شمعها را فوت کن اکبر آقا؛ ما با گذشتهات روزها گذراندیم
اکبر عبدی دیروز وارد فصل شصتوپنجم زندگیاش شد؛ هنرمندی که با نقش آفرینیهای ماندگاری در «آدمبرفی»، «هنرپیشه» و «مادر»، در حافظه فرهنگی ما جا دارد.
برترینها: اکبر عبدی دیروز وارد فصل شصتوپنجم زندگیاش شد؛ هنرمندی که با نقش آفرینیهای ماندگاری در «آدمبرفی»، «هنرپیشه» و «مادر»، در حافظه فرهنگی ما جا دارد. اما طی سالهای اخیر مواضعی را اتخاذ کرده که برخی رسانهها مسیر او را "استحاله یک هنرمند" دانستند. اکبر عبدی شاید آن عبدیِ در اوج دهه هفتاد نیست، اما آنقدر جَنَم بازیگری دارد که آثار بعضا به بنبست رسیده را یکتنه نجات میدهد، نکته تلخ اما اینجاست که آن روزی که نسل امثال او تمام شوند، آیا جایگزینی داریم؟
نمیتوان انکار کرد که عبدی نقش مهمی در سینمای بعد از انقلاب دارد. او رد پای خودش را در تاریخ بازیگری ایران ثبت کرده است. کاراکترهای ماندگار، متفاوت و بازی حرفهایاش گواه این مدعاست. به بهانه تولد او، برخی از ماندگارترین نقشهایش را مرور میکنیم. با ما همراه باشید.
مادر – علی حاتمی (۱۳۶۸)
اکبر عبدی بعد از بازی در مجموعههای تلویزیونی و چند فیلم سینمایی تا پایان دهه شصت بهعنوان بازیگر کمدی بیرقیبی شناخته میشد. عبدی در همین زمان ریسک بزرگی کرد و به «مادر» علی حاتمی پیوست. در «مادر» عبدی فرصتی برای طنازی ندارد. ظاهر ژندهپوش و دندانهای شکسته غلامرضا، کاراکتر او را برای بیننده مشخص میکند. غلامرضا، کوچکترین فرزند خانواده با مشکلات روانی و عقلی که دارد، در میان خواهرها و برادرها انگار غریب است. زیر باد مشت و لگد برادر بزرگتر دم نمیزند و به دست نوازش برادر کوچکتر رام میشود.
عبدی در نقش غلامرضا، از دنیای بازیگری همیشگیاش فاصله میگیرد. «مادر»، برخلاف تجربههای قبلی عبدی در سینما، او را در مرکز توجه قرار نمیدهد. اما عبدی با فرورفتن در کاراکتر غلامرضا، بیننده را وادار میکند او را ببیند. اکبر عبدی برای این نقش، جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم مرد را از هشتمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.
آدمبرفی – داوود میرباقری (۱۳۷۳)
اکبر عبدی، عمده شهرتش را مدیون نقشهای کمدی است. بااینحال، بهترین نقشآفرینیهایش به فیلمهایی برمیگردد که توانایی کمدیاش را به پسزمینه رانده است. «آدمبرفی»، ساخته جنجالی داوود میرباقری، بعد دیگری از تواناییهای اکبر عبدی را به نمایش میگذارد. اکبر عبدی در عمل در «آدمبرفی» در دو نقش ظاهر میشود. عباس مردی است که برای مهاجرت به آمریکا خود را به شکل زن درمیآورد.
«آدمبرفی» در کنار انتقادات سیاسی و اجتماعی هویت انسانی را به چالش میکشد و کاراکتر دوگانه عباس نماد این بیگانگی هویتی است. عبدی با جسارت ظاهرش را به شکل یک زن درمیآورد و بازیاش را اصلاح میکند تا کاراکتر درنا را جان ببخشد. از سوی دیگر، وقتی لباس مردانه به تن میکند، یکسره عباس است. شاید اگر «آدمبرفی» بااینهمه جنجال همراه نمیشد، بازی عبدی در این فیلم هم بیشتر دیده میشد.
ای ایران – ناصر تقوایی (۱۳۶۸)
فیلمی که از زمان ساختهشدنش درست فهمیده نشد و خوب دیده نشد. «ای ایران» یک طنز فانتزی است که به هجو رابطه یکسویه قدرت در جامعه میپردازد. ناصر تقوایی در «دایی جان ناپلئون» قریحه قدرتمند طنزش را نشان داده بود و در «ای ایران» بار دیگر قصهاش را در بستری طنز میپروراند.
اکبر عبدی در «ای ایران» با یک گریم سنگین ظاهر نمیشود. تلاش نمیکند بیننده را به قهقهه وادارد یا برایش طنازی کند. کاراکتر سرگرد مکوندی، بهعنوان نماد قدرت در یک جامعه کوچک، در بطن قصه معنا مییابد. قلدر بازی و توهم قدرتش همه اجزایی از قصه اصلی تقوایی هستند. «ای ایران» با خیل عظیم بازیگران و سیاه لشکرهایش، جایی برای یک قهرمان ندارد و عبدی هم این قهرمان نیست. به همین دلیل هم هست که خود تقوایی این فیلم را با «رزمناو پوتمکین» مقایسه کرده است.
عبدی هم این به حاشیه رانده شدن را میپذیرد. در روزهایی که ستاره اصلی سینمای ایران است، تبدیل به عنصری از روایت فانتزی و متفاوت تقوایی میشود و بسیار هم درخشان ظاهر میشود. «ای ایران» بااینکه یک فیلم سفارشی بود، اما مسیری کاملاً شخصی در پیش گرفت و به همین دلیل هم به مذاق خیلیها خوش نیامد. فیلم حتی به جشنواره فجر هم راه نیافت. عبدی همسالها بعد در اختتامیه جشنواره سیام، از سیمرغ نگرفتنش برای این فیلم انتقاد کرد.
اجارهنشینها – داریوش مهرجویی (۱۳۶۵)
داریوش مهرجویی با دعوت از اکبر عبدی برای «اجارهنشینها» ریسک بزرگی را متحمل شد که درنهایت به موفقیت رسید. اکبر عبدی آن سالها، هنوز مرد هزارچهره نشده بود. بازیگری تلویزیونی بود با نقشهایی متوسط و البته استعدادی بیمرز.
ورود او به جمع بازیگران «اجارهنشینها» اما اتفاق مهمی بود. هم ازآنجهت که مسیر کاریاش را تغییر داد و هم ازآنجهت بازی او در نقش آقای قندی در این فیلم بهشدت ماندگار شد. آقای قندی در «اجارهنشینها» همچون آینهای است در برابر عباس آقا سوپر گوشت (عزتالله انتظامی). قدمبهقدم با او پیش میرود و همین همگامی به بازی عبدی هم میرسد که از انتظامی جا نمیماند.
بازم مدرسهام دیر شد - حسین افصحی (۱۳۶۲)
«بازم مدرسهام دیر شد» را میتوان یکی از بهترین آثار تلویزیون بعد از انقلاب دانست.دیر رسیدن به مدرسه آنقدر دغدغه و معضل بود که تلویزیون در اولین سالهای بعد از انقلاب سریالی تلویزیونی ساخت با این محتوا که چرا بچهها دیر به مدرسه میرسند و پدر و مادرها چگونه باید این مشکل را مدیریت کنند.
اکبر عبدی نقش همان بچهای را بازی میکرد که همیشه دیر به مدرسه میرسید.آن زمان عبدی هنوز معروف نشده بود و در چند کار تلویزیونی که برای سن کودک و نوجوان ساخته شده بودند بازی کرده بود، آثاری مانند محله برو بیا و داستان ریاضی دان.عبدی با بازی در سریال بازم مدرسهام دیر شد بین عموم مردم به شهرت رسید و معروف شد و البته باعث دیدنی شدن این اثر تلویزیونی هم شد.
نظر کاربران
سایه تون مستدام آقای اکبر عبدی و تولدتون هم مبارک ....
در پناه حق.....
سلامت باشید