۱۲۷۰۶۶۸
۵۷ نظر
۹۱۱۲۷
۵۷ نظر
۹۱۱۲۷
پ

تکان‌دهنده؛ لباس‌های آشغالی‌های تهران پرفروش شد

فروش لباس‌های شخصی برای تأمین مخارج زندگی؛ این خلاصه ماجرای مردمی است که با فروشندگان گاراژ باغچه سروکار دارند. گاراژی در انتهای کوچه امین‌الدوله خیابان مولوی تهران که در‌واقع عمده‌فروشی لباس‌های کهنه است. لباس‌هایی که از مردم فقیر با نرخ نازل خریده شده یا از سطل‌های زباله آمده‌اند، بعضی هم از دیوار مهربانی و به اسم خیرات جمع شده‌اند و البته دزدی از طناب‌های رخت خانه‌ها.

شرق-مهفام سلیمان‌بیگی: فروش لباس‌های شخصی برای تأمین مخارج زندگی؛ این خلاصه ماجرای مردمی است که با فروشندگان گاراژ باغچه سروکار دارند. گاراژی در انتهای کوچه امین‌الدوله خیابان مولوی تهران که در‌واقع عمده‌فروشی لباس‌های کهنه است.

لباس‌هایی که از مردم فقیر با نرخ نازل خریده شده یا از سطل‌های زباله آمده‌اند، بعضی هم از دیوار مهربانی و به اسم خیرات جمع شده‌اند و البته دزدی از طناب‌های رخت خانه‌ها. مشتریان لباس‌ها هم آدم‌های فقیر هستند. آدم‌هایی که تا چند سال پیش مشتری لباس‌های خارجی دست‌دوم یا همان تاناکورا بودند اما حالا با جهش خیره‌کننده قیمت دلار، خرید لباس خارجی دست‌دوم هم برای عده زیادی مشکل شده است. بساط خرده‌فروش‌های لباس کهنه ایرانی را این روزها می‌شود در پیاده‌روها، صندوق‌عقب خودروهایی که کنار خیابان ایستاده‌اند و خطوط متروی تهران به چشم دید.

تکان‌دهنده؛ لباس‌های آشغالی‌های تهران پرفروش شد

از «تاناکورا» تا «باغچه»

دعوا و فحاشی بالا گرفته است. کشمکش میان مردی حدودا 50‌ساله با کلاهی پشمی و کتی رنگ‌و‌رو رفته است با جوانی نهایتا 19‌ساله‌ که سرهمی چرکی به تن دارد. دعوا سر یک کیسه بزرگ برزنتی‌ است که تا نیمه پر شده اما معلوم نیست چه چیزی داخل کیسه است که ارزش چنین جدلی را در میانه بازار دارد. چند دقیقه بعد، سروصدای دعوا با اعتراض صاحب مغازه روبه‌رویی فروکش می‌کند؛ «برید اینجا دعوا نکنید، اعصاب نذاشتید برای ما سر یه کیسه آشغال...». شاید دعوا سر یک کیسه پلاستیک‌ قابل بازیافت و لباس‌های کهنه‌ای که از سطل زباله جمع‌آوری شده در هر جای دیگری طبیعی تلقی نشود اما حوالی «باغچه» همه چیز متفاوت است. بازار مولوی را که تا میانه بروید، یک دوراهی است که سمت راست آن به دالان مغازه‌های فروش لباس دست دوم خارجی می‌رسد. دالانی باریک که به حیاطی نه‌چندان بزرگ ختم می‌شود با تلی از لباس‌های تاناکورا که وسط حیاط روی میز بزرگی ریخته شده و دور تا دورش با مغازه‌های دست‌دوم فروشی پوشاک احاطه شده است. با اینکه لباس‌های وسط حیاط ارزان‌تر از لباس مغازه‌هاست، اما قیمت هر تکه متفاوت است و ظاهرا با کمتر 50 هزار تومان در باغچه چیزی گیر نمی‌آید. به گفته فروشنده‌های اینجا فروش عمده به شیوه عدلی! (بسته‌بندی رایج لباس دست‌دوم) است. برای مثال عدل کاپشن مردانه حاوی 45 کاپشن سالم 12 میلیون تومان.

یک از فروشنده‌ها که پسری حدودا 30‌ساله است، جلوی در مغازه‌اش نشسته است. زیپ کاپشن براق آبی‌‌رنگش را بالا می‌کشد، از صندلی چوبی بلند می‌شود و کنارم می‌ایستد: «خانم بافت‌ها تکه‌ای 80، بادگیرها 120».

ارزان‌ترین لباس‌های اینجا رو کجا می‌تونم پیدا کنم؟

همین میز. اینها هم حراج خورده وگرنه همه‌اش واردات اروپا و تمیزه. بعضی‌ها می‌برن یک اتو می‌زنن و به اسم نو می‌فروشن، خداشاهده.

‌ اما به من گفتن اینجا می‌تونم با ۱۰، ۱۵ هزار تومن هم لباس پیدا کنم.

نه خانم. از اینا ارزون‌تر دیگه اینجا نیست، احتمالا باغچه رو به شما گفتن. از اینجا برید بیرون و یکم جلوتر بگید کوچه امین‌الدوله را می‌خواید، نشونشتون می‌دن.

تکان‌دهنده؛ لباس‌های آشغالی‌های تهران پرفروش شد

مردم لباس‌شان را نان می‌کنند!

چند قدمی با مغازه‌های تاناکورا بیشتر فاصله ندارد، اما از زمین تا رنگ آسمان بالای سرشان هم با هم فرق دارد. «باغچه» گاراژی است ته کوچه بلند و باریک امین‌الدوله که به قول اهالی بازار انگار ته دنیاست و هیچ شباهتی به دالان تاناکوراها ندارد؛ نه خبری از مغازه و لباس‌های آویزان و اتو‌شده وارداتی است، نه میزی که تل لباس‌ها را به آغوش بکشد و نه دیگر حتی بوی خاص لباس‌های تاناکورا. اینجا در همان بدو ورود بوی چرک و کهنگی لباس‌ها زیر دماغت می‌خورد. جلوی در ورودی مردی با پیراهن مشکی و شکم بزرگ روی زمین نشسته و بساطش را پهن کرده است؛ دو جفت کفش، تل نه‌چندان بزرگی از لباس‌های کهنه در هم گره‌خورده، چند نوار کاست قدیمی، یک اتوی نارنجی‌رنگ، بیش از 10 ساعت مردانه. «دو تا تیکه می‌خوای بخری، همه بساط من رو به گند می‌کشی...»؛ این جمله را با عصبانیت درحالی‌که انگشتش را میان چند اسکناس‌ در‌ حال شمارش گذاشته، به زنی می‌گوید که در حال زیر‌‌وروکردن لباس‌هاست. چند قدم جلوتر، درست در مرکز گاراژ حدود هفت‌، هشت مرد که می‌خورد همگی بیش از 40 سال داشته باشند، در فاصله چند‌سانتی‌متری یکدیگر بساط کرده‌اند. اطرافشان حدود 

10 فروشنده از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را می‌فروشند. پرده، کیف‌پول، عطر، ساعت، لوازم آشپزخانه، کفش و... از‌جمله کالاهایی است که در پشت باغچه یافت می‌شود، اما وزن اصلی خرید و فروش را همان هسته مرکزی لباس‌های کهنه تشکیل می‌دهد؛ لباس‌هایی که عمومشان رنگ‌و‌رو رفته، لکه‌دار و سوراخ هستند. یکی از فروشنده‌های مرکز حیاط که مویی کم‌پشت و سبیل دسته‌دوچرخه دارد، کتی سبزرنگ به تن کرده و تسبیح می‌چرخاند، در پاسخ به این سؤال که چطور می‌توان فله‌ای خرید کرد؟ با دست به بساطش اشاره می‌کند و می‌گوید «همه‌اش رو می‌خوای؟».

همه‌اش چند تکه یا چند کیلو می‌شود؟ عدلی می‌فروشید؟

از نوک پای من تا اونجا که اصغر ... نشسته، بردار بهت یک تومن می‌دم.

‌اینها سالمه؟ خودتون از کجا آوردیدش؟

ما از دم خونه خریدیم. گذشت اون زمان که مردم لباساشونو دور می‌نداختن، الان نون می‌کننش. ما هم می‌خریم یکی، دو تومن بالا پایین اینجا می‌فروشیم.

‌مشتریاتون بیشتر عمده‌فروشن؟

همه‌جور هست. مردم عادی باشن که پول ندارن همشو بخرن؛ مگر کسایی که بخوان از ما بخرن و جای دیگه بفروشن.

به اسم تاناکورا دیگه؟ مگه لباسای تاناکورا خارجی نیست؟

«الان برو همین تاناکوراهای بغل ببین پولت به یه تیکش می‌رسه اصلا؟! یه کاپشنو دارن می‌دن 500 هزار. یه زمانی از تاناکورا می‌خریدن که ارزون بود، الان دیگه کسی پولشو نداره. الان اینا مشتری داره نه خارجی. می‌خوای یا نه؟

تکان‌دهنده؛ لباس‌های آشغالی‌های تهران پرفروش شد

فروش لباس‌هایی که از سطل زباله می‌آید

زنی که حدود یک متر آن‌طرف‌تر، بساط فروشنده دیگری را دنبال تکه‌های تمیزتر زیرورو می‌کند، خطاب به من می‌گوید: «راست می‌گه. من خودم فروشند‌م دیگه. از اینجا می‌خرم، می‌برم به دو روز نکشیده همه‌ می‌ره. یه زمانی مردم اخ و پیف می‌کردن، الان رو چشمشونم می‌ذارن. کی داره نو بخره؟». او زنی حدودا 40ساله با پوستی تیره و کک‌ومکی است که لباس‌هایی سر تا پا مشکی پوشیده و روی مقنعه‌اش شال بافتی کمی روشن‌تر انداخته تا گوش‌هایش را از سوز روزهای زمستانی حفظ کند. به گفته خودش یک‌سالی می‌شود که در حسن‌آباد همین لباس‌های دست‌دوم پشت ‌باغچه را می‌فروشد. تن صدایش را پایین می‌آورد و می‌گوید: «خیلی‌هاشون دروغ می‌گن، جنساشونو نخریدن. از هر‌جا گیر بیارن، اینجا می‌فروشن. البته بعضی مردمم دستشون تنگه لباساشونو جای اینکه بندازن دور، می‌فروشن، کیلویی. اینام می‌خرن میارن اینجا می‌فروشن ولی یه زمانی که دیوار مهربانی بود از اونجا می‌آوردن، الانم بیشتر بین آشغالا که می‌گردن دنبال پلاستیک، لباسای دور‌ریخته رو هم سوا می‌کنن، میارن اینجا».

‌شما به مشتری‌هاتون می‌گید این لباس‌ها از کجا آمده؟

خودشون میدونن دیگه. وقتی نو نیست، خارجی هم نیست، اون‌قدرم ارزون... یعنی همون کهنه‌های داخله دیگه. چاره‌ای ندارن. مگه من و شما تا قبل این نو نمی‌خریدیم؟ الان دیگه نمی‌شه که با این گرونیا. اینا رو هم اگه خوب بگردی تیکه‌های تمیزتر بتونی پیدا کنی خوب ازت می‌خرن. هیچی رو دستت نمی‌مونه.

لباس دزدی در بساط باغچه

«تکه‌ای 10 تومنه خانم. هر‌چی بخوای فقط تکه‌ای 10»؛ این را مردی می‌گوید با موهای سفید که بسیار لاغراندام است و سیگاری لای لبانش گذاشته. به نظر مسن‌تر از بقیه است و لکه‌های رنگی بزرگی روی پوست صورتش دیده می‌شود. او را عبدالله صدا می‌زنند.

‌لباس بچه هم دارید؟.

«لباس بچه، زیر، رو همه چی هست. 10 تومن. کفشم بخوای دارم اونم 10 تومن». این را می‌گوید و خم می‌شود تا از زیر پای همکارش جفتی کفش زمستانی و چند لباس زیر بیرون بکشد و نشانم بدهد.

‌همه‌اش رو یکجا می‌فروشی؟

همه‌شو می‌خوای؟ چقدر می‌دی؟

‌نمی‌دونم شما فروشنده‌اید، شما بگید.

بردار هرچی کرمته بده همش نو هست؛ ولی ببر.

‌خودتون از کجا آوردیدش؟

مرد جوانی که به نظر می‌رسید از دوستان عبدالله باشد، می‌گوید: «از تو سطع آشغال، یه وقتایی هم از روی طناب رخت خانه‌ها می‌دزده». بلافاصله با صدای بلند خنده کوتاهی می‌کند. عبدالله هول می‌شود، یکی به سینه دوستش می‌کوبد و می‌گوید: «رضا حرف مفت می‌زنه. باور نکنید. اینا رو از مردم خریدم». مردی جوان که خودش را از فروشندگان لباس دست‌دوم در متروی تهران معرفی می‌کند، توضیح می‌دهد که حتی برخی از کفش‌هایی که اینجاست، ممکن است کفش‌هایی باشد که از پشت در ساختمان‌ها جمع شده و لباس‌ها هم ممکن است از هر جایی به دست این فروشندگان رسیده باشد؛ اما چیزی که مهم است این است که این روزها مردم این لباس‌ها را خوب می‌خرند و همین کافی است.

قدرت خرید لباس تاناکورا هم از دست رفت!

یک سکانس پیش از «باغچه» شیرین است. زنی 35‌ساله با خط لبی تتوشده، کلاه و شال‌گردن بافتنی مشکی و روسری ضخیمی که روی دوشش انداخته است. او از دست‌فروشان ثابت لباس دست‌دوم در یکی از خیابان‌های اطراف میدان آزادی و از مشتریان عمده پشت باغچه است که زمانی لباس‌های تاناکورا را می‌فروخته و حالا به علت بالا‌رفتن قیمت این لباس‌ها توان خرید ندارد. «آن زمان یه عدل لباس مثلا می‌شد 500 هزار تومن؛ اما الان ارزان‌تر از پنج میلیون عدل پیدا نمی‌شه. کل سرمایه من سه میلیون تومنه! حتی اگه پول هم داشته باشم که بخرم، مردم ندارن اون‌همه پول بدن از من بخرن. الان این لباس‌ها رو ولی از ‌باغچه 10، 15 تومن می‌خرم و تیکه‌ای 20، 30 تومن می‌فروشم». شیرین تنها فروشنده این خیابان نیست و چندین زن دیگر هم در آن خیابان همکارش هستند؛ با این حال به گفته شیرین او تنها کسی است که برای خرید به پشت‌ باغچه می‌رود، مابقی همین سه میلیون سرمایه را هم ندارند؛ پس یا لباس‌های کهنه خود و خانواده‌شان را برای فروش می‌آورند یا به قول او لباس‌ها را برای فروش «بهشان می‌دهند».

تمام حقوقم برای اجاره‌خانه می‌رود

اعظم، فروشنده بعدی است که به گفت‌وگو با او می‌نشینم. او سرپرست مادر، برادر معلول و دختر نوجوانش است. می‌گوید بازنشسته دولت است و حقوق دارد؛ اما تمام این حقوق را یکجا اجاره‌خانه می‌دهد و برای تأمین هزینه‌های زندگی‌اش راهی جز فروش این لباس‌ها ندارد.

«اولش چند نفر توی محلمان را دیدم که لباس دست‌دوم میارن، من هم به سرم زد که این کار رو بکنم؛ لباس‌ها و وسایل خونه رو تا جایی که می‌تونم میارم و می‌فروشم. به خدا قسم لباس‌ها و وسایل من تمیزه، از خونه آوردم. چند باری هم کسایی که لباساشون رو دیگه نمی‌خواستن آوردن دادن بهم تا بفروشم و زندگیم بچرخه اما اون‌ها رو هم می‌برم خونه می‌شورم و میارم». تنها در همان خیابانی که اعظم لباس می‌فروشد، بیش از 10 دست‌فروش لباس دست‌دوم که بیشترشان زنان سرپرست خانواده هستند، بساط می‌کنند. تقریبا تمام آنها می‌گویند که آنچه می‌فروشند لباس‌های استفاده‌شده خودشان یا اقوام و دوستان‌شان است که به قصد کمک به جای سطل زباله سر از بار آنان درآورده است. به گفته خودشان با کمترشدن قدرت خرید مردم در ماه‌های اخیر بازارشان خوب شده و هرچه هم نتوانند در جای ثابت‌شان بفروشند، به مترو می‌برند تا در عرض چند ساعت فروخته شود. بار یکی از این فروشنده‌ها که پیرزنی حدودا 70‌ساله است، شامل یک کیف‌دستی زنانه، دو قاب گوشی که به گفته خودش متعلق به پسرش بوده، چهار پیراهن و یک ساعت کوکی است. «اینا مال خودمه همشو از خونه آوردم حتی این کیف هم مال خودمه، تمیز تمیزه. یه وقت بدت نیاد. شوهر ندارم، بچه‌هام هرکدوم سر زندگی خودشونن، اینا رو نفروشم نون شب ندارم، یه وقت فکر نکنی دزدیه‌ها. به فاطمه زهرا از خونه آوردم. بردار هر چقدر می‌خوای بده، حلالت». 

 

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • ناشناس

      خدایا کشور ثروتمند ایران مردمش به چه روزی افتاده اند

      پاسخ ها

      • مسافر

        این همش نقشه آمریکاست و شبک اینترنشنال، وگرنه ماها هیچ مشکلی نداریم، فقط میخوایم روسری بکنیم

    • ناشناس

      اقای ریسی شما قوم خویشان شما ای کار هم میکنند

    • ناشناس

      با مردم شریف ایران که پای شما ایستادن چه کردید ؟! این بود جواب خون شهدا و فداکاری‌های مردم

    • ناشناس

      مسئولان مملکت این را بخوانند

    • ناشناس

      ابن لباس فروختن که اسم تاناکورا روشونه رو خیلی وقت غرب و شرقیها شروع کردن تازه اونا ادعای جهان اولی هستن

    • ناشناس

      مستضعف نباید لباس نو و تمیز بپوشد . ۹۰درصد ملت ایران هم جزء مستضعفین جهان هستن .

    • ناشناس

      این گزارش سراسر یاس و ناامیدی را برای سید مظلومان ارسال کنید بلکه متوجه شد چه به روز مردم شریف و نجیب آورد با دلار 40 تومانی
      صد رحمت به دولت های قبلی

    • ناشناس

      چرا عاقبت ایرانی باید چنین شود ؟؟؟؟؟؟!!!!

    • حسن از کرج

      اینا نشانه فقیرشدن ملتمون اگر وردات آزاد شود

    • ناشناس

      به کجا رسیدیم

    • ناشناس

      اینا دیدنش و شنیدنش درد داره . یکی روسا رو از قطار پیشرفت بیاره پایین یه آبی به سرو صورتشون بزنند .ببینن به کجا رسیدن .شاید با همین قطار افتادن تو جاده ابریشم .برشون گردونیم .

    • ناشناس

      اصن بنظر شخصی بنده چارتا موشک اتم بزن کل کره زمین بترکه

    • ع،ر

      اقتدار

    • ناشناس

      شریعتمداری چرا برای این‌چیزا نمینویسی

    • بی نام

      مسولین محترم کلاه شون روبذارن بالاتر

    • ناشناس

      خدایا توکشوری زندگی میکنیم که حتی خاکشم طلاست چرسد به معادن ونفت و گاز بعد مردم اینطور زندگی کنند چرا چون هیچ مسئولی حتی نماینده ها دلشان که نمیسوزد هیچ به وظیفه ا ش هم عمل نمی کند که روزگار ما ملت بدبخت این است

    • بی نشان

      چشم ودل سیدمحرومان روشن

    • ناشناس

      مگه میشه !!!!!!!!!

    • ناشناس

      چرا مردم ما باید اینجوری زندگی کنن با این همه ثروت که مملکت داره

    • ناشناس

      ببینید چه به سرمردم آوردید خجالت بکشید هرچند شما مردم واستون مهم نیستند

    • ناشناس

      قطار حرکت پیشرفت

    • مهدی

      آدم دلش میخواد باور نکنه...خدا عاقبت همه رو بخیر کنه

    • ناشناس

      در خیلی از کشورها این کار مرسوم است. دز انگلستان خیلی از این مکان ها زا می بینید که لباسهای کهنه و کیف و کفش یه قیمت ارزانتر می فروشند اتفاقا مشتریان زیادی دارند که فقیز هم نیستند ولی دنبال جنس ارزان هستند.

    • ناشناس

      چی بودیم چی شدیم

    • ناشناس

      عجب پیشرفتی کردیم هاااااا،😐

    • بی نام

      سرمسئولین سلامت باد که سیمونی از ترکیه لباس هااز لندن وپاریس ووقتی هم میرن سازمان ملل درآمریکا کامیون کامیون لباس میارن

    • ناشناس

      خدایی‌ملت‌ما‌لایق‌این‌چیزها‌نیستند
      به‌هوش‌باشید‌اشک‌آدم‌درمیاد

    • ناشناس

      مارکورد زدیم به بالاترین مردم دنیارسیدیم

    • ناشناس

      چقدرررر غم انگیز بود چقدر دلم گرفت مسعولین هم بخونن اینارو فکر نکنن گل و بلبله

    • هالو

      واقعآ چه خوب از عرش به فرش اما نه..... از عرش با مخ روی تخته سنگ ...

    • یاسمن

      ای خدا من خودم پارچه خریدم لباس مجلسی دوختم شد یک ونیم میلیون بخدا قسم همون طرح و مد هشت میلیون تو شهر ما قیمت زده بودند نداریم شکممونو سیر کنیم لباس خیلی گرون شده بیچاره مردم فقیر کهنه نپوش چیکار کن

    • افسوس

      هر روز وضع مردم بدتر میشه
      هیچ کس پاسخگو نیست

    • ناشناس

      خدااااااااااااااااااااااااااااااااااا

    • ناشناس

      از این هم بدتر خواهد شد

    • ناشناس

      مردم سرزمینی که این همه نفت داره باید لباسهاش رو بفروشه تا زنده بمونه

      پاسخ ها

      • ناشناس

        هیچ ربطی به نفت نداره
        به عقل ربط داره
        عقل که نباشه جان در عذابه

    • ناشناس

      ای وااای

    • ملوسک

      اگه پول داشتم لباس دست دوم نمیخریدن

    • ناشناس

      فقط باید گریه کرد😢😢😢😢😩

    • م بهرامی

      دروغ های مخالفین نظام را منعکس کرده ای لباسهای دست دوم را مردم یا می فروشند یا هدیه به نیازمندان می کنند شما انرا چماقی علیه نظام کرده ای لباسی که در فصل زمستان چندین مرتبه بیشتر استفاده نمی شود نو وکهنه ندارد

    • ایران وطنم

      لباس تاناکورا همیشه بود و مختص ایران نیست

    • گ

      وضع منم خراب شده،چند روزه خرجم شده روزی ۲ میلیون تومن،ولی در آمدم روزی۲۰۰ تومن است
      هرچی داشتم فروختم خورم
      حالا دیگه تو خونه موندم تا کسی توقع خرج نداشته باشه
      حاکمیت ایران مردم را خوار وذلیل میخواد

    • ناشناس

      چرت نگو بابا من سالها اروپا زندگی کردم اصلا چنین چیزی نیست . فقط شرکت‌ها لباسهایی که در انبارهاشون میمونه چند سال و از مد میفته و ... را با قیمت ارزان به کشورهای جهان سوم می‌فروشند. لباس‌های دست دوم و در حد نو خودشان را هم به صورت خیریه جهت کمو به کشورهای فقیر هدیه می‌دهند که بعضی از کشورهای جهان سوم به صورت تاناکورا می‌فروشند ... مثل کمک‌هایی مثل بسته های غذایی و پوشاک و دارو که در زمانهای حادثه به کشورهای دیگر هدیه می‌دهند . نمونه اش در زمان کرونا مقدار زیادی دارو و مواد ضدعفونی و ... آلمان به مردم نیازمند ایران هدیه داد که مسئولین محترم در بازار آزاد با قیمت زیاد بفروش رساندند !!!

    • ناشناس

      دقیقا کجاش؟؟؟ کجای انگلیس؟؟ فقط حرف مفت

    • ناشناس

      نامردا ما داریم خودمون رو میکشیم یه تیکه لباس تن بچه کنیم

    • ناشناس

      فعلا روزهای خوبمون رو سپری میکنیم بدتر از این هم خواهد شد

    • ناشناس

      با 6کلاس سواد رئیسی توقع داری ایران گلستان بشه برید خدا را شکر کنید که همین هم هست

    • ناشناس

      چو ناکس در ده کد خدایی کند کشاورز باید گدایی کند

    • محمد رضائی

      بساط لباس کهنه چند ساله که رایج شده...بخاطر عدم تعامل با کشورهای پیشرفته دنیاست که وضعمون به این روز کشید...برعکس با بدبخت بیچاره تر از خودمون تعامل میکنیم،تازه اوناهم به ما رکب میزنن

    • ناشناس

      مردمی که روزی شیر بودند امروز موش شدن
      خدایا ای چه بلای بود بر سر این ملت امد

    • ناشناس

      لعنت بهتون

    • محمد رضائی

      دوستان مارو با غربی ها مقایسه نکنید،ما ایرانی ها فرهنگ و منش و ذاتن عاشق چیزهای جدیدیم،مخصوصا لباس و پوشاک...
      مردم ما از روی فقر مجبورن که لباس کهنه بخرن،ولی انگلیس و...مردمش از روی سلیقه میخرن نه از روی فقر،مجبور نیستن

    • ناشناس

      خدا نابودش کنه ک منو شرمنده زن وبچه کرد
      ای خدا ب این وقت عزیز قسم

    • ناشناس

      خدایا خودت به دادمان برس 😭

    • ناشناس

      والای خدایا چی به سر مردم ایران اومده و عاقبتشون این شده اون سران دولتی کهحقوقی نجومی می گیرید به والله حرومه خرج دوا دکترتون میشه این مردم حقشان نیس اینجور زندگی کنن بترسید از خشم و غضب خدا

    • ناشناس

      چشم و دل مسوولین روشن

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج