درخواست قاتل دختر جوان برای آزادی از زندان
مردی که متهم است دختر موردعلاقه‌اش را به قتل رسانده و جسدش را در چاهی انداخته است، هرچند با پرداخت دیه از اولیای دم رضایت گرفت اما حالا درخواست اعسار داده و مدعی است نمی‌تواند دیه‌ای را که دادگاه تعیین کرده پرداخت کند.
روزنامه شرق: مردی که متهم است دختر موردعلاقه‌اش را به قتل رسانده و جسدش را در چاهی انداخته است، هرچند با پرداخت دیه از اولیای دم رضایت گرفت اما حالا درخواست اعسار داده و مدعی است نمی‌تواند دیه‌ای را که دادگاه تعیین کرده پرداخت کند.
پنج سال قبل زنی به مأموران پلیس خبر داد که دختر جوانش گم شده است. او گفت: لاله تلفنی با شخصی صحبت کرد و بعد هم از خانه خارج شد. وقتی مأموران ردیابی‌های خود را آغاز کردند، متوجه شدند این فرد افغانستانی است و از مدت‌ها قبل در یک نمایشگاه اتومبیل کار می‌کند. پلیس به آدرسی که از نمایشگاه به دست آورده بود رفت و تحقیقات خود را از آن محل آغاز کرد. صاحب نمایشگاه گفت که ستار مرد افغانستانی کارگر او بوده که به طور ناگهانی خداحافظی کرده و رفته است.
مدتی بعد از تحقیقات، پلیس موفق شد ستار را شناسایی و بازداشت کند. او در ابتدا مدعی بود لاله را نمی‌شناسد و فقط مدتی با او دوست بود. این در حالی بود که مأموران موفق شدند خودروی دختر جوان را در غرب تهران پیدا کنند. شاهدانی که به پلیس رهاشدن خودرو را گزارش کرده بودند، گفتند مردی جوان این خودرو را به آنجا برده است. مشخصاتی که آنها اعلام کردند بسیار شبیه به ستار بود بنابراین او یک بار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت و در نهایت اعتراف کرد دختر را به قتل رسانده و جسدش را در یک چاه انداخته است.
ستار گفت: آشنایی من با لاله زمانی آغاز شد که او به من پیامکی ارسال کرد و خواست برایش شارژ تلفن بخرم. وقتی با او صحبت کردم، متوجه شدم دختر جوان و مجردی است؛ از آن به بعد با هم ارتباط داشتیم و مرتب از من پول می‌گرفت و مواد می‌خرید و استفاده می‌کرد. بیشتر روزها با هم بودیم و او وقتش را کنار من می‌گذراند.
روز حادثه هم به نمایشگاه آمد و از من پول گرفت تا مواد تهیه کند من هم پول را دادم؛ بعد دوباره پول خواست و گفتم که دیگر پولی ندارم. سر این موضوع با هم جروبحث کردیم و من هم او را با ضربات چاقو زدم و جانش را از دست داد؛ نمی‌دانستم جسد را چه کنم و چطور از آن خلاص شوم. تصمیم گرفتم جسد را به دو نیمه تقسیم کنم و آن را داخل چاه نمایشگاه اتومبیل بیندازم. با کمک مأموران آتش‌نشانی چاه نمایشگاه باز شد و جسد لاله از داخل آن بیرون آمد. بعد از تکمیل تحقیقات، پرونده این مرد برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. متهم پای میز محاکمه رفت و گفته‌هایش را دوباره تکرار کرد. این در حالی بود که اولیای دم هم درخواست قصاص کردند.
با صدور حکم قصاص از سوی دادگاه و تأیید این حکم ستار برای رضایت اقدامات زیادی انجام داد و در نهایت موفق به جلب رضایت اولیای دم شد. او با پرداخت دیه از اولیای دم رضایت گرفت اما این‌بار عنوان کرد برای پرداخت دیه جنایت بر میت که دادگاه به‌خاطر مثله‌کردن جسد تعیین کرده است، دیگر پولی ندارد و نمی‌تواند پولی بدهد.
به‌این‌ترتیب درخواست اعسار داد. روز گذشته این درخواست در شعبه چهارم مورد رسیدگی قرار گرفت. ستار وقتی در جایگاه حاضر شد گفت: من هرچه داشتم برای پرداخت رضایت دادم و سال‌هاست که کار نکرده‌ام و پول دیگری ندارم؛ حالا از دادگاه درخواست دارم به من کمک کند و با تقسیط دیه جنایت بر میت من را از این وضعیت نجات دهد.
قضات بعد از گفته‌های متهم بررسی مدارک او را در دستور کار قرار دادند و اعلام کردند به‌زودی تصمیم خود را دراین‌باره اعلام میکنند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
خاک برچوک چنین دخترای نفهمی ک میرن بایه افغانی دوست میشن افغانیا نگاه نکنیدمظلومن اگه یتونن سرادم ادم ازپشت میبزن
یعنی واقعا میخوان به همین راحتی ازادش کنن که بعدا یکی دیگه رو بکشه ودونیمش کنه
باخوندن چنین مطالبی حق میدم به کسانی که سگهاراواسه همدمی انتخاب میکنند واقعاکه سگهابرتر از چنین انسانهایی هستند
آخه افغانی ها توایران چیکار میکنن ؟؟؟؟؟؟؟ اومدن ایران تا هم کشوری های مارو به قتل برسونن. اینارو بندازید‌بیرون دیگه اه .................
... آزادش کنید تا جان چن نفردیگرو بگیرد خاطرجمع باشید وقتی آزاد شد می شود یکی مݓ خفاش شب یا یکی مثل آنها بااین حیوان صفتها باید مقابله به مثل کرد
اخه چرا این هارو بیرون نمیکنید
ای بابا چرا اینجوری شده؟؟؟ خبرا همش شده جنایت های افغانی ها که،دولتم که عین خیالش نیس فقط پول واسش مهمه،بخدا تهران شده کابل شهرهای دیگرو نمیدونم ولی تهران کابل شده
پاسخ ها
عزیزجان برای هرفردی که اینجامُقیم هستن ایران از سازمان ملل پول دریافت می کند
من این جوری نگفتم شما چیز دیگه ای نوشتید
چ سرنوشت تلخی برای ی دختر ھووف