پیشنهاد وسوسهبرانگیز وکلای پژمان جمشیدی به شاکی
سهشنبه ۲۹ مهرماه، خبری در صدر رسانههای ایران قرار گرفت: «یک بازیگر مشهور به اتهام تجاوز به عنف بازداشت و به زندان قزلحصار منتقل شد.» تنها دقایقی بعد، نام پژمان جمشیدی بهعنوان متهم این پرونده در شبکههای اجتماعی منتشر شد و بحثهای گستردهای میان کاربران در موافقت و مخالفت با او شکل گرفت.
برترینها: سهشنبه ۲۹ مهرماه، خبری در صدر رسانههای ایران قرار گرفت: «یک بازیگر مشهور به اتهام تجاوز به عنف بازداشت و به زندان قزلحصار منتقل شد.» تنها دقایقی بعد، نام پژمان جمشیدی بهعنوان متهم این پرونده در شبکههای اجتماعی منتشر شد و بحثهای گستردهای میان کاربران در موافقت و مخالفت با او شکل گرفت.
اکنون روزنامه هممیهن در گزارشی تازه و جنجالی، اطلاعات جدیدی از این پرونده منتشر کرده است. بر اساس این گزارش، زن شاکی مدعی شده که از سوی پژمان جمشیدی و اطرافیانش چندینبار پیشنهاد ۵۰ میلیارد تومان برای صرفنظر از شکایت دریافت کرده، اما آن را نپذیرفته است.
روزنامه هم میهن نوشت: زن جوانی که شاکی پرونده پژمان جمشیدی است و مادرش، برای نخستینبار جزئیات روند شکایتشان از او و اتفاقاتی را که افتاده، براساس مستندات موجود در پرونده، اعلام کردهاند.
شاکی پرونده که نمیخواهد ناماش در گزارش بیاید از روزی میگوید که برای امضای قرارداد همکاری با پژمان جمشیدی، از دفترش به خانه او رفته و آنجا مورد تجاوز قرار گرفته است، همچنین یک زن هم در این ماجرا دخیل بوده و شاکی بهواسطه اعتماد به او به خانه جمشیدی رفته است.

این زن جوان و مادرش میگویند همان شب با شکایت و گرفتن دستور قاضی، آزمایش پزشکی قانونی انجام داده و در گزارش این سازمان، تجاوز تایید شده است. به گفته آنها بعد از اینکه از او شکایت کردند، دوباره دادگاه از پزشکی قانونی استعلام خواست و اینبار از جمشیدی هم تست DNA گرفتند و وقتی با آزمایش قبلی تطابق دادند، باز هم تجاوز را تایید کردند. آنها از همراهی خوب قضات دادگاه بدوی در روند رسیدگی به پرونده میگویند و حالا منتظر صدور رأی نهاییاند. زن جوان شاکی میگوید، بارها از سمت پژمان جمشیدی و اطرافیاناش به او پیشنهاد 50 میلیارد تومانی داده شده تا از شکایت خود صرفنظر کند، اما قبول نکرده است.
«کامبیز برجاس»، یکی از وکلای پژمان جمشیدی اما به «هممیهن» میگوید، وکلا هنوز پرونده را نخواندهاند اما اتهام تجاوز را قبول ندارند.
روایت شاکی پرونده
این زن جوان که نمیخواهد ناماش فاش شود، میگوید در سالهای اخیر برای حضور در سینما تلاش کرده، چند نقش کوتاه هم بازی کرده و رزومهاش را برای کارگردانان و بازیگران شناخته شده میفرستاده است: «برای آقای جمشیدی هم رزومهام را فرستاده بودم. یکروز با من تماس گرفت و دعوتم کرد که بروم سر صحنه سریال «محکوم». من هم رفتم و آنجا کلی از من تعریف کرد و گفت که خیلی بااستعدادم. گفت کمکت میکنم که بازیگر بزرگی بشوی. من از اینکه رزومهام مورد توجه قرار گرفته بود، خوشحال بودم. بعد از چند روز دوباره تماس گرفت و گفت، بیا سر یک فیلمنامه حرف بزنیم و قرارداد ببندیم. من هم رفتم سر صحنه سریال.»
متهم این پرونده به این زن جوان میگوید، قرارداد در جای دیگری است و باید با او به آنجا برود: «من هم اعتماد کردم و با او رفتم. وارد خانه که شدیم، در را قفل و شروع به کشیدن مواد کرد و دود آن را روی صورتم فوت میکرد. دستوپایم را بست و بعد بهزور با من رابطه جنسی برقرار کرد. من میخکوب شده بودم و از پساش برنمیآمدم. بعد نشئه شد و به کناری افتاد. من هم دنبال کلید گشتم و پیدایش کردم. آرام در را باز کردم و به کوچه رفتم، شروع کردم به داد و بیداد و گریه، حالم خیلی بد بود.»
بعد از داد و بیداد او، چندنفر از اهالی آنجا نزد او میروند و از ماجرا میپرسند: «دو نفرشان گفتند، باید به پزشکی قانونی برویم و سریع من را به آنجا بردند. همان شب، پزشکی قانونی تجاوز را تایید کرد. بعد از اینکه شکایت کردیم دوباره دادگاه از پزشکی قانونی استعلام خواست. اینبار از جمشیدی هم تست DNA گرفتند و وقتی با آزمایش قبلی تطابق دادند، باز هم تجاوز را تایید کردند. تا همین جواب بیاید، دو ماه طول کشید و چقدر مادرم دوندگی کرد. همه این مستندات در پرونده موجود است.»
روند شکایت این شاکی ششماه طول کشیده و آنطور که شاکی و مادرش میگویند در تمام اینمدت، تحت فشار بودهاند؛ پیشنهادهایی برای سکوت، تماسهای مکرر و تلاشهایی برای متوقفکردن روند پرونده: «در تمام اینمدت، بارها دوستانش خواستند ساکتم کنند؛ همین هفته پیش در روزی که او را بازداشت کردند پیشنهادهای میلیاردی به ما دادند و ما قبول نکردیم. خودش چند بار گفته چقدر بدهم تا رضایت بدهید و از شکایت صرفنظر کنید؟ حتی وکلایش هم ما را تحت فشار گذاشتند. در مدتی که از شکایت کردنمان گذشته با متهم روبهرو نشدیم، نمیخواهم حتی دیگر لحظهای او را ببینم.»
یکی از سختترین لحظات برای این زن جوان، لحظهای بود که متهم را بازداشت کردهاند و او میخواسته آن لحظه را خودش بهچشم ببیند: «سهشنبه هفته پیش، میخواستم فقط یک لحظه کوتاه آن لحظه را که به او دستنبد میزنند، ببینم تا شاید کمی آرام شوم. اما اجازه ندادند. همان روز کلی سند آورده بودند که او بازداشت نشود، اما قاضی قبول نکرد. قاضی تلاش کرد عدالت را اجرا کند، گفت که ممکن است او از کشور خارج شود و باید در بازداشت بماند تا تحقیقات کامل شود. همه حرفم این است که چرا اجازه ندادند حداقل 10 روز در زندان بماند، شاید کمی از رنج من کم شود؟»
او میگوید شنبه همین هفته برایش پیامک ثنا آمده مبنی بر اینکه پرونده از دادگاه کیفری یک به شعبه یک دادگاه تجدیدنظر استان تهران رفته: «دو ساعت بعد از ارسال این پیامک خبر آمد که آزادش کردهاند.»
در بخش دیگری از این گفتوگو، این زن جوان از فشارهای اجتماعی و رسانهای در این مدت میگوید: «خواندن نظرات بعضی از مردم، بیشتر از هر چیز دیگری دردآور بود. وقتی کامنتها و نظرات عدهای را در این مدت خواندم، واقعاً رنجم صدبرابر شد. در این مدتی که بعضی از کارگردانها متوجه شدند من از متهم شکایت کردهام، بارها پیشنهاد کاری به من دادند که بتوانند ساکتم کنند؛ همان کسانی که قبلاً حتی به رزومهام نگاه هم نمیکردند.»

روایت مادر شاکی پرونده
مادر این زن جوان هم از اتفاقی برای «هممیهن» روایت میکند که از ششماه پیش زندگی خودش و دخترش را متحول کرده؛ او در تمام طول این مصاحبه حضوری، با گریه از روندی که با دخترش در این ماهها طی کردهاند گفت و از آن روزی که این اتفاق برای دخترش افتاد: «من تهران نبودم، همان شب با من تماس گرفتند و گفتند دخترت تصادف کرده و خودت را به پزشکی قانونی برسان. خودم را به تهران رساندم و مستقیم رفتم آنجا و فهمیدم موضوع از چه قرار است. حال دخترم خیلی خیلی بد بود و پزشکی قانونی هم میگفت که باید دستور قاضی باشد تا بتوانند آزمایش بگیرند. آنقدر خودم را آنجا زدم، گریه کردم و گفتم آزمایش را انجام بدهید تا بالاخره دستور قاضی را گرفتیم و آزمایش انجام شد. همان موقع هم جواب پزشکی قانونی تایید میکرد که تجاوز صورت گرفته است.»
به گفته مادر شاکی، آنها حتی همان اول برای شکایت کردن تردید داشتند اما بعد از چندروز برای دخترش ابلاغیه میآید که پژمان جمشیدی از او بهجرم اخاذی شکایت کرده: «دست پیش را گرفته بود؛ خیلی عصبانی شدم، خودم به او زنگ زدم و گفتم بهجای اینکه بگویی غلط کردم چنین کاری کردم، از دخترم شکایت کردی؟! حالا که این کار را کردی ما هم از تو شکایت میکنیم. شکایت کردیم و بعد از 20 روز دستور بازبینی صحنه جرم داده شد.»
این مادر از سختیهایی که در این ششماه از سر گذرانده میگوید؛ از زخم زبانهایی که به او زدند و میخواستند او را هم مثل دخترش از شکایت کردن منصرف کنند: «چقدر در این شش ماه به من میگفتند تو مادر نبودی، اگر مادر خوبی بودی اجازه نمیدادی دخترت بازیگر شود! میگفتند تقصیر خودت است، پژمان جمشیدی حق داشته!»
او از جلسه سهشنبه هفته پیش دادگاه میگوید که در آن پژمان جمشیدی به قاضی و مستشارانش گفته با دخترش صیغه محرمیت خوانده: «قاضی همان لحظه به او گفته، خودت خواندی؟ گفته بله. قاضی گفته الان خطبه را بخوان ببینم بلدی؟ و او نتوانسته بخواند. دروغ گفته بود و دروغاش معلوم شد. آن روز از دخترم هم خیلی سوال پرسیدند. طبق جواب پزشکی قانونی و اظهارات دخترم، دادگاه تشخیص اولیه داد که این جرم اتفاق افتاده و بههمیندلیل قرار بازداشت صادر شد. قاضیها آدمهای خوبی بودند و حرفهای دخترم را شنیدند و قانع شدند.»
مادر شاکی میگوید: «ما آدمهایی نیستیم که دوست داشته باشیم کسی اعدام شود، اما از این ناراحتیم که این پرونده چطور به این سرعت از دادگاه کیفری به تجدیدنظر ارسال شد؟ چرا اینقدر زود آزادش کردند؟ آیا کار تمام مردم که در پلههای دادگستری گرفتار بوروکراسی اداریاند به همین سرعت انجام میشود؟! روز دادگاه در هفته پیش، وکلای ایشان که وکلای پرنفوذیاند به ما گفتند که شنبه آزادش میکنیم و همین را در رسانهها هم اعلام کردند. شنبه هم با وثیقه خیلی سنگین آزاد شد؛ همین وثیقه سنگین نشان میدهد که این پرونده در حال رسیدگی است و مدارکی وجود دارد که به نفع شاکی بوده است.»
نظر کاربران
اعتبار خودتون رو برای هر کسی نذارید الان چند تا هنرمند دیگه الکی بی اعتبار شدند برای حمایت های چند روز پیش شون
پاسخ ها
بدون شک ماجرای واقعی تا الان برای مردم فاش نشده و گذر زمان مشخص خواهد کرد چرا چنین پرونده ای برای پژمان درست کردند . مطمئن باشید تمام داستانی که تا الان تعریف شده دروغ کذب است
چرا باید برای پژمان پرونده درست کنند؟ شخصیت برجسته ای هست؟ مسائل مگو می داند؟ کل باندهای سینمایی و ورزشی پشتش در اوامدند که!
تمام شد رفت با غلطی که کرد
وقتی فوتبالیست رو میاری تو سینما همینه خانه سینما وزارت ارشاد باید خانه تکانی اساسی کنند پاسخگو باشند
بازیگره واقعا دختر چرا اسمش نمیگن
پاسخ ها
چرا علی دایی بدون اینکه از مصائبی که به این دختر رفته خبر داشته باشه، یک طرفه به قاضی رفته و از این پژمان متجاوز دفاع کرده؟!!!!
طفلکا چقدر دوندگی کردن جای اینکه حمایت بشن سنگ اندازی کردن
اینو که راست میگن نمیدونم چرا تماس میگیری ۱۱۰ مامور میاد یا دفتر خدمات دادگاه مجتمع فضایی میری دنبال کارتی باهات بد برخورد میکنن از اول تا آخرش بیخودی از شاکی متنفرند
پاسخ ها
از مردم طلبکارند چرا دنبال کارتی تجربه همه اس
چون براشون زحمت داره
کار زشتی کردی پژمان خان
50میلیارد تومان خیلی پوله بودجه شهرداری یه شهر کوچک برای یه سال بیشتره .اینا چقدر پولدارند
چی کشیده دختر بیچاره
اینجاست که قانون خریدنی است.
دم کتایون ریاحی گرم همون اولش کنار قربانی ایستاد مرسی دور اندیشی قضاوت درست شعور
چون قربانی های مظلوم تنها همیشه شاکی اند
گر گدا معتبر شود اصلش گم شود
بیشتر شبیه ی داستانه شایدم خواب دیده شاید تو رویاهاش تصویرسازی کرده چ بدونم ب هرحال دختری ک واسه دیده شدن از حد ومرزش خارج بشه عاقبتش همینه
این مسایل متاسفانه در سینما بسیار رایج ست! از بس دختران زیادی برای پول وشهرت براحتی دست به اینکارها میزنن و شکایت نمیکنن بنده خدا پژمان هم فکر کرد ایشون هم شاکی نمیشه!
وقتی موضوع رسانه ای شده معلومه از قبل براش برنامه چیدن
بیخود نبود فیلم های سطح کلاس پایین بازی میکرد سطح سینما هم با فیلم های چرتش آورد پایین
آزمایشات تنها نشان دهنده رابطه جنسی است نه تجاوز. این فرد اصلاً نباید به خانه این هنرپیشه می رفت و یا حداقل باید برای اثبات تجاوز با او درگیر می شد و آثاری بجا می گذاشت تا تجاوز اثبات گردد.
مردم طرف متهم گرفتن همه شدن قاضی
پاسخ ها
دنبال بی بندوبارین اونا که طرف داری میکنند
اینجا پول و شهرت داشته باشی بیگناهی و پرستیده میشی.مستضعف بی قدرت همیشه ته چاهه
تو ایران این کار خانم ب دلیل فرهنگی فایده نداره شاید اول دل بسوزونن در نهایت ب چشم یه گناهکار بهش نگاه میشه ... عرصه و زندگی بهش تنگ میشه...درسته هیچ چیزی نمی تونه حال روحی خراب آدم رو جبران کنه اما پول که باشه گردشی می رفت خلاصه حال و هوای خودشو عوض می کرد...پول قبول می کردی...بازم شاید من اشتباه می گم
دروغه همش
شما چقد ساده اید
پاسخ ها
پژمان خودتی خجالت بکش
منم موافقم پولو میگرفتی تو هم مثل خودش نامردی میکردی بعد داستان رو دو سال بعد تعریف میکردی تا بسوزه مثل خودش که تو رو سوزند
شاید منم اینهمه پول داشتم
که فقط برای رضایت شاکی ۵۰ میلیارد میتونستم بدم
به راه خلاف کشیده میشدم
خدایا ما را به راه راست هدایت کن
پژمان تمام شد و رفت با خفت
پاسخ ها
الفاتحه یعنی
اتفاقا بعد اینکه معلوم بشه براش پاپوش دوختن.. برمیگرده و همه جا رو هم کامل میگیره و نقش اول تمام فیلمها میشه
فقط اعدام فوری
شکایت رو که باید کرد همونطور که اون دست پیش گرفته بود اما با فکر میتونست حالشو بگیره حالی که میگه از دردش کمتر میشد
حکم قانون خودشون که نوشتن تجاوز اعدامه ببینیم دیگه
قانون رو
یا ستار العیوب
با چک کردن دوربین محل با ازمایش تست اعتیاد پژمان با گفتگو با همان همسایه ها که دختر نام برد وبا مدارک پزشک قانونی ثابت میشه کی درست میگه
دختره قطعا دروغ ميگه
رفته خونش اما با برنامه
الان جمشيدي معروفتر و دختره تماااااام
چه طور دستاش بسته بوده ولی بعد اتمام تجاوز ،کلید رو برداشته و در ها رو باز کرده و و دوییده تو کوچه ...یکم با عقل جور در نمیاد.
فکککرر. نننکککنم
یه جای بازی غلطه
پول که داشته باشی همه رامیتونی بخری وبیگناه باشی فقط خداکمک هرکسی راست میگه بکنه
کسایی که میگن دروغه اگه خودشونو جای اون خانواده بزارن دیگه همچین فکری نمیکنن اگه خواهر و مادرشون رو جای اون خانم بزارن دیگه هیچ وقت نمیگن دروغه
داخل خونه بودی دستات بسته بوده چطور بازش کردی چطور تو خونه جیغ نزدی چطور دستت باز کردی چطور ازمایش اعتیادت مثبت نشه چطور پریدی بیرون اون ادم چقدر بلد بوده که بگی بری پزشک قانونی
سلام خسته نباشید
برای بازیگر شدن هر کاری میکنمد بعد که میبینند نشد و سرکار بودند شکایت میکنند
هیچ دری بدون کلید باز نمیشه تا تو نخوای احدی نمیتونه بهت تعرض کنه
شما قراره کارت اداری باشه چرا به خونه شخصی این فرد رفتی
تا تو نخوای کسی جرٱت نمیکنه بهت تعرض کنه دختر خوب وزرنگ (خودتی
سلام خسته نباشید
تا خودت نخوای کسی نمیتواند بهت تعرز کنه
دختر خوب قرارداد وکارهای اداری تو دفتر و محل کاری انجام میشه
شما تو خانه شخصی طرف چکار میکردی
شما برای هنرپیشه شدن دست بهر کاری میزنید بعد که میبینید نشد یا یارو داره میپیچونه شاکی میشید
اینکه من به اعتماد کسی انجام دادم قدیمی شده شگرد دیگری بکار ببر
خیلی بابا زرنگی ولی واسه کلک به مردم خودتی اونی که فکر میکنی
به نظرم این دختر وخانواده اش مظلوم واقع شده اند
عزیزان توجه داشته باشید درست قضاوت کنید.. برید از پسرهاتون که آگاه ترن و نسل جدیدا بپرسید طرز تفکر پیرمرد و پیر زن رو نداشته باشید..متهم این کار ناپسند رو انجام داده درست ولی با رضایت خانم که مجرد بوده
..یادتون باشه کرم از درخته ..خانم با پای خودش و رضایت قلبی شب رفته خونه متهم.حالا به هزاران بهانه که شما بهتر میدوند...خانم با مانتو کنار متهم نشته با لباس شب کنار متهم بوده که قرارداد امضا کنه عاقلان دانند با هم گفتن و خندیدند قهوه خوردن...حتی کنار متهم نشسته تا مواد کشیدنش تموم بشه.. میتونسته زودتر از این اتفاق ها بلند بشه بره یا همونجا هنگام تجاوز فریاد بزنه مقاومت کنه دست و پایی بسته نشده ...
در آن آپارتمان و همسایگان کم کم ۱۰۰ نفر زندگی میکنند و دارای لابی و نگهبانی میباشد ..اجازه داده تجاوز انجام بشه بعد شکایت و این حواشی ..پدر مافیا بسوزه که چجوری میتونند ذهن مردم رو از جایی به جای دیگه منتقل کنند
پاسخ ها
شما خیلی با جزئیات تعریف کردید ب نظر میاد اونجا بودید؟!وقتی از چیزی اطلاع نداری اینقدر با قطعیت نظر نده ....من واقعا اونجا نبودم و نمی دونم چی شده اما گاهی بعضی آدمها اینقدر وجه خوبی دارن و اینقدر آروم هستن که باورت نمیشه طرف اصلا رابطه جنسی رو بلد باشه ...
ما اونجا نبودیم تو هم نبودی اما تو یطوری قصه میگی انگار بودی فکر آخرتت باش جوگیر نشو بذار گذر زمان معلوم میشه گفته چند همسایه اونجا گفتن امشب برو پزشک قانونی حتما شاهد همسایه رو میخوان دادگاه الکی اتهام نزن تا نتیجه و واقعیت
الله هوعالمو
شب خودت تنها رفتي خونه مرد غريبه - كار اداري نصف شب تو مكان غيركاري - صبر كردي مواد مخدر استفاده بكنه- يه ذره مشكوك نشدي - هيچ سرو صدايي و درخواست كمك هم نكردي از همسايه ها - خانواده بعد اومدن تهران براي شكايت و غيره - قصد اخاذي ندارين - ٥٠ ميلياردو قبول نكردي - از اول داستان تا آخر تخيلي بوده ماجرا ( فيلم زياد تماشا كردي ) !!!