تنها استراتژی اصولگرایان برای جبران شکست
مصطفی داننده در عصر ایران نوشت: میگویند هر شکست پل پیروزی است. بزرگان بر این باور هستند کسانی که شکست را تجربه میکنند میتوانند از آن به موفقیتهای بزرگ و بزرگتر برسند به شرطی که بدانند چرا شکست خوردند و سعی کنند ضعفهای خود را به نقطه قوت تبدیل کنند.
در این میان هستند کسانی که اهل گرفتن درس از شکستهای خود نیستند و دوست دارند بر مواضع خود که باعث شکستهای متعدد شده است، پافشاری کنند.
اصولگرایان نمونه بارز این معنا هستند. راستگرایان در سپهر سیاست ایران شکستهای متعددی را تجربه کردهاند. شکستهایی که باعث شده است کل میدان سیاست را به رقیب خود واگذار کند. آنهم رقیبی که توان حضور کامل با تمام توان در صحنه سیاست کشور را ندارد.
اصولگرایان در انتخاباتهای مختلف با شعارهای تکراری به صحنه آمدند و از مردم «نه» شنیدند و در انتخابات بعدی همان شعارها را تکرار کردند و بازهم مردم جواب رد به آنها دادند.
راستگرایان برای جبران شکستهای خود به جای تغییر رفتاری سیاسی و گفتمانی تصمیم گرفتند « نام» خود را تغییر دهند. آنها تصور کردند با تغییر نام میتوانند به پیروزی برسند. به این اسامی توجه کنید: « راستها، محافظه کاران، آبادگران،رایحه خوش خدمت، اصولگرایان و جمنا»
اصولگرایان بر این باور بودند که مردم تاریخ را زود فراموش میکنند. بر اساس همین اصل فراموشی با یک تغییر نام کوچک میشود به صحنه سیاسی کشور بازگشت. تمام این تغییر نامها در آستانه انتخاباتهای مختلف از شورای شهر تا ریاست جمهوری شکل گرفته است.
به طور مثال در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، اصولگرایان به گونهای رفتار کردند که گویی آنها تازه وارد صحنه سیاسی کشور شدهاند و آمدهاند برای ایران طرحها نو دراندازند. مردم اما مدیریت اصولگرایی را در کشور دیده بودند و بر این باور بودند بسیاری از مشکلات کشور حاصل همین تفکر است.
سوالی که مردم از جریان اصولگرایی میپرسیدند این مسئله بود که مگر ۱۲ سال مجلس در اختیار شما نبود؟ مگر دولت همسو با شما ۸ سال در قدرت حضور نداشت؟ در آن سالها چه گلی به سر ایران زده اید که حالا میخواهید بازهم آن را تکرار کنید.
به نظر میرسد اصولگرایان اگر میخواهند از طریق رای مردم به قدرت بازگردند باید در تفکر خود و البته شعارهای خود تغییر ایجاد کنند. شعارهای نخ نما شدهای که دیگر از سوی مردم مورد اقبال واقع نمیشود.
از دست دادن، قوه مجریه، قوه مقننه و شورای شهر و راه پیدا نکردن بسیاری از چهرههای شناخته شده اصولگرایی به مجلس خبرگان به خوبی حکایت از این معنا دارد که این جریان به شدت احتیاج به تغییر گفتمان سیاسی دارد.
اصولگرایان میتوانند با حذف چهرههای تکراری که اکثرا تجربه شکست در انتخاباتهای مختلف را دارند، از چهرههای جدید استفاده کنند و حرفهای تازه بزنند.
باید دید آیا آنها حاضر هستند برای ماندن در سپهر سیاست ایران در گفتمان خود تغییر ایجاد کنند یا همچنان با تغییر اسم در فضای سیاسی کشور نفس میکشند و حرفهای تکراری خود را تکرار میکنند.
نظر کاربران
اصولگرایی دیگه بین مردم جایگاهی نداره جوانان ایران دیگه فریب نمیخورند
چرخه جابجایی قدرت بین گروههای درون حاکمیت یک قاعده ساده در دمکراسی است.در نبود گروههای حزبی علی القاعده تشکلهای فکری در عرصه انتخابات این وزن کشی ها را انجام میدهند.
حسب تجربه این روند جابجایی بازهم قابل انتظار است,یعنی نمی شود گفت تفکر اصولگرایی یا اصلاح طلبی از بین رفتنی هستند بلکه تنها تغییر شکل هایی داشته و مجددا بازگشت خواهند کرد.
دیگه شعار ولنگ و وازی دادن که هنر نیست که گروهی بتونه بگه یا نگه ،اصولگرایان هم از این دست شعارها میدادند پیروز بودند و...*عاقلان میدانند*
درود بر اصول گرایی. متاسفانه جوانان ما اصلا نمیدونن جریان اصلاح طلب چیه و چی میگه سنگشو به سینه میزنن!!!