adexo3
۱۳۲۵۳۲۷
۱ نظر
۴۵۰۷
۱ نظر
۴۵۰۷
پ

اظهارات کسی که برای شبکه ۵ فیلم می‌خواست، درباره جبلی

سعید ابوطالب درباره برنامه هایی که در نمایش خانگی ساخته و حواشی جدیدی که برای نمایش خانگی پیش آمده با روزنامه جام صحبت کرده.

سعید ابوطالب درباره برنامه هایی که در نمایش خانگی ساخته و حواشی جدیدی که برای نمایش خانگی پیش آمده  با روزنامه جام صحبت کرده.

سعید ابوطالب می‌گوید: دلیل اولین همکاری من با پلتفرم به خود تلویزیون برمی‌گردد و این‌که سال‌ها پیش مجموعه‌ای تلویزیونی به نام «سرزمین دانایی» برای شبکه پنج می‌ساختم که همزمان شبکه مستند و شبکه جام‌جم هم آن را پخش می‌کردند.

اظهارات کسی که برای شبکه 5 فیلم می‌خواست، درباره جبلی

بنابراین نه تنها در تولید ساختار متفاوت است، بلکه حتی عوامل این برنامه‌ها هم باید خاص باشند، به عنوان مثال فیلمبردارهای استودیویی و سینمایی و داستانی نمی‌توانستند با ما همکاری کنند. چون در این قالب برنامه‌سازی فیلمبردار باید ضمن حرفه‌ای‌بودن در کارش مثلا غواصی بلد باشد و زیر آب برود، کوهنوری بلد باشد و از ارتفاع نترسد و خودش راپل کند و مهارت‌هایی از این دست. در واقع با این برنامه‌ها، چنین توانایی هم درمیان عوامل کشف شد و گسترش پیدا کرد که حالا به کار پروژه‌های مختلف می‌آید. تدوین رئالیتی‌شوها هم قصه متفاوتی دارد و تدوینگر باید هنر و مهارت بالایی در تدوین تصاویر ۱۵ تا ۲۰ دوربینی داشته باشد که به طور همزمان فیلمبرداری کرده‌اند. در این کارهای متاخر مثل «ارتش سری» و «ضد» که به زودی منتشر خواهد شد، گروه فنی و کارگردانی فارغ‌التحصیل دانشگاه‌های برتر کشور مثل امیرکبیر، شریف و... هستند. ممکن است بگویید نیاز نیست فیلمبرداری یک رئالیتی‌شو را یک دانش‌آموخته شریف انجام دهد، ولی وقتی ما با دوربین ۳۶۰ درجه فیلمبرداری می‌کنیم و وقتی با ۲۰ دوربین همزمان فیلمبرداری را انجام می‌دهیم و در کمترین زمان ممکن انبوه تصاویر را تدوین می‌کنیم، مستلزم دانشی غیر از دانش فیلمسازی است. همه اینها را گفتم تا به اینجا برسم که خاستگاه رئالیتی‌شو تلویزیون بود و خودم آن را با سرزمین دانایی شروع کردم، با رالی ایرانی ادامه دادم و بعد هم سراغ برنامه‌های دیگر در این فضا رفتم. در این فعالیت مستمر، همیشه تجربیات شبکه نمایش خانگی را به تلویزیون آورده‌ یا از تلویزیون به شبکه نمایش خانگی منتقل کرده‌ام. همان‌طور که تجربه رالی ایرانی را در رئالیتی‌شو تلویزیونی «دستم را بگیر» استفاده کردم و از شبکه افق پخش شد. در ادامه هم شبکه نمایش پیشنهاد ساخت یک رئالیتی‌شو را با موضوع علمی و فنی و کاربردی به من داد. نتیجه تولید مجموعه بلندی به نام «۷۷ ساعت» شد که ۹۲ قسمت بود و طی سال‌های ۱۳۹۹ تا ۱۴۰۱ به نمایش درآمد. با این پیشینه و رفت و برگشت‌های مدام و انتقال تجربیات، به نظرم تقسیم‌بندی و دوگانه‌سازی فرضی بین تلویزیون به عنوان رسانه‌ملی و شبکه نمایش خانگی غلط است. یعنی این دو مدیوم، رقیب همدیگر نیستند و صرفا دو رسانه گسترده هستند که می‌توانند همپوشانی داشته باشند و به هم کمک کنند.

اما متاسفانه الان برخی پلتفرم‌ها بر طبل رقابت می‌کوبند و چندان نشانه‌های رفاقت بروز نمی‌دهند. 

من هیچ وقت درگیر این کشمکش‌ها و صدور مجوزها نبودم.

قرار بود شبکه نمایش خانگی ضمن ایجاد رقابتی سالم و دست به دست تلویزیون و سینما، مردم را از پای شبکه‌های ماهواره‌ای به سمت تولیدات داخلی سوق دهد. البته نه به هر قیمتی، اما به نظر می‌رسد در این دو سه سال اخیر بیشتر رقیب تلویزیون و سینما شده و به لحاظ زرق و برق تولیدات، سعی می‌کند به هرقیمتی جذب مخاطب داشته باشد.

نه. اخیرا مصاحبه‌ای از آقای جبلی خواندم که خیلی لذت بردم. ایشان گفتند که ما می‌توانیم بعضی از محصولات شبکه نمایش خانگی را در تلویزیون هم استفاده کنیم، اگر با استانداردهای درستی ساخته شود. تاکید می‌کنم نباید شبکه نمایش خانگی را رقیب تلویزیون بدانیم. مثال می‌زنم؛ سریالی در تلویزیون ساخته می‌شود که طبق آمارهای سازمان کم‌بیننده‌ترین سریال است. اما اغلب کم‌مخاطب‌ترین سریال در تلویزیون هم میلیون‌ها نفر مخاطب دارد. یعنی حداقل مخاطب هر سریال و برنامه تلویزیونی، دو سه میلیون نفر است.

در حالی‌که در شبکه نمایش خانگی اغلب کارها بیش از دو سه میلیون مخاطب ندارد. پس پلتفرم‌‌ها قابل رقابت با  تلویزیون نیستند. منتهی چون این شبکه به بخش خصوصی مربوط می‌شود، همزمان با تولید از تبلیغات محیطی و مجازی هم استفاده می‌کند. این‌که چرا تلویزیون از این ظرفیت بهره نمی‌برد، یک سؤال است. البته این اواخر در اتفاقی خوب، برای سریال‌هایی از جمله «گیلدخت» هم از تبلیغات محیطی استفاده شد.

به نظرم وقتی فیلم‌های سینمایی را در تلویزیون تبلیغ می‌کنند، محصولات شبکه نمایش خانگی هم می‌تواند در تلویزیون تبلیغ شود، البته آن محصولاتی که با هنجارها و استانداردهای تلویزیون مطابقت داشته باشد. بعدا هم می‌توان این محصولات شبکه نمایش خانگی را در تلویزیون پخش کرد. این اتفاق، هزینه‌های تولید در سازمان را هم کاهش می‌دهد. چون به فرض تلویزیون می‌تواند به من تولید برنامه‌ای را سفارش دهد و من آن را در شبکه نمایش خانگی پخش کنم که هزینه تولید برگردد و بعد هم تلویزیون آن را پخش کند. طبق تجربه تلوبیون، ممکن است یک سریال در زمان پخش یک تعداد بیننده داشته باشد اما شش ماه یا یک سال بعد از پخش، باز هم به شکل دیگری دیده شود و مخاطبان بیشتری آن را ببینند. بنابراین اگر سازمان کمی با تامل با موضوع برخورد کند، می‌توان برنامه‌‌هایی تولید کرد که همزمان یا بعد از پخش در شبکه نمایش خانگی در تلویزیون هم پخش شود. این مسأله از لحاظ اقتصادی هم به‌صرفه است.

فارغ از این اشاره شما و نقل قول آقای جبلی که می‌تواند بر تعامل تلویزیون و شبکه نمایش خانگی تاثیر مثبت بگذارد و راهگشا باشد اما نگرانی‌هایی هم درباره محتوای آثار شبکه نمایش خانگی وجود دارد که با ملاحظات قانونی سازگار نیست و راه این تعامل و امیدواری را می‌بندد. از اظهارنظر خود آقای جبلی وام می‌گیرم که اوایل سال گذشته از محتوای آثار شبکه نمایش خانگی انتقاد کرده گفته بود: «هیچ‌کدام از شما به هیچ‌وجه همراه با خانواده حاضر به نشستن پای یک قسمت از سریال‌هایی که دارد در شبکه خانگی پخش می‌شود، نخواهید بود.» بس که از فضای رهای پیش‌آمده سوءاستفاده شد. با همین نگاه و ملاحظه، تصور پخش سریال‌های فعلی نمایش خانگی مثل یاغی، قورباغه، زخم کاری و ... از تلویزیون ممکن نیست.

برای تولیدکنندگان آثار شبکه نمایش خانگی باید مزیت ایجاد کرد. اگر این اطمینان در سازندگان این محصولات ایجاد شود و آنها به مزیت‌های پخش از تلویزیون پی ببرند، تولیدکنندگان ممکن است استانداردهای رسانه‌ملی را هم بپذیرند و رعایت کنند. مسأله اصلی باز اینجاست که ما این دو رسانه را رقیب هم نبینیم. البته این موضوع کمی مسائل قانونی بالادستی دارد که باید حل شود و در صلاحیت من هم نیست.

اما شما یکی از همان تولیدکنندگانی هستید که دوست دارید علاوه‌بر شبکه نمایش خانگی، کارهای‌تان در تلویزیون هم دیده شود. از این نظر این امکان وجود دارد؟

بله، وجود دارد. به شرطی که از اول و پیش از تولید درباره آن اثر گفت‌وگو شود. یعنی اگر پلتفرم و سرمایه‌گذار می‌خواهد مجموعه‌ای تولید کند، در جریان خواسته‌ها و استانداردهای تلویزیون قرار بگیرد. من برنامه‌ساز هستم، برای برنامه‌ساز مهم دیده شدن کار است، چه در شبکه نمایش خانگی باشد و چه در تلویزیون و چه شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی. اگر ما بستر بزرگی مثل تلویزیون داریم، چرا باید آن را از دست دهیم؟ منتها قبل از آن، سازمان و پلتفرم باید به توافقاتی رسیده باشند. حتی پیشنهاد می‌کنم تلویزیون در تولید محصولات شبکه نمایش خانگی شریک شود.  

 

بحث کمیت را قبول دارم اما از نظر زرق و برق و جذابیت و هیاهو، فکر نمی‌کنید برخی آثار شبکه نمایش خانگی وضعیت بهتری نسبت به بعضی آثار تلویزیون دارند؟

نه، قبول ندارم. از نظر زرق و برق، استاندارد و کیفیت، «گیلدخت» بالاتر است یا «جیران»؟ قطعا گیلدخت. سریال خیلی خوبی است. حالا «جادوگر» بهتر است یا گیلدخت؟

حتما گیلدخت.

تمام شد و رفت.

این شاید فقط مربوط به عقبه و تجارب موفق شما باشد.

نه، ربطی به من ندارد. من همان ابوطالب تلویزیون هستم. تلویزیون هم به من اعتماد دارد و مدیران رسانه ‌ملی لطف دارند ولی این بروکراسی اذیت‌کننده است. کار و اصلاحی که در شبکه نمایش خانگی در کمترین زمان ممکن و حتی از طریق دو سه تا تماس تلفنی اطلاع‌رسانی و انجام می‌شود در تلویزیون فرآیند خیلی پیچیده‌ای دارد .

 

یعنی دلیل اتراق فعلی شما در شبکه نمایش خانگی همین مسأله است؟

نه، من همین الان طرح «اتاق فرار» را در شبکه دو دارم. من اگر بهترین برنامه‌ساز در زمینه رئالیتی‌شو نباشم، لااقل می‌توانم مدعی باشم که می‌توانم یک اتاق فرار خوب برای تلویزیون بسازم. من  به‌جز اینها طرحی شبیه شب‌های مافیا به نام سناتور برای شبکه آموزش دارم. این طرح را سال گذشته ارائه دادم و گروه هم تصویب کرد. طرح‌های دیگری در شبکه‌های دیگر دارم که هرکدام را به من بگویند بساز در کمتر از یک ساعت به دفتر مدیر گروه می‌روم و می‌گویم من هستم. من می‌توانم با همان سرعتی که برای پلتفرم می‌سازم برای تلویزیون هم بسازم. طرح دیگری به نام چریکه یا پاسگاه مرزی برای شبکه نسیم دارم که سال ۱۴۰۰ مصوب شد و سال گذشته هم برآورد هزینه آن را انجام دادند. هر دو سه ماه یک‌بار مدیر طرح و برنامه شبکه نسیم تماس می‌گیرد و یک خبر خوب دراین‌خصوص می‌دهد که می‌خواهیم بسازیم اما هنوز هم هیچ خبری نشده‌است.

در مصاحبه قبلی که با هم داشتیم، از ساخت برنامه‌ای به نام «بیروت، شمال‌شرق» خبر دادید. ظاهرا بعد از چند سال هنوز از تولید آن هم خبری نیست.

بله، قرار بود سال ۹۲ ـ ۹۱ این سریال را برای شبکه یک بسازم. سریالی جاسوسی که خودم فیلمنامه آن را نوشته بودم و درباره جنگ اطلاعاتی ایران و اسرائیل است. قرار بود کل سریال در لبنان ساخته شود. یک سالی گذشت و سازمان هزینه نگارش پنج قسمت آن را پرداخت کرد اما بعدا جریان بهار عربی پیش آمد و تلویزیون گفت تولید این سریال از اولویت ما خارج شده‌است. نام مجموعه‌ رئالیتی‌شویی که اخیرا تصویربرداری آن ‌تمام شد «ضد» به معنی ضدجاسوسی است. جنگ بین جاسوس‌ها و ضدجاسوس‌ها و یک بازی استدلالی و استنتاجی است. عین همین برنامه را سال ۱۴۰۰ به نام سناتور به شبکه آموزش ارائه داده بودم. اما  در بخش خصوصی سه‌ماه قبل بعد از برآورد  هزینه سفارش تولید دادند و من هم روزهای پایانی سال ۱۴۰۱ فیلمبرداری کار را تمام کردم. یعنی پروسه تولید در شبکه نمایش خانگی بین یک ماه تا ۴۵ روز شروع می‌شود‌. من کار در تلویزیون را دوست دارم و به آن اعتقاد دارم و مخاطبان عمومی تلویزیون برایم اهمیت دارند. همه کشور و همه طیف‌ها برنامه‌های تلویزیون را می‌بینند. برنامه‌سازی برای تلویزیون لذتبخش است چون همه می‌بینند. اما آثار پلتفرم‌ها را کسانی که شرایط مالی بهتری دارند، می‌بینند و بقیه هم غیرقانونی نگاه می‌کنند.

آمار رضایت از ارتش سری در پلتفرم ۸۷درصد است که به نسبت فصل‌های اول شب‌های مافیا که ۹۷ درصد بود، درصد پایینی به حساب می‌آید. آمار رضایت از ارتش سری در مقایسه با رضایت مخاطبان از پدرخوانده هم در جایگاه پایین‌تری قرار دارد. فکر نمی‌کنید این مسأله نشانه کاهش علاقه و رضایت مخاطبان نسبت به تکرار این قبیل برنامه‌هاست؟

پایین بودن میزان رضایت در شروع یک برنامه از جنس بازی‌های فکری، طبیعی است اما با استمرار پخش و ارتباط مخاطب با آن رشد می‌کند. الان میزان رضایت مخاطب از ارتش سری به ۹۳ درصد رسیده که رضایت‌بخش است. ‌نکته دیگر تفاوت درصد رضایت مخاطب در هر برنامه و ژانر است. ضمن این‌که مطلقا تعیین‌کننده واچ‌تایم و میزان بازدید نیست. به عنوان مثال میزان رضایت از یک قسمت شام ایرانی ۹۲ درصد بود اما قسمتی هم داشتیم که میزان رضایت ۳۵ درصد بود ولی آن قسمتی که میزان رضایت کمی داشت از آن قسمت با میزان رضایت بالا، بیشتر دیده شد. چون این برنامه‌هایی که می‌سازیم، شبیه مسابقه است. برنامه‌‌هایی مثل شب‌های مافیا، پدرخوانده و ارتش سری هم چون مسابقه هستند، مخاطبان بعضی بازیکنان را دوست دارند و بعضی را نه. وقتی آن بازیکنانی که دوست دارند در یک مسابقه می‌بازند، میزان رضایت هم پایین می‌آید. بالعکس هم اگر بازیکنان محبوب مخاطبان برنده بازی شوند، میزان رضایت هم بیشتر می‌شود. یعنی میزان رضایت پایین در این برنامه‌ها نشانه افت کیفیت نیست.

 

یکی از بحث‌های مرتبط با برنامه‌های شما، ناهمگونی محبوبیت و سطح کیفی بازیکنان است. معمولا در هر سری سه چهار بازیکن گل می‌کنند و حرفه‌ای ظاهر می‌شوند اما باقی بازیکنان کیفیت لازم برای چنین مسابقاتی را ندارند. وقتی بازیکنانی مثل حامد آهنگی، مجید واشقانی و ... نیستند، باعث افت مسابقه و نارضایتی مخاطبان می‌شود.

چون دو سه سال است مشغول ساخت این برنامه‌ها هستم و همه نظرات مخاطبان را می‌خوانم و حتی به برخی در شبکه‌های اجتماعی هم جواب می‌دهم، تاکید می‌کنم این یک کار نمایشی با متن از پیش مشخص نیست که بازیگر متن را حفظ و اجرا کند. این برنامه‌ها کاملا واقعی هستند و ممکن است یک بازیکن حاضر در این نوع برنامه در حوزه فعالیت خود مثل بازیگری، ورزش، اجرا و موسیقی چهره خیلی شاخصی باشد اما در این مسابقه موفقیت خوبی نداشته باشد. این طور هم نیست که همیشه همه بازیکنان خوب باشند. بعضی بازیکنان در برخی برنامه‌ها خوب هستند و در بعضی دیگر خوب نیستند. اصطلاحا بازیگران روزهای خوب و بد دارند. اسامی که شما گفتید در همین ژانر مطرح شدند و درخشیدند.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتی ۹/۵ ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • احمد

      تا‌ماهواره‌هست‌کسی‌این‌شبکه‌های‌بی‌محتوا‌وکسل‌کننده‌را‌نمیبیند

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج