طلاق به خاطر چشم و هم چشمی!
زوج جوان که دو سال پس از ازدواجشان به خاطر چشم و هم چشمیهای عروس خانم راهی دادگاه خانواده شده بودند با توافق طرفین از یکدیگر جدا شدند.
روزنامه ایران نوشت: زوج جوان که دو سال پس از ازدواجشان به خاطر چشم و هم چشمیهای عروس خانم راهی دادگاه خانواده شده بودند با توافق طرفین از یکدیگر جدا شدند.
آیدا و سیامک در راهروی دادگاه خانواده به انتظار وقت رسیدگی به پرونده شان نشسته بودند. صدای گریههای دختری ۳ ساله که فضای سالن انتظار را پر کرده بود حوصله و تحملش را سر برده بود. حاضران در سالن نیز وضعیتی مشابه آیدا داشتند و با بیحوصلگی به مادر این بچه نگاه میکردند که هیچ تلاشی برای ساکت کردن کودکش نمیکرد.
دقایقی بعد منشی شعبه زوج جوان را به داخل فرا خواند. قاضی با مشاهده آنها که سن و سالشان به ۳۰ هم نمیرسید گفت: مشکلتان چیست؟
سیامک پیش دستی کرد و گفت: جناب قاضی ما حدود ۲ سال است که ازدواج کردهایم آیدا یکی از بستگان دور ما بود، او را در یک میهمانی دیدم اما وقتی از پدرم خواستم به خواستگاری او برویم بشدت مخالفت کرد.
دلیل اصلی مخالفت پدرم اختلاف مالی خانواده من و آیدا بود. اما به هر سختی بود پدرم را راضی کردم و چند ماه بعد ازدواج کردیم.
قاضی پرسید: خانواده آیدا مخالفتی نداشتند؟
در همین لحظه آیدا گفت: با اینکه وضع مالی خانواده ما خیلی بهتر از سیامک بود اما چون او پسری با ادب و تحصیلکرده بود و من هم او را دوست داشتم پدر و مادرم به خواسته من احترام گذاشته و مخالفتی نکردند. ضمن اینکه او قول داده بود برای آرامش و رفاه من از هیچ تلاشی دریغ نکند. آقای قاضی پدر من کارگاه تولیدی داشت و من در رفاه کامل بزرگ شده بودم ولی سیامک فقط یک کارمند ساده بانک بود. فکر میکردم زندگی خوبی داشته باشیم اما...
سیامک حرف همسرش را قطع کرد و گفت: مشکل را تو ایجاد کردی با تجمل گرایی و چشم و هم چشمی با دیگران. آقای قاضی مگر میشود با این وضعیت اقتصادی هر چند ماه یک بار وسایل خانه را عوض کرد؟ یا مثل بقیه فامیل آیدا، سالی چند بار به خارج از کشور برویم؟
قاضی گفت: دخترم آیا شما چنین خواستههایی دارید؟
آیدا قیافهای حق به جانب گرفت و گفت: چه اشکالی دارد ما هم مثل دیگران خوب زندگی کنیم وقتی توانایی مالی اش را داریم چرا به خودمان سختی بدهیم؟
سیامک لبخند معناداری زد و گفت: جناب قاضی من یک کارمند ساده بانک هستم مگر چقدر درآمد دارم که بخواهم خواستههای بلندپروازانه همسرم را فراهم کنم؟
آیدا با لحنی تند و بیادبانه گفت: وقتی توان برآوردن خواستههای همسرت را نداشتی بیخود کردی ازدواج کردی؛ که در اینجا قاضی به او تذکر داد مراقب حرف زدنش باشد.
اما زن جوان ادامه داد: اگر تحمل مرا نداری طلاقم بده!
سیامک که چهرهاش سرخ شده بود سرش را پایین انداخت بعد هم رو به قاضی گفت: حاج آقا شما به من بگویید آیا من حرف بیراهی میزنم؟ میگویم چشم و هم چشمی نکن قرار نیست هرکسی هر چه دارد و هرکاری میکند ما هم داشته باشیم و انجام دهیم. یک میهمانی خانوادگی ساده کلی خرج روی دست ما میگذارد چند نوع غذا و میوه و دسر و مخلفات تهیه میکند که از فامیلهایش کم نیاورد با این کارهایش زندگی مرا سیاه کرده است.
قاضی به آیدا گفت: همسرت راست میگوید چرا زندگی ات را با دیگران مقایسه میکنی؟
آیدا با صدایی بغض آلود گفت: چرا حالا بعد از 2 سال این حرفها را می زنی مگر تو نبودی که می گفتی من را خوشبخت میکنی هر چی بخواهم برایم فراهم میکنی آن همه قول دادی حالا چی شده که به وعده هایت عمل نمیکنی اصلاً ازدواجم با تو اشتباه بود.
با تند شدن لحن آیدا و سیامک و داغ شدن بحث قاضی آنها را به آرامش دعوت کرد و خواست سکوت کنند.
سیامک گفت: جناب قاضی من آیدا را خیلی دوست دارم اما نمیتوانم با این طرز فکر او کنار بیایم ما با عشق و علاقه ازدواج کردیم اما هنوز دو سال از زندگی مشترکمان نگذشته که به مشکل خورده ام.
قاضی دادگاه نیز بعد ازشنیدن صحبتهای زوج جوان وقتی دریافت زن جوان برای جدایی از همسرش اصرار دارد از آنها خواست صورت جلسه را امضا کنند تا مراحل قانونی طلاق طی شود.
نظر کاربران
دو سال ازدواج کردید اون وقت بچتون ۳سالشه نوسینده که این داستانها از ذهنش بلند میشه لطفا کمی دقت کنه
پاسخ ها
توی خوندن متن دقت کن .صدای گریه دختری!!!
اون ۹ماهی که توو شکم مادر بوده حساب نمیکنی؟
هخخخنخ
خدااقبتمونابه خیرکنه به کجاداریم میریم خوشی زده زیردلش
خوب سیامک با یکی مثل خودت ازدواج میکردی هم سطح خودت
امان ازوقتیکه وضع مالی دختربهترازپسرباشه .زندگی مردراخراب میکنن امااگروضع پسربهترباشه چهاکه عروس خانم سوءاستفاده هاکند
پاسخ ها
خانواده خیلی از پسرها هم که وضع مالی بهتری دارن اصلا اجازه ازدواج پسرشون با یه دختر فقیر یا متوسط به لحاظ نالی رو نمیدن چرا این و نمیگی
داستان ساختگی دوسال ازدواج کردند بچه سه ساله دارند پس دو سال قبل از ازدواج رابطه نامشروع داشتتد خخخخخ
پاسخ ها
....اول درست بخون بعد نظر بده صدای گریه دختر ۳ ساله میومده که تو سالن بوده
احتمالا از زمان اشنایی بچه دارشدن که بچه ۳وازدواج۲سال بوده
پاسخ ها
متن روبادقت بخونید سر هوا نظر ندید
هم چین دختره پرمدعایی اصلا نباید ازدواج می کرد مگه پسره عابر بانک شه که بد بخت هی پول بیاره
زنه الان کلش داغه نمی فهمه ..بعد از طلاق شاید اون مو قع بفهمه که خیلی دیر شده...بشین زندگیتو بکن بابا..حالا نری کشورای خارج مسافرت و خوش گذرانی ..نمیشه!!؟ حالا ربخت وپاش نکنی ..نمیشه!؟؟واقعن بعضی از خانما مغرشون اندازه فندق هم کار نمیکنه...همین که شوهرت سالمه..نون حلال درمیاره..خوبه دیگه...کاری هستش خودش کلیع تو این دوره زمونه....
چشم و هم چشمی زنان امار طلاق را وحشتناک برده بالا
پاسخ ها
لطفا توجه بفرمایید دلیل اصلی این طلاق مادر زن است که درست زندگی کردن را به دختر لوسش یاد نداده
لطفا توجه بفرمایید دلیل اصلی این طلاق مادر زن است که درست زندگی کردن را به دختر لوسش یاد نداده
زنه یکی روزیر سرداره اینو قبول کن وگرنه چه مگرنه بشین زندگیتو بکن اینا همه بهانه ست
یه عده تو اجاره خونه و سیر کردن شکم موندن اونوقت بعضی ها خوشی زده زیر دلشون.
پاسخ ها
کاربر m لطفا درمورد مردم این قدر تهمت نزن ازخدا بترس وتوبه کن که شاید خداوند واین دختر ازسرنقصیراتت بگذرند
داستان نیستش اینها واقعیت هستش نمونه اش خود من،بعد ده سال تحمل ریخت و پاش و ولخرجی خانم و من رو به صفر رسوندن از لحاظ مالی تصمیم به جدایی گرفتم و دو سال هست طلاقش دادم و به ارامش رسیدم و زندگی رو دوباره سر و سامان دادم،لعنت به اونهای که با چشم رو هم چشمی زندگی خود و دیگرون رو تباه میکنن
آنچه جوان در آینه جام بیند
پیر پیش از آن در خشت خام بیند
این سزای کسی است که نا فرمانی پدر و مادر می کند علی ع می فرماید تجربه بالاتر از علم است متاسفانه نسل امروز بی توجه به به تجربه بزرگان همیشه در چاه می افتند
توصیه میکنم یه باردیگه بخونید .بچه مال اینا نیست
تواین دور زمونه شوهرت کار داشته برو خدارو شکر کن در ضمن مال حلال نخوردی که اعتراص کردی به زندگیت
به نظر من تفکر وخواسته جوانان بعد عروسی اشتباست جمع کردن زند گی پای زناست آهسته وملایئم
شمابایدبا ظریف ازدواج میکردی هر روزهم میرفتی سفرهای خارجه شرمنده وزیری هم تودستمون نیست اگه تونستی با ابلوبیکار سرکوچه ماهست ازدواج کن تور کوچه گردی برات میزاره