بازار شلوغ کاندیداتوری و به تمسخر شایستگی‌ها

حسن بیادی در خبرآنلاین نوشت: در جامعه اى كه در آن تحزب و افكار حزبى مترادف با كار امنيتى است چه انتظاری می توان برای تحرکات انتخاباتی داشت؟ باندهاى متصل به قدرت و ثروت به نام جبهه و ائتلاف و گروه در فصل انتخابات هركار غيرممكنى را ممكن مي كنند، ميان همه جناح هاى سياسى موجود در كشور فرقى نیست.

مهم اين است كه كسى پاسخگوى مردم نبوده و مردم در دوران انتخابات فقط به درد راى دادن و يا مرگ بر اين و يا درود بر آن ميخورند. كسى هنوز نتوانسته بگويد كه هزينه هاى بي تدبيرهاى گذشته را چه اشخاص و يا احزابى كه داعيه دار انقلاب و مالكيت مردم هستند بايد بپردازند.

چراكسى به معيوب بودن شيوه انتخابات و مشكلات عديده ساختار سازمانى حوزه سياسى و اجتماعى فكر نمي كند؟ بقول معروف فقط مي گويند "مگر من چمه ؟" اما يكنفر نيست بگويد كه " مردم چه شونه" به چه گناهى مردم پر شور وشعور و انقلابى و مؤمن بايد اين همه هزينه بى برنامگى وسوء مديريت و باند بازى مسئولين را پرداخت كنند براى چه؟ به حساب چه كى؟ باهزينه و از جيب و آبروى چه كسى؟ باكدام اختيار؟ براساس كدام قانون؟

خدا را گواه ميگيرم من هيچ حساسيتى به آمدن هيچ كسى در انتخابات سال آینده ندارم ولى بحث استقرار فرهنگ لياقتها و شايستگي هاست كه به تمسخرگرفته شده و براى نابودى تجربه و خبرگى همراه و توأمان با علم و انديشه در ميان دشمان دوست نما و دوستان انقلابى و مومن نما وحدت بوجود آمده است تا نشان دهند كه نظام اسلامى در پرورش نيروى انسانى سالم و متخصص و متجرب موفق و كارامد نبوده است.

اين نوع تفكرات ظلم مضاعف به نظام اسلامى ، مردم و رهبر معظم انقلاب است و همگان بايد به دنبال تغیير ساختار سازمان اجرايي و مديريتى در امور سياسي و اجتماعى بوده و از مديريتهاى جزيره اى بپرهيزند و مديريت يكپارچه را براى بهبود كارها و حذف كارهاى موازى مستقر کنند.

در نهایت نباید فراموش کرد که فصل الخطاب نتیجه ثبت نام برای انتخابات آینده ریاست جمهوری شورای نگهبان است و صلاحیت تمامی ثبت نام کنند گان را این نهاد تعیین می کند. هر فرد سیاسی براساس قانون می تواند وارد عرصه رقابت انتخاباتی و كسى هم نمى تواند مانع شود ولی این بدین معنا نیست که چنانچه صلاحیت فرد ثبت نام كننده حتماً بايد تائید شود.نكته ديگر اينكه دو قطبى شدن، یک سیاست و يك روش خاص انتخاباتى است كه با تيز هوشى سياسيون نخبه صورت مى پذيرد اما اين روش در جامعه اى كه داعيه ديندارى آن هم از نوع اسلام را دارد و درآن فريب مردم گناه محسوب ميشود، شايسته نيست.