عکس‌های لو رفته و کاملا خصوصی از چند خوابگاه دانشجویی در ایران

چه با حال

جالب بود مرسی دمتون گرم

دیگه خودشون گیر آوردن مگه قراره چکاره بشن ؟ آخرش خودکشیِ !
برای عمر تلف شده

اینم از درس خونامون

منم دوست دارم برم دانشگاه...دوست میخوام همکلاسی میخوام....خسته شدم

آینده سازان ممکلتو ما رو ببین تو روخداااا...همه شلخته ...همه بی نظم ..مطمئنن بعضیاااشووون هم بی تربیت وبی فرهنگ هستن...خیررسرتون دانشجو هستین مثلن...

عکس هشتمی چه بامزه اس....اخیییییی

یادش بخیر خوابگاه
یکی از بهترین دوران زندگی هر انسانی

بی نظمی و کثافت همه جا رو گرفته!!!! اه اه اه

زندگی کثیف

مطمئنن خوابگاه خصوصی هست چون همه پول دارند و سیگار وینستون می‌کشند...!!!
اگر دولتی بود همه بهمن می‌کشیدند ...!؟؟؟

من هم خوابگاه داشتم و هم خونه، هیچوقت شب نشینی تاصبح نداشتیم و نظافت هر روز با یکی بود.این لش بازیا مورد پسند نیست.

باعث تاسف هست

خیلی خوب بود😂

پادگانه تا خوابگاه..

دیگه از زمانی که اینترنت وگوشیهای هوشمند توی هر مکانی جولان میدهند چیزی بنام حریم خصوصی وجود نداره، وقباحتها از بین رفته

جوانی است و هزار سودا بر سر .

واقعیت خوابگاهها

فقط اون که بالای یخچال نشسته و کتاب " بیشعوری " رو میخونه😁

مملکت سرمایه داری همینه دیگه فاصله‌ طبقاتی اون جوان بيچاره با چه زحمتی دانشگاه کنکور قبول شده تازه بعد اين همه بدبختی دانشگاه رو اگر بتونه تمام کنه تازه باید با مدرک فوق لیسانس شاید با پارتی رفتگر بشه اونم شب کاره نمونش در خونه ما هستش

باعث رسوائی روشنفکران اینده شد متاسفم

تو ایران فرهنگ دیگه به زیر صفر رسیده

خوابگاه پسران چقدر کثیفه، یه مقدار هم خُل وضعن !

واقعاً که دانشجویان مملکت ما رو ببین خدا آخر عاقبتشون رو بخیر کنه

وضعیت خوابگاه افتضاحه! همه چیز بهم ریخته و درهم و بر هم. اکثرا سیگاری و سرشان تو گوشی و اینترنته. اینها درسخوان نیستند.

تو این فضا هر کاری میشه کرد الا درس خوندن بعد میگن چرا فارغ‌التحصیلان بیکارن

من حم دوست دارم به دانشگاه بروم ودوصتان خوبی پیداکنم

بسم الله

دوران دانشجویی و خوابگاه خیلی خوب و خاطره انگیزه ولی خدا وکیلی از بعضی ازین عکسا حالم بهم خورد چقد کثیف و نامرتب و شلخته.
تو همچین محیط شلوغ و نانرتبی مگه میشه درس خوند ؟

این وضعیت تا موقع امتحانات هست بعدش کلا همه میرن تو فاز درس خوندن. ولی واقعا دوران شیرینی هست و شیرینیش هم همین بی نظمی و آزادی مطلق محیط خوابگاه هست.

دیپلمات: : دیپلم می‌گیرد و مات است چه کار کند؟؟؟؟؟
مهندس راه و ساختمان : راه می‌رود و ساختمان‌ها را تماشا میکند؟؟؟؟؟
شرکت ایرانول :در کشور ایران وِل است؟؟؟؟؟
قسمت پاشنه سابیی :پاشنه کفش باید بسابد که کار پیدا نماید؟؟؟؟؟

یادش بخیر ، روزهای سر خوشی

شما هم اگه واجد شرایت باشی میتونی بری

فقط اون عکسی که پسرها یه چیزی به شکل سفره پهن کرده بودند و همگی داشتند با هم ناکارآمدی میخوردند

یادش بخیر.روزای شادی و خنده ازته دل ولی امان از فرجه ها،امتحان و زمان اعلام نمره

فقط اون عکس که غذا روی سفره ریخته والا مرغ وخروس اینطوری غذانمیخورن😖😖

آينده سازان مملکت؟؟ 🤔🤔

جای تأسف داره

فقط عکس سوم.و اونی که رفته روی یخچال،عالی بودن عالی

ایران و ایرانی بسیار فرهنگ غنی دارد. نمی‌گوییم چرا دانشجو و خوابگاه به این شکل است. اما اجازه ندهیم پر حاصل ترین روزگار زندگی ما به بیهودگی برود. یاد بگیریم که چگونه یاد بگیریم....

یادش بخیر ما هم تو ابهر خراب شده عین اینا بودیم 🤣اما آخر خونه گرفتیم چه خاطراتی زنده شد بهترین خواب خوابی بود که بیدار نمی شدیم فردا امتحان لذت داشت

دانشجویان می دانند که توی این مملکت هر چقدر هم درس بخوانند کسی برایشان ارزش قابل نیست. و آخرش کار هم پیدا نمی کنند و هیچ امیدی هم به زندگی و تشکیل خانواده و خانه‌دار شدن ندارند. با این ابرتورمی که مملکت را فلج کرده است.

خب به ما چه؟ به شما چه؟ این عادت فضولی تو کار همه و از هر چیزی ایراد گرفتن رو کی میخوایم بذاریم کنار؟

من هم دانشگاه جنوب بودم اسم نمیارم اتاق خوابگاه هرکدام ۱۶ نفره بود زندان هم در ۵۰۰ متری خوابگاه بود یک شب صدای دعوای زندانیان به گوش میخورد یک شب هم صدای خوابگاه ما به گوش زندانیان خخخخ بخدا این عکس ها که دیدم واقعا حال کردم چقدر امکانات ما که هیچ امکاناتی نداشتیم

یاد خوابگاه خودمون داخل دانشگاه فرهنگیان کرمان میـفتم کلا دو نفریم اما چند بار مسولین خوابگاه به دلیل تمیزی زیاد و رعایت بهداشت میخواستن بیرونمون کنن ههه.

حتما خیلی از شماها که نظر میدین دانشجو نبودید ما خاب گاهها همین جور تازه ما زمانی تازه دانشجو شدیم خابگاه دولتی بودیم نمی دانستیم چجور هست تمام خابگاه بود یک آشپزخانه برای شبها غذا داغ کنیم یا آب جوش کنیم روز اول با پدر مادرمان قابلمه دیگ وسایل خریدیم چند روز که گذشت تو خابگاه نوبت من شد غذا درست کنم وقتی برنج مرغ درست کردم لا پلویی رفتم تو اتاقمون رفتیم آمدم نمی‌دانم کدام یک از اتاقها برنج ومرغ با قابلمه بر نند وهرچی ما با بچه های اتاقمون داد زدیم هیچ کدام از اتاقها جواب نداد این بعد بختها روزها تا غروب دنبال کلاس وبعدهم باید فکر شکم وآماده کردن درسهای فردا امتحانها با این همه کتاب‌های سنگین چه توقع دارید

البته در این مملکت کسی با درس خواندن جایی نرسیده در کشورهای غربی ایضا شرقی از دوران ابتدایی روی استعداد بچه ها کار میکنند و از همان دوران بچه کارهای فنی صنعتی عملا در مدرسه یاد میگیره مثلا کره جنوبی درس و تکنیک موسیقی و خوانندگی و انواع هنر بصورت عملی و رایگان یاد میگیره یا در هنگ کنگ و تایوان بچه ها از همان ابتدایی یاد میگیره چطور انواع اسباب بازی و هنر دستی بصورت دستی و صنعتی بسازه یا در کشور ژاپن از همان طفولیت بچه ساخت انواع مدارهای الکترونیکی و رباط پیشرفته رو یاد میگیره ولی متاسفانه در ایران به بچه یاد میدهند ... اینه که ما از جهان عقب افتادیم و افکارشان را عمدا عقب نگه داشته اند تا ایرانیان به استقلال و خودکفایی نرسند و وقتی فارغ التحصیل میشوند اگه شانس بیاورند کار پیدا کنند مجبورند مانند برده از صبح تا شب جون بکنند با حقوقی که دیگه از بخورنمیر هم کمتره

پسری که روی یخچاله باید از روی همون کتاب که تو دستشه دوبار بنویسه. خوندنش کمه. جا بود نشسته؟

عالی بود عالی دنیا باهمین چیزاش خوشه الکی شلوغش نکنین کثیف فلان ،بهترین دوران بهترین بیشتر از اون دوتا عکس آخری حال کردم

خیلیخوب بود

پولی که به ایران رواست به لبنان وغزه حرامه

😂 هی چی میکنه این کافور

25سال پیش خوابگاه 9،پردیس ارم دانشگاه شیراز بودم.شب های یلدا خیلی خوش می گذشت،اما بابت نوار کاست آهنگ شاد گذاشتن،گاها بهمون تذکر می دادن.ولی خوب بود،همه چیز در کنار هم بود،شادی،بی پولی ،امید،عشق،ورزش و دعا و عبادت،کوه نوردی،شب های قدر دانشگاه....و وووو همه و همه جذاب و باشکوه بودن.
عاشق کتابخانه و ژورنال علمی خواندن بودم.

آخ یادش بخیر

من هم خوابگاه بودم کلی خاطره برام زنده شد خوبی و بدی توام با هم . ولی خدایی متوجه شدم باهوش‌ها شلخته ترند .

یادش بخیر ،سال۸۹ماهم تو خوابگاه جباریان دقیقا این وضعیت داشتیم دمه همه بچه های اتاق ۱۳ گرم.امیدوارم هر جا که هستن حالشون خوب باشه

اینا یه مشت بی‌تجربه هستن که متاسفانه فردای مملکت رو می‌سپارند دستشون.

خیلی خوب بودن
امید خدا منم سالی دیگه میرم دانشگاه اگه خدا بخواد 😍

تازه اینا خیلی خوبن من بدتر از این هار یدم حضوری

زندگی خوابگاهی عالی ولی حیف که غذایی دانشگاه مزخرفه

خوب کاری نداره پول بگیرین جای خوب و خدمات خوب بهشون بدین

خیلی با حال بود خصوصا ماکارونی 🍝 کف سفره و خواندن بی شعوری روی یخچال
منم سال ۷۹ دانشجو بودم اتاق ما دونفره تمیز و استریل و درس خوان بودیم اما سایر اتاق های خوابگاه ما هم همین بود
بعضی بچه ها ظروف کثیف یک هفته می ماند و کپک می زد ولی خدایی درس خوان بودن رشته شیمی و فیزیک اما واقعا دوران خوشی بود

یادش بخیر، اما انصافا فضای یاس و ناامیدی متبلور میشه،

فقط اون ماکارونی رو سفره ی بار مصرف .دیگه اون ماکارونی سس نمی خواست.با رنگ سفره قرمز شده بود.انقدر بشقاب شستن اذیت تون میکنه که حاضرید با رنگ سفره بخورید غذارو

بسیارعالی مشکرم😘😘😘😜😜😭😭😭👏🤜🤜✍

والا مملکت شغل نداره نرخ بیکاری خط فقر همه حالشون بده امید ندارن اینا هم امید ندارن ب زور میرن دانشگاه اونجا هم چند تا دوست ناباب هست ک اینا رو ب لجن میکشونع واقعیت همینه مملکت اصلاح شه و بعدا این جوانان

آخ کجاااااااییییی دوران خوش خوابگاه و دانشجویی
قربون اون سختی اون روز ها و دلتنگی برای خانواده هامون بشم همش شده الان خاطره ای شیرین تر از عسل

یادش بخیر منم ۸۵
خوابگاه خودگردان بودم آواره عین همینا .سال ۸۶یزره بهتر چون سویت گرفتن برامو وسال۸۷ خوابگاه دولتی بودیم عاااااالی با سرویس حتی میرفتیم دانشگاه .


خوابگاه مجهز نوساز شیک
همچیییییییی داشت حتی سرپرست مهربون وخودمونی

زرشک اینا میخوان این مملکتو اباد کنن و حفظش کنن؟؟؟؟!!!🤔🤔🤔🤔🤔
رضا قلدر بازم دم خودت گرم حد اقل سیبیل داشتی اینا چی دارن؟؟؟؟

وقتی پولهای این مملکت در سوریه و یمن خرج میشه از خوابگاههای فلک زده دانشجویان چه انتظاری میشه داشت ؟

خوشحالم که دانشگاه نرفتم👍😳

خخخ ماکارونی رو ریختن تو سفره