۳۳۸۷۲۴
۲۷ نظر
۵۰۱۸
۲۷ نظر
۵۰۱۸
پ

شب چهارم ماه عسل،

شکستن بغض ۳۶ ساله در «ماه عسل»

چهارمین قسمت از برنامه ماه عسل با شکستن بغض ۳۶ ساله یک مادر و فرزند همراه شد.

خبرگزاری تسنیم: چهامین قسمت از برنامه ماه عسل در حالی پخش شد که ویدئویی از پشت صحنه برنامه روز گذشته این برنامه به نمایش درآمد و دوربین ماه عسل در جمع پرستاران شیرخوارگاه آمنه رفته و با آنها شاهد داستان آرزو افشار بود.

در ادامه این برنامه احسان علیخانی صحنه آمد و گفت: نمی‌دانم چه کنم وقتی کم صحبت می‌کنم می‌گوید که چرا اینقدر کم حرف شده‌ای و وقتی که زیاد سخن می‌گویم می‌گویند که چرا انقدر صحبت می‌کنی؛ به هر حال سعی می‌کنم امروز کمی میانه‌رو باشم.

علیخانی در ادامه برنامه گفت که پارمیدای دیروز برنامه ما به علت تصادف پدر و مادر خود روانه شیرخوارگاه آمنه شده بود؛ متأسفانه بچه‌های اینچنینی در کشور ما اندک نیستند. امیدوارم این حوادث در کشور ما از بین برود.

شکستن بغض 36 ساله در «ماه عسل»

وی ادامه داد و وارد داستان امشب خود شد؛ امشب میزبان یک زوج هستیم، یک پدر و مادر که از آنها می‌خواهم که وارد صحنه ماه عسل شوند.

مادر و پدر داستان وارد صحنه ماه گونه ماه عسل می‌شوند؛ علیخانی سخن می‌گوید، دوستان بنده زحمت و تلاش بسیار انجام داده‌اند تا پدر و مادر داستان ما از عراق به اینجا بیایند.

پدر داستان شروع به سخن گفتن کرد: ما از اربیل که در کردستان عراق است به ایران آمده‌ایم، وی ادامه داد و گفت که همسرش در سال ۱۹۷۰ به ایران آمده است و در مازنداران شروع به زندگی کرده است.

مادر داستان صحبتهای پدر را تکمیل می‌کند: چهارده ساله بودم که وقتی قوم و قبیله‌مان در مازندران ساکن شدند با قوم و قبله‌ای دیگر ازدواج کردم؛ به گونه‌ای که من به آن قبیله رفتم و یک دختر از آن تبار به همسری یک پسر از تبار ما در آمد.

شکستن بغض 36 ساله در «ماه عسل»

مادر ادامه داد: سه سال با آن همسرم زندگی کردم و حاصل آن یک پسر دو ساله بود. موضوع از آنجایی شروع شده بود که میان آن زوج دیگری که بین دو تبار با هم ازدواج کردند ما هم دعوا کرده‌اند و از هم جدا شدند به همین علت من و همسرم مجبور شدیم از همدیگر جدا شویم. پسرم در آغوشم در حال شیر خوردن بود که از سینه من جدایش کردند و بردند و من دیگر نتوانستم دیگر او را بینم.

مادر داستان بغض و باقی داستان را تعریف می‌کند: بعد از مدتی گفتند که پسرت در دیگ آش افتاده، سوخته و در بیمارستان جان خود را از دست داده است.

پدر داستان شروع به سخن گفتن می‌کند: هفده ساله بودم که با توصیه مادرم با همسرم ازدواج کردم، بعد از مدتی متوجه شدم که همسرم قبلاً این وقایع را پشت سر گذاشته است و با گذشت مدتی بیشتر فهمیدم که پسری داشته است که در دیگ آش افتاده و به علت شدت سوختگی، فرزندش در بیمارستان فوت کرده است.

پدر داستان ادامه می‌دهد: ۲۲ سال از ازدواج من و همسرم گذشت که شخصی پیش من آمد و گفت که پسر همسرت زنده است و در حال تحصیل است. حدود هشت مرتبه از عراق به ایران آمدم و به دنبال پسر همسرم گشتم اما او را پیدا نکردم. حدود یک سال و نیم پیش بالاخره او را پیدا کردم و نمی‌دانستم این داستان را چگونه به همسرم، چرا که همسر عمل قلب باز کرده است. رفتم و پسر همسرم «امید» را دیدم و به او گفتم من همسر مادرت هستم باور نمی‌کرد، بسیار با او سخن گفتم تا باور کرد.

بغش مادر داستان می‌شکند و اشک از چشمانش سرازیر می‌شود.

درِ ماه عسل باز می‌شود و امید داستان وارد صحنه می‌شود و مادر را در آغوش می‌گیرد، دقایقی ماه عسل سراسر اشک می‌شود؛ اشک مادر و پسر که ۳۶ سال فراق را می‌باریدند.

علیخانی در پایان برنامه به ناپدری داستان می‌گوید که کاش همه ناپدریها مانند شما بودند. پدر؛ شما قهرمان این داستان هستید.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      خیلی جالب بود،خداقوت میگم به عوامل برنامهٔ ماه عسل

    • بدون نام

      امان ازدست رسم ورسوم قدیمی وبی معنی ،آخه قرارنیست کسی تاوان کسی دیگه رو بده ،فکرنمیکنم این مادروپسر ظلم ۳۶ساله روهیچوقت فراموش کنن

    • 1شهروند

      گریوندن مردم روزه دار موقع افطار هم واسه علیخانی خوب نون داشت.تا کی از جهالت و احساسات مردم سو استفاده میشه؟

      پاسخ ها

      • ایلناز

        این که شما کاملا منطقی و معقولی کاملا پیداست

    • بی نام

      ماه عسل خیلی برنامه بیخودی است و همه سوژه هاش تکراری شده.کاش دیگه پخش نشه.موقع افطار دق میکنیم!

      پاسخ ها

      • مانی

        خب نبین مگه کسی مجبورت کرده ...ملت میشینن کامل برنامه رو می بینن و همشم قر می زنن!!!بزن یه کانال دیگه !!

    • بهروز

      ماهم باهاشون گریه کردیم خدا یا شکر بلاخره قلب این مادر شاد شد

    • nazli

      تا کی می خواد این بازیا ادامه داشته باشه؟؟؟؟ جناب علیخانی خسته نشدی؟؟؟؟

      پاسخ ها

      • بدون نام

        گر تو بهتر میزنی بستان بزن

    • رضا کریمی

      خدایی ماه عسل بدجور گره خورده با ماه رمضونامون
      دستت درد نکنه احسان خان

    • آنا هیتا

      نمیدونم چی بگم فقط میگم خدایا شکرت که اینقدر مهربانی که قبل اینکه این مادر از دنیا بره دباره بچشو تو آغوش گرفت خدایی خودم سیر دل گریه کردم وقتی نگاه کردم ممنون از برنامه پرطرف دار ماه عسل

    • بدون نام

      چه آداب و رسوم های جاهلانه ای بود اون موقع!!!!!

      پاسخ ها

      • زنی امیدوار به فردا

        هنوزم هست. خود من این مشکل رو دارم

    • شایان

      یک مرد به تمام عیار...مرد واقعی

    • بدون نام

      بغض گلومو گرفته بود اون لحظه میخواستم گریه کنم. ولی یکی از زیباترین صحنه هایی بود ک دیده بودم تو عمرم

      پاسخ ها

      • ایلناز

        دقیقا منم حسی مشابه داشتم

    • یه بنده خدا

      این قسمت ماه عسل واقعا قشنگ بود ...

    • بدون نام

      کلا ماه عسل در حال ''شکستن بغضه''...چیز جدیدی نیست

    • ایرانبان

      افتضاح ظبق معمول اشک و مسخره بازی میشد اینکار و قبلش انجام داد برای داشتن مخاطب هر کاری میکنه این علیخانی

    • بدون نام

      دیگه تکراریه زندگی تک تک مردم خودش فیلمیه دیگه ازتبلیغ غم وغصه خسته نشدی آقای علیخانی

    • بدون نام

      این برنامه برای مثل من افسرده و بی انگیزه سر گرمی خوبیه

    • بدون نام

      دوستانی ک ناراحتن میتونن کانالو عوض کنن, ای بابااااااا, این گریه های انسانی و ازسر شوقه, کجاش غمه ک اینقد مینالید؟؟؟؟؟
      برنامه عالی بود

    • امیرعلی امیری

      عالیه ما عسل

    • یه بنده خدا

      نمیدونم چه اصراریه بعضی دوستان که انقدر از این برنامه مینالند اصن نگاش کنن!! خوب برادر من دوست نداری نبین.

    • علی اکبر

      واقعا خود اقای علی خانی چه نمره ای به برنامش میده کاش یه کم به شعور مخاطبان هم احترام میگذاشت

    • بدون نام

      این برنامه ی مسخره رو باید جمع کنن
      ماه عسل مجلس ختمه
      علیخانی هم مداحش

      آدمو افسرده میکنه

      پاسخ ها

      • علیرضا

        دقیقا

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج