۹۸۰۸۱۰
۱۳ نظر
۵۰۴۴
۱۳ نظر
۵۰۴۴
پ

تجربیات یک نجات‌یافته کروناویروس

زنی که از کروناویروس نجات پیدا کرده است از سختی‌ها و تجربیاتش درباره آن به ما می‎گوید: «بیماری من در سطح متوسط بود و وضعیت وخیمی نداشتم؛ اما باور کنید به قدری بیماری سختی بود که به عنوان یکی از بدترین خاطرات در ذهن من باقی ماند».

خبرگزاری ایرنا: زنی که از کروناویروس نجات پیدا کرده است از سختی‌ها و تجربیاتش درباره آن به ما می‎گوید: «بیماری من در سطح متوسط بود و وضعیت وخیمی نداشتم؛ اما باور کنید به قدری بیماری سختی بود که به عنوان یکی از بدترین خاطرات در ذهن من باقی ماند». این زن خود را جزو افراد خوش‌شانسی می‌داند که از کرونا نجات پیدا کرده است و می‌خواهد تجربیاتش را با مخاطبین به اشتراک بگذارد تا با آگاهی بیشتر با این ویروس برخورد کنیم و خانه نشینی را جدی بگیریم. «ایرنا زندگی» در ادامه این مطلب شما را همراهی می‌کند.

تجربیات یک نجات‌یافته کروناویروس

مواردی که کاش قبل بیماری کسی به من می‌گفت

کاش با جدیت تمام با این بیماری برخورد می‌کردیم و زمانی که اسم کروناویروس به گوش‌مان خورد دیگر به اتوبوس و مترو پا نمی‌گذاشتیم. دکتر‌ها می‌گویند کسی که یک مرتبه این بیماری را گرفته باشد دیگر ایمن شده است؛ اما من همچنان در مکان‌های عمومی ماسک می‌زنم به این خاطر که دیگر نمی‌خواهم آن درد‌ها را تجربه کنم، من یکبار شانس آوردم و از این بیماری جان سالم به در بردم، بار دومی قطعا در کار نخواهد بود. رسانه‌ها آمار مبتلایان و جان باختگان را می‌گویند؛ اما نمی‌گویند چقدر بیماری کوید۱۹ سخت و دردناک است. حتی با وجود اینکه بیماری من متوسط بود، ولی بهتر است بدانید خیلی دردناک و سخت گذشت. واقعیت این است که تا واکسن و داروی قطعی برای این بیماری به تولید انبوه نرسد باید در خانه‌ها بمانیم و از خود و عزیزان‌مان مراقبت کنیم.

چرا بیمار شدم؟

او می‌گوید: زمان‌هایی که دوران نقاهت را می‌گذراندم به اندازه کافی وقت بود به این موضوع فکر کنم که چرا و چطور بیمار شدم؟ به این جواب رسیدم، شبی که برای تولد خواهر همسرم به رستوران مکزیکی رفته بودیم و غذاهایمان را به اشراک گذاشتیم، من به کوید۱۹ مبتلا شدم. ابتدای رسانه‌ای شدن کوید۱۹ در آمریکا بود و هنوز کسی آن را جدی نمی‌گرفت. ما هنوز با اتوبوس و مترو به محل کار می‌رفتیم، با دوستانمان بیرون می‌رفتیم و غذاهایمان را به استراک می‌گذاشتیم که یکی از علت‌های شیوع کروناویروس است.

من هم مانند دیگران فکر می‌کردم این ویروس برای هر کسی است به جز من و همیشه اتفاق‌های بد برای همسایه میفتد. متاسفانه زمانی به کوید۱۹ مبتلا شدم همه زندگی و برنامه‌هایم مختل شد و فهمیدم اگر ما نسبت به کروناویروس بی اهمیت باشیم، آن خیلی زیرکانه حواسش به ما است. اول همسرم علائم این بیماری از خود نشان داد و ما فکر می‌کردیم فقط یک سرماخوردگی ساده است. او در این مدت از خانه، دور کاری می‌کرد (کاری که باید از ۲ هفته پیش شروع می‌کردیم). او بدن درد و به مدت ۵ روز تب خفیف داشت و همچنان فکر می‌کردیم فقط یک سرما خورگی ساده است سپس من هم علائمی مشابه به او در خود مشاهده کردم.

تجربیات یک نجات‌یافته کروناویروس

چگونه این بیماری همه همکاران را درگیر کرد

من برای یک شرکت تولید محتوا کار میکنم و به همین خاطر در جریان اخباری که از چین می‌آمد بودم. بعد از اینکه من علائمی مشابه لوییس، همسرم، داشتم باز هم به سرکار می‌رفتم و همچنان معتقد بودیم که یک سرماخوردگی مقطعی است که باید دوره درمان خودش را بگذراند. نه نت‌ها من، هر یک از همکارانی که با من کار می‌کردند و علائمی مشابه به سرماخوردگی داشتند باز هم به سرکار می‌آمدند. ما ناقلان بی علامت این بیماری نبودیم؛ بلکه علائم واضح داشتیم؛ اما فکرش را هم نمی‌کردیم به کروناویروس مبتلا شده باشیم. برایمان دور از تصور و باور بود. من کاملا احساس می‌کردم که ضعف بدنی دارم و خیلی بی حال شده‌ام و به علت عدم تمرکز و ضعف بدنی از رییسم آخر هفته را مرخصی گرفتم و در همین حین بود که کروناویروس سرتاسر نیویورک را گرفته بود.

از بد به بدتر

من و همسرم حدود یک هفته بود که مریض بودیم و هیچ علائمی از بهبودی را نداشتیم. تب من مدام بالای ۳۸ درجه بود و گاهی تا ۴۰ نیز می‌رسید. علائم بیماریمان به مرور زمان فقط شدت می‌گرفت و ما بهتر نمی‌شدیم. هرچیزی برای من دردناک بود از بدن درد گرفته تا درد‌های داخلی‌ای که در استخوان‌های خود احساس می‌کردم. دست‌ها و پاهایم مدام خواب می‌رفتند و بدنم حالی کرخت داشت. اینجا بود که تصمیم گرفتیم با یک پزشک مشورت کنیم. به نزدیک‌ترین مرکز درمانی رفتیم و وقتی دکتر ما را معاینه کرد بدون هیچ شکی گفت که مبتلا به کوید۱۹ هستیم؛ ولی اگر می‌خواهیم می‌توانیم تست کروناویروس هم بدهیم. ما تست دادیم؛ اما تا هفته‌های بعد هم جوابش نیامد. اینجا بود که من متوجه شدم تست‌های کسانی در نیویورک زودتر بررسی می‌شود که از بیمارستان اقدام می‌کنند. دکتر آن روز به ما گفت که هیچ کاری نمی‌تواند برای ما انجام دهد مگر چند توصیه پزشکی. به ما گفت مواد غذایی آبدار بخورید و در خانه بمانید.

تجربیات یک نجات‌یافته کروناویروس

خود را در خانه قرنطینه کردیم

ما در راه برگشت به خانه هر آن چیزی را که نیاز داشتیم برای قرنطینه خود از فروشگاه خریدیم و به خانه آمدیم. شنبه آن هفته من در بدترین حال بودم، چون نه تنها تب بالایی داشتم؛ بلکه درد شدید در کمر و استخوان‌های ران و مفاصل زانوهایم احساس می‌کردم. این موقعیتی بود که هیچ‌گاه در زندگی برایش آموزش ندیده بودم. حس چشایی و بویایی خود را کاملا از دست داده بودم. هر روز به این امید زنده می‌ماندم که تا شب دوام آورم. می‌ترسیدم به بیمارستان بروم؛ زیرا می‌دانستم دکتر کافی آنجا برای همه بیماران کرونایی وجود ندارد. چهارشنبه تب من ۲ درجه پایین آمده بود و حس بهتری به خودم داشتم، همه چی به نظرم رو به بهبودی بود به جز سرفه‌های خشکی که داشتم. آن روز بالاخره با من تماس گرفتند و گفتند که تست کرونای من مثبت است.

منبع: reader's digest

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      مطالب و راهنمایی های متن بسیار عالی بودن*

      پاسخ ها

      • بدون نام

        واقعا چرا یکی نمیره از بیمارانی که خوب شدن ی گزارش کامل تهیه کنه ببینیم چطوریه علایم واقعیش چیه.چکارا خوبه چیا بد.گذاشتن تا ده سال دیگه هی مستند بسازن.بابا الان بسازید.

      • حیدری

        این همه بیمار مبتلا در داخل داریم رفتید از یک آمریکایی مطلب گذاشتید.
        من یکی از کسانی هستم که اواسط بهمن ماه، خودم و تقریبا تمام خانواده و فامیل به کرونا مبتلا شدیم ولی چون هنوز اعلام نشده بود فکرش را هم نمی‌کردیم که بیماری ما کرونا باشد.
        تجربیات بسیار خوبی هم از علایم بیماری در افراد مختلف پیدا کرده‌ام. اگر کسی بخواهد تجربیات خود را در اختیار دیگران قرار میدهم.

    • بدون نام

      کرونا داشتن رفتن خرید؟ هیییییییی

    • بدون نام

      اگربیمارستان رفته بود که الان مرحوم شده بود

    • فرزانه مرادپور

      من آبان ماه با اینکه باردار بودم این بیماری رو گرفتم ولی اون موقع کسی اسم این بیماری رو نمیدونست تب ۳۸ تا ۴۰ درجه داشتم سینه درد تپش قلب بدن درد یک هفته سلفه های خشک اینقد سلفه هام شدید بود که اینگار بچه داشت از دهنم میومد بیرون.مردمو زنده شدم خدا بهم رحم کرد

      پاسخ ها

      • هانی

        خدا رو شکر خواهر خوبم که با وجود باردار بودن، این بیماری سخت رو پشت سر گذاشتی. فقط لطفا ننویس سرفه! سرفه درسته و ننویس اینگار، انگار درسته. مستدام باشید

      • رامین

        بابای من آذر ماه گرفت طب بالا،، هزیون، انقد که میزد به توهم نمیدونستیم چیه تا الان که علائم رو دارن میگن میفهمیم کرونا بوده خدا به ما رحم کرده خیییییلی دوسمون داشته

      • بدون نام

        خدا کمکت کرده

      • بدون نام

        سرفه سرفه سرفه

      • بدون نام

        سلفه؟؟؟

    • ن

      اول احساس سرما خوردگیه ساده روز سوم بدن درد و تب و روز بعدش احساس خفگی که منجر به سرفه ی خشک میشه احساس سوزش در ریه گویا یه تکه ذغال تو سینه افتاده وتا سه شب نخوابیدم چون می ترسیدم خفه بشم و نمام این مدت مدام آبجوش میخوردم و سوپ داغ داغ و دمنوش های گرم بعدا فهمیدم دانه ی به و چهار تخمه استفاده کردم تا یه ماه خوب شدم دکتر هم گفت اکسیژن خونت خوبه و علی رغم تمام درد سینه ام گفت خوبی ولی دوباره از اول عید احساس خفگی داشتم که با دستورات استاد طالقانی مبنی بر استفاده از دمنوش خطمی و اسطوخودوس و ...و بخور مرتب و ...بهتر شدم البته بگم کا پرهیز از بوی تند و تیز واجبه واجبه واجب رعایت نکردم ریه ام به شدت حساس شده و دو هفته است که موقع آشپزی باید ماسک بزنم و کلا اسیرم .....رعایت کنید تا مریض نشید

    • رویا

      لطفا در مورد این نوع که مغز و عصب رو درگیر میکنه هم مطلب بذارید من گرفتم بدون علائم سرماخوردگی فقط تب داشتم و به جای ریه مغزو عصبم رو گرفته و توی خونه تشنج میکردم و حالتی بین بی هوشی و هوشیاری بهم دست میداد حتما در این مورد مطلب بذارید چون سازمان بهداشت جهانی هم اعلام کرد یک سوم از بیمارهای کرونا به جای ریه مغزو عصبشون درگیر میشه و بیهوشی و تشنج رو تجربه میکنن من این مدت مرگ رو هر روز دیدم و این موضوع تا الان حدود هجده روز طول کشیده لطفا مطلب در این مورد بگذارید

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج