عبدی: اول اعتماد، دوم اعتماد و سوم حمایت
عباس عبدی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: نزديك به ١٦ ماه است كه درباره مسائل سياسي و جاري جامعه مطلبي در قالب يادداشت يا گفتوگو به نام بنده منتشر نشده است. ولي اكنون كه قطار مذاكرات ايران و ١+٥ به احتمال فراوان به آخرين ايستگاه خود رسيده است، گمان ميكنم كه بايد از ذكر نكتهيي غفلت نورزم.
انتخابات ٢٤ خرداد از يك جهت تاثيري همچون انتخابات دوم خرداد داشت. آنان كه مسائل خارجي ١٧ سال پيش را به ياد دارند، به خوبي ميدانند كه اگر دوم خرداد رخ نميداد، احتمال اينكه ايران وارد يك چالش جدي در روابط خارجي خود شود، خيلي زياد بود، زيرا اتفاقاتي در منطقه رخ داده بود كه بيگانگان درصدد سوءاستفاده از آن عليه ايران بودند.
پيش از ٢٤ خرداد نيز چنين شرايطي حاكم بود و سايه شوم رودررويي همواره ديده ميشد، هرچند در هر دو مورد قطعيتي وجود نداشت و نميتوان با اطمينان گفت كه درگيري خارجي ايجاد ميشد، ولي احتمال متوسط وقوع چنين اتفاقي نيز اهميت داشت و آنچه به يقين ميتوان گفت اين است كه اين احتمال حتي متوسط در هر دو مورد از ميان رفت.
بنابراين اگر تنها دستاورد ٢٤ خرداد را زايل شدن اين احتمال بدانيم، دستاورد بسيار ارزشمند و تاريخي خواهد بود ولي دستاوردهاي ديگر اين دولت نيز اهميت خاص خود را دارد كه بازگرداندن عقلانيت و برنامهريزي به اداره امور كشور، احياي نسبي آرامش اقتصادي و كنترل تورم، تغيير زبان و ادبيات سياسي كشور از زباني كممايه و پرخاشگر به زباني پرمايه، عقلاني و آرامشبخش جزيي از اين دستاوردهاست.
ولي مهمترين دستاورد اين دولت در عرصه سياست خارجي رقم خورده است. شايد گفته شود كه هنوز به توافق نرسيدهاند، پس چگونه ميتوان آن را موفقيت ناميد؟ پاسخ اين است كه مديريت ١٦ ماهه اين مذاكرات و پيش بردن آن تا اين نقطه، فارغ از هرگونه دستاوردي كه در پايان آن باشد، يك موفقيت مهم براي دولت و از آن مهمتر براي ساختار سياسي كشور است.
برخي افراد توجه خود را به نتيجه مذاكرات دوختهاند، در حالي كه بايد اصل مذاكرات را نيز مورد توجه قرار داد. تنها كشورهايي كه از نوعي قوام و قدرت در ساختار سياسي خود برخوردار هستند، ميتوانند چنين فرآيندي را بدون چالش جدي پيش ببرند. آن هم در كشوري كه تاكنون چندين بار وزراي پيشنهادي دولت در مجلس راي اعتماد نگرفتهاند. آن هم در كشوري كه اطراف آن از افغانستان تا سوريه و عراق در آتش بحرانهاي سياسي و نظامي ميسوزد. كافي است كه وضعيت سياسي خارجي ايران را با سياست خارجي تركيه، مصر و عربستان به عنوان كشورهاي قدرتمند منطقه مقايسه كنيم، تا به اهميت موفقيتهاي ايران در عرصه خارجي از جمله مذاكرات
جاري بيشتر پي ببريم.
با وجود تمامي كاستيها، دولت تدبير و اميد همچنان حامل بار مفهومي تدبير و اميد است و برخي نقزدنهاي بيمورد و زيادهخواهيها نبايد موجب دلسردي آن شود. هرچند به دليل مشكلات پيشآمده و متراكم شده در كشور طي هشت سال دولت پيش، اين دولت بايد اقدامات مهمي را انجام دهد، و در زمينههاي مديريت دولتي، انرژي، آب، محيطزيست، سرمايهگذاري، قيمتها، و از همه مهمتر روابط خارجي تصميمات اساسي اتخاذ كند، ولي در شرايط كنوني مهمترين مسالهيي كه با آن مواجه است، بحث مذاكرات درباره پرونده هستهيي كشور است و بايد با تمام توان از مذاكرات اين دولت حمايت كرد و با اعتماد كامل، پيشاپيش هر نتيجهيي را كه دولت به آن برسد، تاييد كرد، چه به توافق برسند، چه مذاكرات بدون نتيجه تمام شود و چه زمان آن تمديد شود، بايد از دولت حمايت كرد و به آن اعتماد داشت. تنها چيزي كه ميتوان قدرت چانهزني دولت را در مواجهه با ديگران بالا ببرد حمايت قطعي و صددرصدي مردم از گروه مذاكرهكننده است.
مذاكرات در وضعيتي است كه طرفين به دلايل گوناگون به اين نتيجه رسيدهاند كه ادامه وضعيت گذشته به صلاح آنها و منطقه نيست. مردم ايران با حماسه سياسي خود پيام روشني در اين باره داشتند، ايالات متحده هم پس از هزينههاي گرانباري كه در پي دخالت در افغانستان، عراق و حتي در سوريه و ليبي داشت، اكنون متوجه شده است كه سياستهاي مداخلهجويانه در منطقه نه تنها مفيد نيست كه براي همه ضرر دارد. هرچند اين تجربه به قيمت گزافي براي مردم منطقه به دست آمده است ولي كمك ميكند كه راه و روش جديدي در تعامل با ايران برگزينند.
شرايط كنوني براي ايران فرصتي مهم و چه بسا تكرارناپذير است. فرصتي كه مثل ابرهاي بهاري به سرعت زايل ميشوند و زمان بهرهبرداري از آنها كم است. ايران در شرايط بسيار ايدهآل براي يك جهش رو به جلو است. هم از نظر جمعيتي و نيروي انساني، هم از نظر ظرفيتهاي علمي و صنعتي و البته در كنار آن با چالشهاي مهمي هم مواجه است كه در مسير جهش به جلو بايد آن را حل كند، ولي شرط لازم براي عبور از اين بحران حل مساله روابط خارجي و ايجاد روابط متوازن با جهان خارج و كوشش براي احترام گذاشتن متقابل به منافع يكديگر است.
با اين توضيحات، اگرچه اميدواريم كه حداكثر تا دو روز ديگري كه به پايان زمان اعلام شده قبلي باقي مانده است، توافقي نسبي كه متضمن خواستهاي مشروع طرفين باشد، به دست آيد، ولي حمايت از گروه مذاكرهكننده را به هيچوجه به رسيدن توافق مشروط نكنيم، بلكه حمايت بدون قيد و شرط از آنان را بر خود لازم بدانيم. بنابراين يكپارچه و يكصدا اول اعتماد و دوم اعتماد و سوم حمايت خواهيم كرد. در اين صورت اميد خواهيم داشت كه گره مشكلات پيشروي ما با تدبير حل خواهد شد. انشاءالله.
ارسال نظر