صفر و ۱۰۰ روحانی کجاست؟
رضا بژکول در روزنامه شرق نوشت: گويا اقليتي از مخالفان دولت در روزگار ديگري سير ميکنند و مسائل را فقط از يک دريچه، زاويه يا عينک ميبينند و به مثبتش کاري ندارند، منافع کشور اهميتي ندارد، خوراک به دست ديگران دادن مشکلي ندارد و مهم، بودن و ماندن در فضاي مخالف است، حتي اگر خبرها گزينشي باشد.
رضا بژکول در روزنامه شرق نوشت: گويا اقليتي از مخالفان دولت در روزگار ديگري سير ميکنند و مسائل را فقط از يک دريچه، زاويه يا عينک ميبينند و به مثبتش کاري ندارند، منافع کشور اهميتي ندارد، خوراک به دست ديگران دادن مشکلي ندارد و مهم، بودن و ماندن در فضاي مخالف است، حتي اگر خبرها گزينشي باشد.
درحاليکه اين روزها همه ما از مرگ نابغه رياضي و بانوي بزرگ ايراني در حسرت به سر ميبريم، بعضي مخالفان به دنبال شکار خبرهايي از دولت منتخب هستند كه شايد از آن بهره گيرند و روزگاري بگذرانند. به نظر ميرسد اگر روزي را با خبرهاي پرطمطراق، از دولتيان سپري نکنند، خوابشان نبرد، که اين هم از لطايف روزگار و آزادبودن فضاي رسانهاي براي منتقدان است که البته مايه خرسندي است؛ حداقل نميتوانند دولت را متهم به تکصدايي بکنند.
در کجاي جهان يا کشورهاي در حال توسعه ميبينيم که فقط در جهت تخريب دولت گام بردارند اما اهميتي به دستاوردهايش ندهند؟ سؤال اين است كه آيا اين همه هجمه به دولت روحاني در طول چهار سال کارساز بوده؟ و اگر بوده چرا رأي او نسبت به دوره قبل با همه امکانات رقيب بيشتر شده و باز مردم به برنامهها و روند دولت او رأي دادند؟ نهتنها بيشتر از دوره قبل، بلکه خيل عظيمي از تحريمکنندگان را نيز به ميدان آورده است.
اين در حالي است که بعضي کشورهاي مخالف ايران، دولت روحاني را سدي بر سر راه اهداف و برنامههاي از پيش تعيينشده خود ميدانستند. اساسا نقد يک روش و کنش اجتماعي براي بهترکردن برنامههاي دولت است، ذات روزنامهها و رسانهها به صلابهکشيدن دولتها در روند برنامهريزي و سياستگذاري است، اما نه اينکه نقاط ضعف آنها را چماق کنيم و به دستاوردهاي آنها کاري نداشته باشيم. هر دولتي نقاط ضعف و قوتي دارد، فرقي ندارد اصولگرا باشد يا اصلاحطلب يا اعتدالگرا.
مهم اين است که در هرم قدرت جمهوري اسلامي ايران قرار دارند، اگر نقدي است بايد منصفانه با تعامل و گفتوگوي دوطرفه صورت گيرد نه با مچگيريهاي روزانه. تيتر بعضي روزنامهها با سابقه فراوان در چهار سال گذشته عليه دولت اپيدمي شده، چرا؟ چه نتيجهاي از اين تيترها گرفته شد؟ آيا مردم با خواندن آن تيترها يا حمله به کارکرد دولت از او تبري جستند؟ يا اينکه با رأي قاطع خود، او را دوباره بر مسند قدرت نشاندند؟
دولت روحاني نه قرار است ايران را بهشت کند و نه قرار است دودستي تقديم غرب يا دشمن کند، که اگر چنين بود چه ضرورتي به تأييد صلاحيت نامبرده داشت؟ دولت نقاط ضعف و قوتي دارد که هر کسي از ذهن خويش بايد آن را تحليل يا نقد کند، اما نه اينکه در بيشترين روزهاي سال تيتروار دولت او را به صلابه بکشد. سؤال از مخالفان دولت اين است كه آيا روحاني حُسني هم داشته؟ اگر جواب مثبت است، چرا آن را تحليل نميکنيد؟ و بهراحتي از چنين موضوعي فرار ميکنيد؟
هر ايراني با کمترين سواد ميتواند تشخيص دهد که وجه تمايز هشت سال دولت مهرورز با چهار سال دولت روحاني چقدر است، بهراحتي ميتواند قضاوت کند که آن دولت کجا و اين دولت کجا؟ انصاف را در حوزه رسانه رعايت کنيم چه در قضاوتهاي فردي دولت و چه در قضاوتهاي جمعي آن، آقاي روحاني نه صفرِ صفر است و نه صد صد، بلکه دولت فراگير او بين صفر تا صد است که با نقد منصفانه ميشود نقاط ضعفش را برطرف و نقاط قوتش را تقويت کرد. ايران ما امروز با همه مشکلات منطقهاي و جهاني به آرامش و ثبات نياز دارد پس لطفا با قلم خود آن را متلاطم نکنيم.
پ
نظر کاربران
قابل توجه کیهان وامثالهم هرچندبه آنها افاقه نمکند.