قتل مشكوک به خودكشی با كلت
ساعت يازده شب پنجشنبه در يافت آباد شهرك صاحب الزمان مردي با اسلحه «كلت شاهكش» خودش را كشت. پس از اطلاع ماموران كلانتري ١٥١ يافت آباد به محل حادثه رفتند تا از نزديك ماجرا را بررسي كنند.
روزنامه اعتماد: ساعت يازده شب پنجشنبه در يافت آباد شهرك صاحب الزمان مردي با اسلحه «كلت شاهكش» خودش را كشت. پس از اطلاع ماموران كلانتري ١٥١ يافت آباد به محل حادثه رفتند تا از نزديك ماجرا را بررسي كنند.
مقتول كه مردي ٣٦ساله است همراه با خانوادهاش در آپارتماني چند طبقه زندگي مي‌كرد. پليس جسد خون آلود او را در اتاق خواب و كنار تخت دونفره در حالي پيدا كرد كه دهانه اسلحه كلت را روي شقيقه‌اش گذاشته بود و آن را يك بار شليك كرده بود.
در خانه مقتول ٥قبضه اسلحه كه يكي از آنها دولول شكاري بود نيز پيدا شد. همسر او درباره حادثه به بازپرس ويژه قتل گفت: «من چهل سال سن دارم و حدود پنج سال است كه با نادر (مقتول) ازدواج كرده‌ام. از همسر قبلي‌ام ٦فرزند دارم و به همراه فرزندي كه از نادر دارم همه با هم زندگي مي‌كنيم. بعد از طلاق از همسر سابقم خيلي زود با نادر آشنا شدم. آن موقع او به دليل مصرف مواد مخدر و «شيشه» از خانوادهاش طرد شده بود.
ما مدتي با هم صيغه بوديم تا اينكه ازدواج كرديم و بچه‌دار شديم. دخترمان يك سال و نيمش است. نادر تراشكار بود و به دليل مصرف ماده مخدر و شيشه نتوانست به كارش ادامه دهد. اعتياد باعث شد شغلش را از دست بدهد و مشكلات روحي و رواني پيدا كرد كه روز به روز بيشتر مي‌شد. روز حادثه، حدود ساعت هفت و ربع براي افطاري به موسسه خيريه محلمان رفتم، بچه‌هايم هم در خانه نبودند، زماني‌كه برگشتم هر چه در خانه را زدم نادر در را باز نكرد، از همسايه‌ها پيچ گوشتي گرفتم و با كمك اهالي ساختمان در خانه را باز كردم، زماني كه وارد خانه شدم جسد غرق در خون نادر را كه در كنار تخت اتاق خواب بود ديدم و بعد از آن با پليس، اورژانس و خانواده همسرم تماس گرفتم.
كارآگاهان اين احتمال را دادند كه نادر فروشنده غير‌مجاز سلاح بوده و از اين طريق درآمد كسب مي‌كرده است. جسد نادر به پزشكي قانوني منتقل شد آن هم در حالي كه بررسي‌هاي كارآگاهان در رابطه با اين پرونده ادامه داشت. يكي از همسايه‌هاي متوفي به ماموران گفت: چند ساعت بعد از حادثه داخل منزلش يك قبضه سلاح كشف كرده است. همين سرنخ كافي بود كه بازپرس امور جنايي تهران دستور بازداشت همسر نادر را صادر كند.
صبح روز سه شنبه همسر نادر به دادسراي امور جنايي تهران منتقل شد و در اظهارات تازه‌اش به قاضي مرادي گفت: « بعد از ديدن جسد نادر با خانوادهاش نيز تماس گرفتم و آنها به منزلمان آمدند، برادر نادر گمان كرد كه من نادر را به قتل رسانده‌ام به همين خاطر خانوادهاش به من حمله‌ور شدند، من نيز اسلحه‌اي را از اتاق برداشتم و به آنها گفتم كه نادر با آن خودش را كشته است اما آنها باور نكردند و قصد داشتند من را كتك بزنند.
همسر نادر درباره علت مخفي كردن اسلحه در منزل همسايه به بازپرس گفت: « وقتي خانواده نادر به خانه آمدند و قصد داشتند من را كتك بزنند، با اسلحه‌اي كه در دستم بود به راهروي آپارتمان رفتم و قصد فرار از دست خانواده نادر را داشتم. اما در راهرو ساختمان ديدم تعدادي ديگر از اعضاي خانوادهاش به همراه همسايه‌ها آنجا هستند، پسرم در يك لحظه من را داخل منزل يكي از همسايه‌ها هل داد، من هم كه ديدم جانم در خطراست در خانه همسايه پناه گرفتم. كسي در خانه همسايه نبود اسلحه را همانجا پنهان كردم و پا به فرار گذاشتم.» پس از اين اظهارات او به اتهام اختفاي ادله جرم با دستور بازپرس ويژه قتل پايتخت با صدور قرار وثيقه بازداشت شد.
مقتول كه مردي ٣٦ساله است همراه با خانوادهاش در آپارتماني چند طبقه زندگي مي‌كرد. پليس جسد خون آلود او را در اتاق خواب و كنار تخت دونفره در حالي پيدا كرد كه دهانه اسلحه كلت را روي شقيقه‌اش گذاشته بود و آن را يك بار شليك كرده بود.
در خانه مقتول ٥قبضه اسلحه كه يكي از آنها دولول شكاري بود نيز پيدا شد. همسر او درباره حادثه به بازپرس ويژه قتل گفت: «من چهل سال سن دارم و حدود پنج سال است كه با نادر (مقتول) ازدواج كرده‌ام. از همسر قبلي‌ام ٦فرزند دارم و به همراه فرزندي كه از نادر دارم همه با هم زندگي مي‌كنيم. بعد از طلاق از همسر سابقم خيلي زود با نادر آشنا شدم. آن موقع او به دليل مصرف مواد مخدر و «شيشه» از خانوادهاش طرد شده بود.
ما مدتي با هم صيغه بوديم تا اينكه ازدواج كرديم و بچه‌دار شديم. دخترمان يك سال و نيمش است. نادر تراشكار بود و به دليل مصرف ماده مخدر و شيشه نتوانست به كارش ادامه دهد. اعتياد باعث شد شغلش را از دست بدهد و مشكلات روحي و رواني پيدا كرد كه روز به روز بيشتر مي‌شد. روز حادثه، حدود ساعت هفت و ربع براي افطاري به موسسه خيريه محلمان رفتم، بچه‌هايم هم در خانه نبودند، زماني‌كه برگشتم هر چه در خانه را زدم نادر در را باز نكرد، از همسايه‌ها پيچ گوشتي گرفتم و با كمك اهالي ساختمان در خانه را باز كردم، زماني كه وارد خانه شدم جسد غرق در خون نادر را كه در كنار تخت اتاق خواب بود ديدم و بعد از آن با پليس، اورژانس و خانواده همسرم تماس گرفتم.
كارآگاهان اين احتمال را دادند كه نادر فروشنده غير‌مجاز سلاح بوده و از اين طريق درآمد كسب مي‌كرده است. جسد نادر به پزشكي قانوني منتقل شد آن هم در حالي كه بررسي‌هاي كارآگاهان در رابطه با اين پرونده ادامه داشت. يكي از همسايه‌هاي متوفي به ماموران گفت: چند ساعت بعد از حادثه داخل منزلش يك قبضه سلاح كشف كرده است. همين سرنخ كافي بود كه بازپرس امور جنايي تهران دستور بازداشت همسر نادر را صادر كند.
صبح روز سه شنبه همسر نادر به دادسراي امور جنايي تهران منتقل شد و در اظهارات تازه‌اش به قاضي مرادي گفت: « بعد از ديدن جسد نادر با خانوادهاش نيز تماس گرفتم و آنها به منزلمان آمدند، برادر نادر گمان كرد كه من نادر را به قتل رسانده‌ام به همين خاطر خانوادهاش به من حمله‌ور شدند، من نيز اسلحه‌اي را از اتاق برداشتم و به آنها گفتم كه نادر با آن خودش را كشته است اما آنها باور نكردند و قصد داشتند من را كتك بزنند.
همسر نادر درباره علت مخفي كردن اسلحه در منزل همسايه به بازپرس گفت: « وقتي خانواده نادر به خانه آمدند و قصد داشتند من را كتك بزنند، با اسلحه‌اي كه در دستم بود به راهروي آپارتمان رفتم و قصد فرار از دست خانواده نادر را داشتم. اما در راهرو ساختمان ديدم تعدادي ديگر از اعضاي خانوادهاش به همراه همسايه‌ها آنجا هستند، پسرم در يك لحظه من را داخل منزل يكي از همسايه‌ها هل داد، من هم كه ديدم جانم در خطراست در خانه همسايه پناه گرفتم. كسي در خانه همسايه نبود اسلحه را همانجا پنهان كردم و پا به فرار گذاشتم.» پس از اين اظهارات او به اتهام اختفاي ادله جرم با دستور بازپرس ويژه قتل پايتخت با صدور قرار وثيقه بازداشت شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر