۸۷۵۷۵۲
۳۸ نظر
۵۱۵۸
۳۸ نظر
۵۱۵۸
پ

در انتظار مرگ شوهر برای چند لقمه نان

این مطلب، گزارشی است از زندگی زنان جوانی که با مستمری‌بگیران ازدواج می‌کنند تا بعد از فوتشان از مستمری آن‌ها استفاده کنند.

روزنامه شهروند: «بعضی دختران جوان به عقد مستمری‌بگیرانی که سن بالایی دارند و احتمال فوت‌شان زیاد است، درمی‌آیند تا پس از فوت آن فرد، موفق به دریافت مستمری سازمان شوند!» خبری که هفته گذشته محمدحسن زدا، سرپرست سازمان تامین‌اجتماعی در اینستاگرامش درباره‌اش نوشت: «چندسالی است سازمان تأمین‌اجتماعی با پدیده طلاق صوری برای برقراری مستمری فرزندان آنانی که پدرشان بیمه شده یا مستمری‌بگیر سازمان است، روبه‌روست و در کنار آن مسأله ازدواج بعضی دختران جوان که به عقد مستمری‌بگیران درمی‌آیند تا بعد از فوت فرد موفق به دریافت مستمری سازمان شوند را هم داریم.»

سرپرست سازمان تأمین‌اجتماعی این موارد را مفسده دانسته و نوشته است: «در این موارد موضوع فقط به دریافت مستمری ختم نمی‌شود، بلکه مفسده‌ها و مشکلات فراوان بعدی برای خانواده‌ها به‌ویژه آن زنان طلاق‌گرفته و دختران ازدواج‌کرده پیش می‌آید که در این زمینه‌ها باید نهاد‌ها و افراد مسئول، خانواده‌ها را آگاه کرده و اطلاعات لازم را ارایه دهند.»

این خبر حاشیه‌هایی را به دنبال داشت؛ حاشیه‌هایی که بیش از همه طلاق‌های صوری را نشانه رفتند تا جایی که بعضی مسئولان مانند ناهید حیدری، مدیرکل تأمین‌اجتماعی غرب تهران از مردم خواسته بود درباره شناسایی طلاق‌های صوری تأمین‌اجتماعی را یاری کنند و البته در این میان گروهی هم خبر‌هایی از این دست را هدف سازمان تأمین‌اجتماعی برای جلوگیری از ضرر و زیان سازمان تأمین‌اجتماعی به‌عنوان صندوق و سرمایه‌ای بین‌نسلی که سرمایه‌های آن متعلق به نسل‌های آینده است دانستند.

در انتظار مرگ شوهر برای چند لقمه نان

برای نجات یک زندگی

خجالت می‌کشیده. به هیچ‌کس نگفته ازدواج کرده. می‌ترسیده مسخره‌اش کنند، اما چاره دیگری نداشته. «خواستگار زیاد داشتم، اما همین که می‌فهمیدند از دنیا یک عمو و خواهر دارم، دنبال دختر دیگری می‌رفتند و من کلی از زن‌عمویم خجالت می‌کشیدم.»

با دست حرف می‌زند و صدای النگو‌هایی که روی مچ لاغر سفیدش می‌لغزند، میان صحبت‌هایش به گوش می‌رسند: «بی‌پناه و سرباربودن سخت‌ترین احساساتی اند که هرکس می‌تواند تجربه کند. از عمویم خواستگاری‌ام کرد. بازنشسته یکی از ارگان‌های دولتی است و حقوق خوبی دارد. دو دختر دارد که خارج از کشور زندگی می‌کنند و همان دوسال پیش در مراسم کفن‌ودفن حاج‌محمود دیدمشان.»

«ریحانه» وقتی نام «حاج‌محمود» می‌آید، نفس عمیقی می‌کشد و زیرلب «خدابیامرزدت» را به زبان می‌آورد. گونه‌هایش سرخ می‌شود و سرش را پایین می‌اندازد. «خیلی‌ها برای این ازدواج سرکوفتم کردند، اما من برای نجات خودم و خواهرم چاره دیگری نداشتم، البته در وهله اول من دخالتی نمی‌توانستم داشته باشم؛ عمویم تصمیم گرفت و من اطاعت کردم. من با عمویم زندگی می‌کردم و خواهرم با یکی از عمه‌هایم. دوران خیلی سختی بود، اما حالا با هم در یک خانه زندگی می‌کنیم و مستمری محمود کفاف زندگی‌مان را می‌دهد.» او مو‌های مش‌شده‌اش را زیر روسری مشکی‌اش می‌کند، خودش را به کنجی می‌کشد و کمی آرام‌تر حرف می‌زند تا کسی صدایش را نشنود.

همان‌طور که حرف می‌زند، با گوشه چشم اطراف را نگاه می‌کند تا مطمئن شود کسی حواسش به او نیست: «یک روز با یک قواره چادر سفید، انگشتر، کله‌قند و یک جعبه شیرینی از دَر خانه عمویم آمد و رفتیم محضر و از آن‌جا به خانه‌اش. ٣٢سال بیشتر نداشتم. خیلی سخت بود. ازدواج کرده بودم و در خانه خودم معذب بودم. مثل هر دختری کلی آرزو داشتم، اما همیشه آن‌طور که ما می‌خواهیم زندگی پیش نمی‌رود. با این ازدواج برای همیشه حسرت مادرشدن به دلم می‌ماند، چون برای این‌که خواهرم، حق انتخاب بیشتری داشته باشد، نمی‌خواهم ازدواج کنم. بیشتر دخترانی مانند من از سر ناچاری تن به این ازدواج می‌دهند. مثلا خود من پنج کلاس بیشتر درس نخوانده‌ام، چطور می‌خواستم خرج زندگی‌ام را دربیاورم؟ ناراضی نیستم.»

ریحانه خجالتی است و تا امروز به کسی نگفته تنها چهارسال زندگی مشترک داشته، البته بیشتر چهارسال پرستاری بوده تا همسرداری. «وقتی کسی در مورد همسرم می‌پرسد، واقعیت را نمی‌گویم. بیشترشان فکر می‌کنند بچه‌دار نشده‌ام و حالا بعد از مرگ همسرم با خواهرم زندگی می‌کنم. برای چه باید توضیح بدهم تا قضاوتم کنند؟ کسی که از زندگی‌ام خبر ندارد.» همان‌طور که خریدهایش را در نایلکس می‌چیند، جمله‌ای می‌گوید و دور می‌شود: «تا از زندگی و حال‌وروز کسی خبر نداشته باشید، قضاوت‌کردن راحت است. مردم راحت می‌گویند برای پول، زن پیرمرد شده.»

در انتظار مرگ شوهر برای چند لقمه نان

«زهره» یکی دیگر از زنان جوانی است که برگ دوم شناسنامه‌اش را با نام مرد مسنی سیاه کرده تا زندگی مسیر تازه‌ای پیش‌رویش قرار بدهد. او پیش از ازدواجش در یکی از شهرک‌های حاشیه تهران زندگی می‌کرد، همیشه مضطرب بود و هر روز با بهانه یا بی‌بهانه کتک می‌خورد. مادرش صبح زود از خانه می‌زد بیرون تا از بساط دستفروشی‌اش نانی سر سفره ببرد و پول مواد همسر خمارش را دربیاورد. آخرین خاطره‌اش از درس‌ومشق به دوران اول راهنمایی برمی‌گردد. روزی که بعد از برگشت از مدرسه به بهانه خماری پدر سخت کتک خورده بود و تسلیم این تصمیم پدر شده بود که مدرسه‌رفتن دیگر تعطیل. دختر را چه به درس‌خواندن! این‌ها را کسی که از زندگی «زهره» خبر دارد، می‌گوید.

«زهره» ٢٧سال بیشتر نداشت و پرستار سالمندان بود تا کمک‌خرج مادرش باشد. هرکس از دوستان و آشنایان سالمندی را می‌شناخت که نیاز به پرستار داشت، «زهره» را معرفی می‌کرد. دو‌سال پیش به واسطه یکی از آشنایان برای پرستاری معرفی می‌شود؛ پرستاری شبانه‌روزی در خانه‌ای در خیابان نفت، با حقوق ماهانه خوب. مردی که زهره باید از او مراقبت می‌کرد، بازنشسته وزارت کشور بود. فرزندانش خارج از کشور زندگی می‌کردند و بعد از فوت همسرش تنها شده بود و بیماری و کهولت سن از پا درآورده بودش. تمام مدت روی تخت با سرمی به دست، دراز کشیده بود. توانایی هیچ کاری را نداشت.

«زهره» از وقتی وارد خانه شد، دل به کار داد. هر روز خانه را تمیز می‌کرد و به کار‌های شخصی بیمارش می‌رسید. هواخوری و رفتن بیرون از خانه یکی از برنامه‌هایشان بود. یک‌سال به همین منوال گذشت و «زهره» و خانواده بیمار از او رضایت کامل داشتند تا این‌که دختران پیرمرد به «زهره» پیشنهاد می‌دهند به عقد پدرشان دربیاید. زنی ٢٧ساله و پیرمردی ٨٠ساله که از فرط بیماری رو به فوت بود. فرزندان پیرمرد تصمیم گرفته‌اند با این کار زندگی «زهره» را نجات بدهند. «٦میلیون مگر چند یورو می‌شود؟ بگذار زندگی یک‌نفر سروسامان بگیرد.» بعد از فوت پیرمرد خانه‌ای تحت‌عنوان ارثیه برای «زهره» خریداری شد تا زندگی اش مسیر تازه‌ای به خود بگیرد.

زنانی به دنبال حمایت‌شدن

مجتبی دلیر، روانشناس و مدرس دانشگاه، عضو هیأت‌مدیره و دبیر انجمن روانشناسی اجتماعی ایران در گفتگو با «شهروند» و چرایی این ازدواج‌ها می‌گوید: «ازدواج در سراسر دنیا امری مقدس و مورد تأیید همگانی است و به شکل طبیعی در اغلب ازدواج‌ها اصل همسان‌گزینی رعایت می‌شود؛ اگر چه همواره ازدواج‌هایی هم وجود دارند که از مسیر طبیعی خود خارج شده و با اهداف دیگری انجام می‌شوند. یکی از این انحراف‌ها از اهداف عالی ازدواج مربوط به مسائل مالی است که در طول تاریخ و پس از این هم، بوده و خواهد بود؛ ازدواج‌هایی که نه به خاطر خود فرد بلکه به منظور دستیابی به ثروت و مال و اموال او صورت گرفته و خواهند گرفت.»

و ادامه می‌دهد: «بسیاری از دختران جوان تلاش می‌کنند با تحصیلات بیشتر یا به شیوه‌های دیگر خودشان به مشاغل بهتر و در نتیجه به استقلال مالی دست پیدا کنند، اما این خواسته برای همه افراد در دسترس قرار نمی‌گیرد. در مقابل مردانی هم هستند که به حمایت‌کردن گرایش دارند، اما امروزه مردان جوان کمی می‌توانند از عهده حمایت مالی خوب یک فردِ از جنس مکمل برآیند.»

دبیر انجمن روانشناسی اجتماعی ایران در این‌باره می‌گوید: «در ازدواج‌های نامتعارف می‌توان به دلایل مختلف فردی، اجتماعی و... اشاره داشت. هر کدام از این افراد که تن به این نوع ازدواج‌ها می‌دهند، چه مرد، چه زن دارای خصوصیات فردی‌اند که هرکدام باید جداگانه مورد واکاوی و قضاوت قرا رگیرند. اگر چه اجتماع هم در این ازدواج‌ها نقش خودش را به عهده دارد؛ به طور خلاصه باید گفت به هر حال دختر جوانی که با مرد مسنی ازدواج می‌کند، ممکن است تنها دلیلش مسائل مالی نباشد و شرایط او را در موقعیتی قرار بدهد که مجبور به چنین ازدواجی شود؛ البته این احتمال هم وجود دارد که این ازدواج بی‌هیچ شرط و موقعیت‌سنجی‌ای و با رضایت طرفین صورت بگیرد.»

راهکار و برنامه‌ای نداریم

سیدمحمد جنانی، مدیرکل امور فنی مستمری‌بگیران البته ازدواج با پیرمرد‌ها را مسأله‌ای قدیمی می‌داند و به «شهروند» می‌گوید: «این‌که دختر جوانی با پیرمردی ازدواج می‌کند، مشکلی است که از قدیم بوده و هنوز هم هست؛ اما مشکل دیگری هم وجود دارد؛ طبق قانون حمایت از خانواده بند ٣ ماده ٤٨ دختری که کار و همسر ندارد، می‌تواند از مستمری پدر استفاده کند. این قانون در ماه ١٢ سال ٩١ به تصویب رسید، اما موجبات سوءاستفاده از این قانون سبب شده تخلفاتی به چشم بخورد. مسأله ازدواج دختران جوان از دیرباز وجود داشته و مختص امروز و قانون حمایت از خانواده نیست و برای همه صندوق‌های بازنشستگی وجود دارد و اگر کسی زن رسمی فرد باشد، محق استفاده از مستمری‌اش است.

متاسفانه آماری از این ازدواج‌ها در دست نیست و آمار‌های مربوط به طلاق‌های صوری هم به سال ٩٤ برمی‌گردد.» البته مدیرکل امور فنی مستمری‌بگیران چالش اصلی سازمان تأمین‌اجتماعی را طلاق‌های صوری می‌داند و ادامه می‌دهد: «سازمان در حال حاضر با چالش طلاق‌های صوری روبه‌رو است و سعی دارد با راهکار‌هایی این چالش را مدیریت کند؛ به‌شخصه در مورد ازدواج‌های صوری اطلاعاتی ندارم و معتقدم گفتن در مورد این نوع ازدواج‌ها و طلاق‌ها هیچ ضرورتی ندارد.» جنانی در پاسخ به سوال «شهروند» که سازمان تأمین‌اجتماعی چه راهکاری برای مقابله با این ازدواج‌ها دارد و سازمان چه بار مالی را تحمل می‌کند، می‌گوید: «به نظر شما چه کاری می‌شود، کرد؟ چطور می‌توان این نوع ازدواج‌ها را کنترل کرد؟ بار مالی را هم نمی‌توان کتمان کرد، چون زمانی که فرد جوانی بازمانده مستمری‌بگیر متوفی است، طبیعتا طول عمر بیشتری دارد و سال‌های بیشتری از مستمری استفاده خواهد کرد؛ البته ما در این مورد راهکار و برنامه‌ای نداریم.»

نیت‌خوانی خیلی سخت است

آمار‌ها هرساله برای گفتن از طلاق‌ها و ازدواج‌ها اعداد و ارقامی را ارایه می‌دهند، اما گویی در این میان ازدواج‌ها و طلاق‌هایی‌اند که ثبت می‌شوند، اما هر دو صوری‌اند و بهزیستی و تامین‌اجتماعی آماری از آن‌ها در دست ندارد و مجبورند با دردسر‌های آن دست به گریبان باشند؛ دردسری که بار مالی را به سازمان تأمین اجتماعی تحمیل می‌کند و به گفته مسئولان سازمان می‌تواند آسیب‌های دیگری را برای جامعه در پی داشته باشد.

زهره ارزنی، وکیل خانواده در گفتگو با «شهروند» به مسأله ازدواج دختران جوان با مستمری‌بگیران می‌پردازد و می‌گوید: «ازدواج دختران جوان با مردان مسن مقوله‌ای مختص امروز و دیروز نیست و همیشه جامعه با انحای مختلف با آن درگیر بوده و حالا با اشاره سازمان تأمین اجتماعی به آن، توجه جامعه به آن معطوف شده است. این ازدواج‌ها منع قانونی ندارند اگر منع قانونی داشت باید جلوی ازدواج مرد ٦٠ساله با دختر١٥ ساله که به نام مهریه و شیرب‌ها از خانواده دختر خریداری می‌شود گرفته شود.»

یکی از اشکال مختلف ازدواج‌هایی که در جامعه به چشم می‌خورد ازدواج صوری است؛ ازدواجی که به شکل قراردادی در شناسنامه ثبت می‌شود و هیچ رابطه زناشویی و زندگی مشترکی شکل نمی‌گیرد و تنها به این منظور صورت می‌گیرد که زن بعد از فوت مرد بتواند از مستمری‌اش استفاده کند؛ امر محتملی است و نمی‌توان منکر آن شد. ارزنی این نوع از ازدواج‌ها را هم تخلف نمی‌داند: «این شکل از ازدواج هم تخلف نیست و نمی‌توان پیگرد قانونی داشت. سازمان تامین‌اجتماعی واقعا نگران این مسأله است؟ درست است که هدف از ازدواج تشکیل یک زندگی مشترک است، اما زمانی که در ازدواج مرد و زن هر دو رضایت دارند شخص ثالثی مانند سازمان تأمین اجتماعی نمی‌تواند مدعی این مسأله شود که زن با سوءنیت و برای استفاده از مستمری مرد با او ازدواج کرده است.»

در انتظار مرگ شوهر برای چند لقمه نان

عقد زمانی ابطال می‌شود که یکی از طرفین محجور باشد؛ چون این نوع نکاح ارزش قانونی هم ندارد، چون عنصر اراده و قصد در این ازدواج‌ها رعایت نمی‌شود و مرد و زن در زمان امضای سند قادر به تشخیص عملی که انجام می‌دادند، نبوده‌اند. این وکیل خانواده با اشاره به بعضی اظهارنظر‌ها مبنی بر کلاهبرداری‌خواندن این نوع ازدواج‌ها می‌گوید: «این‌که گفته شود این نوع ازدواج‌ها کلاهبرداری است، کاملا اشتباه است.

فاصله سنی بالا در ازدواج‌ها را ما به اشکال مختلف میان سلبریتی‌ها و... داریم، اما هیچ صحبتی در مورد آن‌ها نمی‌شود یا ازدواج‌هایی که در بعضی استان‌ها داریم و دختربچه‌ها به عقد مردان مسن درمی‌آیند؛ چرا در این موارد هیچ عکس‌العملی از سوی سازمان‌ها و نهاد‌ها نداریم؟ به‌شخصه بار‌ها در مورد ازدواج دختربچه‌ها اعلام کرده‌ام که حداقل برای مردان محدودیت سنی قایل شوند تا دختربچه‌ای مجبور نشود با مردی که ٥٠ سال از او بزرگتر است، ازدواج کند. در این مواقع چرا کسی نیست جلوی این ازدواج‌ها را بگیرد؟ سازمان تأمین اجتماعی و صندوق بازنشستگی متوجه این ازدواج‌ها شده و نگران شده‌اند؟ کاش این دست از نگرانی‌ها در کل جامعه وجود داشت.»

یکی از مواردی که در مورد ازدواج‌های مصلحتی گفته می‌شود و سرپرست سازمان تأمین اجتماعی هم بر آن تأکید دارد، مفسده‌بودن این نوع ازدواج‌ها و مشکلات فراوانی است که خانواده‌ها با آن‌ها روبه‌رو خواهند شد. ارزنی یکی از مشکلاتی که شاید خانواده‌ها با آن روبه‌رو شوند را عدم پذیرش یک فرد جدید به عنوان وارث می‌داند: «در ازدواج‌هایی که مردی مسن با دختر جوانی عقد نکاح می‌بندد، ورثه بعد از فوت مرد شریکی را برای ارث می‌بینند، البته نمی‌توانند در مورد این ازدواج شکایت کنند و اغلب آن‌ها ادعای اغفال می‌کنند که اثبات آن خیلی سخت و تا حدودی غیرممکن است.

طبق قانون مستمری به ورثه نمی‌رسد مگر در شرایط وجود همسر اول یا دختر مجرد یا بیوه بیکار که در این صورت هم مستمری بین آن‌ها و زوجه جوان تقسیم می‌شود. ما مهریه‌های سنگینی داریم که بعد از فوت کل دارایی متوفی هم پاسخگوی آن نیست؛ متاسفانه. در این مواقع ورثه ادعا‌هایی خواهند داشت، اما باید آن ادعا‌ها اثبات شوند؛ اثبات این‌که ازدواج تنها برای بالاکشیدن اموال بوده و زندگی مشترکی در کار نبوده است که همین نیت‌خوانی هم کار بسیار سختی است و به همین راحتی نمی‌توان در مورد آن رأی داد.»

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • فقیر

      ببینید مردم رو به چه روزی انداختید
      ما کی اینجوری بودیم؟؟؟

      پاسخ ها

      • بدون نام

        مردم خودشون هم مقصرند

      • بدون نام

        دختران پول پرست طماع

      • درد

        توفکر کردی برای اینا مهم مردم چی میشن.دلخوشی ها.

      • بدون نام

        مردم ایران کی رنگ خوشی و راحتی رو میبینن؟

      • بدون نام

        و پسران هرزه و متجاوز

      • شاهرخ

        اين مزخرفات چيه ميگي فيلم هندي تعريف ميكني نمي دوني كجا داري زندگي ميكني شانس اورده حاج محمودي هم بوده وگرنه........

    • بدون نام

      تجدید نظر اساسی در قوانین جهت جلوگیری از سوء استفاده لازم است
      بهتر است در این گونه موارد مدت تعلق مستمری محدود و مشروط به گذراندن دوره های آموزشی جهت توانمند شدن و امکان کسب درآمد شود.

      پاسخ ها

      • بدون نام

        چه اشکال داره بعد مرگ‌یکی حقوقش برسه به یه بیچاره که تو خرج زندگیش مونده؟اگه بره تو جیب آقازاده ها شما خوشحال تر میشی؟

      • بدون نام

        وای خدا شما چقدر مشکل حل کن هستید!!!! اون زن اگه نیاز نداشت که اینکارو نمی کرد؟

      • بدون نام

        تجدید نظر در فرهنگ و قوانین جامعه مرد سالار ما لازم است
        دختری که میخواد بره دانشگاه میکگن شهرستانه نرو میخواد بره سر کار میگن نرو به نام حماقتی به اسم غیرت بعد میشه یه ادم سر بار که دنبال همچین راههایی برای امرار معاشه
        اونوقت که زنان رو از نیروی نیازمند کار کنار میزارن و در آمار بیکاری حسابشون نمیکنند باید انتظار همچین وضعیتی را داشته باشند
        لعنت به انسانهای متحجر وحشی که امثال این خانم ها رو به این وضع انداختن

      • narges

        تو چرت نگی نمیگن لالی.طرف به امید همین مستمری با سن بالا زندس بره تن فروشی تو دهه پنجم زندگیش.نکنه دستت تو بیمس دبال اختلاسی

      • بدون نام

        چرت وپرت نگو صدات ازجای گرمی درمیاد

      • بدون نام

        این ده نفر خودشون جزء شرایط بالا ان؟

      • بدون نام

        تامین اجتماعی میخواهد مفت در کند
        تکلیف پول بیمه ایی که پدران ما سالها به تامین اجتماعی داده اند چه میشود؟؟؟

      • شاهرخ

        حكايت اين مقالات تيغ دست زنگي مسته همه را به يه نوعي فاقد صفات انساني ميكنن كاري ميكننه كه هيچ كس جرات نكنه با هيچ كس ازدواج از ترس اين انگ ها

    • بدون نام

      وضع اداره بیمه خراب شده باز میخوان مثل جریان مالیات سکه ها یه جوری از زیر قانونی که خودشون گذاشتن به بهانه سو استفاده و.....در برن و فرار کنن
      خیلی از مردان جوان با این وضع اقتصادی و با این حقوق های کمی که میگیرن از کجا بیارن که خونه و زندگی تشکیل بدن ؟؟؟

    • بدون نام

      حقشه دوست داره به هركسي ميتونه بده يه عمري زحمت كشيده و سي سال پول بيمه به تامين اجتماعي پرداخت كرده به شما چه مربوطه .....كه داريد تبليغات سو ميكنيد
      سي سال پول بيمه گرفتيد هيچ خدماتي نداديد ...؟؟؟ خدمات بيمه درماني تون صفره و هيچ جا دفترچه تامين اجتماعي رو قبول نميكنه ..!! بغير از يكي دوتا بيمارستان كه اصلا قابل رفتن نيست و ماهها بايد تو نوبت باشي و بعد از مرگ نوبتت ميرسه .
      با اين پولهاي كه سی ساله گرفتيد چه خدماتي داديد ؟

    • بدون نام

      متن الکی طولانی بود

    • بدون نام

      جالبه خواهر من سالهاست طلاق گرفته ،زیر پوشش کمیته بود ،حالا اومده تهران برای کار ،الان نه کمیته امداد تهران نه شهر خودمون زیر پوشش نمی گیرنش ،میگن ظرفیت پره ،در حالی که دختر فامیل مون یکسال بعد ازدواج طلاق گرفت داره از کمیته پول می گیره


      اگر اداره ها آدم با وجدان و با اخلاق و مردمدار بگیرن ،اینهمه مردم رو علاف نمی کنند .

    • بدون نام

      خدایا دختر های جوان چه گناهی کرده اند

    • علی

      واقعامسئولین خجالت بکشن یه عده براسیرکردن شکمشان وداشتن سرپناه که ازحقوق اولیه هرحیوانی هست چه برسه به انسان مجبورن خودفروشی کنن یابایکی به سن پدروبعضاپدربزرگشان ازدواج کنن این بودبهشتی که وعده دادین برامادهه شصتی های خاک برسرفرداپس فرداقبرهم کم میادمیگن اینامعظلن آتیش شان بزنینن

    • بدون نام

      به شما چه مربوطه پول بازنشستگيش و به كي ميده
      شما بابت 30 سال دريافت پول و حق بيمه چه خدماتي رو ارائه داديد ؟؟؟ غير از اين كه دزدي كرديد و خورديد كار ديگري كرديد ؟؟
      شركتهاي شستا تامين اجتماعي سرامد دزدي و اختلاس ها حقوق هاي نجومي هستند ......

    • بدون نام

      شما مديران تامين اجتماعي و شستا و خصولتي ها كهاز همين حق بيمه هاي كارگران حقوق هاي نجومي ميگيريد و رانت و اختلاس و دزدي ميكنيد ايرادي نداره به نظرتون ....!!!!!

    • بدون نام

      این چه قانون مسخره ایه؟
      این همه سال خدا تومن از طرف پول می گیرید، اونوقت اگه فوت کنه به ورثه نمی دید. خودتون بالا می کشید پولارو. به خدا این ((دزدی تو روز روشنه))!

    • S

      چرا واقعا؟ باعث شرمندگی وسر افکندگیه واسه مسؤلینه هردختری حق زندگی داره چراباید انقدر زندگی بهش فشار بیاره که بره زنه یه مرد پیر بشه هی...

    • بدون نام

      حالا ازدواج با مردی که روی تخت افتاده و خونه هم به نام میزنه خوبه ولی وقتی قرار باشه با پیرمردی که قصد مردن نداره و به اصطلاح دلش جوونه!!!!!!!! عذاب آور هست. برای همچین زنهایی باید بیشتر تاسف خورد. کسی که وضعش داغونه یه اسم توی شناسنامه ست ولی پیرمرد سرپا یه عذاب دائمی هست.

      پاسخ ها

      • بي نام

        ظاهرا شرايط بعضي ها از اين پيري كه تصوير كردي داغون تره كه مي پذيره اگه امكان شو داره بره به يه بيست ساله شوهر كنه مگه كسي جلوش گرفته فعلا كه اونا افتادن دنبال اين پيرمردها

    • بدون نام

      دخترای پدری که بازنشسته وزارت نفت بودن باز هم خوب بودن چون الان ب اون خانمه حقوق و یک خونه تعلق گرفت وگرنه معلوم نبود هنوز توی کدوم خونه و با چه کسانی سرو کار داشت.

      پاسخ ها

      • بدون نام

        بازنشسته وزارت کشور بود

    • بدون نام

      پیشنهاد میکنم برای جلوگیری از طلاق صوری و ازدواج این چنینی ، تبصره ای به قانون تامین اجتماعی اضافه شود . از طلاق فرزند دختر باید ۵ سال گذشته باشد و همچنین در مورد تاریخ ازدواج ۱۰ سال ، و در اینصورت مشمول دریافت مستمری پدر و یا همسر خواهند شد .

      پاسخ ها

      • بدون نام

        اون دختر تو اون 5 سال چی بخوره نخبه؟ هدر رفتی اصن

      • بدون نام

        واقعا هيچي نگي گلايه ات ميكنن اين وظيفه جامعه است كه همه را تحت پوشش بد.اينكارونميكن.خودشونهم كه يه
        راه حل پيدا ميكنند مغز هاي متفكر فكر ميكنن چطور جلوشو بگيرن

    • بدون نام

      Woman empowerment
      راه حل فقط توانمند سازی زنان با دادن حق کار و تحصیله

    • بدون نام

      خوشم میاد اکثرا بچه هاشون خرج کشورن

    • بدون نام

      خدا نکذره از اونهایی ک نمیذارن زن های این مملکت روی پای خودشون باشن اونهایی که نمیذارن دختر ها درس بخونن و بتونن مستقل باشن نامرد هایی که به جای پرستار زن میگیرن تا یک نوکر بدون جیره و مواجب گیرشون بیاد
      این دو نمونه خوبی بود که خوندیم کسی رو میشناسم که از ناچاری زن یه پیرمرد پولدار شد و آخر بعد مرگ اون پیرمرد چیزی که بهش نرسید هیچ از بچه های اون مرد کتک خورد و از خونه انداختنش بیرون
      فقط خدا تقاص این جور زن ها رو از همه مرد های بیوجدان بگیره

      پاسخ ها

      • بي نام

        اگر شما ضعيف نگه داشته شديد تقصير پيرمرد ه است خواهر من يه كم لطفا فكر كن

    • بدون نام

      مگه چی میشه با این پول ی نفر زندگیضش نجات پیدا کنه سالیان سال حق بیمه داده حالا به این بهانه ها میخواید زیر قوانین خودتون بزنید

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج