عربستان به امارات باخت؛ جنوب یمن تجزیه شد
هشام الزیادی، روزنامهنگار یمنی، به «العربی الجدید» گفت: این تحولات نشاندهنده تغییرات بنیادی در نقشه کنترل داخل یمن است. این تغییرات بهوضوح به نفع امارات و به زیان عربستان است.
تابناک: «نیو عرب» (العربی الجدید) در مقالهای به بررسی رقابت امارات متحده عربی و عربستان در یمن پرداخته که در ادامه آمده است. لازم به ذکر است انتشار مقالات خارجی به معنای تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست. حمله برقآسای شورای انتقالی جنوب در نواحی جنوبی میتواند تجزیه de facto یمن را تثبیت کند و خطر شعلهور شدن دوباره جنگ داخلی ۱۰ ساله را در پی دارد.

حالت شکننده «نه صلح، نه جنگ» یمن عملاً پس از آن فروپاشید که جنبش جداییطلب جنوب حملهای را علیه دولتِ بهرسمیتشناختهشده بینالمللی آغاز کرد.
شورای انتقالی جنوب (STC)، گروهی جداییطلب مورد حمایت امارات که خواهان استقلال یمن جنوبی است، در ۲ دسامبر ۲۰۲۵ عملیاتی نظامی بزرگ با نام «آینده امیدبخش» را علیه استان نفتخیز حضرموت آغاز کرد.
این حمله بزرگترین تشدید درگیریهای داخلی یمن از زمان آتشبس سازمان ملل در سال ۲۰۲۲ بهشمار میرود و نیروهای STC را در برابر دولتِ به رسمیتشناخته شده بینالمللیِ مورد حمایت عربستان —که توسط شورای رهبری ریاستجمهوری (PLC) نمایندگی میشود— و متحدانش، از جمله «ائتلاف قبایل حضرموت» به رهبری شیخ عمر بن حبریش قرار میدهد.
در نتیجه این عملیات، STC سریعترین پیشرویهای سرزمینی خود را از زمان تأسیس تجربه کرد و یک گروه طرفدار استقلال توانست برای نخستین بار از زمان وحدت در ۱۹۹۰ کنترل تقریباً سراسر جنوب یمن را در دست بگیرد.
احمد ناجی، تحلیلگر یمن در گروه بینالمللی بحران، به «العربی الجدید» گفت: «اقدامات اخیر STC ناشی از تلاش آن برای تکمیل پروژه گسترش کنترل بر تمام قلمرو جنوبی است. تثبیت اقتدار بر وادی حضرموت و المهره مدتها حلقه مفقوده در چشمانداز سرزمینی بوده که این شورا ترویج میکند.»
عملیات STC با هدف «بازگرداندن ثبات» و برچیدن آنچه این شورا «شبکههای افراطی» مرتبط با اخوانالمسلمین، القاعده و مسیرهای قاچاق حوثیها مینامد، انجام میشود.
با این حال، منتقدان میگویند جناح مورد حمایت امارات اغلب اسلامگرایان و القاعده را بهعنوان بهانهای برای گسترش عملیات خود به کار برده تا کنترلش بر جنوب و منابع نفتی آن را تحکیم کند.
عملیات نسبتاً سریع و با درگیری مستقیم اندک انجام شد. تا ۸ دسامبر، نیروهای STC با کمترین مقاومت، مناطق کلیدی را تصرف کردند؛ امری که تنشهای میان عربستان و امارات را افزایش داده و بیم از تجدید جنگ داخلی را برانگیخته است.
در این دوره، STC کنترل تأسیسات پترومسیلة و مواضع اطراف آن را از ائتلاف قبایل حضرموت به دست گرفت. کنترل میادین نفتی پترومسیلة — بزرگترین تولیدکننده نفت یمن — توسط STC بهطور موقت تولید را متوقف کرد و بنا بر منابع محلی، باعث خاموشیهای گسترده در بخشهایی از حضرموت و مناطق همجوار شد و پیامدهای اقتصادی را عمیقتر کرد.
علاوه بر این، این حمله همچنین به توقف موقت پروازها در فرودگاه عدن که در کنترل STC است، انجامید.
تغییر توازن قدرت میان عربستان و امارات
به نظر میرسد احتمال رویارویی نیابتی میان عربستان سعودی و امارات پس از آن افزایش یافته که ریاض هیئتهای نظامی و امنیتی به حضرموت فرستاد تا با رهبران قبایل محلی همسو با منافع عربستان دیدار کنند.
نیروهای STC یکی از این دیدارها را در سیئون، که آن را تصرف کردهاند، مسدود کردند؛ آن هم بدون واکنش جدی از سوی عربستان. همزمان، گزارش شده که نیروهای یمنیِ مورد حمایت عربستان در لحج در حال آمادهسازی برای استقرار مجدد در بخشهایی از حضرموت بودهاند و خودروهای زرهی سعودی نیز به این استان نزدیکتر شدهاند.
با این حال، فراتر از هر گام فوری به سوی تشکیل یک دولت جنوبی، این حمله توازن قدرت میان ریاض و ابوظبی را تغییر داده است.
علی السکانی، روزنامهنگار مستقر در یمن، به «العربی الجدید» گف:. هدف کنونی STC ارتباط چندانی با ایجاد یک دولت جنوبی ندارد. به نظر میرسد آنها تحت تأثیر بازیگران خارجی هستند که در پی بازترسیم توازن قدرت در میدان، به زیان دولتِ بهرسمیتشناخته بینالمللی، میباشند.
شورای انتقالی جنوب در سال ۲۰۱۷ رسماً تأسیس شد و شامل چهرههای برجسته جناحهای جنوبی است و از سوی امارات و نیز شبهنظامیان همسو مانند کمربند امنیتی و تیپهای العمالقه حمایت میشود.
در حالیکه امارات و STC در مارس ۲۰۱۵ به ائتلاف تحت رهبری عربستان علیه حوثیهای مورد حمایت ایران پیوستند، نیروهای STC با هدایت امارات بهتدریج از دولتِ بهرسمیتشناختهشده بینالمللی فاصله گرفتند؛ فاصلهای که در نهایت به تلاش برای کودتای ۲۰۱۹ در عدن انجامید که با حملات هوایی امارات حمایت میشد.
گرچه عربستان و امارات در همان سال از طریق «توافق ریاض» از یک شکاف بزرگ جلوگیری کردند، همکاری آنها بر مصالحههایی شکننده استوار بود.
با این حال، این رابطه دگرگون شده است. ابوظبی، که در ابتدا بهعنوان شریک کوچکتر به ائتلاف پیوسته بود، بهتدریج با ریاض وارد رقابت شد و از نقش رهبری آن کاست؛ تا جایی که میتوان گفت اکنون بازیگر غالب در جنوب یمن شده است.
هشام الزیادی، روزنامهنگار یمنی، به «العربی الجدید» گفت: این تحولات نشاندهنده تغییرات بنیادی در نقشه کنترل داخل یمن است. این تغییرات بهوضوح به نفع امارات و به زیان عربستان است.
آندریاس کریگ، دانشیار کالج کینگ لندن، نیز به «نیو عرب» گفت که زمانبندی تحولات به سود ابوظبی است: «ابوظبی و STC در لحظهای بهرهبرداری میکنند که نفوذ عربستان در یمن بهطور غیرمعمولی ضعیف شده است. ریاض طی دو سال اخیر تلاش کرده تنشها را کاهش دهد، نقش نظامی مستقیم خود را پایین بیاورد و بر یک توافق سیاسی با حوثیها تمرکز کند.»
او افزود که پیشروی سریع STC در حضرموت و المهره از همین وضعیت سیاسی استفاده میکند، زیرا آنها در حال پیشروی هستند در حالیکه عربستان بر جبهه شمال متمرکز است و تصمیمگیران سعودی تمایلی به چالش مستقیم یک بازیگرِ مورد حمایت امارات نشان نمیدهند.
«این امر نشان میدهد که اهداف نهایی دو طرف در یمن تا چه اندازه از هم فاصله گرفته و ابوظبی اکنون تا چه حد راحت است که واقعیتهای جدید را بر زمین ایجاد کند و ریاض را وادار سازد پس از وقوع، خود را با آن تطبیق دهد.»
با وجود آنکه روی کاغذ دو کشور از متحدان نزدیک شورای همکاری خلیج فارس هستند، در سیاست خارجی عربستان و امارات اختلافاتی پدید آمده است.
در سودان، جایی که ابوظبی از نیروی شبهنظامی «نیروهای واکنش سریع» (RSF) در جنوب و غرب سودان حمایت میکند، ریاض از این حمایت امارات ناخشنود بوده و از طریق «گروه چهارگانه» آمریکا را به سمت فشار برای راهحل سیاسی سوق داده است.
آیا بهسوی تشکیل یک دولت جنوبی پیش میرویم؟
تازهترین حمله STC روند تجزیهای را که پیش از این نیز بهطور جدی آغاز شده بود، سرعت بخشیده است.
حوثیها (انصارالله) شمال را با نهادها و نیروهای امنیتی خود اداره میکنند، در حالیکه جنوب توسط مجموعهای از بازیگران ضدحوثی اداره میشود که اکنون STC بر آنها غلبه یافته است. همچنین کشور با دو بانک مرکزی رقیب — یکی در عدن و دیگری در صنعاء — اداره میشود که نتیجه آن وجود دو واحد پولی، دو سیاست پولی و دو نظام اقتصادی مجزا است.
این شکاف غیررسمیِ روبهگسترش در حالی رخ میدهد که عربستان و امارات برای حفظ یک آتشبس عملگرایانه در رقابت خود تقلا میکنند. دستاوردهای STC ترکهای عمیقتری را در اتحاد آنها آشکار کرده و خطر «جنگ داخلی در دل جنگ داخلی» را افزایش داده است.
اهمیت این بحران اخیر زمانی بیشتر نمایان شد که چندین عضو شورای رهبری ریاستجمهوری (PLC)، از جمله رئیسجمهور رشاد العلیمی و نخستوزیر، هنگامی که نیروهای STC کنترل خود بر جنوب و کاخ عدن را تثبیت کردند، از عدن به ریاض گریختند.
بهجرأت میتوان گفت که لحظه سیاسی کنونی، شکنندهترین وضعیت برای رهبری رسمی یمن از زمان وحدت تاکنون است.
السکانی گفت: PLC از زمان تأسیس، اکنون شکنندهترین دوران خود را تجربه میکند و بعید است وضعیت در شرق و جنوب یمن در آینده نزدیک یا میانمدت ثبات یابد.
هشام الزیادی هشدار میدهد که زیادهروی STC خطرناک است: اعلام تشکیل دولت در یمن جنوبی در حال حاضر برای STC نوعی خودکشی سیاسی خواهد بود و میتواند آن را در موقعیتی دشوار قرار دهد که به پروژهاش خدمت نکند — حتی اگر امارات در خفا از چنین خواستهها و حرکتهایی حمایت کند.
در واقع، از آنجا که شناسایی بینالمللی STC همچنان بسیار محدود است — مخصوصاً تا زمانی که عربستان از دولتِ بهرسمیتشناختهشده بینالمللی حمایت میکند — STC احتمالاً در دوره پیش رو بهجای یک پیشروی قاطع به سوی استقلال جنوب، بر تثبیت دستاوردهایش تمرکز خواهد کرد.
با توجه به وابستگی STC به حمایت امارات، این شورا احتمالاً مسیر و خواستههای ابوظبی را دنبال خواهد کرد. در حوزههای دیگر، از سودان تا لیبی، امارات با حمایت از بازیگران محلی قدرتمند تلاش کرده نفوذ خود را تثبیت کند؛ روندی که اغلب به تجزیه de facto منجر شده است. یمن نیز بهنظر میرسد در مسیری مشابه قرار دارد.
گرچه تشکیل یک دولت جنوبی هدف اعلامشده بلندمدت STC است، اما وضعیت کنونی بیشتر به ایجاد نوعی تجزیه عملیشده (de facto) منجر میشود تا یک توافق سیاسی واقعی.
در همین حال، STC جاهطلبی امارات برای ایجاد یک شبکه دریایی مسلط در دریای سرخ و اقیانوس هند را تقویت کرده و برای بهدستگیری کنترل بنادر جنوب یمن، از جمله عدن، تلاش کرده است.
همزمان، حوثیها کنترل خود بر شمال یمن را تثبیت کردهاند. با آشفته شدن صفوف نیروهای مخالف، این وضعیت به ادامه سلطه آنها کمک میکند. حوثیها همچنین پس از حمله به کشتیرانی دریای سرخ و قلمرو اسرائیل در حمایت از فلسطینیان غزه تحت محاصره اسرائیل، توانستهاند در برابر حملات آمریکا، بریتانیا و اسرائیل مقاومت کنند.
اگرچه نگرانیهایی درباره احتمال ازسرگیری درگیری حوثیها در جنوب وجود دارد، گزارشها حاکی از آن است که آنها نیروهای خود را به سمت مأرب — منطقهای که پیش از آتشبس آوریل ۲۰۲۲ شاهد نبردهای سنگین بود — منتقل کردهاند. اگر ائتلاف دچار لغزش شود، حوثیها ممکن است در پی دستاوردهای بیشتر باشند.
در حال حاضر، شکاف میان STC و PLC فشار را بر حوثیها در جبهه جنوبی کاهش میدهد.
السکانی گفت: «در نهایت، هر آنچه [در جنوب]رخ میدهد، بهطور غیرمستقیم به سود حوثیهاست.»
گرچه یمن تاکنون از بازگشت به جنگ خونین اجتناب کرده، اما این رویدادها نشان میدهد که تجزیه عملی کشور، که تا حد زیادی تحت تأثیر قدرتهای خارجی است، هر روز ریشهدارتر میشود.
ارسال نظر