adexo3
۳۷۳۸۰۴
۱ نظر
۵۰۱۱
۱ نظر
۵۰۱۱
پ

تجمل گرایی و نمایش فخر

تجمل گرایی و نمایش فخر فروشانه دارایی‌های مادی یکی از انحراف‌های اخلاقی و یک بیماری روان شناختی است. چشم و هم چشمی و مصرف‌زدگی یکی از معضلات رفتاری جامعه امروز ماست که با الگوهای اخلاقی و شاخصه‌های مطلوب مصرف، فاصله زیادی دارد.

مصطفی آب روشن در روزنامه ایران نوشت: تجمل گرایی و نمایش فخر فروشانه دارایی‌های مادی یکی از انحراف‌های اخلاقی و یک بیماری روان شناختی است. چشم و هم چشمی و مصرف‌زدگی یکی از معضلات رفتاری جامعه امروز ماست که با الگوهای اخلاقی و شاخصه‌های مطلوب مصرف، فاصله زیادی دارد.

مصرف زدگی و تجمل گرایی آنقدر در تار و پود مناسبت‌های اجتماعی مان عجین شده که افراد برای رفع نیازهای مصرفی خود، همه مناسبت‌های اخلاقی را جهت رفع نیازهای پدید آمده از تبلیغات و چشم و هم‌چشمی‌ها به فراموشی می‌سپارند. امروزه حضور در میهمانی‌ها حس خوب و خوشایندی را برایمان به ارمغان نمی‌آورد اما همین دورهمی‌ها در گذشته همبستگی اجتماعی را تقویت می‌کرد و افراد نه تنها از مصاحبت با یکدیگر لذت می‌بردند بلکه مشکلاتشان را جهت گره گشایی به اقوام و دوستان بازگو می‌کردند و در شرایط دشوار از همدیگر حمایت می‌کردند اما با تحلیل موقعیت در مناسبت‌های امروزی در می‌یابیم که میهمان و میزبان به شکل ضمنی و فعالانه‌ای در حال فخرفروشی و به نمایش گذاشتن شایستگی‌شان هستند و تلاش فراوانی می‌کنند که در فرصت بوجود آمده خود را برتر، شایسته‌تر و متمایز‌تر از دیگران جلوه دهند.

امروزه نه تنها سعی می‌شود که مشکلات خانوادگی در جمع فامیل مطرح نشود بلکه تلاشِ مدیریت شده‌ای اعضای خانواده را وا می‌دارد که توانایی و شایستگی هایشان را به شکل مبالغه آمیزی به نمایش بگذارند که این الگوی رفتاری به فاصله گرفتن اعضای فامیل از یکدیگر و فردگرایی بیشتر در جامعه دامن زده است. بر این اساس در می‌یابیم که میهمانی یا صله ارحام که جزو آداب فرهنگی و دینی بوده، کارکرد اصلی خود را از دست داده و آنچه از میهمانی‌های خانوادگی بر جای مانده، چشم و هم چشمی‌هایی است که سنت‌های ارزشمند اجتماعی را خالی از محتوا کرده است.

در این شیوه نگرش، قدرت مالی، ثروت و به نمایش گذاشتن دارایی‌ها مبنای افتخار، منزلت و پایگاه برتر اجتماعی تلقی می‌شود و پرستیژ اجتماعی فقط با متمایز بودن و متمایز دیده شدن به دست می‌آید. با دقت در مراسم ازدواج و تهیه جهیزیه در می‌یابیم که مسابقه و رقابت برسر هر چه بیشتر پول خرج کردن است.

متأسفانه این تجمل گرایی در مراسم‌ عروسی نه تنها کمکی به حفظ و پایداری نظام خانواده نمی‌کند بلکه این تفکر فخر فروشانه از سوی خانواده‌ها از عواملی است که به اختلافات زن و شوهر دامن زده و به افزایش طلاق در جامعه کمک می‌کند. گفتنی است که این الگوهای رفتاری بیشتر مختص طبقات متوسط و یا نوظهوری است که می‌خواهند به دیگران ثابت کنند که متعلق به طبقه بالای اجتماعی هستند و به شکل ضمنی تمایل دارند تا احترام ویژه‌ای را از دیگران طلب کنند.

تجمل گرایی در جوامعی رخ می‌دهد که کالای مصرفی بهایی بالاتر از سازنده‌اش یعنی انسان پیدا می‌کند و ارزش‌های انسانی با سبک مصرفی افراد مورد قضاوت قرار می‌گیرد. در این شرایط، مبلمان منزل، مدل ماشین و نوع پوشش ظاهری بیانگرعیار شخصیتی افراد تلقی خواهد شد. به همین علت اخلاق انسانی به سستی گراییده و هزینه بر درآمد چنان پیشی می‌گیرد که فرد به خاطر اینکه از قافله عقب نماند، زندگی کاری خود را پیش فروش می‌کند و به زندگی قسطی تن می‌دهد که تمامی این فرایند به معنای اسارت انسان در برابر شیء یا کالای خود ساخته‌اش است.

آنچه در ارتباطات اجتماعی می‌گذرد ما را به این نتیجه می‌رساند که محتوای القا شده رسانه‌ای اشخاص را به این باور می‌رساند که با مصرف کالاهای خاصی، می‌توان خود را به پایگاه اجتماعی که مطلوب همگان است نزدیک‌تر کرد و بر همین اساس افراد جامعه بدنبال هویت خود‌ساخته‌ای هستند که او را برتر و موجه‌تر از دیگران جلوه دهد. بر این اساس، از منظر جامعه شناختی نوع مصرف افراد جامعه در ایران گویای طبقه اجتماعی افراد نبوده بلکه اکثر خانواده‌ها نه تنها متناسب با طبقه اجتماعی-اقتصادی‌شان رفتار نمی‌کنند بلکه به شکل فعالانه‌ای تمایل دارند در بودجه‌بندی هزینه‌های خانواده، درآمد خود را بیشترصرف خرید کالاهایی کنند که کارکردی نمایشی داشته باشد. واقعیت این است که رسانه‌ها تار و پود نمادین زندگی اجتماعی ما را تشکیل می‌دهند.

تأثیر رسانه بر مخاطبان و درک و پذیرش الگوهای رفتاری از این رسانه، واقعیتی انکار ناپذیر است بر کسی پوشیده نیست. آنچه در فیلم و سریال‌های تلویزیونی به نمایش گذاشته می‌شود حاکی از مادی شدن روابط بین آدم هاست که نه تنها می‌تواند انعکاسی از تعاملات اجتماعی باشد بلکه بر ارتباطات اجتماعی نیز اثر می‌گذارد. متأسفانه نداشتن سواد رسانه‌ای در توده مردم باعث شده که هر نوع کالا و سبکی از زندگی که از طریق رسانه‌ها تبلیغ و تئوریزه می‌شود، بدون هر گونه فهم و قدرت تجزیه و تحلیل مورد پذیرش قرار گرفته و مخاطبِ عام پیدا می‌کند. سریال‌های ماهواره‌ای و تلویزیونی بطور ناخواسته نیازهای کاذبی را در قالب ضرورت زندگی در افکار عمومی تئوریزه می‌کند.

ایجاد نیاز کاذب یعنی، اصلی کردن کالاهای غیرضروری و لوکس و جلوه دادن آنها به عنوان کالاهای بسیار مهم، ضروری، زیبا و مفید برای زندگی و ایجاد تمایل شدید در مخاطبان به طوری که فرد تصور کند اگر به این نیاز پاسخ ندهد، زندگی یا پیشرفتش به خطر افتاده است.برخی از برنامه‌های رسانه ملی بیانگر واقعیت جامعه ما نیست و به نظر می‌رسد انعکاس سبک زندگی طبقات متوسط به بالای جامعه‌اند که به طور ناخواسته‌ای به چشم و هم چشمی در جامعه دامن می‌زند.

با تحلیل محتوا درسریال‌های تلویزیونی پی می‌برید که سازندگان فیلم قصد دارند یک امر مقدس و معنوی را برای مخاطب به نمایش بگذارند؛ در حالی که بیننده به جای اینکه به ماهیت فیلم توجه کند، بطور ناخواسته‌ای شیفته دکوراسیون و مبلمان مجموعه می‌شود. در واقع درمی‌یابیم که حواس مخاطب به جای تمرکز بر متن فیلم، به پیام‌های ضمنی آن متمرکز می‌شود. کدهای اجتماعی که حامل ارزش‌های پذیرفته شده است، زمانی از تأثیر بالایی برخوردار است که با نمادهای ارائه شده همخوانی داشته باشد؛ در حالی که با تحلیل محتوا در رسانه ملی در می‌یابیم که تناقضی اساسی و بنیادین در ماهیت سریال‌ها و تصاویر بازنمایی شده وجود دارد.

سریال‌های تلویزیونی، زندگی تجمل گرایانه و دست نیافتنی را به عنوان شرایط ایده آل، در ذهن مخاطبان عادی‌سازی می‌کند در حالی که با ایجاد نیازهای کاذب، انتظارات مخاطبان غیر واقعی شده و در نتیجه، احساس سرخوردگی و ناتوانی عمومی، ذهن‌ها را از توجه به ارزش‌های معنوی و اخلاقی زندگی باز می‌دارد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      به نظر من الان بیشترین تجملات و اختلاف طبقاتی را از هز دوره زمانی در ایران دارد و سال به سال بدتر میشه اخه اقتصاد مملکت ما طوریه که همه مایهتاج زندگی از خانه و ماشینو و خوراک وووو بدون هیچ برنامه ای سوبله و چوبله میشد و همه میگفتن تحریمیم و مردم بدبخت هم قبول کردند تحریمیم اونی که ماشینو پول و خونه و سرمایه داشت (مسولین و سرمایه داران) سرمایشون چندین برابر شد مردم فقیر ( قشر ضعیف کارگران و فقرا ) که بیشترین جمعیت کشور را شامل میشه چندین برابر فقیرتر و بدبخت تر شدن حالا نمیدونم مگه تحریما برداشته نشده مگه حداقلش نفتمون و گازمون و این همه معادن که خاک ایران همش درامد و پوله رونق پیدا نکرده پس چرا مسولین هنوز دارن با سفره خالی مردم بازی میکنند هر چند مردم بیچاره همون موقع که همه چیز چوبله شد زانوی نامیدی را زمین زدند گفتیم چی شده گفتن اخه داخل مملکت ما هر چیزی که گرون بشه دیگه نمیزارن حتی بعد از اینکه تحریما برداشته بشه قیمتا بیان پایین ولی کاری از دستمون ساخته نیست

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج