تهران به ساعت ۲۵ آبی رسید
تهران در آستانه بحرانی بیسابقه از کمآبی ایستاده است؛ شهری که روزی بر پنج سد و آبخوانهایش تکیه داشت، امروز با کاهش ۴۰درصدی بارشها و برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی، به «ساعت ۲۵ آبی» رسیده است.
همشهری آنلاین: تهران در آستانه بحرانی بیسابقه از کمآبی ایستاده است؛ شهری که روزی بر پنج سد و آبخوانهایش تکیه داشت، امروز با کاهش ۴۰درصدی بارشها و برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی، به «ساعت ۲۵ آبی» رسیده است.

در این باره محمد ابراهیم رئیسی، کارشناس اقتصاد آب و محیط زیست نوشت: زیستن در شهری که میدانیم همیشه کمآب بوده، هست و خواهد بود، بیش از هر چیز نیازمند درک مشترک از واقعیت بحران، انضباط در مصرف و همدلی میان مردم و مدیران است.
تهران نه با طرحهای پرهزینه انتقال آب نجات پیدا میکند و نه با وعدههای کوتاهمدت. پیش از هر چیزی، باید بدانیم که ایران با میانگین ۲۵۰میلیمتر در سال، کشوری کم آب به حساب میآید و بدتر از آن پراکنش نامتوازن بارشهاست؛ جایی مثل گیلان بارش بیش از ۱۰۰۰ میلیمتر دارد، اما در نقاطی دیگر بارشها بسیار ناچیز است مانند استان یزد که میزان متوسط بارش سالانه کمتر از ۱۰۰ میلی متر است. در واقع ما همیشه با دو مسئله روبهرو بودهایم: کمبود آب و توزیع نامناسب آن. هم اکنون پدیدهای مانند تغییرات اقلیم نیز هر دوی این مسائل را تشدید کرده است؛ فصول تغییر کردهاند و الگوی دسترسی به آب دیگر مانند گذشته نیست. به طوری که میزان بارش امسال نسبت به سال گذشته بیش از ۴۰ درصد کاهش داشته است؛ سال گذشته نیز نسبت به سالهای قبل با کاهش بارش اساسی روبرو بودهایم. به این پارامترها افزایش جمعیت کشور را نیز اضافه کنید.
مسائل مربوط به آب در ایران منطقهای است و نمیتوان به طور کلی گفت که بخش کشاورزی ۹۰درصد، شرب ۸ درصد و صنعت ۲درصد مصرف میکند، بنابراین باید ابتدا باید سراغ مصرف آب در بخش کشاورزی رفت. نمونه مشخص آن تهران است که در حدود ۴۵ درصد از مصرف آن در بخش شرب است. در سال گذشته، پایتخت تمام توان خود را برای تأمین آب به کار گرفت؛ به طور معمول. ۵۰ درصد از آبهای سطحی و ۵۰ درصد از آبخوانها آب خود را تامین میکرد اما به سبب کمبود بارش سعن آب زیرزمینی افزایش و به حدود ۷۰ درصد رسید. به عبارت دیگر نه تنها تمام توان ۱.۲ میلیارد متر مکعبی ۵ سد و آبهای زیر زمینی به کار گرفته شد، حتی از سهم کشاورزی طالقان هم برداشت شد. اضافه برداشتهای تابستان از آبهای زیرزمینی در کنار آسمانی که قرار نیست تا پایان پاییز ببارد، شرایط را به بحران رسانده است. باید این واقعیت را بپذیریم که شرایط بحرانی است.
در این وضعیت نمیتوان با همان فرمان گذشته پیش رفت. برای حل مسئله آب، عرضه و تقاضا آب را باید با هم مدیریت کرد. تا کنون در بخش مدیریت عرضه، هر کاری که ممکن بود برای شهری مثل تهران انجام دادهایم؛ پیشران اصلی آن هم «افزایش جمعیت» بیش از ظرفیت است.
حضور ۳ میلیون نفر از جمعیت کشور همسایه در تهران، روی آوردن به تأمین هزینههای شهر از محل عوارض شهری مثل عوارض ساختوساز و تراکم به افزایش جمعیت دامن زده است. افزایش جمعیت برای یک سازمان سود و برای دیگری ضرر است. تعارض منافع بین سازمانها فشار مضاعف بر منابع طبیعی و محیطزیست ایجاد کرده است. در نتیجه کنترل رشد جمعیت در تهران نخستین گام اساسی برای بازگرداندن تعادل آبی است.
در کنار این مسئله، ضعفهای جدی در مدیریت عرضه نیز وجود دارد؛ از نشت ۲۲ درصدی آب در شبکه توزیع تا تخصیصهای نادرست. با این حال، مهمترین بخش ماجرا در شرایط بحرانی فعلی، مدیریت تقاضاست؛ بخشی که سالها از آن غفلت شده است. باید به مردم سیگنالهایی از جنس اقتصاد رفتاری تا قیمتگذاری این پیام را رساند که «آب کالایی کمیاب و ارزشمند» است.
آگاهیبخشی از مسیرهای مختلف از آموزش عمومی تا سیاستهای اقتصادی و فرهنگی باید به رفتار مسئولانه در مصرف منجر شود. قیمتگذاری واقعی آب تنها یکی از ابزارهاست؛ استفاده از تجهیزات کاهنده مصرف، کنتورهای دقیق و اطلاعرسانی شفاف در رسانهها نیز به منظور تغییر رفتار مصرفکنندگان ضروری است.
متاسفانه مسئله آب در فضای مجازی و رسانهها آنگونه که باید بازتاب نیافته است. کمتر کسی درباره کمبود آب سخن میگوید، در حالی که امروز زمان پنهانکاری نیست. سالها میان «امید و ترس» ماندهایم، اما حالا باید صریح گفت: بحران آب جدی است.
نگاه رادیکالیستی مثل تخلیه شهر از نظر کسانی که سالهاست روی تغییر اقلیم کار کردهاند اصلا موضوع جدید و عجیبی نیست. مهاجرتهای اقلیمی ناشی از کمبود منابع فرایندی طبیعی است. تصور کنید تهران فقط دو ساعت در روز آب داشته باشد؛ در چنین شرایطی، تخلیه شهر نه به دستور دولت، بلکه خودبهخود رخ خواهد داد.
در وزارت نیرو آخرین مرحله مدیریت تقاضا، جیرهبندی است؛ به نظر میرسد که پیش از آن با کاهش فشار آب و تشویق به خرید منبع آب و پمپ محدودیتهای موقتی تلاشهایی برای مدیریت مصرف شده است. یادمان نرود که هم اکنون میتوان بر این سیاستها تاخت ولی امروز زمان سرزنش یا مقصر دانستن کسی نیست؛ باید با همدلی و اعتماد عمومی از این دوره عبور کنیم و سپس با تکیه بر سرمایه اجتماعی به نقد و مطالبهگری درباره آینده آب کشور بپردازیم. اگر شرایط کنونی تهران بحران کمی آب جدی تر از بحران کیفی است است ولی به یاد داشته باشیم در استانهایی مثل گیلان و مازندران درگیر «بحران کیفی آب» هستیم.
در «ساعت ۲۵ آبی» باید از همه امکانات موجود برای گذر از این وضعیت استفاده کرد. تا بتوان از این آخرین فرصتها استفاده کرد، تا ناگهان چه زود دیر نشود.
ارسال نظر