اسنپ پی_استیکی داخلی
adexo3
۴۱۵۹۳۳
۴۷ نظر
۵۰۲۱
۴۷ نظر
۵۰۲۱
پ

پای زنم کوتاه است می خواهم طلاقش دهم!

مرد جوان عجله داشت تا زودتر به پرونده‌اش رسیدگی شود. هنوز دو سال از تاریخ ازدواجش نمی‌گذشت که دادخواست «فسخ نکاح» داده بود و می‌خواست از همسرش جدا شود. دلیلی که برای دادخواستش ارائه داده بود «کوتاهی پای چپ» همسرش بود؛ دلیلی که بیشتر به یک بهانه شباهت داشت.

روزنامه ایران: مرد جوان عجله داشت تا زودتر به پرونده‌اش رسیدگی شود. هنوز دو سال از تاریخ ازدواجش نمی‌گذشت که دادخواست «فسخ نکاح» داده بود و می‌خواست از همسرش جدا شود. دلیلی که برای دادخواستش ارائه داده بود «کوتاهی پای چپ» همسرش بود؛ دلیلی که بیشتر به یک بهانه شباهت داشت.
«نادر» از اول وقت جلوی شعبه ۲۷۶ دادگاه خانواده کشیک می‌کشید، هر از چند گاهی به ساعتش نگاه می‌کرد و جملاتی را زیر لب تکرار می‌کرد. وکلای دو طرف و همسرش هنوز وارد مجتمع نشده بودند. وقت رسیدگی آنها ساعت ۳۰‌: ۱۱ بود و هنوز چند دقیقه با موعد مقرر فاصله داشت. با خودش کلنجار می‌رفت که دارد کار درست را انجام می‌دهد. زیر لب می‌گفت: «باید از اول راستش را می‌گفت... من چه گناهی کرده‌ام... اصلاً ما به هم نمی‌خوریم...»

در دنیای خودش غرق بود که دستی به شانه‌اش خورد. وقتی برگشت وکیل همسرش را دید، بلافاصله سلام کرد و سرش را پایین انداخت. آقای وکیل جواب سلامش را داد و صبح بخیر گفت. بعد طوری که کسی نشنود، زیر گوش نادر گفت: «به نظرم استدلالی که در دادخواست مطرح کردید، از نظر انسانی درست نیست. البته شما می‌توانید هر ادعایی را طرح کنید، اما به نظرم روش درست این است که با همسرتان روراست باشید و دوستانه مصالحه کنید. این موضوع را خارج از موضوع موکلم و کاملاً دوستانه مطرح کردم. ببخشید.»

نادر خواست چیزی بگوید که به لکنت افتاد و در همان لحظه همسرش «الهام» وارد راهروی دادگاه شد و از گفتن چیزی که در ذهن داشت امتناع کرد.
وکیل خودش هم از راه رسید و هر 4 نفر روی نیمکت‌های مقابل شعبه 276 نشستند تا برای آغاز جلسه دادرسی دعوت شوند.

زن و شوهر در دو نیمکت مقابل هم نشسته بودند و یکدیگر را زیر نظر داشتند. ازدواج نادر و الهام به تابستان دو سال پیش باز می‌گشت. نخستین دیدار آنها در یک بوتیک اتفاق افتاده بود، جایی که نادر فروشنده بود و الهام خریدار. مثل همه معاملات معمول لباسی فروخته و پولی در ازای کالا گرفته شد، اما پارگی درز آستین زن را وادار کرد به فروشگاه بازگردد و اعتراض کند. نادر همانجا از روحیه جسور الهام خوشش آمد و به بهانه تعویض لباس شماره‌اش را گرفت. چند تماس تلفنی و یکی دو ملاقات باعث شد به الهام پیشنهاد ازدواج دهد و بعد از چند بار رفت و آمد و واسطه فرستادن در نهایت «بله» را گرفت. آن روز نادر فکر می‌کرد بهترین دختر شهر را برای ازدواج انتخاب کرده است، اما حالا نظرش عوض شده بود.

در نگاه الهام، نادر مرد خوبی بود، اما بهترین مرد تهران نبود، او امتیازهایی داشت که می‌توانست روی او در آینده حساب کند و از همه مهمتر به همسرش ابراز علاقه می‌کرد. با این حال حساب یک چیز را نکرده بود. نادر دمدمی مزاج بود و درباره مسائل مختلف هر روز نظرش عوض می‌شد.
کافی بود یک نفر از چیزی تعریف کند، نادر به‌سرعت دنبال آن می‌رفت تا به دستش آورد و بعد از دو روز دوباره نظرش را تغییر می‌داد. در آن دو سال زندگی مشترک چند بار آپارتمان عوض کرده بودند و ۱۰ مرتبه دکوراسیون خانه را تغییر داده بودند. وقتی الهام به این موضوع فکر می‌کرد که همسرش برای جدایی کوتاهی پایش را بهانه کرده، بشدت حرص می‌خورد و عصبانی می‌شد ولی چاره‌ای نداشت و تنها افسوس می‌خورد که راه زندگی آنها در آن روز به دادگاه ختم شده بود.

وقتی نوبت رسیدگی به پرونده زوج جوان رسید هر دو با وکلای‌شان در دادگاه حاضر شدند و مقابل قاضی «غلامرضا احمدی» نشستند. قاضی ابتدا به پرونده آنها نگاهی انداخت. وکیل نادر در دادخواست‌اش نوشته بود: «از آنجا که در عقد نکاح، اصل بر صحت و سلامت زوجین است، درخواست فسخ نکاح بر اساس صحت و سلامت نداشتن و تدلیس زوجه را دارم...»

قاضی احمدی نگاهش را از پرونده برداشت و از مرد جوان پرسید: «همسر شما دقیقاً چه موضوعی را از شما پنهان کرده است که درخواست فسخ نکاح داده‌اید؟»
وکیل نادر خواست توضیح دهد که قاضی اشاره کرد، خود مرد در این مورد حرف بزند.نادر بلند شد و گفت: «آقای قاضی، در دوره آشنایی، خواستگاری و حتی نامزدی نه خود الهام و نه خانواده‌شان در مورد کوتاه بودن پای چپ ایشان حرفی نزده بودند. بنابراین من حق خودم می‌دانم که درخواست باطل شدن ازدواجمان را داشته باشم...»الهام طاقت نیاورد، در همان لحظه حرف همسرش را قطع کرد و گفت: «بعد از دو سال زندگی تازه یادت افتاده که یک پای من کوتاهتر است. پدر و مادر من پزشک هستند و اگر مشکلی داشتم حتماً اقدامی در این مورد کرده بودند. آن روز که گفتم ما به درد هم نمی‌خوریم نظرت این نبود. حالا برای 18 میلی متر کوتاه بودن یک پا شکایت کرده ای؟ خب مثل یک مرد بگو دوستت ندارم و می‌خواهم جدا شوم. این کارها دیگر چیست؟»
در همین لحظه وکیل الهام برگه‌ای را به قاضی داد که در متن آن توضیح داده شده بود؛ «زن جوان در دوره کودکی چند بار عمل جراحی داشته و این مشکل یک بیماری ژنتیکی نیست.» قاضی احمدی در ادامه جلسه سعی کرد به مرد جوان در مورد ارزش‌های واقعی یک زندگی مشترک توضیح دهد. در مورد گذشت و همدلی حرف زد و به پرونده‌ دیگری که واقعاً راهی جز طلاق برای آنها وجود ندارد اشاره کرد. اما نادر پایش را در یک کفش کرده بود که نمی‌تواند با این زن زندگی کند.
در همین هنگام وکیل الهام به موکلش گفت: «به نظرم همه این بازی‌ها برای آن باشد که کمترین هزینه را در طلاق بپردازد. به هر حال اگر دادخواست طلاق می‌داد باید جدا از مهریه نیمی از اموال و اجرت المثل و باقی مطالبات شما را هم پرداخت می‌کرد...»
قاضی احمدی حرف وکیل زن را ناخواسته شنید و بلافاصله گفت: «در شرایط فعلی باید پزشکی قانونی در مورد صحت ادعای «خواهان» نظر بدهد. اما در مورد مهریه و سایر مطالبات شرایط خاصی وجود دارد که بعد از این مرحله باید به آن پرداخت.»

چند دقیقه بعد زن و شوهر جوان و وکلا از اتاق خارج شدند. الهام بغض کرده و دلشکسته بود، داشت به این موضوع فکر می‌کرد که حتی در دوره مدرسه همشاگردی‌هایش در مورد کوتاهی پای چپش چیزی نگفته و مسخره‌اش نکرده بودند. حالا مرد زندگی‌اش روی این نقطه انگشت گذاشته بود و او را می‌رنجاند. در دلش خوشحال بود که قبل از بچه‌دار شدن، نادر چهره واقعی‌اش را نشان داده است.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    نظر کاربران

    • بدون نام

      همون بهتر که چنین بشر کوتاه فکری از این دختر خانم فاصله بگیره . متاسفم برای جامعه ای که ملاکش فقط ظاهر آدمهاست . متاسفم که امثال این آدم نادان فکر نمیکنند که اگر یکشبه با یک تصادف غیرمنتظره جسمشون معلول بشه توقع رفتاری غیر از این از مردم اطرافشون خواهند داشت ؟؟؟؟!!!!!

    • بدون نام

      واقعا مناسفم برای این افراد

    • تیمور مرادی

      واقعا متاسفم واسه همچین مردی

    • بدون نام

      این آدم مرد نیست یه زالوست

    • K M

      مگه اول کور بودی ندیدی حالاچشمهات باز شده

    • بدون نام

      بقول الهام لااقل مثل یه مرد درخواست چیزی را کن !!مطمئن باش مرد زندگی هیچ زنی نیستی!!!!!!!

    • سینا یزد

      به این مرد میگن نامرد نامرد روزگار
      دختری بوده که خودت عاشقش شدی بی وجدان از خدا بترس
      بخاطریکه مهریه ندی میگی پاش کوتاه است این دختر بهترین
      زن دنیاست

    • سوسنگرد

      واقعا متاسفم اقای نادر خان شما برای۱۸میلی متر !!! میخوای زنت را طلاق بدی؟!
      بابا انصاف داشته باش واقعا ننگ بر چنین مردانی که ذاتا از مردانگی چیزی بجز شباهت یدک نمی کشند.

    • عبدالله

      ای شیطون دیدی ازبرکت دولتها مخصوصا تدبیروامید دیگرنیازی به تحمل مخرج سنگین زن داری نیسن وهمه چیز مجاپی مهیاست این کلک رازدی

    • بهرام

      چه جملات سخیفانه ای:1- {«الهام» وارد راهروی دادگاه شد و از گفتن چیزی که در ذهن داشت امتناع کرد.} ظاهرا مقاله نویس چند واحد علم غیب هم پاس کرده
      2- {نادر فکر می‌کرد بهترین دختر شهر را برای ازدواج انتخاب کرده است} اگر واقعا احساس اون مرد چنین بوده دلیلش نادانی و نافهمی است، بهترین هرگز وجود ندارد، تعریف خوبی و بهتر بودن از فرد به فرد دیگر فرق میکند
      3- {در نگاه الهام، نادر مرد خوبی بود، اما بهترین مرد تهران نبود}- با زهم صحبت از بهترین.... متاسفانه به ما یاد نداده اند که به دنبال انسانیت باشیم، فقط یاد گرفتیم به دنبال بهتر و بهترین ها باشیم
      تا وقتی ذهنموم به دنبال بهتر و بهترین هاست، طبیعتا همیشه از سکویی به سکوی دیگر می پریم، پس تا وقتی اینطوری هست نباید توقعی غیر از پایان ارتباطات رسمی و غیر رسمی داشته باشیم

    • عماد

      اگه خانمه پاش کوتاست اون فکرش کوتاست عقلش کوتاست من 162 هستم مردم بهم قدکوتازنم طلاق میخواد

    • nadi

      آخه آدم ناحسابی اینم شد دلیل دلم میخواد همسر بعدی تو بی معرفت به خاطر اینکه سبیلت کجه ازت طلاق بگیره

    • mori

      ... تو سرت کنن مرد بی لیاقت هوس باز لابد تو بوتیکش با یکی دیگه تر و تازه تر اشنا شده که این بنده خدا رو میخواد طلاقش بده حتما چوبشم یه روزی میخوره

    • کریمیان

      مردک درزمان انتخاب وتاییدپس کجای همسرت رومیدیدی که مشکل پایش راندیدی؟به نظرم قاضی بایدباپس گردنی این روبندازه بیرون..

    • طوطی

      به جان خودم یکی دیگه پیدا کردی قربون شکلت ،بهونه نیار………

    • علی

      یکطرفه نوشته و کمی تخیلی داستان واقعی نیست

    • جيجيبکو

      منم خانومم نقض جسمی داره اما ذره ای برام مهم نیست،اون عشقمه،من اونو همینجوری میخوام

    • سعیده

      من یه دوستی داشتم که یه کم از دستش سوخته بود .البته خیلی کم .پسره بعد از عقد و کلی شمال و جنوب رفتن بعد از چند ماه از دختره شکایت کرد که منو فریب داده.در صورتی که از همون اول میدونست.ابن جور ادمای مریض زیاد پیدا میشن

    • پیرمردپرسپولیسی

      خانم محترمه ممکنه نقصی در پایش باشد ولی باقی محاسنش ان عیب اندک رامی پوشاند ،اماتو مردک دهن بین هوسران شک ندارم که هیچ خیری در دنیا واخرت نصیبت نخواهد شد وتاوان این دل شکستن همسرت را درهمین دنیا خواهی داد ،چشم بصر نداشتی که به زعم خودت این عیب راببینی ،چگونه چشم بصیرت داشته باشی که محاسن همسرت را ببینی ،بعنوان یه مرد شرمنده شدم واخرین کلامم را بگویم که بویی از انسانیت نبرده ای وخیلی نامردی ،یاحق

    • یه اسفندی

      این دیگه چ ادمیه مریضی روحی و روانی داره ک این درخاست و کرده...واقعا چشم ترسید از این ک ازدواج کنم پس فردا شوهرم بخاد ایرادم و تو روم ک هیچ علنیش کنه واسه طلاق طاقت اون روزو ندارم...این گناه کبیره محسوب میشه
      بمیرم واسه زنه ک این قدر از درون خرد شده...اخه زنا روحیشون خیلی حساسه
      زمین گرده یه روزیم میزسه ابروی نادر میریزه یخاطر ی ایراد کوچیک بی ارزشش

    • کیمیا

      احمق دم دمی ... تو سرت

    • شیرازی

      پرفسوربهرام ورودت به جمع دکترکامرواومهندس پرسپولیسی ودیگرازخودمتشکران خیرمقدم عرض میکنم

    • هانیه

      متاسفم این آقا نامردهد قبول، چرا کسی رایج به قانون غلط فسخ نکاح بدون پرداخت حق و حقوق زن حرف نمیزنه؟

    • بدون نام

      عجب احمق های پیدا میشن

    • ساراازاصفهان

      حتمن طلاقش بده .بعدم خواهشن برو سرتو بزار بمیییر

    • پدر بزرگ بابک

      سرکار خانم جیجیکو بااحتامم بینهایت پوزش که ندیدم سرکار خانم هستی خانم با نظر سازندتان روی سر من پیرمرد جایتن ومن افرین میگم به طرز فکرتان براتون تو نظرم گفتم اری در زنگی زناشویی حتی حتی یک کلمه میتونه جایی باشه یا پیوستن منتهی باید فهمید ودرک کرد

    • پدر بزرگ بابک

      واما اقای وکیل جلوتر ازهمه چیزی گفتن که البته قاضی جواب داد ولی برای اظهان عومی از همه مردها وزنها فرقی نمیمنه چه در زندگی هستین یعنی متاهلید یا قراره در اینده ازدواج کنید تمنا میکنم بعرایضم توجه شما برای رانندگی باید ایین نامه ومقررات راهنمایی ورانندگی راخوانده امتان دهید اگر قبول شدین سپس امتحان عملی راندن درشهر خوب حالا ایا درسته که ما ازدواج میکنیم واز قوانین خانواده ودادگاه خبری نداریم که حتی من عقیده دارم برای ازدواج فرقی نداره چه زن وچه مرد حتما سری به دادگاهای خانواده زده واز نزدیک لمس کنید ( بز اوردن در زندگی یعنی چه ) وباشناخت برین امضا کنید این قوانین همی الان در تمام گوگل مهیا وتمام قوانین مدنی حقوق خانواده ازدواج وطلاق ودادنی وگرفتنی مثل مهریه وچگونکی ان شرح داده شده انگاه میفهمیم کلمه اجرت المثل یعنی چه مهریه یعنی چه سازش یعنی چه اذن شوهر برای زن یعنی چه نفقه زن بعهده مرد یعنی چه در گرفتن نفقه عبارت از خوراک پوشاک مسکن بیماری ارایش درقبال گرفتن چه وظایفی بر زن مسولیت وبرعکس کمبود اجرا برمرد مسولیت ومهم اداب وانتظارات از زندگی زناشویی تابع پنجاه درصد عرف جامعه وپنجاه درصد قانون خدا ورسولش اما اون خواهرم چقدر زیبا گفت جیجیکو گفت ما هردو خوشبختیم چون ……… اره اون چون مهمه نه بزبان بلکه بعمل بزرگترین درد ازدواجهای ما چشم وهمچشمی ونداشتن صداقت از هردو طرف شمارا بجان مدرتون نیاین باز بگین اله بله دروغ دروغ وبازم دروغ اگربود فتا شدیم اگر نبود همهچی حله وبعدش دردیانت ما نماز وبازم نماز وبازم نماز

    • بدون نام

      18 میلیمتر کوتاه بودن پا اصلا به چشم میاد؟ اینطوری اگه بگردی خوب همه همه جاشون که یه اندازه نیست.معلومه که داره بهونه میاره امیدوارم دادگاه رای عادلانه رو صادر بکنه

    • بدون نام

      اگه به اینه که ببخشید همه باید موقع ازدواج همه جاشون معاینه بشه........

    • بدون نام

      خواهر شما اصلا ناراحت نباش همون بهتر که ازش جدا بشی

    • سایان

      اگه خودش پاش اینجوری بود خانمت ولت میکرد؟ خیلی پستی

    • صبا

      شبیه به رمان بود.

    • بی نام

      همون بهتر ازش جدا بشه عجب آدم عوضی .اصلا مشکلش یه چیز دیگه است.فیلش یاد هندوستان کرده هیچی نیست. ... ی روانی بی خاصیت

    • بدون نام

      قبل از ازدواج چشماتو باز کن بعد ازدواج چشماتو ببند مرد احمق تو لیاقت همچین زنی نداری انشالا خدا خواب این دل شکستن تو میده

    • بدون نام

      آخه مردک احمق دوسال بعدازازدواج تازه فهمیدی پای خانمت کوتاهه .موقع ازدواج چشات کوربودمرتیکه هوسباز دلت کجا گیره..من جای پدرخانمت بودم یک پایی بهت نشون میدادم تادیگه ازاین غلطانکنی

    • دراکولا

      همچین مردایی رو باید با چاقو میوه خوره خط خطی کرد بعد نمک ریخت روشون بعدم زنده به گورشان کرد مگه دختره عروسک بود؟؟؟؟

    • پدر بزرگ بابک

      ببینید دوستان اولا قضاوت بسیار مهمه اگر ندانیم وارد شویم تهمت واز گناهان کبیره واما درزندگی زناشویی این فقط دونفر هستن که میدونن چه بلایی سر هم اورده که ان دیگری اویزه به شرایط بد میخاد غقط راحت بشه که مهم ترینش دروغ بقیه قابل گذشت اما دروغ خیر خوب حالا اولا بهرام عزیز درطول یکماه باشما بودن بهترین نظر راشما دادی کاملا عالی وهدف دار سینایزد شما درزندگی انها بودی میشناسی میگی الهام بهترینه _ طوطی _موری _ مردپرسپولیسی که سنی ازشما گذشته _ کیمیا _ شیرازی _ هانیه _ سارا _ سایان _ دراکولا _ اخرمگر شما توزندگیشون بودین راحت نظر میدین … کریمیان لازم نیت قاضی بزند شما زدین عزیزان گرامی گفتم اول برین گوگل تمام قوانین خانواده مطالعه وبعد خودتونو جای هردو نفر بعدش نه احساس بلکه درایت که فقط زن ومرد میدونن چه بلای سر هم اوردن نه من ونه شما حتی در محکمه هیچ کسی جز وکیل حق ورود ندارد تا مسایل محرمانه برملا شود ودیدین قاضی ندا داد به وکیل هنوز هیچی معلوم نیت اقای وکیل از اجرت المثل وحبه و چیزای دیگه گفت خوب من حق ندارم چیزی بگم فقط نظرم ان اینه بهیچ عنوان تا بادونفر صحبت نشه نمیتوتنم بفهمم کی چه بلایی سر اون یکی اورده زود قضاوت نکنید برین قانون مدنی وخانواده ومالی وحقوقی خوانده بعد بیایین بگین بترینها احتراما اینظر من برای اظهان عمومی مثل نظر بهرام حایز اهمیت تمنا میکنم درج بفرمایید باسپاس

    • مجید مقدم

      بیشتر شبیه یک جک بود تا یه خبر

    • بدون نام

      بنی ادم اعضای یک دیگرند که در افرینش زیک پیکند

    • رویا ساز

      از این دیوونه ها زیادن...

    • سحر

      همون بهتر که به همچین موجودی مرد زندگیت نباشه.ادم دم دمی مزاج اگر امروز نرفت فرداحتما میره پس بزار همچبن بره که نادر رفت

    • حامد

      حتماعاشق زن دیگری شدی کلک ، ولی لعنت برتوکه اسمت راآدم گذاشتی

    • منصور

      خانم محترم خدا رو شکر که این میون بچه ای نیست که فنا بشه یا به خاطر اون مجبور به زندگی باشی.
      به خدا لحظه ای درنگ نکن توی اولین فرصت طلاقت رو ازش بگیر که این آقا دم دمی مزاج هست ومطمئن باش که توی ازدواج بعدش هم طولی نخواهد کشید که باز پشیمون میشه خدا ميدونه اون خانم بدشانس بعدی کی باشه .آخه هجده میلی رو با انگشت بگیر ببین چقدره والا همش بهانه هست واین هم بگم که زندگی کردن با این شکل آدما خیلی خیلی سخت هست.
      خانم محترم شما خیلی خوش اقبال هستی که همچین اتفاقی توی زندگیت پیش اومده ولی خواهشا توی ازدواج بعدتون خیلی دقت کنین .

    • مریم

      دوستان هجده میلیمتر نزدیک به دو سانتیمتر هست،من کاری ندارم که کار این اقا غیر انسانی ست ولی اون خانم باید بهش میگفت دوره بچگی به خاطر این مشکل چند بار عمل کرده ودوسانت کوتاهی پا کاملا مشخصه وکمی حالت لنگیدن بوجود میاد،اگه از اول روراست بودن همچین مشکلی بوجود نمیامد.

    • مونا

      اون موقع مرده چشمش به پدر زن مادر زن پزشک خورده بوده وقتی دیده چیزی از اونا بهش نمیماسه تازه یادش اومده زنش مشکل داره امیدوارم خدا سر بچت یه مشکلی بیاره که هر روز یه چمشت اشک باشه یه چشمت خون هی از این دکتر به اون دکتر.

    • masoomeh

      واااااا!!!!
      بعد دوسال زندگی؟؟
      واقعا واست متاسفم

    • رامین

      خواهرم ناراحت نباش خدا جای حق نشسته این مردک مقصر نیست تومقصری که بهش واقعیت نگفتی هیجده سانت کم نیست وگرنه پدر دکتر مادر دکتر چطور به یه فروشنده دخترشون دادن خواستن غالب کنند به یه جوان ساده خواهشن مردم از روی احساسات نظر ندین این خانم دوران مدرسه دوست هاش بهش چیزی نگفتن باورش شده؟ مسئله یه عمر زندگی حالا اگه در حین زندگی اتفاق بیفته خداهم خوش نمیاد نامردی وپستی شریک زندگی انشاالله هر چی خیره همون بشه؟

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج