سریال «دروغهای کوچک بزرگ»؛ بیانیهای علیه خشونت
یکی از بحث برانگیزترین مجموعههای تلویزیونی این روزها «دروغهای کوچک بزرگ» نام دارد. سریالی که محصول قلم دیوید کلی و فیلمسازی شخصی چون ژان مارکوالی است. والی تمام هفت قسمت این مجموعه پر ستاره را کارگردانی کرده و مانند دیگر آثار برجسته اخیرش، محصولی تمام و کمال بر ضد خشونت ارائه داده است.
روزنامه صبا - آرش واحدی: یکی از بحث برانگیزترین مجموعههای تلویزیونی این روزها «دروغهای کوچک بزرگ» نام دارد. سریالی که محصول قلم دیوید کلی و فیلمسازی شخصی چون ژان مارکوالی است. والی تمام هفت قسمت این مجموعه پر ستاره را کارگردانی کرده و مانند دیگر آثار برجسته اخیرش، محصولی تمام و کمال بر ضد خشونت ارائه داده است.
این مجموعه شبکه اچ بیاو از قدرت ستارهای بسیار بالایی برخوردار بود، به شکلی که بازیگرانی چون نیکول کیدمن، ریس ویترسپون و شیلن وودلی نقشهای اصلی را ایفا کرده و افراد سرشناسی در حرفه بازیگری چون الکساندر اسکارسگارد، لورا درن، زوئی کراویتز و آدام اسکات، نقشهای مکمل این مینیسریال را ایفا کردهاند. والی در ادامه موفقیتهایش پس از «باشگاه خریداران دالاس» و «تخریب» سراغ سوژه پرحاشیه دیگری مانند خشونت در بستر خانوادههای آمریکایی رفته است، او و دیوید کلی بهخوبی و بدون درنگ نگاه طبقه مرفه آمریکایی را به مقوله خشونت، اشتباه تلقی کرده و برای رسیدن به این منظور از به میان کشیدن پای کودکان نیز ابایی نداشتهاند. ماجرا از زمانی آغاز میشود که عدهای مردم شهر ثروتمندنشینی در آمریکا را در اتاق بازجویی میبینیم.
قتلی صورت گرفته و ما از سخنان این اشخاص که هیچکدام جزو کاراکترهای اصلی قصه نیستند و تنها ماجرا را از دور نظاره کردهاند، باید قصه را تا هنگام رخ دادن فاجعه دنبال کنیم. اما قصه اصلی در مورد سه زن است، اشخاصی که دوستی عمیقی میان آنها در جریان افتاده و در میان بحبوحههای زندگی روزمره توانستهاند محفل کوچکی راه انداخته تا برای هم دردودل کنند. وجه مشترک هر سه زن در مدرسهای خلاصه میشود که بچههایشان در آن، مراحل ابتدایی تحصیلی را پشت سر میگذارند. مدلین (ریس ویترسپون) بههمراه همسر دومش در خانهای ساحلی و زیبا زندگی میکند، او از همسر اولش دو دختر دارد، اولی دختری نوجوان و دومی دختری کوچک است، عمده مشکلات مدلین در مواجهه وی با همسر سابق و خانوادهاش خلاصه میشود.
مدلین که شخصیتی آتشینمزاج دارد تحمل تغییرات همسر اولش را ندارد که در همسایگی آنها زندگی میکند. زیرا بیشتر این تغییرات از دل زن دوم همسرش که دختری جوان و زیباست (زوئی کراویتز) نشات گرفته. جین (شیلن وودلی)، عضو دیگر گروه کوچک این مادران به حساب میآید، او بهتازگی ساکن این شهر شده است و وضعیت مالی معمولی دارد، او پسر کوچکی دارد که به سختی در مدرسه مشهور این شهر ثبتنام کرده و با تهمت خشونت علیه دختربچهای، خطر اخراجش در همین ابتدای کار به مشام میرسد. جین که فرزندش را حاصل تعرض فردی بیمار و خشن میداند همواره نگران انتقال خشونت ذاتی او از طریق ژن به پسربچهاش است.
این درحالی است که جین همواره در تخیلاتش سودای به قتل رساندن فرد متعرض را دارد. سومین عضو این گروه سلست (نیکول کیدمن)، نام دارد، او به همراه همسرش پری (الکساندر اسکارسگارد) زوج نمونه شهر هستند، آنها افرادی بسیار ثروتمند و زیبا هستند که چشم و هوش دیگر اهالی را میربایند و حسادت بسیاری از همسایههای خود را بر میانگیزند. سلست که چند سالی از همسرش بزرگتر است مشکلات زیادی برای بارداری را پشت سر گذاشته است.
درنهایت او با حمایتهای همهجانبه همسرش موفق شد تا پسربچههایی دوقلو بهدنیا آورد. مشکل اصلی زندگی این زوج که همه اهالی شهر آنها را بینقص میدانند در ابراز خشونتهای لحظهای است که پری از خود بروز میدهد. پری که از مشکلات روانی قابل توجهی رنج میبرد روزبهروز بهانهگیرتر میشود و بههر بهانه کوچکی همسرش را مورد ضربوشتم قرار میدهد که پس از دقایقی پشیمان شده و شروع به دلجویی میکند. مشکل اصلی قصه زمانی آغاز میشود که دختربچه کوچک خانواده سرشناس کلین در مدرسه مورد آزار و اذیت فیزیکی قرار گرفته و انواع کبودیها و جای گاز گرفتگی در بدنش نمایان میشود. تشخیص هویت کودکی که دختربچه، خانواده کلین را اذیت میکند که تا پایان سریال باعث گرهگشایی اصلی داستان و برملا شدن بسیاری از رازهای نهفته در دل این شهر کوچک میشود.
مینیسریال «دروغهای کوچک بزرگ» را از هماکنون میتوان نامزد اصلی جوایز تلویزیونی امسال در نظر گرفت. والی و کلی توانستهاند با بهرهگیری از مشکلات روز جامعه آمریکایی به یکی از نقاط ضعف اصلی این جامعه دست گذاشته و آن را پرورش دهند. استفاده از مباحث روانشناسی یکی دیگر از نقاط مثبت مجموعه محسوب میشود، انتقال خشونت بهصورت ژنی یکی از مباحث روز دنیای روانشناسی است که کلی بهعنوان نویسنده بهخوبی به آن پرداخته است که در نهایت نتیجه مورد نظر خود را نیز بیان میکند. این مجموعه گرچه با موضوع محوری کودکان، کار خود را آغاز میکند ولی تماشای آن برای تمام دورههای سنی مناسب نیست زیرا بیپروایی عجیب والی در ارائه تصویرهای خشونت آمیز و جسمانی برای حفظ اتمسفر داستان، گاهی تماشای این اثر را حتی برای بزرگسالان سخت میکند.
مجموعه «دروغهای کوچک بزرگ» شاید در اولین نگاه کمی کند و کشدار بهنظر برسد ولی با گذشت چند قسمت متوجه دلیل این امر میشوید و از دل پیچشهای داستانی اثر هیجانزده میشوید. کلی و والی بهعنوان خالقان اثر بهخوبی برخی از مباحث را با دقت و ممارست توصیف کرده و همواره بهدنبال دلیل بروز چنین رفتارهایی در دل اجتماعی به ظاهر پیشرفته هستند. این عملکرد گاهی ضرباهنگ مجموعه را کند کرده و باعث خستگی مخاطبان میشود ولی تمام این مشکلات در راه رسیدن به هدف خالقان اثر طراحی شده است که با به پایان رسیدن هفت قسمت این مینیسریال متوجه اهمیت آن در ساختار کلی اثر میشوید.
در مبحث بازیگری میتوان عملکرد تمام نقشآفرینان سرشناس اثر را مثبت ارزیابی کرد. نیکول کیدمن و ریس ویترسپون بهخوبی از پس نقشهایشان برآمدهاند و تصویری مرتبط با پرسونای سینمایی خود ارائه دادهاند، از سویی شیلن وودلی برای اولینبار وارد دنیای بزرگسالان شده و از تکرار نقش دختر اول آثار پرهزینه سینمایی مقدار بسیار زیادی فاصله گرفته است. الکساندر اسکارسگارد نیز یکی از نقشآفرینیهای قابل توجه اثر را به تصویر کشیده است، او در قالب شخصیتی عاشقپیشه که خشونت را یکی از مهمترین راههای ارتباطی با همسرش میداند بازی قابل قبولی از خود ارائه داده است. گرچه این کاراکتر به علت شباهتهای زیادی که با کاراکترهای روانپریشی دارد که اسکارسگارد در این سالها به تصویر کشیده است حس باورپذیری مخاطب را پایین میآورد.
درنهایت باید گفت که «دروغهای کوچک بزرگ» بیانیهای علیه خشونت است، مخصوصا مهمترین زیرمجموعه آن؛ یعنی خشونت خانگی. امری که اینروزها به یکی از مهمترین معضلات جوامع پیشرفته مبدل شده است و سالیانه تلفات زیادی ببار میآورد. ساختن چنین آثاری را میتوان به چشم جنبشهایی کوچک بر علیه این معضل فراگیر نگاه کرد.
پ
ارسال نظر