قانون راز برای من قانونی پیش پا افتاده است

استفان كاوی به‌عنوان یكی از مدیران برجسته در سراسر دنیا شناخته می شود كه تا به حال به دليل كتاب‌های مدیریتی‌اش چند جایزه و دكترای افتخاری كسب كرده است.» نام او به‌عنوان نویسنده كتاب« هفت عادت مردمان موثر بیشتر برای خوانندگان آشناست. این كتاب شهرت جهانی دارد و تا به حال به ۴۰ زبان منتشر شده است. در سال ۲۰۰۲ مجله «فوربس» این كتاب را به‌عنوان یكی از ۱۰ كتاب موثر مدیریتی معرفی كرده است و در سال ۱۹۹۶ مجله تایم استفان كاوی را یكی از ۲۵ مدیر برجسته بر شمرده است. مصاحبه زیر رازهای موفقیت از دیدگاه استفان كاوی است كه می‌خوانید.


برای مردم خواندن زياد كتاب های شما همراه با تغییرات بزرگی در زندگی است. خیلی از مردم می خواهند از جایی شروع كنند اما نمی دانند از كجا! به عقیده شما اولین قدم برای این افراد از كجا باید شروع شود كه اسمش را یك تغییر مثبت بگذاریم؟

به صدای وجدان‌تان گوش دهید و سپس شروع به انجام دادن آن كار كنید هر چند قدم اول را كوچك و ناچیز بردارید. اما باید به‌خودتان قول بدهید كه حتما آن قدم شروع را بردارید بعد جلو بروید و به‌خودتان قول بدهید كه قدم دیگری بردارید و در نهایت متوجه می‌شوید كه برداشتن همین قدم‌ها حس اعتماد به نفسی را به شما می‌دهد كه به همین وسیله از یك پله به پله دیگر می روید و به این ترتیب در همه زمینه‌هایی كه فكر می كنید نیاز به اصلاح یا ترمیم دارید، می‌توانید قدم‌های خوبی بردارید. ندای درون هرگز به شما دروغ نمی‌گوید چون مثل یك راهنمای خوب درست را از نادرست تشخیص داده و شما را آگاه می‌كند. اگر از انجام كارهای روزانه‌تان احساس رضایت نمی‌كنید اشتباه خود شما هستید چون برخلاف باورهای درونی تان عمل كرده‌اید و این یعنی مبارزه را به ضرر خودتان پایان داد‌ه‌اید. با دقت گوش كنید و سعی كنید بهترین بازی را در زندگی ارائه دهید.

دیدگاه كلی شما در مورد زندگی چطور است؟ برای مثال شخص استفان كاوی طول روزش را چگونه می گذراند؟ در كدام بخش از فعالیت‌های روزانه‌تان، اصول كلی كه به آن معتقد هستید اجرا می‌شود؟ در یك جمله روز كاری شما چطور می گذرد؟

بزرگ‌ترین شعار روزانه من این است؛ بزرگ‌ترین مبارزه زندگی، هرروز در نبردی كه در سكوت روح وجود دارد ایجاد می‌شود. منظورم این است وقتی به ندای درون خود گوش می‌دهم و كارهای روزمره‌ام را براساس اصولی كه به آن معتقدم انجام می‌دهم كاملا احساس رضایت می‌كنم و این پیروزی بزرگی برای من است. چون وقتی فعالیت‌های روزمره‌تان را براساس باورها و نداهای درونی‌تان منطبق می‌كنید احساس آرامش عمیقی را در خودتان حس می‌كنید و این حس همراه با نوعی پیروزی است. فكرش را بكنید وقتی در طول روز همه كارها را به درستی انجام دهید و برخلاف باورها و اصول‌تان عمل نكنید، آیا می‌شود نام این را چیزی غیر از پیروزی نامید؟ من روز خود را با نبردی بزرگ شروع می كنم و در پایان روز با احساس یك برنده واقعی روزم را به اتمام می رسانم.

تكنولوژی با همه تسهیلاتی كه برای انسان‌ها به‌وجود آورده، باز هم در بسیاری از موارد مشكل‌ساز است. در میان دغدغه های بزرگی كه نسل ما با آن روبه‌روست و با توجه به زمان اندكی كه برای انجام كارها در اختیار داریم، چطور می‌شود از شر چیزهای مزاحم راحت شد و به كارهایی پرداخت كه واقعا مهم هستند؟

باید به خاطر داشته باشید كه تكنولوژی در عین حال كه می تواند به‌عنوان یك خدمتكار فداكار در اختیار افراد قرار بگیرد، در عین حال هم می تواند یك رئیس كاملا سلطه جو و وحشتناك باشد. سرگرمی‌های زیادی وجود دارند كه پرداختن به آن‌ها می‌تواند افراد را از انجام كارهایی كه مهم و ضروری هستند غافل كند و در عوض همه اوقات به فعالیت‌هایی سپری شود كه اصلا ضروری نیستند. برای من خوشبختانه جای خوش‌شانسی است كه با گروهی همكار هستم كه در این تیم فعال، همگی به كارهایی كه مهم و ضروری هستند می‌پردازیم. داشتن یك گروه فعال می‌تواند در این زمینه كمك زیادی به افراد كند زیرا دلگرمی و حمایت اعضای گروه در به ثمر رساندن برخی كارها واقعا موثر است. اما اگر چنین گروهی را ندارید مسئولیت شما كمی سنگین‌تر است و در عوض باید سعی كنید كه در خودتان چنان احساس تعهدی را نسبت به انجام كارهای مهم و ضروری به‌وجود آورید كه به هیچ وجه آن‌ها را به عقب نیندازید. از تكنولوژی هم باید به همین صورت استفاده كرد. برای مثال ساعاتی كه از رایانه استفاده می‌كنید زمان را طوری برنامه‌ریزی كنید كه در طول آن ساعت از رایانه برای پیشبرد كارهای شخصی و البته ضروری‌تان استفاده كنید. تا زمانی كه نتوانید تفاوت بین كارهای ضروری و غیرضروری را درك كنید نمی‌توانید شانسی برای موفقیت داشته باشید. به خاطر داشته باشید كه اولویت‌ها همیشه با كارهای مهم و اصلی زندگی‌تان است كه در مسیر اهداف و باورهای شخصی‌تانشكل گرفته است.

روش منحصر به فرد استفان كاوی برای كار كردن چیست؟ آیا شما از ابزاری خاص استفاده می‌كنید؟ نحوه كاركردن‌تان و این‌كه چطور تا این اندازه موثر می‌افتد، چه دلایلی را در پشت خودش دارد؟ لطفا صریح جواب دهید.

تمام موسسات و شركت‌های بزرگ به‌صورت هفتگی یا ماهانه جلسات مختلفی را براي كاركنان یا مجموعه مدیران می گذارند تا به حل و فصل مسائل موجود در سازمان بپردازند. اما بگذارید خیلی رك به شما بگویم كه بیشتر این جلسات بی‌فایده و غیرضروری هستند و واقعا كمكي به اصلاح روند موجود نمی كند. در چنین شرایطی من ترجیح می‌دهم تنها در جلساتی شركت كنم كه در مورد مسائل ضروری و مهم صحبت شود چون وقت در زندگی من بیش از هرچیز دیگری اهمیت دارد. بیشتر مواقع دستیار من مسئول كنترل پیام‌های تلفنی من است و در باقی لحظات تنها به كارهایی می‌پردازم كه اولویت اصلی را برای من داشته باشد. در واقع هدر ندادن زمان راز موفقیت در هر فعالیت است. اگر بتوانید به درستی از زمان استفاده كنید می‌توانید با فرصت روی نقاط ضعف و قوت خود كار كنید و معایب خود را برطرف كنید اما از دست دادن زمان فرصت زیادی را برای اصلاح خود و روش‌هایی كه به آن پای‌بند هستید، نمی‌گذارد و به همین دليل من تا این اندازه بر مفهوم زمان تاكید این‌چنینی دارم.

چه چیزی می تواند دیدگاه و نگرش افراد را نسبت به پیرامون‌شان اصلاح كند و در واقع مهم‌ترین ابزار برای تغییر به حساب بیاید. شما چه چیزی را پیشنهاد می‌دهید؟

من چیزی را پیشنهاد می‌كنم كه خودم به آن علاقه بسیاری دارم و آن را مهم‌ترین راه برای رسیدن به دیدگاه و جهان‌بینی روشنفكرانه و كامل می‌دانم. به عقیده من خواندن كتاب تا حدود زیادی می‌تواند به افراد كمك كند. خود من هم روزانه 2 ساعت از وقتم را به كتاب خواندن اختصاص می‌دهم و این كار یكی از لذت‌ها و سرگرمی‌های بزرگ من به حساب می آید. بدون شك همین سرگرمی لذت‌بخش را هم به بقیه پیشنهاد می‌كنم و با جرات می‌توانم بگویم كه تاثیر فوق‌العاده‌ای را در افراد به جا خواهد گذاشت.

آیا شما كتاب راز را خوانده‌اید؟ نظر شما در مورد این كتاب و دیگر كتاب‌هایی كه در زمینه جذب و رسیدن به آرزوهاست چیست؟

من این كتاب را خوانده‌ام و شاید برای بیشتر افراد بسیار عجیب و خارق‌العاده به‌نظر برسد اما حقیقتش را بخواهید مفاهیمی كه در این دسته كتاب‌ها در موردش صحبت شده برای من بسیار ساده است زیرا در دنیای من این مفاهیم خیلی دست‌یافتنی هستند و من تا به حال با كمك از همین قوانین به موفقیت رسیده‌ام. قوانین راز سطحی و ساده نیستند اما در دنیای استفان كاوی آنقدر این مفاهیم به كار گرفته شده كه دیگر برایم ساده به‌نظر می‌رسند.

چه چیزی را قربانی كرده‌اید تا به اینجا رسیده‌اید؟ از چه لذت‌هایی گذشته‌اید تا توانستید به همان جایی برسید كه آرزویش را داشته‌اید؟

من چیزی را قربانی نكرده‌ام بلكه برای انجام هر كاری به سختی كار كردم و احساس و اشتیاقم را برای به ثمر رساندن فعالیت‌هایم به كار گرفتم. من نام این را قربانی شدن نمی‌گذارم زیرا توانسته‌ام از نیرو و توان خودم به بهترین صورت استفاده كنم و اینجا همان جایی است كه می‌توانم از آن لذت ببرم چون نتیجه سماجت و استمرار تلاش‌هایم را به وضوح می‌بینم.

برای كسانی كه ممكن است در آینده مدیر یا رهبر گروهی شوند چه پیشنهاد مي‌كنيد؟

زندگی 2 مسیر را برای شما دارد و مهم این نیست كه شما مرد یا زن هستید، فقیر یا ثروتمند هستید یا پیر هستید یا جوان. راه اول راهی است كه من اسمش را راه متوسط می‌نامم و این راهی است كه با انتخاب آن زندگی با شرایط معمولی به سراغ‌تان خواهد آمد و بیشتر افراد این راه را انتخاب می‌كنند اما راه دوم راهی است كه عده كمی قدم به آن می‌گذارند و این راه انسان‌هایی است كه در زندگی به چیزهای بزرگ دل بسته‌اند و به‌دنبال بالا بردن سطح ‌زندگی‌شان هستند. راه اول همراه با محدودیت است و نمی‌گذارد ما به توانایی های بالقوه‌مان برسیم هرچند این راه،راه سریعی است اما راه دوم راهی است كه انتخاب‌های فراوانی در آن وجود دارد و در آن می توان به اوج رسید اما به شرطی كه مسئولیت انتخاب‌ها را به‌عهده بگیریم. من راه دوم را به جوانان پیشنهاد می‌دهم.

اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها Bartarinha.ir