مشروح مصاحبه اوباما با نیویورک تایمز
باراک اوباما در گفتگو با نیویورک تایمز دیدگاههای خود را درباره توافق هستهای با ایران تشریح و توافق هستهای را بهترین گزینه توصیف کرد.
اوباما در پاسخ گفت: «بهنظرمن، توجه به این نکته مهم است که ایران کشوری پیچیده است همانطور که آمریکا کشوری پیچیده است. تردیدی نیست که با توجه به سابقه مناسبات دو کشور، بیاعتمادی عمیقی بین دو کشور وجود دارد که بهسرعت از بین نخواهد رفت. اقداماتی که ایران انجام میدهد، لفاظیهای ضدآمریکایی و ضدیهودی و ضداسرائیلی آنها بهشدت نگران کننده است. رویههای عمیقی در این کشور (ایران) وجود دارد که نه تنها بهضرر منافع امنیت ملی آمریکا است بلکه بهضرر دوستان و متحدان ما در منطقه است. اختلافها جدی است. اما درعینحال میبینیم که خیابانی عملیاتی (برای تعامل) بهسوی رژیم ایران وجود دارد. آنها (حاکمان ایران) نگران حفظ خود هستند. آنها تا حدودی به مردم پاسخ میدهند. انتخاب (حسن) روحانی نشان میدهد مردم ایران خواهان آن هستند که بار دیگر به جامعه بین المللی ملحق شوند و به مسائل اقتصادی توجه دارند و میخواهند به اقتصاد جهانی بپیوندند. بنابراین، وضعی که در چند سال گذشته شاهد آن بودهایم فرصتی بوده است که براساس آن، نیروهایی در داخل ایران میخواهند از چارچوب سفت و سخت سالهای طولانی گذشته رها شوند و در جهتی متفاوت حرکت کنند. این گسست از گذشته، اساسی نیست بلکه بههرحال، به ما فرصتی میدهد تا نوعی متفاوت از روابط را داشته باشیم. بهنظر من، این توافق هستهای (در لوزان)، بهصورت بالقوه بیان کننده همین مسئله است».
فریدمن در ادامه پرسید: «شما نامههایی به رهبر معظم ایران نوشتهاید. بهصورت غیرمستقیم هم پاسخهایی داده شده است. من میخواهم بهصورت مشخص از شما درباره یک مسئله بپرسم و آن اینکه بهنظر شما، نظر وی (رهبر معظم) درباره مذاکرات چیست؟».
اوباما در پاسخ گفت: «پی بردن به دیدگاههای او دشوار است. من اطلاعاتی فراتر از آن ندارم که مقامات اطلاعاتی که با آنها بهصورت مستقیم صحبت کردهام، بیان کردهاند. در نامههایی که او ارسال کرده است عموماً، بهوفور مسائلی یادآور شده است که بهنظر او، ناراحتیهای رواداشته شده علیه ایران است. اما بهنظر من، آنچه مشخص است این است که او واقعاً به مذاکره کنندگانش در این توافق، این امکان و توانایی را داده است تا امتیازهای مهمی بدهند که امکان بدهد این چارچوب توافقی به ثمر برسد. این امر به من نشان میدهد با آنکه او بهشدت به غرب بدبین است و با آنکه نوع تفکر وی درخصوص مسائل بین المللی و مسائل داخلی، بسیار محدود (insular) و بسیار محافظه کارانه است، او (رهبری) واقعاً متوجه شده است رژیم تحریمها که تشکیل داده بودیم، در بلندمدت ایران را تضعیف میکند و اگر او واقعاً میخواهد ببیند ایران بار دیگر به جامعه بین المللی بازگردد، باید تغییراتی صورت پذیرد».
فریدمن در ادامه پرسید: «همانطور که میدانید دولت اسرائیل همواره با توافق مخالف بوده و بهصورت مستمر مخالفت خود را با آن بیان کرده است. چند سؤال در این خصوص دارم. آیا زمان آن فرا نرسیده است که توافقنامه مشترک دفاعی اسرائیل و آمریکا امضا شود؟ این کار به اسرائیل و کشورهای منطقه و بهویژه ایران این پیام را منتقل میکند که حتی به این مسئله فکر نکنند (که امنیت اسرائیل در خطر قرار میگیرد؟)».
اوباما در پاسخ گفت: «اگر سخنرانی مرا در سازمان ملل متحد به خاطر بیاورید متوجه خواهید شد که من بهصراحت بسیار گفتم یکی از علائق اساسی ایالات متحده که در ذهن من است و دولت من نیز براساس آن کار میکند، آن است که از متحدانمان در منطقه محافظت خواهد شد. ما با آنها همکاری خواهیم کرد و به دفاع از آنها خواهیم پرداخت. هیچ متحدی بزرگتر از اسرائیل در منطقه خاورمیانه نداریم. من به تیم خودم دستور دادهام تا با اسرائیلیها همکاری کنند تا همکاریهای اطلاعاتی و نظامی موجود در گذشته را بهگونه بیسابقهای تقویت کنند. حتی در بحبوحه اختلافهایی که با نخست وزیر اسرائیل درباره ایران و مسئله فلسطینیها دارم، من بهصورت مستمر گفتهام که دفاع ما از اسرائیل تزلزل ناپذیر است. اگر در دوران مسئولیت من، بهعلت کارهایی که من انجام دادهام، اسرائیل آسیب پذیرتر شود، من این مسئله را شکستی اساسی برای دوران ریاست جمهوری خودم تلقی خواهم کرد».
فریدمن پرسید: «و نه اینکه این مسئله را فقط شکستی راهبردی بدانید؟».
اوباما در پاسخ گفت: «بهنظر من، این مسئله نه تنها شکستی استراتژیک خواهد بود بلکه شکستی اخلاقی هم خواهد بود. بهنظر من، در شرایطی که شاهد شدت گرفتن نگرشهای یهودستیزانه در اروپا هستیم و میبینیم خشونت و هرج و مرج منطقه خاورمیانه در بسیاری از مواردش، خودش را بهشکل علاقه به نابودی اسرائیل بروز میدهد، و افرادی با لفاظیهای خود بهراحتی هولوکاست را انکار میکنند، این وضع نه تنها توهینی به اسرائیل است بلکه چالشی برای کل بشریتی است که برای ارزشهایی در جنگ جهانی دوم جنگیده است. این وضع، چالشی برای باورهای آمریکایی از نظر ارزش و کرامت همه انسانها است. بنابراین، میبینید که من بهشدت به این مسئله توجه دارم. سؤال مطرح این است: آیا کارهای دیگری وجود دارد که ما میتوانیم انجام بدهیم تا اطمینان حاصل کنیم مردم اسرائیل میدانند ما بهترینها را برای آنها میخواهیم؟ این وضع درباره رویکرد دولت من مصداق دارد و کاملاً اطمینان خاطر دارم که درباره رویکرد دولتهای آتی آمریکا نیز مصداق خواهد داشت. ما با کارهایی از قبیل حمایت از گنبد آهنین و همکاریهای نظامی و اطلاعاتی (با اسرائیل) این رویکرد خود را نشان دادهایم.
خود من شخصاً در مواقعی که اختلافهای جدی وجود داشته است همین مسئله را نشان دادهام. برای نمونه، در تابستان سال گذشته همین کار را انجام دادم و با وجود اعتراضهای بین المللی، بهصورت مستمر تأکید داشتم که اسرائیل حق دارد از خودش دفاع کند. مردم اسرائیل حق دارند از وضعی بترسند که در حال حاضر در آن قرار دارند».
فریدمن در ادامه پرسید: «پیام شما به اسرائیلیهایی که این مصاحبه را مشاهده میکنند برای آنکه آنها را متقاعد کنید که این توافق (لوزان) برای آنها خوب است، چیست؟».
اوباما در پاسخ گفت: «آنچه من به آنها میگویم این است که آنها کاملاً حق دارند درباره ایران نگران باشند. رژیم ایران، رژیمی است که در عالیترین سطوح خود، علاقهاش را به نابودی اسرائیل بیان و هولوکاست را انکار و ایدههای یهودستیزانه بسیار شدیدی را بیان کرده است. ایران کشوری بزرگ است و جمعیتی بزرگ دارد. ایران توان نظامی پیشرفتهای دارد. اسرائیل حق دارد نگران ایران باشد. اسرائیل باید کاملاً نگران باشد که ایران به سلاح هستهای دست پیدا کند. با وجود این، آنچه به مردم اسرائیل میگویم این است که هیچ فرمولی و هیچ گزینهای برای جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای، مؤثرتر از چارچوب و طرح دیپلماتیکی نیست که ما مطرح کردهایم. میتوان این مسئله را نشان داد. ما میدانیم که حمله نظامی یا چند حمله نظامی میتواند برنامه هستهای ایران را برای مدتی عقب براند اما تقریباً بیتردید، ایران را بر آن خواهد داشت تا با سرعت بهسمت بمب اتمی برود. این کار، بهانهای برای تندروهای داخل ایران فراهم خواهد کرد تا بگویند وقتی سلاح هستهای نداشته باشیم چنین وضعی پیش میآید و آمریکا حمله میکند. درعین حال، میدانیم اگر غیر از حفظ تحریمها، هیچ کار دیگری انجام ندهیم، ایران به ساخت زیرساختهای هستهایاش ادامه خواهد داد و آگاهی ما درباره اتفاقهای جاری در این زمینه، کمتر خواهد شد. بنابراین، شاید توافق حاصل، ایدهآل نباشد. در دنیای ایدهآل، ایران میگوید که هیچ زیرساخت هستهای نخواهد داشت اما میدانیم که این مسئله به موضوعی تبدیل شده است که به غرور و ملیگرایی ایرانی گره خورده است. حتی کسانی که میانهرو و اصلاحطلب تلقی میشوند تاحدودی از برنامه هستهای در داخل کشور حمایت میکنند. باتوجه به اینکه ایران حاضر نمیشود کاملاً تسلیم شود، ایران حاضر نیست در حدی بماند که نخست وزیر اسرائیل مدنظر دارد. هیچ رهبر ایران این کار را انجام نخواهد داد.
خبرنگار نیویورک تایمز گفت: ایران حاضر نیست اسرائیل را نیز به رسمیت بشناسد.
اوباما در ادامه افزود: «باید توجه داشت ایران کشوری است که جنگ هشتساله را با یکمیلیون کشته ، تاب آورد. آنها نشان دادهاند که میتوانند سختیها را تحمل کنند، وقتی میبینند مسئلهای به غرور ملی یا در مواردی به بقای کشورشان مربوط است. باید توجه داشت که حالا فضایی فراهم شده است تا بتوانیم بازرسیهای گسترده داشته باشیم، و در هرمقطعی از زمان برای بیست سال آینده دقیقاً بدانیم در چرخه هستهای، آنها چهکار میکنند. در ده سال اول، برنامه هستهای آنها نه تنها دچار وقفه میشود بلکه تا حدود زیادی بهگونهای تأثیرگذار به عقب رانده میشود و حتی اگر آنها در مقطعی از زمان بخواهند فریبکاری کنند، دستکم یک سال زمان خواهیم داشت که در مقایسه با زمان موجود، تقریباً سه برابر است و ما میتوانیم بیش از هر زمان دیگری در گذشته از برنامه هستهای آنها اطلاع داشته باشیم. با این اوصاف، اینکه چنین توافقی پذیرفته نشود و گفته شود این کار بهنفع اسرائیل نیست، اشتباه است. من به ترسی که مردم اسرائیل دارند احترام میگزارم. من درک میکنم که نخست وزیر نتانیاهو نگرانیهای عمیق خود را بیان میکند مبنی بر اینکه بسیاری از مردم اسرائیل نگران این مسئله هستند. اما میخواهم به آنها بگویم که اولاً، این رویه (توافق هستهای) بهترین راه برای حصول اطمینان از این مسئله است که ایران به تسلیحات هستهای دست پیدا نکند، ثانیاً حتی وقتی وارد این توافق میشویم، پیام بسیار روشنی به ایران و کل منطقه منتقل میکنیم مبنی بر اینکه اگر کسی بخواهد برای اسرائیل دردسر به وجود بیاورد، آمریکا وارد عمل خواهد شد. ترکیبی از حرکت در مسیر دیپلماتیک که مسئله هستهای را در یک سمت خود داشته باشد و کنار آن پیامی روشنی به ایران منتقل شود که باید رفتار خود را بهصورت کلیتری تغییر بدهد و اگر ایران بخواهد به فعالیتهای تهاجمی بیثبات کننده ادامه بدهد، آمریکا برای محافظت از متحدانش اقدام میکند، ترکیبی است که بهصورت بالقوه، دستکم نه تنها به دوستان ما اطمینان خاطر میدهد بلکه بهتدریج، التهاب را نیز کاهش میدهد. مسئله فقط مناقشه ایران با اسرائیل نیست. مسئله مناقشه ایران با کشورهای سنی نیز مطرح است. من کنار مذاکره درباره برنامه هستهای ایران با کشورهای حوزه خلیج فارس نیز تعامل داشتهام و از آنها دعوت کردهام تا به کمپ دیوید بیایند تا با آنها بررسی کنیم که چگونه میتوانیم با هم همکاری کنیم تا چگونه توانمندی دفاعی آنها را درمقابل تجاوز خارجی تقویت کنیم. دوستان و متحدان منطقهای ما که بهدرستی نگران رفتار ایران هستند، نباید تصور کنند که این وضع (توافق هستهای) سبب تغییر تعهدات ما به آنها میشود.
رئیس جمهور آمریکا، در ادامه گفتگوی اختصاصی با توماس فریدمن، خبرنگار روزنامه نیویورک تایمز، درباره تفاهم هسته ای با ایران گفت: آن چیزی که معادله را عوض می کند، این است که وقتی این کشورها به سلاح هسته ای دست پیدا کنند، آنگاه چگونگی رویکرد ما در قبال این کشورها نیز لزوماً تغییر می کند.
باراک اوباما گفت : ما کره شمالی را، که دولتی مشکل ساز است، مشاهده کرده ایم، که به خاطر برنامه هسته ای اش، به مراتب خطرناک تر شده است. اگر ما بتوانیم مانع این مسئله در هر جای دیگر جهان شویم، این چیزی است که ارزش کمی ریسک کردن دارد.
خبرنگار نیویورک تایمز گفت: اگر توافق (با ایران)، به این خوبی است (که شما می گویید) چرا اجازه نمی دهید کنگره درباره آن بحث و سپس آن را تأیید کند؟
اوباما پاسخ داد: من با جان بینر، رییس مجلس نمایندگان آمریکا، و میچ مککانل، رییس جناح اکثریت سنا، به انضمام نانسی پلوسی و هری رید، دو عضو دمکرات کنگره، صحبت کرده ام و آنچه به آنان گفته ام این است که ما نه تنها به تمام جزییات چارچوب کنونی توافق خواهیم پرداخت و آنان را در جریان روند پیشرفت مذاکرات قرار خواهیم داد، بلکه ما متعهد هستیم که ساز و کاری بیابیم که دخیل بودن و نظارت داشتن کنگره را به طور مناسب میسر سازد.
آنچه من تمایلی به دیدنِ آن ندارم، افرادی است که مصمم اند هر توافقی را به شکست بکشانند، هیچ علاقه ای ندارند که به نقطه نظرهای دانشمندان هسته ای یا سایر کارشناسان گوش دهند، اما به این مسئله فقط با عینک حزبگرایی نگاه می کنند. من تمایل ندارم بر این اساس، یک توافق حساس بین المللی را به مخاطره اندازم.
دومین نکته این است که من باید نگران گذاشت سنتی (اشتباه) باشم، زیرا برخی از اعضای کنگره آمریکا اشاره کرده اند که رییس جمهور آمریکا قدرتِ وارد شدن به توافقات الزام آور با سایر کشورها ندارد. وی افزود: حقیقت این است که ما توافق های بسیاری را در سراسر جهان انجام می دهیم، که شامل حفاظت از سربازان خود در خاک کشورهای خارجی و ترتیباتی که در سطح پایین تر از یک معاهده ی رسمی است، اما همواره چنین تلقی شده است که، به عنوان بخشی از رهبریت و تعهدات بین المللیِ ما، برای آمریکا تعهد آور است، می شود.
من نمی خواهم چنین سنتی را پایه گذاری کنم که نشان دهد هر زمان که یک رییس جمهور وارد یکی از این توافق ها می شود، کنگره حق رأی مثبت یا منفی به آن خواهد داشت.
اما با وجودی که این مسائل را گفتم، من بر این باورم که سناتور کورکِر، رییس کمیته روابط خارجی سنا، کسی است که صمیمانه نگران این موضوع است و او مردی خوب و محترم است. امید من این است که ما بتوانیم چیزی پیدا کنیم که به کنگره اجازه دهد در این رابطه اظهار نظر کند، اما به اختیارات ویژه ریاست جمهوری دست اندازی نکند و اطمینان دهد که اگر ما حقیقتاً توافق «خوبی» به دست آوردیم، ما بتوانیم آن را به اجرا بگذاریم.
خبرنگار نیویورک تایمز همچنین گفت: آیا عبور برخی (از اعضای کنگره) از بعضی از خطوط قرمز، برای شما نگران کننده نیست؟ مثلاً ما دیده ایم که سناتورها در خلال مذاکرات، نامه ای به رهبری خارجی می نویسند، یا اعضای کنگره یک رهبر خارجی را بدون توجه به کانال های عادی ملاقات با رییس جمهور، به اینجا دعوت می کنند. اینجا چه خبر است؟
اوباما گفت: من نگران این هستم که از برخی از مرزهای سنتی در رابطه با این که ما چگونه درباره سیاست خارجی فکر می کنیم، عبور شده است. به نظر من، نامه ای که به رهبر معظم (ایران) فرستاده شد، نامناسب بود. مثلاً شما به یاد دارید که اختلافات عمیقی با جرج بوش، رییس جمهور پیشین آمریکا، در رابطه با جنگ عراق وجود داشت، اما تصور این ایده که (در آن زمان) تعداد زیادی از دمکرات ها به رهبران منطقه یا رهبران اروپایی که بخشی از ائتلاف نبودند، نامه بنویسند و تلاش کنند سیاست های رییس جمهور (وقت) را سست و تضعیف کنند، مسئله ای نگران کننده است.
مسئله اصلی این است که ما مباحثات و اختلافات جدی خواهیم داشت و من از آن استقبال می کنم، زیرا دمکراسی باید به این نحو عمل کند. در فضای بین المللیِ امروز، هر نوع بحث و بگو مگویی که ما اینجا داریم، افراد دیگری اینجا هستند و درباره آن می خوانند و این بر کسی مخفی نیست که جمهوریخواهان ممکن است وجه اشتراک بیشتری با دیدگاه های نخست وزیر (بنیامین) نتانیاهو در مقایسه با دیدگاه های من در رابطه با موضوع ایران داشته باشند. با این حال، نگه داشتن این مسئله در درون مرزهایی رسمی، به نحوی که وقتی قوه مجریه به آنسوی دریاها (خارج از کشور) می رود و با رهبران خارجی ارتباط برقرار می کند، اینگونه تلقی شود که به نمایندگی از جانب ایالات «متحده» آمریکا و نه ایالات «متفرق» آمریکا صحبت می کند. ما باید اطمینان داشته باشیم که رییس جمهور آمریکا، چه دمکرات چه جمهوریخواه باشد، وقتی مباحثات اینجا انجام شد، که او سخنگوی سیاست خارجی آمریکا باشد و این برای هر رهبر در سراسر جهان روشن است که مسئله ای مهم است، زیرا بدون آن، آنچه شما خواهید داشت، سیاست های خارجیِ متعدد خواهد بود که باعث سردرگمی رهبران خارجی خواهد شد که چه کسی از طرف چه کسانی (در آمریکا) صحبت می کند. این ممکن است در نهایت به موقعیتی بسیار خطرناک تبدیل شود که دشمنان ما قادر خواهند بود از آن سوء استفاده کنند و ممکن است جبهه ما را عمیقاً نابسامان کند.
خبرنگار نیویورک تایمز گفت: در چنین شرایطی ممکن است اسرائیل به آرمان جمهوریخواهان و نه آرمان هر دو حزب اصلی آمریکا تبدیل شود.
اوباما پاسخ داد: این موضوعی است که من درباره آن نگران بوده ام. اسرائیل نیز مانند ما یک دمکراسیِ پویا و پر سر و صدا دارد. کشورهای بسیار معدودی در دنیا وجود دارند که ما این همه اشتراک نظر با آنان داشته باشیم. ما اشتراک خون و خانواده (با اسرائیل) داریم. پیوندهای فرهنگی وجود دارد که بی مانند است.
بخشی از آنچه روابط میان آمریکا و اسرائیل را اینقدر ویژه ساخته است، این است که فراحزبی است و به نظر من این باید حفظ شود. باید این توانایی وجود داشته باشد که من بتوانم با یکی از سیاست ها (ی اسرائیل) مثلاً درباره شهرک سازی، اظهار مخالفت کنم، بدون این که چنین استنباط شود که من با (اصلِ) اسرائیل مخالفم. باید راهی برای نخست وزیر نتانیاهو وجود داشته باشد که با من در رابطه با (برخی از) سیاست (هایم) مخالفت کند، بدون این که چنین برداشت شود که وی ضد دمکرات ها است. به نظر من، راه صحیح برای انجام این کار این است که اذعان شود، صرفنظر از وجوه اشتراک فراوانی که ما با یکدیگر داریم، اختلافات راهبردی اینجا وجود خواهد داشت. به عقیده من، این برای هر یک از دو طرف مهم است که به مباحثاتی که در کشورِ مقابل انجام می شود، احترام بگذارد و تلاش نکند که فقط با یک طرف (یکی از دو حزب) در آن کشور همکاری و تشریک مساعی داشته باشد. بار دیگر تأکید می کنم که این مسئله به همان مرزهایی بازمی گردد که به آن اشاره کردم، بدین معنی که در نهایت در رابطه با موضوعات مربوط به سیاست خارجی، دولت ها باید با دولت ها تعامل کنند و به نظر من این باید حفظ شود.
اوباما افزود: این برای من از سخت ترین کارهایی است که تا به حال انجام داده ام، زیرا به خاطر همبستگی عمیقی که من با مردم اسرائیل (اسرائیلی ها) و مردم یهودی احساس می کنم.
خبرنگار نیویورک تایمز پرسید: به نظر می رسد که شما این مسئله را شخصی تلقی کرده باشید.
اوباما گفت: این برای من از لحاظ شخصی دشوار بوده است که اظهاراتی را بشنوم که این دولت تمام همّ خود را برای حفاظت از منافع اسرائیل بکار نبرده است و این که وقتی ما اختلاف های جدی در زمینه سیاستگذاری داریم، این در سیاق دوستیِ عمیق و جاودانه و همچنین نگرانی و درک ما از خطرهایی است که مردم یهودی به صورت تاریخی با آن مواجه بوده و کماکان با ان روبرو هستند، قرار ندارد. این چیزی است که من احساسِ عمیق و شخصی درباره آن دارم و همچنان خواهم داشت.
باراک اوباما در ادامه گفتگو با نیویورک تایمز دیدگاههای خود را درباره تحریمهای ایران تشریح کرد.
فریدمن خبرنگار روزنامه نیویورک تایمز از اوباما پرسید: «جناب رئیس جمهور، یکی از پرسشهایی که عده زیادی از من می پرسند این است که تحریمها دقیقا چه زمانی برداشته خواهد شد؟ دو طرف حاضر در گفتگوها، ابهامات زیادی را در این خصوص مطرح کرده اند. اگر شما این مسئله را شفاف کنید، بسیار خوب خواهد بود؟»
اوباما در پاسخ گفت:« هنوز جزییاتی باقی مانده است که باید مشخص شود. چارچوب اساسی مورد توافق از ایران می خواهد گامهایی را درباره فردو و سانتریفیوژ و حوزه های دیگر بردارد. وقتی ایران این کارها را انجام بدهد، تحریمهای سازمان ملل متحد به حال تعلیق در می آید(suspended). البته تحریمهای مربوط به اشاعه، تحریمهای مربوط به موشکهای بالستیک و تحریمهای دیگری هستند که به قوت خود باقی خواهند ماند. درعین حال، ما این امکان را حفظ می کنیم که در صورت نقض تعهدات، بتوانیم این تحریمها را به سرعت بازگردانیم. اما اگر تخطی وجود نداشته باشد، بغیر از تحریمهای مربوط به اشاعه و مسائل مربوط به موشکهای بالستیک که به قوت خود باقی خواهد ماند، ایران می تواند از شمول تحریمها خارج شود باعلم به اینکه اگر ایران تعهداتش را نقض کند، نظارتهای مستمر سبب خواهد شد احتمالا نوعی اقدام علیه ایران صورت پذیرد. البته تحریمهای ایالات متحده هم وجود دارند که به رفتار ایران در زمینه تروریسم و نقض حقوق بشر مرتبط هستند. تحریمهایی هستند که به قوت خود باقی خواهند ماند زیرا این تحریمها به برنامه هسته ای مرتبط نیستند و به این صورت، می توانیم به نکته ای اساسی برسیم که من به صورت مستمر بیان کرده ام و آن اینکه، اگر بتوانیم توافق هسته ای را نهایی کنیم و اگر ایران به این توافق پایبند باشد، بخش بزرگی از کار انجام شده است اما مشکلات ما با ایران پایان نمی یابد و ما به شدت با متحدان و دوستانمان همکاری می کنیم تا فعالیتهای بی ثبات کننده ایران و حمایت آن از سازمانهای تروریستی را کاهش بدهیم و امیدواریم زمانی بتوانیم این فعالیتها را متوقف کنیم. ممکن است این کار، زمان ببرد. به هرحال، معتقدیم اگر مسئله هسته ای فیصله پیدا کند، می توانیم در موقعیتی قویتر قرار داشته باشیم تا این کارها را انجام بدهیم. اگر بتوانیم این کار را انجام بدهیم، ممکن است ایران با مشاهده فواید کاهش تحریمها، شروع کند به اینکه بیشتر به مسائل اقتصادی و مردمش متمرکز شود. در این صورت، سرمایه گذاری ها در ایران شروع می شود و فضای کشور باز می شود. می توان حس همکاری دفاعی و امنیتی بین آمریکا و کشورهای سنی را تقویت کرد. می توانیم به مردم اسرائیل اطمینان خاطر بیشتری بدهیم که از آنها، نه تنها با توانمندی های خودشان کاملا محافظت خواهد شد بلکه ما نیز برای محافظت از آنها ، متعهد هستیم. اگر این کارها انجام شود، می توانیم شاهد توازن در منطقه باشیم و شاهد خواهیم بود که سنی ها و شیعیان و ایران احتمالا خواهند گفت که شاید بتوان تنشها را کاهش داد و بر افراطیونی ازقبیل دولت اسلامی عراق و شام (داعش) تمرکز کرد که اگر بتواند می خواهد کل منطقه را نابود کند.
فریدمن در ادامه پرسید: «مقامات ایرانی باید بدانند اگر فریب بدهند، هیچ تعللی در کار نخواهد بود برای اینکه همه گزینه ها روی میز باشد.»
اوباما در پاسخ گفت: «بی تردید، ما هرگز تعلل نخواهیم کرد. این گزینه همیشه به قوت خود باقی خواهد ماند. این موضوع به سوالی بازمی گردد که شما قبلا درباره دکترین اوباما پرسیدید. دکترین اوباما این است که ما تعامل می کنیم اما درعین حال همه توانمندی های خودمان را حفظ می کنیم. من به صراحت بسیار اعلام کرده ام که در دوران مسئولیت من، ایران به تسلیحات هسته ای دست پیدا نخواهد کرد. آنها باید بدانند که ما در این سخن خود جدی هستیم . در عین حال می گویم امیدوارم بتوانیم این سازوکار دیپلماتیک را به نتیجه برسانیم و با این کار، دوران جدیدی از روابط ایالات متحده و ایران را شروع کنیم و آنچه که به همین اندازه اهمیت دارد این است که بتوانیم در طول زمان، عصر جدیدی از روابط ایران با همسایگانش را شروع کنیم. نکته ای که می خواهم به مردم منطقه بگویم این است که قطع نظر از همه اتفاقهای رخ داده در گذشته، در حال حاضر ، منافع اصلی ایالات متحده در منطقه، نفت یا نگرانی های استراتژیک سرزمینی نیست بلکه منافع اصلی ما این است که همگان در صلحی زندگی کنند که با نظم همراه باشد و به متحدان ما حمله نشود و بمبهای بشکه ای روی سر کودکان ریخته نشود و آوارگی های بزرگ رخ ندهد. از این منظر، منافع ما در این نهفته است که مطمئن شویم این منطقه ، کارامد است و اگر وضع این منطقه خوب باشد، برای ما نیز خوب خواهد بود. باتوجه به اتفاقهای رخ داده ، این کار پروژه ای بزرگ است. اما به هرحال، فکر می کنم که این کار (توافق هسته ای) ، دستکم یک گام برای شروع این کار است.»
ارسال نظر