رقابت نفسگیر دلبر ایتالیایی با شاهزاده ژاپنی در قلب تهران
در خیابانهایی که از اسکوترهای چینی و موتورسیکلتهای کار لبریز شدهاند، آیا هنوز جایی برای لاکچریسواری باقی مانده؟
روزنامه هفت صبح: در خیابانهایی که از اسکوترهای چینی و موتورسیکلتهای کار لبریز شدهاند، آیا هنوز جایی برای لاکچریسواری باقی مانده؟ پاسخ مثبت است اما فقط برای دلهایی عاشق و جیبهایی که هنوز تاب میآورند. بازار موتورسیکلت ایران سالهاست در حلقه تکرار گیر کرده؛ تنوعی محدود، طراحیهایی تکراری، تکنولوژی از مد افتاده و قیمتهایی که از منطق اقتصادی فاصله دارند. در نبود زیرساخت شهری، در سایه تحریم و تعرفه، موتورها از انتخابی پرشور به اجبار روزمره بدل شدهاند.اما قصه اسکوترهای لوکس فرق میکند. آنها اعتراض خاموشاند؛ علیه تولیدات بیهویت و استانداردهای منقضی. Vespa و Honda در این میان دیگر فقط وسیله نقلیه نیستند؛ آنها زبان دومِ سلیقه شهریاند، قهرمانهایی کوچک در میانه ترافیک.
از Vespa GTV 300 تا Honda Forza 250؛ شاهزادگان جهان دو چرخ
حالا نوبت به دو مدل خاص رسیده؛ وسپا GTV 300 و هوندا فورزا 250، اسکوترهایی که در دو قطب متفاوت از جهان موتورسیکلت ایستادهاند: یکی نماد اشرافیت کلاسیک ایتالیایی، دیگری نماینده دقت و تکنولوژی شرقی ژاپن.پیش از آنکه وارد میدان مقایسه شویم، بیایید با حساب و کتاب شروع کنیم.
در بازار امروز، وسپا GTV 300 با قیمت حدودی یک میلیارد و ۱۹۰ میلیون تومان معامله میشود؛ در سوی دیگر، هوندا فورزا 250 با قیمت یک میلیارد و ۱۳۰ میلیون تومان روی ترازوی خرید و فروش قرار دارد. این یعنی برای سوار شدن بر یکی از این دوچرخهای لوکس، باید بودجهای در حد یک خودروی صفر داخلی کلاس متوسط کنار بگذارید—با این تفاوت که اینجا، پای پرستیژ، سبک زندگی و نوع نگاه به خیابان در میان است، نه فقط حملونقل.
اسکوتر در ایران؛ روایتی از تغییر ذائقه در میانه بیثباتی
بازار موتورسیکلت ایران تا همین چند سال پیش، عمدتا در اشغال مدلهای چینی، طرحهای کپیشده و تکنولوژیهای قدیمی بود. اسکوترها هم وسیلهای سبکوزن، کمادعا و بعضا زنانه تلقی میشدند؛ انتخابی نه از سر علاقه، بلکه بهخاطر نبود انتخاب.اما امروز اسکوتر دیگر آن ابزار موقتی و کمرمق نیست. تغییرات چندوجهی در اقتصاد، شهرنشینی و فرهنگ مصرف، جایگاه این دسته از موتورها را دگرگون کرده است. حالا اسکوتر به انتخابی آگاهانه بدل شده؛ انتخابی برای طبقه متوسط شهری که بهدنبال کارایی، زیبایی و استقلال حرکتی است.
افزایش قیمت خودرو، ترافیک قفلشده شهری و سبک زندگی مینیمال، همگی نقش داشتهاند در رشد جایگاه اسکوتر. اسکوتر دیگر نه فقط یک موتور بیدنده، بلکه راهحلی تمامعیار برای زندگی در شهر است: کممصرف، قابلاعتماد و قابلافتخار.برندهایی مثل هوندا، وسپا، کیمکو، بنلی و SYM نیز هرچند بهصورت محدود، اما تأثیرگذار وارد بازار شدهاند. آنها سطح انتظارات را بالا بردهاند و محصولاتی ارائه دادهاند که مجهز به ترمز ABS، نمایشگر دیجیتال، استارت بدون کلید، کنترل کشش و حتی چراغهای تمام LED هستند. اسکوتر حالا دیگر نه فقط حملونقل که خودش یک «بیانیه سبک زندگی» است.
با این حال، مسیر رشد آنها هموار نیست. تعرفههای سنگین، واردات محدود، نبود زیرساخت شهری مناسب و خدمات پس از فروش پراکنده، هنوز موانع بزرگی سر راه گسترش این فرهنگ هستند.اما چیزی که مشخص است، اینکه دیگر اسکوتر «انتخاب دوم» نیست. دیگر انتخابی از سر اجبار نیست. این موتورها آمدهاند تا بمانند، تا بایستند میان گرانی خودرو، خستگی شهر و نیاز نسل جدید به زندگی کارآمد و دلخواه. در این میان، Vespa و Honda مثل دو شاخه گل کمیاب در خاک ترکخورده بازار ایران شکوفا شدهاند. نه برای همه اما دقیقا برای همانهایی که میدانند چرا باید برای موتوری بیش از یک میلیارد هزینه کرد.
اصالت ایتالیایی در برابر مهندسی ژاپنی
وسپا جیتیوی ۳۰۰ به پیشرانهای تکسیلندر و چهارزمانه با حجم ۲۷۸ سیسی مجهز است که توان تولید ۲۲.۷ اسببخار قدرت و ۲۳ نیوتنمتر گشتاور را دارد. سیستم خنککاری مایع، تزریق سوخت الکترونیکی و گیربکس پیوسته CVT از جمله ویژگیهای فنی این مدل بهشمار میروند. وزن خشک آن حدود ۱۴۸ کیلوگرم است. بهرهمندی از ترمزهای دیسکی در جلو و عقب همراه با سیستم ABS دوبل و کنترل کشش ASR، ایمنی را در کنار طراحی کلاسیک تضمین میکند. ارتفاع زین از سطح زمین ۷۹۰ میلیمتر است و رینگهای ۱۲ اینچی با ظاهر سنتی، هویت بصری خاصی به این مدل بخشیدهاند.
هوندا فورزا با بهرهگیری از پیشرانه چهار زمانه ۲۴۹ سیسی، قدرتی معادل ۲۴.۸ اسببخار و گشتاوری در حدود ۲۴ نیوتنمتر تولید میکند. گیربکس CVT، سیستم خنککاری مایع و فناوری تزریق سوخت دقیق PGM-FI در آن بهکار گرفته شدهاند. این مدل وزنی معادل ۱۸۲ کیلوگرم دارد. سیستم ترمز ضدقفل دو کاناله (ABS)، استارت بدون کلید و کنترل کشش از دیگر امکانات ایمنی و رفاهی آن هستند. زین بزرگتر و نرمتر فورزا با ارتفاعی در حدود ۷۸۰ میلیمتر، راحتی بیشتری را فراهم میآورد. همچنین، رینگهای ۱۵ اینچی جلو و ۱۴ اینچی عقب، نقش مهمی در افزایش پایداری در سرعتهای بالا ایفا میکنند.
در مقایسهای مستقیم، هوندا فورزا از منظر مشخصات فنی و عملکرد، دست بالا را دارد. توان بالاتر، سطح ایمنی بیشتر و طراحی آیرودینامیکتر، آن را به گزینهای ایدهآل برای استفاده روزمره شهری و مسیرهای طولانی بدل کردهاند. در سوی دیگر، وسپا بیش از هر چیز بر اصالت طراحی، سبک رانندگی شهری و جلوه لوکس تمرکز دارد—انتخابی که بیش از آنکه با منطق راندمان سنجیده شود، با دل و سلیقه تصمیمگیری میشود.
فرم نشستن و راحتی: کافههای رم یا بزرگراههای توکیو؟
بر ترک وسپا که مینشینید، گویی سوار بر خاطرهای دلنشین شدهاید. صندلی چرمی دوتکه، حالت نشستن طبیعی و فرمانی که کمی بالاتر از حد معمول قرار گرفته، همگی حس و حال حضور در صحنهای از یک فیلم کلاسیک ایتالیایی را تداعی میکنند. تمامی اجزای طراحی برای یک رانندگی آرام، آسوده و شهری در نظر گرفته شدهاند.
در مقابل، هوندا فورزا نگاهی مهندسیتر به فرم نشستن دارد. صندلی آن پهنتر و نرمتر طراحی شده، موقعیت نشستن پایینتر و ارگونومیکتر است و به راننده تسلط بیشتری بر جاده میدهد. همهچیز در فورزا بهگونهای چیده شده که حتی در مسیرهای طولانی، کمترین میزان خستگی را تجربه کنید.
وسپا بیشتر یک تجربه احساسی است؛برای لذت بردن از شهر، برای سر زدن به کافهای در گوشهای دنج. اما فورزا انتخاب کسانی است که رانندگی را جدیتر میگیرند و در کنار لذت، به رفاه جسمی خود در مسیر نیز میاندیشند.
انتخاب میان دلسپردن یا حسابگری؟
در یکسو Vespa GTV 300 ایستاده، با شمایلی که از دهههای طلایی ایتالیا جان گرفته و هنوز هم میان خیابانهای شلوغ، حال و هوای رم را تداعی میکند. این اسکوتر، فقط یک وسیله نقلیه نیست؛ امضای یک سبک زندگیست، برای آنهایی که موتور را مثل یک اکسسوری لوکس، با هویت و داستان میخواهند.
در سوی دیگر، Honda Forza 250 را داریم؛ مکسیاسکوتر دقیق و خوشساختی که با طراحی مدرن، آپشنهای فراوان و کیفیت ژاپنی، سواران آیندهنگر را بهسمت خود میکشد. انتخابی هوشمندانه برای مسیرهای بلندتر، ذهنهای تحلیلیتر و کسانی که خریدشان را بر پایه امکانات و راندمان تنظیم میکنند.این دو موتورسیکلت، هر کدام نماینده یک جهان فکریاند: وسپا، دلباختگی؛ فورزا، تعقل. انتخاب نهایی، بستگی به آن دارد که فرمان انتخاب را به کدام بسپاریم: دل یا منطق؟
ارسال نظر