۱۵۲۸۵۱۴
۷۹۳
۷۹۳
پ

جیب بر قدیمی، سارقان خشن را گیر انداخت

جیب بر قدیمی که توبه کرده بود، وقتی طعمه سارقان خشن قرار گرفت، با زیرکی کیف یکی از آنها را به سرقت برد تا سرنخی برای دستگیری آنها باشد.

همشهری آنلاین:  جیب بر قدیمی که توبه کرده بود، وقتی طعمه سارقان خشن قرار گرفت، با زیرکی کیف یکی از آنها را به سرقت برد تا سرنخی برای دستگیری آنها باشد.

5193313

چند روز قبل مردی به اداره پلیس تهران رفت و گفت در دام سارقان خشن گرفتار شده است. او گفت:سالها قبل یک جیب بر حرفه ای بودم معروف به اسی پنجه طلا. بارها به زندان افتادم تا اینکه با دختری آشنا شدم و به خاطر او توبه کردم. برای خودم کاسبی راه انداختم و دور خلاف را به خاطر خانواده ای که تشکیل داده بودم، خط کشیدم اما ساعتی قبل طعمه دزدان قرار گرفتم و خیلی برایم گران تمام شد چون سارقی که مرا تهدید می کرد، کم سن و سال بود. او ادامه داد: تحت عنوان مسافر سوار خودروی پژویی در شمال تهران شدم. در صندلی جلو، مردی نشسته بود که تصور کردم مسافر است. من در صندلی عقب نشستم و در بین راه جوان کم سن و سالی هم سوار شد و کنار من نشست. من فکر کردم او هم مسافر است اما در بین راه با چاقو تهدیدم کرد و اموالم را به سرقت برد. من هم بدون اینکه متوجه شود، کیف پولش که داخل جیبش بود را سرقت کردم تا به عنوان سرنخی از دزدان، در اختیار پلیس قرار بدهم.

با سرنخی که اسی پنجه طلا جیب بر قدیمی در اختیار پلیس قرار داد، ماموران اعضای باند سارقان که نام باندشان «مردان خشن» بود را دستگیر کردند. آنها به سرقت های سریالی اعتراف کردند و تحقیقات از متهمان ادامه دارد.

وقتی دزد به دزد قدیمی زد

کوچکترین عضو باند مردان خشن، ۲۰ ساله است و آرین نام دارد. او به تازگی استخدام این باند شده و خودش را یک دزدبدشانس می داند. چون هرگز فکر نمی کرده یکی از طعمه هایشان، جیب بر حرفه ای از آب در آید.

آرین، چه شد که پایت به دنیای سارقان باز شد؟

همه چیز برمی گردد به تصادف وحشتناکی که داشتم. بعد از آن دوستانم به من گفتند مواد بکش تا دردهایت آرام شود. به خودم آمدم و دیدم معتاد به مواد مخدر شده ام. برای تامین هزینه موادم نیاز به پول داشتم چون خانواده ام هزینه درس و دانشگاهم را می دادند. نمی خواستم در جریان اعتیادم قرار بگیرند. بعد از مدتی هم دوستانم مرا به اعضای باند مردان خشن معرفی کردند. اسمشان را گذاشته بودند «مردان خشن» چون به کسی رحم نمی کردند. منم شدم یکی از اعضای این باند.

با چه شگردی، سرقت می کردید؟

ابتدا خودروهای پژو و پراید را سرقت کرده و بعد با خودروی های سرقتی، مسافر سوار می کردیم. معمولا من در بین راه سوار می شدم تا طعمه هایمان شک نکنند، سپس با تهدید چاقو، اموال طعمه هایمان را به سرقت می بردیم و در جایی خلوت، از ماشین پرتشان می کردیم بیرون.

طعمه هایتان را با چاقو، زخمی می کردی؟

سرکرده باند به من آموزش داده بود که اگر طعمه ها، مقاومت شدیدی داشتند با چاقو به دستشان ضربه بزن اما در تمام سرقت هایی که من انجام داده ام، همه طعمه هایمان با دیدن چاقو تسلیم می شدند. حتی آخرین طعمه مان که من خبر نداشتم جیب بر حرفه ای است به راحتی تسلیم شد و اموالش را در اختیارمان قرار داد. من اصلا متوجه نشدم که او چطور کیفم را به سرقت برد. من خیلی خوش شانس نیستم. در طول این ۲۰ سالگی که زندگی کرده ام، پشت سر هم بدشانسی آوردم و حالا هم که اعضای باند به خاطر من گیر افتاده اند، حتما در بین خلافکاران دیگر از من بدگویی کرده و همه مرا مسخره خواهند کرد.

 

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج