع زلزله و تخریب بخش عمدهای از شهر و کشتار اکثر جمعیت آن اجرایی شد. اما این طرح با گذشت حدوداً سه سال از اجرای آن با شکست مواجه شد و معکوس عمل کرد.
طبق گزارش مرکز آمار ایران، جمعیت تهران مجدداً به عددی بیش از رقم قبلی خود بازگشت، کارمندانی که بالاجبار یا با وعدههای دولت برای دریافت زمین و مزایا و حقوق بالاتر از تهران خارج شده بودند، مجدداً به تهران بازگشتند. این نکته دقیقاً محل بررسی دلیل ماندگاری مردم و افزایش جمعیت تهران است. برای کشف علت باید به انگیزه شهروندان تهرانی و افرادی که به تهران برای سکنی و اشتغال مراجعه میکنند توجه کرد.
مزیت کلانشهر تهران چیست؟ شهر تهران چه مزیتی نسبت به سایر شهرهای ایران (سایر مراکز استانها) دارد؟ نتایج بررسیها حاکی از آن است که به دلیل جمعیت قابل توجه در شهر تهران و درآمدهای سرانه نسبی بالاتر نسبت به سایر شهرها، دوره زمانی بیکاری آن کمتر است (البته اگر تمامی سطوح اشتغال را در نظر بگیریم). از طرفی شرایط فرهنگی و الگوی مصرف شهروندان تهرانی و سبک زندگی خاص نیز یکی از دلایل دیگر گسترش کسب و کار در این شهر است.
عمده شرکتها و سازمانهای دولتی، وزارتخانهها و سازمانهای مرجع در این شهر قرار دارند که خود عامل اساسی برای جذب و ماندگاری جمعیت در سطح بالای آن است. تمرکز نهادهای اصلی و به عبارتی کاهش موانع کسب و کار و دستیابی به بازارهای بزرگتر سبب شده سرمایهگذاران و صاحبان منابع انگیزه بیشتری برای حضور در تهران داشته باشند.
برخی از هزینههای موجود در تهران از قبیل آلودگی هوا، ترافیک شدید، آپارتماننشینی، عدم بهرهمندی از فضای سبز در محل زندگی، فرهنگهای مختلف بعضاً مغایر با معیارهای دینی، خطراتی از قبیل ناهنجاریهای اجتماعی، زودآگاهی کودکان و نوجوانان در اکثر زمینهها و... نتوانسته است درآمد یا عواید نهفته در سکونت و اشتغال در تهران را از بین ببرد، بنابراین با نگاهی اقتصادی و هزینه - فایده موضوع، به این نتیجه میرسیم که حضور در تهران برای افراد دارای بازدهی است.
حال این مساله مطرح میشود که تمرکز فعالیتهای مختلف اقتصادی در استان چه تاثیری در افزایش جمعیت و توسعه فیزیکی کلانشهر تهران دارد؟
نظریه اقتصاد شهری که بر مبنای نیروهای اقتصادی قوی و تاثیرگذار در شهر بنیانگذاری شده است، ادعا میکند وجود نیروهای پرجاذبه شهری مهاجران را به سوی خود میکشاند و عامل اصلی و انگیزشی مهاجرت به شهرهاست. بر اساس برخی تحقیقات صورتگرفته، علت اصلی نرخهای بالای مهاجرت به تهران از استانهای دیگر، فزونی نسبی سطح درآمد و کمتر بودن نرخ بیکاری است. میزان فعالیت اقتصادی در شهر تهران به عنوان شاخصی که مبین نسبت مجموع تعداد جمعیت شاغل و بیکار در جستوجوی کار به کل جمعیت بالقوه فعال است، تا ۵۰ درصد افزایش یافته است.
حال به موضوع اصلی یعنی وقوع بحران تهران بازمیگردیم، طبق گزارشهای سازمانهای تحقیقاتی زمینشناسی، استان تهران در 10 قرن اخیر چهار زمینلرزه قابل توجه را تجربه کرده است. تهران از لحاظ موقعیت جغرافیایی بر روی گُسلهای فعالی قرار دارد که موجب رانش زمین و زمینلرزه میشوند.
از طرفی، با وجود خطرپذیر بودن آن به لحاظ اقتصادی از مزیتهای خوبی برخوردار است. طبق آخرین آمارها، سهم استان تهران از تولید ناخالص ملی قریب به ۳۰ درصد و سهم از صادرات غیرنفتی نیز بالغ بر ۲۵ درصد است، از طرفی بیش از نیمی از مالیات اخذشده کل کشور در این استان تحقق یافته است.
از طرفی اکثر مدیریتهای بازارهای اقتصادی کشور اعم از پولی و مالی در تهران قرار دارد، سازمانها و نهادهای تصمیمگیر و راهبر در این شهر تمرکز دارند.
با این اوصاف، در صورت رخداد طبیعی و غیرمترقبه در تهران که منجر به تخریب تمامی عواملی شود که موجب تبدیل شدن تهران به شهری استراتژیک شده است، اثرات جبرانناپذیری در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی و بهخصوص اقتصادی به همراه خواهد داشت.
بنابراین به نظر میرسد در صورت بروز بحران طبیعی در کشوری مانند ایران و از همه مهمتر در پایتخت آنکه سهم قابل توجهی در چرخه اقتصادی، ساختار سیاسی و راهبری آنها دارد صدمات شدیدی را بر پیکره آن وارد خواهد کرد.
چرا با این اوصاف و شرایط قابل پیشبینی، باز اقدامات اساسی برای مدیریت کلانشهر تهران و سیاستهای پیشگیرانه از بحران صورت نمیگیرد. طبق بررسیهایی که اخیراً به عمل آمده، جمعیت تهران از نرم استاندارد آن فراتر رفته و اثرات همرفتی و نامطلوبی را بر شهروندان آن ایجاد کرده است. بنابر این گزارش، اندازه کارای شهر برای شهر تهران حدود دو میلیون و 400 هزار نفر مطرح شده است، بنابر این آمار، و با توجه به جمعیت فعلی تهران، بیش از 70 درصد جمعیت فعلی آن مازاد بر سطح کارا قرار دارد.البته بر اساس اصل بازدهی نهایی نزولی، تا جایی افراد برای کسب منافع ورود مییابند که بازدهی به صفر میل کند.
پرواضح است که قبل از نقطه بیشینه کارایی شهری، اضافه شدن هر شخص به شهر به دلیل توسعه و تکامل مکانیسم شهری و افزایش رفاه عمومی موجب افزایش کارایی میشود، بنابراین رشد جمعیت شهری تا نقطه کارایی به لحاظ شرایط مطلوب اقتصادی منطقی به نظر میرسد اما گذشتن از نقطه کارایی و به وجود آمدن هزینهها، دلایل مختلفی دارد که به برخی از آنها در فوق اشاره شد.
مهدی پورمهر، دکترای اقتصاد مالی: مدیریت کلانشهر تهران در حوزههای مختلف از ضروریاتی است که در صورت عدم توجه دقیق به این امر و سهلانگاری میتواند اثرات جبرانناپذیری را بر کل کشور وارد کند. برای تبیین بیشتر موضوع باید به شرایط فعلی شهر تهران از جمله شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... پرداخت. در صورتی که بحرانی برای تهران به وجود آید آیا مدیریت فعلی، قادر به ساماندهی شرایط خواهد بود؟ پاشنه آشیل مدیریت شهر تهران چیست؟
علت اصلی را باید در متورم شدن جمعیت شهری تهران جستوجو کرد که بهعنوان نقطه آسیبرسان شهری محسوب میشود. ابتدا میخواهیم بدانیم چرا جمعیت تهران در حال افزایش است، یا به عبارتی چرا سیاستهای کاهش جمعیت تهران جوابگو نیست. شاید شش سال از طرح جدی دولت مبنی بر انتقال کارمندان از شهر تهران به شهرهای اصلی آنها نگذشته باشد؛ این طرح به دلیل بزرگترین رخداد شهر تهران یعنی احتمال وقوع زلزله و تخریب بخش عمدهای از شهر و کشتار اکثر جمعیت آن اجرایی شد. اما این طرح با گذشت حدوداً سه سال از اجرای آن با شکست مواجه شد و معکوس عمل کرد.
طبق گزارش مرکز آمار ایران، جمعیت تهران مجدداً به عددی بیش از رقم قبلی خود بازگشت، کارمندانی که بالاجبار یا با وعدههای دولت برای دریافت زمین و مزایا و حقوق بالاتر از تهران خارج شده بودند، مجدداً به تهران بازگشتند. این نکته دقیقاً محل بررسی دلیل ماندگاری مردم و افزایش جمعیت تهران است. برای کشف علت باید به انگیزه شهروندان تهرانی و افرادی که به تهران برای سکنی و اشتغال مراجعه میکنند توجه کرد.
مزیت کلانشهر تهران چیست؟ شهر تهران چه مزیتی نسبت به سایر شهرهای ایران (سایر مراکز استانها) دارد؟ نتایج بررسیها حاکی از آن است که به دلیل جمعیت قابل توجه در شهر تهران و درآمدهای سرانه نسبی بالاتر نسبت به سایر شهرها، دوره زمانی بیکاری آن کمتر است (البته اگر تمامی سطوح اشتغال را در نظر بگیریم). از طرفی شرایط فرهنگی و الگوی مصرف شهروندان تهرانی و سبک زندگی خاص نیز یکی از دلایل دیگر گسترش کسب و کار در این شهر است.
برخی از هزینههای موجود در تهران از قبیل آلودگی هوا، ترافیک شدید، آپارتماننشینی، عدم بهرهمندی از فضای سبز در محل زندگی، فرهنگهای مختلف بعضاً مغایر با معیارهای دینی، خطراتی از قبیل ناهنجاریهای اجتماعی، زودآگاهی کودکان و نوجوانان در اکثر زمینهها و... نتوانسته است درآمد یا عواید نهفته در سکونت و اشتغال در تهران را از بین ببرد، بنابراین با نگاهی اقتصادی و هزینه - فایده موضوع، به این نتیجه میرسیم که حضور در تهران برای افراد دارای بازدهی است.
حال این مساله مطرح میشود که تمرکز فعالیتهای مختلف اقتصادی در استان چه تاثیری در افزایش جمعیت و توسعه فیزیکی کلانشهر تهران دارد؟
نظریه اقتصاد شهری که بر مبنای نیروهای اقتصادی قوی و تاثیرگذار در شهر بنیانگذاری شده است، ادعا میکند وجود نیروهای پرجاذبه شهری مهاجران را به سوی خود میکشاند و عامل اصلی و انگیزشی مهاجرت به شهرهاست. بر اساس برخی تحقیقات صورتگرفته، علت اصلی نرخهای بالای مهاجرت به تهران از استانهای دیگر، فزونی نسبی سطح درآمد و کمتر بودن نرخ بیکاری است. میزان فعالیت اقتصادی در شهر تهران به عنوان شاخصی که مبین نسبت مجموع تعداد جمعیت شاغل و بیکار در جستوجوی کار به کل جمعیت بالقوه فعال است، تا ۵۰ درصد افزایش یافته است.
حال به موضوع اصلی یعنی وقوع بحران تهران بازمیگردیم، طبق گزارشهای سازمانهای تحقیقاتی زمینشناسی، استان تهران در 10 قرن اخیر چهار زمینلرزه قابل توجه را تجربه کرده است. تهران از لحاظ موقعیت جغرافیایی بر روی گُسلهای فعالی قرار دارد که موجب رانش زمین و زمینلرزه میشوند.
بسیاری از ساختمانها و آپارتمانهای تهران به لحاظ کیفی در ساخت و ساز در سطح پایینی قرار داشته و از اینرو به گفته بسیاری از کارشناسان، در صورت وقوع زلزله، تلفات قابل توجهی را به وجود خواهد آورد. بر اساس تحقیقات صورتگرفته، تهران وارد لیست 10 شهر خطرناک دنیا برای وقوع بلایای طبیعی شده است. عامل اصلی ورود این شهر به لیست قرار گرفتن روی گسل زلزله در عین وجود سازههای غیراستاندارد فراوان در سطح شهر و همینطور تراکم جمعیت بالاست.
از طرفی، با وجود خطرپذیر بودن آن به لحاظ اقتصادی از مزیتهای خوبی برخوردار است. طبق آخرین آمارها، سهم استان تهران از تولید ناخالص ملی قریب به ۳۰ درصد و سهم از صادرات غیرنفتی نیز بالغ بر ۲۵ درصد است، از طرفی بیش از نیمی از مالیات اخذشده کل کشور در این استان تحقق یافته است.
از طرفی اکثر مدیریتهای بازارهای اقتصادی کشور اعم از پولی و مالی در تهران قرار دارد، سازمانها و نهادهای تصمیمگیر و راهبر در این شهر تمرکز دارند.
با این اوصاف، در صورت رخداد طبیعی و غیرمترقبه در تهران که منجر به تخریب تمامی عواملی شود که موجب تبدیل شدن تهران به شهری استراتژیک شده است، اثرات جبرانناپذیری در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی و بهخصوص اقتصادی به همراه خواهد داشت.
علاوه بر این، نهتنها موجب خسران نیروی انسانی ارزشمند و متخصص میشود بلکه زیرساختهای اساسی و کانالهای ارتباطی را نیز از بین خواهد برد. احیای چنین وضعیتی و برگشت به حالت اول دور از تصور است چرا که ایران زمینه توسعه را در شرایط فعلی ندارد و فرآیندها و ساختارها بهدرستی تعریف و نهادینه نشدهاند. برخلاف آلمان که بعد از جنگ جهانی نهتنها به شرایط قبلی بازگشت بلکه از جمله کشورهای پیشرو در اقتصاد و سیاست شد.
بنابراین به نظر میرسد در صورت بروز بحران طبیعی در کشوری مانند ایران و از همه مهمتر در پایتخت آنکه سهم قابل توجهی در چرخه اقتصادی، ساختار سیاسی و راهبری آنها دارد صدمات شدیدی را بر پیکره آن وارد خواهد کرد.
چرا با این اوصاف و شرایط قابل پیشبینی، باز اقدامات اساسی برای مدیریت کلانشهر تهران و سیاستهای پیشگیرانه از بحران صورت نمیگیرد. طبق بررسیهایی که اخیراً به عمل آمده، جمعیت تهران از نرم استاندارد آن فراتر رفته و اثرات همرفتی و نامطلوبی را بر شهروندان آن ایجاد کرده است. بنابر این گزارش، اندازه کارای شهر برای شهر تهران حدود دو میلیون و 400 هزار نفر مطرح شده است، بنابر این آمار، و با توجه به جمعیت فعلی تهران، بیش از 70 درصد جمعیت فعلی آن مازاد بر سطح کارا قرار دارد.البته بر اساس اصل بازدهی نهایی نزولی، تا جایی افراد برای کسب منافع ورود مییابند که بازدهی به صفر میل کند.
پرواضح است که قبل از نقطه بیشینه کارایی شهری، اضافه شدن هر شخص به شهر به دلیل توسعه و تکامل مکانیسم شهری و افزایش رفاه عمومی موجب افزایش کارایی میشود، بنابراین رشد جمعیت شهری تا نقطه کارایی به لحاظ شرایط مطلوب اقتصادی منطقی به نظر میرسد اما گذشتن از نقطه کارایی و به وجود آمدن هزینهها، دلایل مختلفی دارد که به برخی از آنها در فوق اشاره شد.
حال علت عدم برگشت به نقطه مطلوب چیست؟ چرا هرگونه اقدامی در این جهت با مقاومت و مانعتراشی روبهرو میشود؟ آیا نمیتوان گفت که چنین شرایطی میتواند برای بعضیها منافعی داشته باشد؟ وضعیت فعلی شهر تهران که از آلودگیهای آب و هوایی، ترافیکهای متورم و خطرات جغرافیایی و... به شدت رنج میبرد چه هزینههایی برای مردم و چه منافعی برای دیگران دارد. آیا نمیتوان برنامهای جامع و میانمدت برای بهبود شرایط ایجاد کرد؟ پاسخ به این پرسشها نیازمند ورود به برخی خطوط رنگی است که باید به تفصیل مورد بررسی و کارشناسی قرار گیرد.
پ
نظر کاربران
تهران مال پولدارهای کشور شده. هر کی تو شهرستانها یه مالی به هم زده راه افتاده اومده تهران یه آپارتمان لوکس خریده.
ما تهرانیها باید کجا بریم ؟ الله اعلم
دیگه خسته شدم از بس تو خیابونا و مترو و اتوبوس همه دارن با لهجه شهرهای مختلف حرف میزنن. من موندم تهرانیها کجان...خب چی میشد هر کی تو شهر خودش میموند و ما تهرانیها انقدر تو خیابونا اذیت نمیشدیم...جمعیت تهران واقعا خــــــــــــــــــــــــیلی آزار دهنده شده
دیگه خسته شدم از بس تو خیابونا و مترو و اتوبوس همه دارن با لهجه شهرهای مختلف حرف میزنن. من موندم تهرانیها کجان...خب چی میشد هر کی تو شهر خودش میموند و ما تهرانیها انقدر تو خیابونا اذیت نمیشدیم...جمعیت تهران واقعا خــــــــــــــــــــــــیلی آزار دهنده شده
متاسفانه این مشکل در شهرهای بزرگ دیگه هم دیده میشه که باعث بروز مشکلات زیادی شده مثل عدم تجانس فرهنگی، مشاغل کاذب، ترافیک و شلوغی بیش از حد و هزاران مشکل دیگه با وجود احترام به سایر عزیزان ولی کاش اونها شهرهای خودشون میموندن و باعث مشکل برای بیقه نمیشدن یادشون باشه اگر میگن مثلا فلان شهر جای خوبی برای زندگی هست بله خوب هست با میزان امکاناتی که داره برای همون میزان جمعیت نه بیشتر. مشکل مهاجرین از شهرهای دیگه که داریم سرجای خود مهاجرین از کشورهای دیگه رو چکار کنیم که اومدن حتی مراکز تجاری رو هم از دست ایرانی ها درآوردن برای خودشون خونه خریدن زاد و ولد کردن هر کدوم حداقل 5 ، 6 تا بچه دیگه کم کم تا چند وقت دیگه فکر کنم اونها به ما میگن غریبه هستیم و باید بریم کاش اونها برگردن کشور خودشون یا در جاهای محدودی مجوز اقامت داشته باشن که قابل کنترل باشن خدا خودش مراقب بچه های ما باشه
ما اصالتا تهرانی هستیم آبا و اجدادن اما من الان میخوام از تهران برم در واقع فرار کنم شهر خودمه ولی نمیتونم شلوغی و آلودگی و ب کسی بر نخوره ولی بی فرهنگی ک بعضی بی فرهنگا با خودشون آوردن رو تحمل کنم حالا از استانهای دیگه میان هیچی افغانیا چرا انقد اومدن آخه خیلی جا داریم ک اینام توشن خراب شده حسابی نفس نمیشه کشید
پاسخ ها
واقعا پر افغانی شده
اکثرا زمین و گاو گوسفند فروختند تهران ماشین لوکس و خونه شیک خریدن
واقعا جمعیت ایران از امکاناتش بیشتره سوء مدیریت و عدم طرح و برنامه اصولی برای خدمات و رفاه اجتماعی زندگی رو سخت تر کرده برای همینه همه چیز در حد حرف و شعار انتخابات ها باقی میمونه
مدیریت در جایگاه و تخصص خودش نیست میدونه در مدتی که پشت میزن از رانت و رابطه اش برای خودش و اطرافیان استفاده کنه کمک رسانی و خدمت به مردم رو اصل نمیدونه واین طرز فکر بد تعمیم و تکثیر شده برای همینه وضع خوبی نیست اکثرا بیکار و مستاجرن
مشکل تهران از زمان آغاز فروش تراکم در سالهای 70-71 شروع شد که باعث شد سودجویان اقدام به تخریب شهر و تبدیل آن به برج ها و آپارتمان ها کنند. وقتی هر خانه ای را تبدیل به 7-8 تا آپارتمان کردند نتیجه اش وضع فعلی است.
پاسخ ها
دمت گرم
منم همین حس بد رو مثل بقیه تهرانی ها دیگه دارم و دیگه کشش و جون ترافیک رو ندارم و کم میارم ولی تازه مسئولان نگران شدند؟؟؟!!!
تهران امنیتش به زیر صفر رسیده و دلیلش هم کاملا معلومه چیه
ولی جایی و دهاتی پیدا نمی کنم که برم و فرار کنم الان فقط تهرانی ها ناراحت هستن چون خیلی ها یک شبه اومدن و هزاران پست و سمت های انچنانی که عمرا در خواب هم می دیدن و بخوربخور دارن چرا باید ناراحت باشن خیلی هم با این فرش قرمز باید هم خوشحال باشن و هستن و اصلا هم نمی نالن!
کدام مسئول ناراحت هرکی بخواد ناراحت بشه اول باید خودش بره یکی که پشت کوهی نیست به ما معرفی کنید خودشون با اتوبوس میارن سرکار!
واقعا غیر قابل تحمل و عذاب اور نه اینکه در حد تایپ مطلب باشه . من دیگه بریدم!!!
منم بچه این خاکم ازخجالت سر به بیابان گ تم
اگه به همه جا یه اندازه میرسسدن الان کل ملت تو تهران جمع نمیشدن.احمدی نژاد داشت این کارو میکرد و به شهرای دیگه هم میرسید.امیدوارم بازم بیاد.
همه کشورا پایتختش شلوغ تره این یه چیز عادیه.
پاسخ ها
همه جا حساب کتاب داره مثل این جا نیست
نمیدونم چرا تهرانیا خودشونو برتر میدونن.دهاتی و پشت کوهی؟اگه همین پشت کوهیا نبودن شما از کجا شکم خودتو سیر میکردی چی میخوردی؟
پاسخ ها
لطفا برن همون جا ، منظورم پشت کوهی هاست ، ببینیم چی میشه یعنی دل می کنن از اینجا برن خلاص شیم؟