پرسپولیس و دژاوو دهه هشتاد؛ غروب پادشاهی سرخها!
نتایج پرسپولیس در دو فصل اخیر همه جوره نشان میدهد که آنها به زوال و انحطاط پادشاهی خود در فوتبال باشگاهی ایران نزدیک و نزدیکتر شدهاند.
روزنامه گل: نتایج پرسپولیس در دو فصل اخیر همه جوره نشان میدهد که آنها به زوال و انحطاط پادشاهی خود در فوتبال باشگاهی ایران نزدیک و نزدیکتر شدهاند.این تیم در دو سال اخیر بدجوری بر هم ریخته و بسیار از علائم و نشانهها برای هواداران پرسپولیس حداقل آشنا به نظر میآیند. سرخپوشان پایتخت بعد از قهرمانی دراماتیک در لیگ هفتم با افشین قطبی،پس از گذشت یک دهه در لیگ هفدهم توانستند با هدایت برانکو ایوانکوویچ سومین قهرمانی پرسپولیس در ادوار لیگ برتر را به ارمغان بیاورند. در طی همان یک دهه، پرسپولیس از گزند هیچ حاشیه و جنجالی در امان نماند و این تیم به انواع متفاوتی از حواشی مبتلا شد.
از درگیری میان مدیرعامل و سرمربی تا اعمال تغییرات مکرر بر روی نیمکت و درگیری برخی لیدرها با تماشاگران خودی و هزاران اتفاق جنجالی ریز و درشت دیگر، سبب شد تا پرسپولیس به جز کسب نایب قهرمانی در لیگ برتر و قهرمانی در جام حذفی، به افتخار و توفیق آنچنان خاصی در طی فصول متوالی دست پیدا نکند.
اما گرفتاری پرسپولیسیها با آمدن مربی کارکشتهای به نام برانکو بالاخره به اتمام رسید و سرخها همراه با پروفسور و البته در ادامه با یحیی و دستیار او یعنی اوسمار،روزهای بسیار خوبی را با کسب افتخارات بیشمار و به دست آوردن پنج قهرمانی متوالی در لیگ برتر و دستیابی به گزاره و عنوان «پر افتخارترین تیم ادوار لیگ برتر» پشت سر گذاشتند. ثبات، اجتناب از حاشیه و رعایت اصول حرفهای که توسط مرد کروات در این تیم نهادینه شد،باعث شد تا پرسپولیس در طول این بازه زمانی به همه افتخارات ممکن و حتی فراتر از آن برسد؛ از کسب دوگانه داخلی تا گلات در تعداد قهرمانیهای متوالی لیگ برتر و البته تجربه دو حضور در فینال لیگ قهرمانان آسیا.
حال در دو فصل گذشته که پرسپولیس حتی نتوانست از نزدیک جامی را لمس کند، همان اشتباهات مدیریتی اواخر دهه هشتاد برای این تیم فعلی در حال تکرار است و به همین خاطر، هواداران حسابی از عملکرد تیم مدیریتی به ویژه رضا درویش طی دو فصل سپری شده ناراضی و گلایهمند هستند و شعارهای همیشگی علیه مدیر عامل باشگاه پرسپولیس، سند و گواهی خوبی بر این ادعاست.
در حال حاضر، جو و اتمسفر این تیم اصلا خوب و امیدوارکننده نیست و تناقضهایی که در صحبتهای رضا درویش و گاه وحید هاشمیان دیده میشود، هواداران را به اوج کلافگی، خستگی و سردرگمی رسانده و از سویی، عدم نتیجهگیری و نداشتن یک ترکیب متعادل هم مزیدی بر علت شده تا طرفداران به قهرمانی این تیم در لیگ بیست و پنج خیلی امیدوار نباشند. هرچند که تمامی مشکلات پرسپولیس فقط مربوط به این مسائل نمیشود و وجود همیشگی اسم رمزی به نام«هوادار متمول» و دخالتهای بیخود و بیجهت او در مقاطع نقل و انتقالات، عامل دیگری به حساب میآید که سرخپوشان تهرانی را به این وضعیت که بیشتر به درماندگی شباهت دارد، انداخته و دچار کرده است.
وقتی وحید هاشمیان در کنفرانسهای مطبوعاتی چند وقت اخیر خود، اشاره به این مسئله دارد که محدودیت بودجه باعث شد تا از خرید برخی بازیکنان مدنظر دست بکشد و از طرفی، رضا درویش اعلام میکند که کنسرسیوم بانکی بودجهای نزدیک به بیست میلیون دلار برای نقل و انتقالات تیم کنار گذاشته، هواداران پرسپولیس از همین جا بدانند و مطلع باشند که احتمال موفقیت این تیم با وجود چنین پارادوکسهای فراوانی که میان کادر مدیریتی و کادرفنی پرسپولیس به وضوح قابل مشاهده است، بسیار پایین به نظر میرسد.
آن چیزی که در حال حاضر در پرسپولیس به خوبی عیان است، زمین خوردن و سقوط تاج و تختی بود که قرمزها قریب به یک دهه از آن به خوبی محافظت و مراقبت کرده بودند و اکنون انگار برای چندمین مرتبه، پادشاهی سرخها در حالتی از فروپاشی و ویرانی قرار گرفته و شاید همان دژاوو پرسپولیس نسخه اواخر دهه هشتاد،برای تیم فعلی حتی به مراتب بدتر از آن رخ دهد و پر افتخارترین تیم تاریخ لیگ برتر را به ورطه دشواری و نابودی بکشاند.
ارسال نظر