مرگ نادر و جنجالی در یک بیمارستان اصفهان

در نهایت میگن بیمار ناخوناشو نگرفته بوده برا همین میکروب رفته تو بدنش مرده . مثلا فک میکنین میان همکاراشونو خراب میکنن؟

عامل مرگ او احتمالا تزریق داروهای بیهوشی چینی بوده چون چندی پیش در شهر اراک عین این اتفاق بوقوع پیوست ویه مرد جوان جانش را از دست داد وپزشک قانونی هم رای به براعت پزشک معالج داد .

اینقدر سهل انگاری در امور پزشکی زیاد شده و آنچه که اهمیت ندارد جان بیماران است . من خودم چندین مورد برایم پیش آمده ولی مراحل رسیدگی اینقدر دست و پاگیر و پر دردسر است که مجبوری بیخیال شوی و نظام پزشکی هم شده حامی پزشکان متخلف و در نهایت یک تذکر در پرونده و پزشک مقصر سور و مر و گنده تر از قبل به جامعه درمان کننده باز میگردد و با جان انسانها بازی میکند و بهمین راحتی موضوع تمام میشود.

بيمارستان بنويسيم كشتارگاه بخوانيم!!!!!!

کاش اسم بیمارستان را مینوشتن...

احمق زدن ناحق يكي از اعضاي خانوادشونو كشتن بعد ميگي خويشتن دار باشن اگه داداش خودتم بود همينو ميگفتي؟

اشتباه داوری (پزشکی) جزئی از بازی است.

خدایا ازت می خوام واسه خودشون این اتفاقها بی افته ببینم چجوری خودشونو کنترل می کنن!!!!!!!!
به راحتی میگن مریضتون مرد
درسته مردم عادی از پزشکی سردرنمی آرن ولی از پشت کوه نیومدن که
یکی از بستگانمون بیمارستان خصوصی تهران بستری بود (سرطان خون)دوبار جواب آزمایشش و اشتباه دادن در اتاق مریضی که ایزوله بود و باز کردن و ملاقات آزاد ..........
الان 6 ماهه که فوت کرده

قسم پزشکی که این پزشکا می خورن بخوره تو سرشون دیگه نه وجدان واس کسی مونده نه شرفی

من یکی از شهروندان کرمانشاهی هستم خبرهای زیادی از کوتاهی و عدم مسئولیت پذیری پزشکان و مسئولان بیمارستانهای این شهر وجود داره و تعدادی هم به شکایت کشیده میشه اما طبق روال هیچ رسیدگی به این شکایات نشده و بیماران خیلی راحت جان خودشونو بخاطر بی وجدانی و بی مسئولیتی بیمارستانها از دست میدن اینا مسائل تازه ای تو جامعه ما نیستن

مادرمن سالم بود،تاوقتي به عنوان همراه مادربزرگم كه سرطان داشت به بيمارستان رفت،درآنجا به بيماري هپاتيت مبتلا شدوبعداز9سال منجربه مرگ پدرومادرم در50سالگي شد.و...

بیمارستان الزهرا اصفهان که رسما اونایی که دیگه بهشون امید نیست را میفرستن تا مثل موش ازمایشگاهی در نهایت فوت میکنن

ای بابا!!!! از ماست که برماست

بيمارستان الزهرا اصفهان ملاقات کننده هاشم بیمار میشن

خواهشا کمی منصفانه قضاوت کنید!
من شاهد بودم که چگونه پزشکان و پرسنل بیمارستان خوانواده ی این جوان را که به گزارش موقت پزشکی قانونی و به گفته ی پزشکان بیمارستان همان روز عمل بخاطر سهلنگاری پزشک جراح خونریزی مغزی و به علت بی توجهی به این امر دچار مرگ مغزی شده بود را دو روز در انتظار گذاشته و آنان را دست به سر میکردند!
شاهد بودم وقتی عده ی زیادی از جوانان و خوانواده ی داغدار آن مرحوم پشت در بیمارستان بی تابی فوت عزیز از دست رفته شان را میکردند رییس بیمارستان آنان را با نیروهای یگان ویژه دلداری دادند!!! اسپری به کمر و باتون به دست!!! گویی این خوانواده ی داغدار عده ای شورشی بودند!!! آقای رییس بیمارستان! ممنون از لطفتان! شاهد بودم که این خوانواده بخاطر آمدن نیروهای یگان ویژه وبرخورد زشت آنان با داغداران خشمگین شده و از روی ناراحتی به آنان پرخاش کردند!
شاید مشکل از دکتر جراح نبوده! شاید مشکل از سیستم و قانون های پزشکی کشور است که مشخص نمیکند که یک جراح چه محدودیتی برای جراحی در روز را داراست! آیا جراحی که در یک روز چند جراحی مستمر دارد برای بیماران بخت برگشته آخری که در نوبت های آخر هستند توانی برای تمرکز دارد؟؟؟؟
امروز 15 روز از فوت آن شاخ شمشاد میگذرد، او که رفت با دنیایی از خاطره برای بازماندگانش! اما سرنوشت دیگران چیست ...؟؟
آقایان مسئول خدا برای کسی نخواهد، ولی اگر خواست میبینیم خویشتن داریتان را!!

"حسن خانی درباره عملکرد این خانواده، گفت: متاسفانه فشار روانی که در اثر فوت یکی از اعضا به یک خانواده وارد می‌شود زیاد است، اما این فشارها نباید واکنش‌هایی به این تندی را از سوی خانواده‌ها داشته باشد. "
خودتان قضاوت کنید "این فشارها "و "نباید" انگار فشار اقتصادی ی اخه مرگ یه عزیز نباید داره اگه برا خودتونم پیش بیاد اینو فشار کمی می دونید؟

مسولان باید نامحسوس به بخشها بروند تا عملکرد این سرمایه ملی را توسط کارکنان ببینند که بیمار برای یک پشتی و یا جا به جا کردن تخت همراه بیمار چه باید بکشد و از پرسنل چه حرفهای را بشنود تا ایشان بدانند چه کسانی به بیمارستان چه خسارتی دارند وارد میکنند. پیشنهاد میشود علاوه بر تخصص روی علوم رفتاری نیز کار شود

مشکلی نیست این چیزهاعادیه

متاسفانه همه چی پول شده مادرمن برای تعویض مفصل زانوش رفت بیمارستان ولی بلایی به سرش اومد که هنوز بعداز۴ماه داره روزی ۱۳ قرص. میخوره به خاطربی مبالاتی دکترپروتزش عفونت کرد توی یک ماه ۳بارعملش کردن بالاخره پروتز رودر‌‌اوردن سیمان پزشکی گذاشتن ۴۰ روز بستری بود بارضایت خودمون اوردیمش خونه تازه بایدچندماهه دیگه دوباره عمل کنه ودکترش خیلی راحت میگفت پاش وخشک کنین خدالعنتشون کنه اسم بیمارستان میادتنم میلرزه همش دروغ گزارشات نادرست وجدان مرده

دیروز پدرم ...پدری مهربان....را بعلت اهمال کاری پرسنل بیمارستان به اصطلاح فوق تخصصی آریای مشهد اونم فقط بخاطر یک عمل دیسک ازدست دادم....خودم شاهد بودم که پدرم چگونه دچار حمله تنگی نفس و تپش قلب و افت فشارخون شد ولی آنها حتی یک فشارسنج باخود نداشتن تا فشارش را بگیرند!اونم وقتی بعداز چندین دقیقه با آودن فشارسنج فشارگرفتن فشار پدرم به 4رسیده بود و درحال رفتن به کما بود ولی آنها هیچ کاری برایش نکردن !نه دستگاه سی پی آری ...نه بردن به سی سی یو....تنها کتری که کردن ایجاد یک نمایش برای دانشجویان پژشکی که گویا آمده بودن جگونه جان دادن پدر مهربانم را به تماشا بشینن! خدا ازشون نگذرد که پدرم را صحیح و سالم آوردم و بعد یک روز بدن بیجانش را تحویلم دادن و در آخر جواب یکی از پرسنلش به خانمم این بود گه پیر بوده و فوت نموه است.....

اگه کلاتون افتاد اونجا وایناستید بردارید 15 روز بسترب بودم نفهمیدن اپاندیس دارم داشتن میکشتنم تا اینکه رفتم خصوصی

ه. در پرونده های پزشکی هم مثل موارد دیگر اینجور نیست که همیشه به نفع مثلا پزشک یا شاکی رای صادر شود بلکه بستگی داره طرف کی باشه. بدلیل چیزهای خیلی کوچکتر بعضی پزشکان مجازات سنگین از اخراج تا زندان ممکنه بگیرند البته بعضیها فرق دارند!. همینکه خانواده آن مرحوم بدهکار هم نشدند خوبه. چون طرف گفته حق شکایت از خانواده متوفی برای رییس بیمارستان محفوظ است!

یکی از همکارای منم برای انحراف بینی رفت عمل کنه و رفت تو کما ومرد.24سالش بود بیچاره.براثر بی مسئولیتی مرد.اصلا واسشون هیچی مهم نیس.

با سلام خدمت همه ی عزیزان . مادرم بیماری انسداد روده داشت وقتی اونو پیش دکتر جراح بردیم گفت فوری اونو تو بیمارستان الزهرا بستری کنید تا امشب یا فردا صبح عملش کنم . مادرم را با هزار ها امید که خوب میشه بستری کردیم اما به بهانه های مختلف که تخت خالی تو ای سی یو نداریم و ... تا روز شنبه صبح که دکتر گفته بود آماده عمی بشه اما تا عصر خبری از عمل نشد . مادرم از استرس و نگرانی که از این انتظار داشت کم کم دچار اظطراب شد تا وقتی که اونو نزدیک غروب به اتاق عمل بردند متخصص بیهوشی اجازه عمل نداد و اونو به بخش برگردوندند . اون شب حال مادرم خیلی بد شد تا جایی که به او دشتگاه ساکشن وصل کردند بدلیل نفس تنگی . گذشت تا مادرم را روز دوشنبه با همان شرایط عمل کردند و گفتند عملش خوب بوده . اونو به بخش ای سی یو انتقال دادند و 4 روز در ای سی یو بود و گفتند حالش بهتر میشه اما جمعه شب از بیمارستان تماس گرفتند و گفتند مادرم ایست قلبی کرده و به رحمت خدا رفته . تاریخ بستری 1395/2/7 تاریخ فوت 1395/2/17 . امیدوارم خدا از سر تقصیراتشون نگذره هم دکتر و هم پرسنل بیمارستان که ما رو داغدار کردند . مادر من باید به خاطر نبودن یک تخت خالی و برخورد های واقعا افتضاح پرسنل بیمارستان از دنیا بره ؟ امیدوارم بلاهایی که سر بیماران بدبخت می آورند سر خودشان و خانواده هایشان بیاد . وزارت بهداشت باید اسم این بیمارستان رو بذاره کشتارگاه الزهرا . اگه جون عزیزاتون براتون مهمه خواهش میکنم پاتون رو توی این بیمارستان نذارید . ای کاش پام میشکست و مادر عزیزم رو تو این بیمارستان نمی آوردیم . .....

بیمارستان الزهرا کشتار گاهه. خواهشا تا جایی که میتونین پاتونا تو این کشتارگاه نذارین

خدا ازشون نگذره یکی از اقوام ما علکی علکی بخاطر یه عمل ساده مرد یه عملی که سرپاییم میشد انجام بدی دوماه تو کما و دوروزه فوت کرد خدا ازون پزشک ناشی نگذره و ازین بیمارستان که فقط یه مشت دکتر و پرسنل نابلد رو گذاشته سرکار

خدا ازشون نگذره یکی از اقوام ما علکی علکی بخاطر یه عمل ساده مرد یه عملی که سرپاییم میشد انجام بدی دوماه تو کما و دوروزه فوت کرد خدا ازون پزشک ناشی نگذره و ازین بیمارستان که فقط یه مشت دکتر و پرسنل نابلد رو گذاشته سرکار

کسی میدونه دکتر رضوانی چه روزایی در بیمارستان الزهرا هستند؟

بیمارستان الزهرا اصفهان کشتارگاهه من یکهفته مادرم بستری بود ابی که از ریه اش برای نمونه با هزار مکافات گرفتند را گم کردند گفتند سرطان ریه داره که بعد فهمیدیم چنین چیزی نیست وچند روز فقط ما اشک میریختیم ادرارش بند امده بود فریاد میزد میگفتند الزلیمر داره هذیان میگه خلاصه اگه بخوام بگم تو این یکهفته با ما چار کردند میشه یک طومار نوشت

مادر من در بهمن ماه 1394 توسط یک پزشک عمومی معاینه شد . گفت کمی لوزه راستش تورم داره. متا سفانه بدون تحقیق نوبت از یکی از پزشکان گوش و حلق و بینی بیمارستان الزهرا اصفهان به نام الف . ک برای معاینه ایشان گرفتم پزشک محترم بلا فاصله بعد از معاینه گفت به نظر من سرطانه و باید عمل بشه ! ما هم به خیال ا ینکه یک جراحی ساده لوزه هست قبول کردیم و مادرم در بیمارستان الزهرا اصفهان بستری شد و مورد عمل آن پزشک از خدا بی خبر قرار گرفت. بعد از عمل با انجام آزمایش توده خارج شده از لوزه معلوم شد که توده خوش خیم بوده و اصلا نباید در سن 75 سالگی این عمل انجام می شده و با یک نمونه برداری ساده قابل تشخیص بوده. الان نزدیک دو سال است که مادرم بی حسی زبان و گلو دارد به دلیل قطع عصب های گردن و غذا و مایعات وارد ریه می شود و عفونت می کند . به دلیل بی حسی زبان نمی تواند حرف بزند. همیشه در حال سرفه های وحشتناکه. وزن ایشان از 57 کیلو به 40 رسیده . شبانه روز در حال زجر کشیدنه. خدا از این پزشک نگذره.

پدر من یه ا دم سالم بود پاش شکست همین پا شکستگی که در بیمارستان شریعتی اصفهان عمل شد باعث بوجود اومدن چند بیماری ورم لوزالمعده شد که اخرش تشخیص ندادن .انقدر سرم بهش زدن که تمام بدنش ورم کردبعد پر ریه هاش اب شد .فشار ریه سبب شد قلبش بزرگ شد.من خواهش میکنم تو بیماری دست وپاچه وعجول نباشید همیشه با تحقیق وصبر دکتر وبیمارستان را انتخاب کنید .یه اشتباه باعث شد مادرم به خاطر پدرم بیفته تو ای سی یو

واقعابراتون متاسفم بااین بیمارستانتون آدم اگه سالمم باشه شمامیکشینش

مسئولان بیمارستان ....فقط به فکر پول جمع کردن هستن و جان بیماران براشون مهم نیست

باسلام
لطفااگه کسی میدونه اسم دکتری که این عزیزعملش کرده بگه

پدر عزیزم جمعه۶ مرداد به دلیل فشار خون بالا توسط اورژانس به بیمارستان امین فرستاده شدند وقتی رسیدیم دیدیم نیم ساعتی هست ایشون رو سالن رها کردند و به خوش و بش مشغولند اعتراض کردیم که چرا رسیدگی نمیشه گفتند باید صبر کنید رضایت دادیم بردیمشون خورشید اونجام نیم ساعتی ما رو نگه داشتند و پرس و سوال کردند و آخر سر فرستادند الزهرا که کاس قلم پامون می شکست و نمیرفتیم پدر من جانباز بودند ۳۰ سال شیمیایی و دارو باعث شده بود موست و استخوان بشن یک سالی بود که دیالیز میشدند خدا شاهده سه شبانه روز اورژانس نگهمون داشتند و طرف پدرم نمیومدند تخت کناری شب تا صبح دو سه بار چک میشد چون پارتی داشت.بعد از سه روز که اعتراض کردیم فرستادنمون بخش داخلی یه جورایی تبعید.دو روز اونجا بودیم روز بعد بخش اعصاب چون لطف کردند و باعث شدند پدرم قدرت بلع رو از دست بدن و سه بار در یک هفته دیالیزشون کردند و خدا داند که چه کردند تا اینکه صبح پنج شنبه ۱۱ مرداد پدرم ایست قلبی کردند.و جالبتر اینکه کسی که پرونده های پزشکی و تحت درمانش قطر یک متری داشت رو شهید اعلام نکردند.خدا رو قسم میدم به بزرگی و عظمت و به عدالتی که ازش خیلی دم میزنه عزیزترین فرد زندگی تمام کسانی که در حق پدرم کوتاهی کردند رو به حال و روز پدرم مبتلا کنه تا ببینند چه دردی میکشیدیم و حالا ما موندیم با عذاب وجدان هر روزمون که کاش تو اون کشتارگاه پا نمیگذاشتیم .خداوند لعنت کنه هر کسی رو که در انجام وظایفش کوتاهی میکنه

واقعا با این پارتی بازیها که مدرک میگیرند سواد کجا بود محل کارشون هم شده پاتوق واسه خوش وبش کردند راحت جان مردم را به جای عزراییل میگیرند