۳۷۹۵۹۵
۵ نظر
۵۰۰۸
۵ نظر
۵۰۰۸
پ

فرهادی برای «شجریان» نامه نوشت

سه‌هفته‌ای تا هفتادوششمین زادروز خسرو آواز ایران، استاد محمدرضا شجریان، باقی مانده و از نوروز تا امروز، قلب «دلشدگان»ش هم نبض احوالات اوست؛ اویی که آوای «ربنا»یش، سال‌هاست نورِ سفره افطار رمضان هر ایرانی شده و در ماه‌های اخیر، آرزوی تندرستی‌اش، دعای روز و شب «رندان مست»یست که سالیان بسیار از «چشمه نوش» او سیراب گشته‌اند.

روزنامه شرق: سه‌هفته‌ای تا هفتادوششمین زادروز خسرو آواز ایران، استاد محمدرضا شجریان، باقی مانده و از نوروز تا امروز، قلب «دلشدگان»ش هم نبض احوالات اوست؛ اویی که آوای «ربنا»یش، سال‌هاست نورِ سفره افطار رمضان هر ایرانی شده و در ماه‌های اخیر، آرزوی تندرستی‌اش، دعای روز و شب «رندان مست»یست که سالیان بسیار از «چشمه نوش» او سیراب گشته‌اند.

«عشق داند» که چه شمار از مردمان، به «یاد ایام»ی که او «شب، سکوت، کویر» و «چاووش» و «دیلمان» و «دستان» خوانده، و «پیغام اهل دل» به گوش معشوق رسانده و «سرّ عشق» بر ما گشوده، «انتظار دل» می‌کشند تا «شب وصل» دیگربار فرا رسد و این «آرام جان» از سفر طولانی‌اش، به سلامت و سرخوشی بازگردد و «جان عشاق» را «نوا»یی مکرر دهد.

باید به «فریاد» بگوییم: فخر هنر ایران، استاد شجریان! تاب «ساز خاموش»ات را نداریم و «دل مجنون»مان، از «آسمان عشق»، «بوی باران» مهر را طلب می‌کند. زودتر به وطن بازگردید که نفس از انتظار در سینه‌مان حبس شده و معترفیم «بی‌تو به‌سر نمی‌شود». جماعتی چشم‌به‌راه شجریانند و اصغر فرهادی، سینماگر پرافتخار ایرانی در آستانه اکران تازه‌ترین فیلمش «فروشنده» از عشق و انتظارش برای استاد شجریان نوشته که مشروح آن را در ادامه آن می‌خوانید:

مدتی‌ست برای تحقیق و نگارش فیلم‌نامه گذشته در پاریس هستم. روزها بیشتر به یادداشت‌نویسی می‌گذرد و غالبا پیش از غروب می‌روم پیاده‌روی. از کوچه‌های پیچ‌وواپیچ منطقه پنج پاریس می‌گذرم تا به پارکی برسم و یک ساعتی تا قبل از بستن درهای پارک راه بروم.

امروز از ظهر باران باریده و تازه چند دقیقه‌ایست که آسمان باز شده. کوچه‌ها خلوتند و هوا سرد. از کوچه‌ای به کوچه بعدی می‌روم. یکباره صدایی قدم‌هایم را آرام می‌کند. آوازی‌ست با صدای آقای شجریان نازنین. سر بلند می‌کنم. باید از یکی از خانه‌های اطراف باشد. چندقدمی می‌روم اما دلم نمی‌آید دور شوم، برمی‌گردم، به‌دنبال پنجره‌ای که این صدای دلنشین و آشنا را به کوچه می‌رساند نگاهم را روی ساختمان‌ها می‌چرخانم. حدس می‌زنم صدا از پنجره‌ای نیمه‌باز می‌آید در یکی از طبقات بالایی ساختمانی قدیمی. پنجره‌ای که شاید هم‌وطنی آن را گشوده و گوشه‌ای از اتاقش غرق در زمان و مکانی دیگر نشسته و خیره به این آسمان خاکستری خسته از بارش مانده.

«غم زمانه خورم یا فراق یار کشم»

این‌سوی کوچه ایستاده‌ام به شنیدن صدایی که از پنجره می‌آید. آواز تمام می‌شود و باز سکوت و من به راه می‌افتم اما تصویر هموطن غربت‌نشین در گوشه اتاقش تازه برایم آغازشده و رهایم نمی‌کند.

در حال پیاده‌روی احساس خوبی دارم که در «جدایی نادر از سیمین» نام نازنین آقای شجریان را در یکی از صحنه‌ها آورده‌ام.

یکی، دو سال بعدتر سوار ماشینی به سمت فرودگاه می‌روم تا به ایران بازگردم. راننده هموطن نیست اما صدای استاد در حال پخش است در همه مسیر. می‌پرسم «اهل کجایید؟» می‌گوید «مراکش» می‌پرسم «این موسیقی را که می‌شنوید می‌دانید از چه کشوری‌ست؟»، «ایران». یکی از همکارانش که در جمع راننده‌ها با او رفیق‌تر بوده چندی پیش این آلبوم را به او هدیه کرده. گفت معنای شعرها را نمی‌فهمد اما هربار می‌شنود آرام می‌گیرد. همه مسیر تا فرودگاه شاردوگل، شب، سکوت و کویر است.

بعدتر این خاطره را برای خودشان هم تعریف می‌کنم. خاطره مرد مراکشی او را به یاد خاطره‌ای دیگر می‌اندازد که دوستانشان نقل کرده بودند. دوستان آقای شجریان رفته بودند به سفری در شمال. در مسیری میان جنگل، پیرمردی خسته، مانده در راه دست بلند کرده تا او را سر راه به روستایش برسانند و آنها هم سوارش می‌کنند. لختی بعد از پیرمرد اجازه می‌گیرند تا موسیقی پخش کنند و پیرمرد می‌گوید «اگر از آقای شجریان دارید، روشن کنید». آن هموطن غربت‌نشین در پاریس، آن راننده مراکشی و این پیرمرد خسته روستایی، سهیم و همراه‌شدن در خلوت دلتنگی آدم‌هایی در گوشه‌وکنار جهان چیزی‌ست بسیار بالاتر از شهرت و حتی بالاتر از محبوبیت. این را به خودشان گفتم.

گفتند: «آقای فرهادی، شهرت مثل سرعت بالاست. با سرعت پایین از روی دست‌اندازها هم می‌توان گذشت اما در سرعت بالا عبور از روی یک سنگریزه هم می‌تواند حاصلش واژگونی باشد برای همیشه». و این جمله‌ایست پرمسئولیت که از او به یادگار دارم. این روزها دلتنگ او هستم. دلتنگ نگاه آرام و مهربانشان؛ خیلی‌ها دلتنگ اویند. یک سرزمین دلتنگ اویند. چشم‌به‌راه آمدنتانیم، تندرست و برقرار.
اصغر فرهادی، شهریورماه ٩٥
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • هادی یزدانی

      پاینده ای استاد...

    • بدون نام

      اسناد!!!!!!!؟؟؟؟؟

    • پرسپلیسی

      خدا ... صداوسیما را که با استاد لج است

    • زهرا

      شب...سکوت...کویر
      بهتون پیشنهاد میکنم حتما اینالبومو گوش بدید
      هرکس که به ارامش احتیاج داره

    • علي علي اوغلو

      ازاستاد فرهادي بخاطر ابراز عشق وعلاقه نسبت به خسرو اواز ايران بلكه شرق عالم واينچنين خالصانه ومخلصانه يادي ازايشان كرده اند بسيار بسيار ممنونيم اميد واريم هرچه زودتر خداوند متعال سلامتي كامل را به استاد بزگرداند واورا درميان خود مانند خورشيد به بينيم تا نه غم زمانه بماند ونه هجر يار شاد وسرحال و فياض به بينيم

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج