طنز؛ خوشگلا بايد معلم شَن!
محمد ناصر حق خواه در روزنامه قانون نوشت:
خبر اول
آقاي مدير كل آموزش ابتدايي وزارت آموزش و پرورش (يعني عاشق سمت‌های مطلب پركن بعضي مسئولانم) گفته‌اند كه: «امسال ٤٥ هزار و ٦٠٠ دانش آموز دبستاني تكرار پايه داشته‌اند.» تكرار پايه اسم یک بيماري نيست، منظور همان مردود شدن است و اين موضوع يعني اين‌كه ما ٤٥ هزار دانش آموز داريم كه در کلاس تازه تاسيس برجام نمي‌توانند بنويسند: «بابا با ايرباس‌هايي كه از فرانسه خريديم به خانه آمد».
خبر دوم
معاون متوسطه آموزش و پرورش (خدايي طول سمت معقولي دارند): «ميانگين معدل دبيرستاني‌ها به نمره 12 رسيده است».
يعني اين‌كه خيلي از بچه دبيرستاني‌ها كلاس تئوري برجام را مي‌گذارند روي حالت پيچش و براي آشنايي عملي با نحوه مذاكرات، لبخند به لب از روي بالكن مدرسه براي دبيرستان روبه‌رويي‌ها دست تكان مي‌دهند.
در واكنش به دو خبر بالا، آقاي ديگري كه مدير كل شوراي عالي آموزش و پرورش هستند اعلام كرده‌اند كه مركز ارزيابي حرفه‌اي معلمان تشكيل مي‌شود، همچنين معلمان فعلي هم به گفته وزير آموزش و پرورش بايد گواهينامه معلمي دريافت كنند.
همه چيز اين خبر داشت عادي پيش مي‌رفت تا اين‌كه از شرايط جديد استخدام آموزش و پرورش پرده برداري شد. از جمله اين كه: «معلمان نبايد زیادی چاق یا زیادی لاغر باشند، قد آن‌ها خیلی کوتاه یا خیلی بلند نباشد (حداقل ١٥٦ سانتيمتر، حداكثر هم ذكر نشده)، خوش سیما و خوش صدا باشند».
بعد از اعلام رسمي اين خبر متاسفانه باز هم عده‌اي كه چشم ديدن پيشرفت سطح علمي و به روز شدن نظام آموزش و پرورش را ندارند؛ عَلَم مخالفت با اين قوانين را به دست گرفته‌اند و زبان به انتقادهاي گشوده‌اند. پاسخي كه بايد به اين قشر داد اين است كه ما الان در دوره
پسا برجاميم و تا دلت بخواهد هواپيما داريم، آنقدر كه مي‌شود از هواپيماهاي اضافه به عنوان كلاس درس استفاده كرد و آيا بايد با استخدام معلماني كه شرايط بالا را ندارند، مديران آموزش‌و پرورش از مديران هواپيمايي كشوري كم بياورند؟
از سوي ديگر اين دلواپسان آموزشي انگار متوجه نيستند كه با وجود اين طرح چه خدمت شاياني در زمينه‌هاي مختلف به نسل جوان مي‌شود، جهت پاسخ به اتهامات و برطرف كردن غبارهاي غفلت به گوشه‌اي از توان عميق اين طرح در عرصه‌هاي مختلف مي‌پردازيم.
١- مدعيان دلسوزي براي نظام آموزش و پرورش آيا نمي‌دانند كه بعد از اجرايي شدن اين طرح چه حجمي از جوانان متقاضي استخدام با روي آوردن به باشگاه‌هاي بدنسازي و خريد انواع و اقسام مكمل‌ها و پودر ران كرگدن و هرمون بوفالو به اشتغالزايي در اين زمينه كمك مي‌كنند و موجب اشاعه فرهنگ ورزش مي‌شوند؟
2- از سوي ديگر با پولي كه وارد صنعت «بكش و خوشگلم كن» مملكت مي‌شود، مي‌توانيم 20، 30 تا اير باس جديد بخريم، اصلا مي‌توانيم شعار هر ايراني بك اير باس را محقق كنيم.
٣_ علاوه بر موارد فوق الذكر، مي‌شود از اين ظرفيت بزرگ آموزش و پرورش در رسانه ملي هم استفاده كرد و مراحل مختلف استخدام دبيران را در يك برنامه تلويزيوني با اسم پيشنهادي «آكادمي معلمي» برگزار كرد، تا مردم با جنس صداي معلمان فرزندان‌شان آشنا شوند و در عين حال از تماشاي برنامه‌هاي مشابه و مضر شبكه‌هاي بيگانه بي‌نياز شوند.
خبر اول
آقاي مدير كل آموزش ابتدايي وزارت آموزش و پرورش (يعني عاشق سمت‌های مطلب پركن بعضي مسئولانم) گفته‌اند كه: «امسال ٤٥ هزار و ٦٠٠ دانش آموز دبستاني تكرار پايه داشته‌اند.» تكرار پايه اسم یک بيماري نيست، منظور همان مردود شدن است و اين موضوع يعني اين‌كه ما ٤٥ هزار دانش آموز داريم كه در کلاس تازه تاسيس برجام نمي‌توانند بنويسند: «بابا با ايرباس‌هايي كه از فرانسه خريديم به خانه آمد».
خبر دوم
معاون متوسطه آموزش و پرورش (خدايي طول سمت معقولي دارند): «ميانگين معدل دبيرستاني‌ها به نمره 12 رسيده است».
يعني اين‌كه خيلي از بچه دبيرستاني‌ها كلاس تئوري برجام را مي‌گذارند روي حالت پيچش و براي آشنايي عملي با نحوه مذاكرات، لبخند به لب از روي بالكن مدرسه براي دبيرستان روبه‌رويي‌ها دست تكان مي‌دهند.
در واكنش به دو خبر بالا، آقاي ديگري كه مدير كل شوراي عالي آموزش و پرورش هستند اعلام كرده‌اند كه مركز ارزيابي حرفه‌اي معلمان تشكيل مي‌شود، همچنين معلمان فعلي هم به گفته وزير آموزش و پرورش بايد گواهينامه معلمي دريافت كنند.
همه چيز اين خبر داشت عادي پيش مي‌رفت تا اين‌كه از شرايط جديد استخدام آموزش و پرورش پرده برداري شد. از جمله اين كه: «معلمان نبايد زیادی چاق یا زیادی لاغر باشند، قد آن‌ها خیلی کوتاه یا خیلی بلند نباشد (حداقل ١٥٦ سانتيمتر، حداكثر هم ذكر نشده)، خوش سیما و خوش صدا باشند».
بعد از اعلام رسمي اين خبر متاسفانه باز هم عده‌اي كه چشم ديدن پيشرفت سطح علمي و به روز شدن نظام آموزش و پرورش را ندارند؛ عَلَم مخالفت با اين قوانين را به دست گرفته‌اند و زبان به انتقادهاي گشوده‌اند. پاسخي كه بايد به اين قشر داد اين است كه ما الان در دوره
پسا برجاميم و تا دلت بخواهد هواپيما داريم، آنقدر كه مي‌شود از هواپيماهاي اضافه به عنوان كلاس درس استفاده كرد و آيا بايد با استخدام معلماني كه شرايط بالا را ندارند، مديران آموزش‌و پرورش از مديران هواپيمايي كشوري كم بياورند؟
از سوي ديگر اين دلواپسان آموزشي انگار متوجه نيستند كه با وجود اين طرح چه خدمت شاياني در زمينه‌هاي مختلف به نسل جوان مي‌شود، جهت پاسخ به اتهامات و برطرف كردن غبارهاي غفلت به گوشه‌اي از توان عميق اين طرح در عرصه‌هاي مختلف مي‌پردازيم.
١- مدعيان دلسوزي براي نظام آموزش و پرورش آيا نمي‌دانند كه بعد از اجرايي شدن اين طرح چه حجمي از جوانان متقاضي استخدام با روي آوردن به باشگاه‌هاي بدنسازي و خريد انواع و اقسام مكمل‌ها و پودر ران كرگدن و هرمون بوفالو به اشتغالزايي در اين زمينه كمك مي‌كنند و موجب اشاعه فرهنگ ورزش مي‌شوند؟
2- از سوي ديگر با پولي كه وارد صنعت «بكش و خوشگلم كن» مملكت مي‌شود، مي‌توانيم 20، 30 تا اير باس جديد بخريم، اصلا مي‌توانيم شعار هر ايراني بك اير باس را محقق كنيم.
٣_ علاوه بر موارد فوق الذكر، مي‌شود از اين ظرفيت بزرگ آموزش و پرورش در رسانه ملي هم استفاده كرد و مراحل مختلف استخدام دبيران را در يك برنامه تلويزيوني با اسم پيشنهادي «آكادمي معلمي» برگزار كرد، تا مردم با جنس صداي معلمان فرزندان‌شان آشنا شوند و در عين حال از تماشاي برنامه‌هاي مشابه و مضر شبكه‌هاي بيگانه بي‌نياز شوند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر