تصمیم تازهای که خاورمیانه را تحت تاثیر قرار خواهد داد
با افزایش حمایتهای اروپایی و عربی از طرح دو کشوری و رسمیتیافتن دولت فلسطین، چشمانداز پایان یکی از طولانیترین مناقشات خاورمیانه پررنگتر شده است؛ وضعیتی که در آن غزه تحت کنترل دولت رسمی فلسطین و نظارت بینالمللی قرار میگیرد، کشورهای عربی روابط تازهای با اسرائیل و غرب تعریف میکنند و ایران نیز نقش تازه و مؤثری در نظم جدید منطقه بر عهده خواهد داشت.
برترینها: با افزایش حمایتهای اروپایی و عربی از طرح دو کشوری و رسمیتیافتن دولت فلسطین، چشمانداز پایان یکی از طولانیترین مناقشات خاورمیانه پررنگتر شده است؛ وضعیتی که در آن غزه تحت کنترل دولت رسمی فلسطین و نظارت بینالمللی قرار میگیرد، کشورهای عربی روابط تازهای با اسرائیل و غرب تعریف میکنند و ایران نیز نقش تازه و مؤثری در نظم جدید منطقه بر عهده خواهد داشت.
سالهاست طرح دو کشوری روی میز سیاستمداران بوده، اما امروز به نظر میرسد بیش از هر زمان دیگری دارد به مرحله اجرا نزدیک میشود. با رسمیتیافتن فلسطین توسط کشورهای اروپایی و حمایت اعراب، حالا پرسش اصلی این است: هر طرف در این معامله چه چیزی به دست میآورد؟
۱. رسمیت بینالمللی:
بزرگترین دستاورد فلسطینیها، رسمیت یافتن کشورشان توسط قدرتهای مهم جهانی است. از فرانسه و بریتانیا گرفته تا کانادا و استرالیا، حالا بیش از ۱۴۰ کشور فلسطین را به عنوان یک دولت مستقل به رسمیت شناختهاند. این یعنی فلسطین دیگر فقط یک “پرونده حقوقی” نیست، بلکه یک “واقعیت سیاسی” شده است.
۲. حق عضویت کامل در سازمان ملل:
با شتاب گرفتن این روند، فلسطین میتواند به جای موقعیت ناظر، کرسی کامل سازمان ملل را تصاحب کند. این جایگاه حقوقی امکان طرح دعاوی علیه اسرائیل در مجامع بینالمللی و مشارکت در تصمیمات جهانی را فراهم میکند.
۳. کنترل بر غزه و کرانه باختری:
طرح فعلی میگوید اداره غزه به جای گروههای مسلح به دولت فلسطین واگذار میشود، با تضمینهای امنیتی بینالمللی. این یعنی فلسطین برای نخستین بار صاحب حکومتی یکپارچه بر سرزمینهایش میشود، هرچند با محدودیتهایی.
۴. دریافت کمکهای اقتصادی و بازسازی:
کشورهای عربی و غربی وعده دادهاند میلیاردها دلار برای بازسازی غزه، ایجاد زیرساختها و توسعه اقتصادی فلسطین اختصاص دهند. این کمکها میتواند شرایط زندگی مردم را متحول کند.
به هر حال رسمیت یافتن کشور فلسطین در ماههای اخیر دیگر فقط یک شعار یا آرزو نیست؛ این بار با پیوستن کشورهای بزرگ اروپایی مثل فرانسه، بریتانیا، کانادا و استرالیا، و همچنین پشتیبانی عربستان سعودی، طرح دو کشوری دارد به مرحله اجرا نزدیک میشود. آنچه تا چندی پیش صرفاً بیانیههای سیاسی بود، حالا با اعلام رسمی به رسمیت شناختن فلسطین و آغاز روند ایجاد سفارتخانهها شکل عملی به خود گرفته است.
کشورهای عربی ــ از عربستان تا امارات و مصر ــ که زمانی بر سر مسئله فلسطین سیاستهای متضاد داشتند، حالا در یک نقطه به هم رسیدهاند: ایجاد یک فلسطین مستقل در چارچوب مرزهای مشخص، با نظارت بینالمللی و رفتار اسرائیل. این همگرایی جدید نهتنها باعث آرامتر شدن خیابانهای عربی شده، بلکه فضا را برای نزدیکی بیشتر جهان عرب با غرب نیز باز کرده است.
در این میان، آمریکا و اروپا هم میخواهند با تثبیت این نظم تازه، حضور و نفوذ خود در منطقه را تحکیم کنند و مانع از نفوذ بیشتر چین و روسیه شوند.
موقعیت ایران و سرنوشت غزه
ایران سالها فلسطین را بخشی از گفتمان سیاسی و ایدئولوژیک خود قرار داده بود. اما وقتی نظم جدید منطقه بر پایه «طرح دو کشوری» در حال تثبیت باشد، ایران مطمئنا نقش تازه و موثر دیگری خواهد داشت. چرا که کشورهای عربی ترجیح میدهند پرونده فلسطین را ببندند و روابطشان را با اسرائیل و غرب عادی کنند.
در این معادله، غزه نیز دیگر موضوعی نامشخص و پرآشوب نیست؛ طرحهای جدید حاکی از آن است که غزه باید تحت کنترل دولت رسمی فلسطین و با پشتیبانی امنیتی بینالمللی اداره شود. به عبارت دیگر، غزه از دست گروههای مسلح مستقل خارج و در چارچوب نظم سیاسی تازه ادغام خواهد شد.
طرح دو کشوری که دههها صرفاً بر روی کاغذ بود، امروز تقریبا با اجماع جهانی و همگرایی عربی، به واقعیت نزدیک شده است. نظم جدید خاورمیانه در حال شکلگیری است؛ نظمی که در آن فلسطین به عنوان دولتی مستقل، اما هماهنگ با کشورهای عربی احتمالا جایگاهی تازه میگیرد.
هیاهو بر سر تقریباً هیچ!
احمد زیدآبادی فعال سیاسی در این خصوص نوشت: به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی از سوی شماری از مهمترین کشورهای غربی به نظرم اگر نگوئیم هیاهو بر سر هیچ حداقل چیزی در همین حدود است.
شناسایی فلسطین بر روی کاغذ اثر عملی ندارد. مسئلۀ کشور فلسطین، زمین است. گسترش روزافزون شهرکهای یهودینشین در کرانۀباختری دیگر زمین قابل توجهی برای تأسیس کشور فلسطینی باقی نگذاشته است. تصویب طرح E1 برای ساخت شهرکهای یهودینشین در زمینهای بین بیتلحم و بیتالمقدس شرقی، به منزلۀ منتفی شدن یکپارچگی و اتصال سرزمینی کرانۀ باختری است.
از این رو، به رسمیت شناختن کشور فلسطینی بیشتر دلخوشکنکی برای ابومازن و دستاوردی صوری برای کشورهای عرب است و شرایط عینی فلسطینیها را تغییر نمیدهد!
به نظرم وقت آن رسیده است که فلسطینیها از راهحل دو کشوری صرفنظر کنند و با انحلال دولت خودگردان، به صورتی یکپارچه و از راه مبارزۀ مسالمتآمیز مدنی خواهان اعطای حق شهروندی برای خود شوند.
این همان پاشنه آشیل واقعی اسرائیل است! غربیها اگر واقعاً نگران و دلسوز فلسطینیها هستند، باید از این راهحل حمایت کنند.
نظر کاربران
اول مقاله ب آخرش نمیخوره چرا؟😶