نجات فرد محکوم به اعدام پس از ۱۵ سال
مردی که ۱۵ سال قبل با همدستی زنی، شوهر او را به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده بود، با گذشت اولیایدم از قصاص نجات یافت و به لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
روزنامه شرق نوشت: مردی که ۱۵ سال قبل با همدستی زنی، شوهر او را به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده بود، با گذشت اولیایدم از قصاص نجات یافت و به لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
این قتل سال ۸۲ اتفاق افتاد و فرزند مردی ثروتمند به مأموران خبر داد که پدرش در خانه کشته شده است. او گفت: پدرم چندماهی بود که با زنی جوان ازدواج کرده بود و با هم زندگی میکردند. من روز حادثه با پدرم تماس گرفتم که جواب نداد. تعجبآور بود که او جواب تلفن را ندهد، به همین دلیل به سمت خانهاش حرکت کردم.
در راه بودم که همسایهها تماس گرفتند و گفتند خانه پدرم آتش گرفته است؛ به محض اینکه رسیدم دیدم جسد پدرم در خانه است. آتشنشانی آتش را خاموش کرده بود، اما همان موقع گفتند پدرم احتمالا قبل از آتشسوزی جانش را از دست داده است؛ ضمن اینکه همسر پدرم هم در خانه نبود و خبری از او نداریم و ما فکر میکنیم این زن چیزی میداند.
پزشکی قانونی با بررسیهای اولیه اعلام کرد مقتول براثر فشار بر عناصر حیاتی گردنش جان خود را از دست داده است. به این ترتیب پلیس فهمید آتشسوزی در این خانه عمدی بوده و برای اینکه قتل را غیرعمد نشان دهند، خانه را به آتش کشیدهاند.
درحالیکه مأموران بهدنبال مینا همسر مقتول بودند، این زن خود را به پلیس معرفی کرد و گفت با همدستی مردی دست به قتل زده است. این زن گفت: زمانی که نوجوان بودم پدرم بهدلیل فقر من را به مرد معتادی داد. ما صاحب یک فرزند شدیم اما به خاطر اعتیاد شوهرم از هم جدا شدیم و شوهرم من را به خانه پدرم بازگرداند. من و فرزندم چندسالی در خانه پدرم زندگی کردیم.
پدرم به من گفت دیگر نمیتواند خرجی ما را بدهد. من میخواستم خودم کار کنم که یک روز مردی که معلوم بود سنش از پدرم بیشتر است به خانه ما آمد و با پدرم صحبت کرد و فردایش پدرم گفت باید با این مرد ازدواج کنی. او مرا بهزور به عقد این مرد درآورد و من هم دیگر نتوانستم مقاومت کنم. شوهرم مرد مهربانی بود و پول میداد که من و فرزندم زندگی کنیم، اما من اصلا از این ازدواج راضی نبودم، چون برای او مثل یک پرستار بودم؛ کارهای خانهاش را انجام میدادم و وظیفهام این بود که داروهایش را به موقع بدهم.
او چندین فرزند داشت که آخر هفته میآمدند و من از آنها پذیرایی میکردم. این زندگی خیلی من را اذیت میکرد. پدرم پول کلانی از شوهرم گرفته بود و من خیلی از این بابت ناراحت بودم. یک روز وقتی داشتم از جایی برمیگشتم، سوار ماشین مسافرکشی شدم و داشتم برای خودم گریه میکردم و به بخت سیاهم افسوس میخوردم که یکدفعه مرد راننده متوجه شد و از من پرسید چه شده است. موضوع را برایش تعریف کردم، دلش برایم سوخت و بعد شماره تماس به من داد و گفت هروقت دوست داشتی زنگ بزن و با من حرف بزن و اگر هم نیاز به کمک داشتی به من بگو.
بعد از آن چندباری با آن مرد تماس گرفتم و یک روز او به من پیشنهاد داد که شوهرم را بکشیم و فرار کنیم. نمیدانم چرا قبول کردم، واقعا شوهرم آدم بدی نبود و با من هم بدرفتاری نمیکرد. اما من قبول کردم.
متهم گفت: شبهنگام با داروهایش قرص خوابآور هم دادم تا خوابش سنگین شود، بعد در ورودی را باز گذاشتم تا همدستم وارد خانه شود. او وارد خانه شد و شوهرم را خفه کرد و بعد با هم از خانه فرار کردیم. قبل از فرار، همدستم خانه را آتش زد تا همه فکر کنند که شوهرم براثر آتشسوزی مرده است.
این زن گفت: قبل از این کار فرزندم را به خانه پدرم برده بودم تا او متوجه چیزی نشود. بعد هم خودمان به شمال فرار کردیم. یک هفته از ماجرا گذشت که من عذابوجدان گرفتم و تصمیم گرفتم خود را به پلیس تسلیم کنم.
بعد از گفتههای این زن و بازداشت همدستش، او نیز به قتل اعتراف کرد. متهمان در دادگاه کیفری استان تهران شعبه ۷۲ دادگاه کیفری مورد محاکمه قرار گرفتند.
در ابتدای جلسه، کیفرخواست علیه متهمان خوانده و برای آنها درخواست مجازات شد؛ سپس اولیایدم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند. در ادامه هر دو متهم از خود دفاع کردند. با پایان جلسه دادگاه، قضات وارد شور شدند و مرد جوان را به اتهام قتل به قصاص و همسر مقتول را به ۱۵ سال حبس محکوم کردند.
این حکم از سوی دیوان عالی کشور تأیید شد تا اینکه بعد از گذشت ۱۵ سال متهم ردیف اول با پیگیریهای فراوان و تلاش خانوادهاش موفق شد نظر اولیایدم را جلب کند و آنها از قصاص گذشت کردند. متهم روز گذشته پای میز محاکمه رفت تا اینبار بهلحاظ جنبه عمومی جرم مورد محاکمه قرار گیرد. او در دفاعیات خود قتل را قبول کرد و گفت از کرده خود پشیمان است. با پایان جلسه دادگاه، هیئت قضات برای صدور رأی این پرونده وارد شور شدند.
تبلیغات متنی
-
شوک مهلک آخر سال به رئال وارد شد
-
عارف استعفا کرد، اما پزشکیان نپذیرفت
-
دروازهبان جوان در لیست زمستانی پرسپولیس
-
واریز سود سهام عدالت شرطی شد
-
رقم جدید سبد معیشت کارگران مشخص شد
-
واکنش تراکتور به ناکامیهای اخیر در لیگ برتر
-
عکسی از دورهمی بازیگران شیش ماهه در پشت صحنه
-
فرصت سرمایهگذاری با سود ثابت ۳۷ درصد فراهم شد
-
روایت نماینده فسا از وضعیت این شهر
-
ماشین ارزان چینی به خیابانهای کره جنوبی رسید
-
سقف تراکنش با رمز دومِ ثابت افزایش یافت
-
یک گزینه غیرمنتظره برای مدیرعاملی استقلال!
-
نحوه فعالیت بانکها در روز پنجشنبه اعلام شد
-
اولین اظهارات همتی پس از ورود به بانک مرکزی در مورد نرخ ارز
-
رئیس جدید بانک مرکزی رسماً کار خود را آغاز کرد
-
عارف استعفا کرد، اما پزشکیان نپذیرفت
-
رقم جدید سبد معیشت کارگران مشخص شد
-
رئیس جدید بانک مرکزی رسماً کار خود را آغاز کرد
-
دلیل احداث تونلهای زیر بازار مشخص شد
-
تکذیب کشته شدن یک نفر در مقابل فرمانداری فسا
-
اعتراض تند یک نماینده؛ چرا اکبر طبری آزاد شد؟!
-
کمپین «نخریدن لبنیات» کار دست تولیدکنندگان داد
-
دولت از روز گذشته نگران افزایش حقوقها شد!
-
اولین واکنش به اتفاقات ساعات اخیر فسا
-
رئیس جدید بانک مرکزی قول داد
-
بمب زمستانه در تبریز منفجر میشود؟
-
تهران کارت پستال شد، جادههای شمال سوت و کور
-
عراق در خدمت عراقچی؛ لقمهای شاید بزرگتر از دهان!
-
کیهان: تصاویر اعتراضات مربوط به سالهای قبل است
-
استقلالیها با جانشین ساپینتو به توافق رسیدند
-
روزنامه اصولگرا به همتی یک لقب جدید داد
-
دستور شبانه مسعود پزشکیان در پی اعتراضات
-
رئیس جدید بانک مرکزی معرفی شد
-
پاسخ فوری شمخانی به تهدیدات امشب ترامپ
-
پزشکیان رسما عقبنشینی کرد
-
سلمان خان در سن ۶۰ سالگی همچنان جذاب است
-
اولین واکنش به خبر استعفای جنجالی ساعات اخیر
-
اولین ویدئوی رسمی منتشر شده از اعتراضات امروز
-
از واشنگتن تا تهران؛ سه نکته مهم درباره ۲۴ ساعت ملتهب
-
تصویری که از جو امروز مجلس توجهبرانگیز شد
-
محتوای جلسه ترامپ و نتانیاهو درباره ایران تقریبا فاش شد
-
موضع متفاوت حسن یزدانی درباره اعتراضات
-
کاهش قابل توجه قیمت دلار و سکه در چند ساعت
-
«فردین» در ۴۸ سالگی و چند ماه قبل از انقلاب ۵۷
-
نطق شبانه فردوسیپور درباره اعتراضات اخیر
بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج
-
سالن های آرایش و زیبایی
-
پزشکان پوست و مو
-
آموزشگاه آشپزی در تهران
-
گالری پوشاک
-
اخذ ویزا
-
کاشت ناخن
-
محصولات پزشکی
-
تدریس خصوصی
-
مزون و شوی لباس
-
اعزام دانشجو
-
خدمات آرایشی و زیبایی
-
خدمات درمانی
-
مدارس
-
طلا و جواهر و زیورآلات
-
صرافی
-
محصولات آرایش و زیبایی
-
خدمات حیوانات خانگی
-
مهد کودک
-
مبلمان
-
سیسمونی و نوزاد
-
مراکز درمانی
-
پت شاپ
-
رستوران و تهیه غذا
-
تعمیرات مبل در تهران
-
خدمات تفریح و سرگرمی
-
پزشکان متخصص
-
باشگاه های ورزشی
-
فست فودهای تهران
-
سرویس خواب
-
موبایل
-
دکتر زنان در تهران
-
فروشگاه ها و لوازم ورزشی
-
کافی شاپ و سفره خانه
-
دکوراسیون داخلی
-
لوازم خانگی
-
دندانپزشکان
-
آموزشگاه ها
-
صنایع غذایی
-
تزیینات داخلی
-
خدمات منزل
-
دندانپزشکی کودک
-
آموزشگاه زبان در تهران
-
تشریفات و موسسه پذیرایی
-
خدمات ساختمان
-
فروش و خدمات خودرو
-
پزشکان زیبایی و لاغری
-
آموزشگاه موسیقی
-
خدمات مجالس
-
قالیشویی در تهران
-
سایر خدمات
-
جراحی بینی و زیبایی
-
آموزشگاه هنری
-
آتلیه عکاسی
-
آژانس مسافرتی و هتل
نظر کاربران
ای نکبت پست فطرت،،حالا که اعدام نشدی،ولی تا اخر عمرت عذاب وجدان هستی
اشتباه کردی کشتی این پیرمرد بلاخره می مرد وتو می توانستی هم صاحب ثروت بشی وهم ازدواج کنی با یه جوان حالا هم بچه ات بدبخت شد هم خودت وان مرد هم که قتل کرد وزندان ماند چند سال
پاسخ ها
کاربر محترم راستگو اکثر آدمهای خلافکار این حال و حوصله را ندارند، چون میخواهند بنا به ایده خودشان زودتر به هدف برسند این است که مرتکب بدترین خلاف میشوند،
زن هوسران همشو دروغ گفت،
حکم اعدامی که تایید شده چرا باید 15 سال به تعویق بیفته؟