عجیب ترین مرگ های وطنی

مجله همشهری سرنخ: گاهی اوقات آدم ها جان شان را در حوادثی از دست می دهند که احتمال وقوع آنها در شرایط عادی بعید به نظر می رسد و به همین دلیل این دسته از مرگ ها همیشه عجیب و باور نکردنی به نظر می رسند. مرگ بر اثر حمله تمساح یا گیر کردن داخل ماشین و یا مرگ به خاطر عمل زیبایی جزو همان مرگ هایی است که به ندرت رخ می دهد و برای همه عجیب به نظر می رسد. در یک ماه اخیر حوادث مرگبار زیادی در سراسر کشور رخ داده است که برخی از آنها در دسته همین مرگ ها قرار می گیرند و بازتاب زیادی در صفحات حوادث داشتند. در این گزارش به مرور این مرگ های عجیب می پردازیم.

1- تمساح و مرگ کودک

اولین اتفاقی که می توان از آن به عنوان مرگ عجیب یاد کرد، ماجرای حمله یک تمساح به پسر 10 ساله ای در کنار یکی از روستاهای شهرستان سرباز در استان سیستان و بلوچستان است. حادثه ای که معمولا در کشورهای آفریقایی و مکان هایی رخ می دهد که این حیوان درنده در آنجا به وفور یافت می شود و به همین دلیل رخ دادن آن در ایران کمی عجیب به نظر می رسید.

اما این حادثه چطور رخ داد؟ خانواده بزرگزاده که در شهرستان سرباز زندگی می کنند این روزها عزادار مرگ فرزندشان علیرضا هستند. علیرضا کوچک ترین عضو این خانواده بوده که در حمله تمساح جان باخت. این ماجرای هولناک صبح روز دهم تیر ماه رخ داد، زمانی که علیرضا به همراه اهالی روستای کشاری شهرستان سرباز برای برداشتن آب به رودخانه رفتند.


یکی از اقوام علیرضا درباره روز حادثه می گوید: «روستای ما لوله کشی آب ندارد و برای تامین آب آشامیدنی مجبور هستیم چند کیلومتر راه برویم تا به رودخانه برسیم. هر وقت برای برداشتن آب به رودخانه می رویم، بچه های روستا هم فرصتی برای شنا کردن و آبتنی پیدا می کنند و به دنبال مان می آیند. آن روز هم وقتی در حال برداشتن آب بودیم، علیرضا و چند نفر دیگر از بچه های روستا در کنار رودخانه مشغول بازی بودند که ناگهان یک تمساح گاندو از آب بیرون آمد و او را با خود به زیر آب برد.»

او ادامه می دهد: «همه ما شوکه شده بودیم. هیچ کس جرأت رفتن به داخل آب را نداشت. تنها کاری که از دست مان برمی آمد این بود که با چوب خود به سطح آب بزنیم، شاید تمساح کودک را رها کند. حدودا نیم ساعتی از ناپدید شدن علیرضا گذشته بود و از دست هیچ کس کاری بر نمی آمد تا این که بدن بی جانش روی آب آمد . او را به بیرون از رودخانه کشیدیم و با اورژانس تماس گرفتیم و شروع کردیم به دادن تنفس مصنوعی اما هیچ فایده ای نداشت و کار از کار گذشته بود.»

مرگ علیرضا بسیار غم انگیز بود و سروصدای زیادی به پا کرد تا جایی که معاون سازمان حفاظت محیط زیست کشور به همراه مسئولان شهرستان سرباز برای دلجویی از خانواده کودک جان باخته به روستای کشاری سفر کردند و با دلداری خانواده بزرگ زاده به آنها قول دادند دیه کودک شان از طرف سازمان محیط زیست پرداخت خواهد شد.

این در حالی است که به گفته اهالی روستا و مسئولان سازمان محیط زیست، تمساح گاندو همان حیوانی که به علیرضا حمله کرده است، موجودی خجالتی است اما در این موقع از سال که فصل زاد و ولد و تخم گذاری اش است اگر انسان به تخم های این حیوان نزدیک شود، حالت تهاجمی به خود می گیرد و به احتمال زیاد علت حمله به کودک سر این موضوع بوده و تمساح که تصور می کرده حضور بچه ها در رودخانه برای تخم ها خطری ایجاد کرده، به پسربچه حمله کرده است.

۲- مرگ عجیب مرد بنزسوار

مرگ بعضی از آدم ها آنقدر عجیب است که خبر مربوط به آن به سرعت بین مردم می پیچد. یکی از ماجراها مربوط به مرگ مرد بنزسواری در مشهد است. این اتفاق عصر ۱۱ تیر ماه در محله هاشمیه مشهد رخ داد. چند دقیقه ای از هفت بعدازظهر گذشته بود که اهالی محله هاشیمه مشهد و رهگذران شاهد صحنه ای عجیب بودند. خودروی بنزی که در کنار خیابان پارک شده بود و راننده اش چند قدمی با آن فاصله داشت، به خاطر این که در سراشیبی قرار گرفته بود، شروع به حرکت کرد.

راننده میانسال با دیدن این صحنه دوان دوان خود را به خودروش رساند و حتی توانست در خودرو را باز کند تا ترمز دستی را بکشد اما شیب خیابان آنقدر زیاد بود که تلاش مرد میانسال برای متوقف کردن خودرو بی نتیجه بود. هر لحظه به سرعت خودرو اضافه می شد و از دست هیچ کس کاری بر نمی آمد و سرانجام خودرو از سمت راننده به درخت برخورد کرده و راننده بین در ماشین و درخت گرفتار شد.


فشاری که در ماشین به درخت وارد می کرد باعث شده بود مرد میانسال دچار خفگی شود. شاهدان بلافاصله به کمک او شتافتند و مرد میانسال را از میان در و درخت بیرون کشیدند و با اورژانس تماس گرفتند. وقتی تکنسین های اورژانس به محل حادثه رسیدند، در همان معاینات اولیه پزشکی مشخص شد مرد میانسال جان باخته است. با تایید مرگ مرد بنزسوار ماجرا به بازپرس ویژه قتل مشهد اطلاع داده شد و جسد برای بررسی علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت. چند روز پس از حادثه بود که پزشکی قانونی اعلام کرد مرد میانسال به دلیل انسداد مجاری تنفسی جانش را از دست داده است.

۳- حمله خرس و مرگ پسر جوان

مرگ پسر ۱۵ ساله عشایر توسط خرس قهوه ای و عملیات چند ساعته جستجو برای پیدا کردن او یکی دیگر از مرگ های عجیب در ماه گذشته بود. هر از گاهی خبری از کشته یا زخمی شدن یک انسان توسط خرس منتشر می شود اما با این وجود رخ دادن این ماجرا و مرگ یک انسان آنقدر عجیب است که می توان این اتفاق را جزو مرگ های عجیب به شمار آورد.

حمله خرس که منجر به مرگ یک انسان شد در اولین روزهای تیر ماه در شهرستان کوهرنگ بخش دو آب صمصامی استان چهارمحال و بختیاری رخ داد. قربانی یک پسر ۱۵ ساله عشایر به نام مصطفی جمال پور بود. مصطفی هر روز گوسفندانش را به چرا می برد و قبل از اینکه خورشید غروب کند، گوسفندان را به محل برپایی چادرهای شان باز می گرداند اما روز حادثه با فرا رسیدن غروب هیچ خبری از او نشد و باز نگشت.

حسن مرادی بخشدار صمصامی می گوید: «بعدازظهر روز حادثه بود که از طریق خانواده مصطفی باخبر شدیم او ناپدید شده است و به محل چادرهای عشایری بازنگشته است. پس از دریافت خبر بلافاصله با کمک عشایر چند تیم جستجو تشکیل دادیم و به طرف مرتع راه افتادیم.»

وی افزود: «پس از چند ساعت جستجو ، یکی از عشایر فریادزنان گفت مصطفی را پیدا کرده است. وقتی خودمان را بالای سر او رساندیم، با صحنه ای هولناک روبرو شدیم. پسر جوان دچار جراحت شدیدی شده بود و ناله می کرد. وقتی از او درباره اتفاقی که برایش رخ داده است پرسیدیم، با صدایی ضعیف و لرزان گفت «وقتی در حال چراندن گوسفندان بودم، ناگهان یک خرس عظیم الجثه به طرفم حمله کرد و تا به خودم آمدم در میان چنگال های تیز و قدرتمند خرس گرفتار شدم. با هر ضربه که خرس به من می زد، درد شدیدی در بدنم احساس می کردم. همانطور که تلاش می کردم خودم را از دست خرس نجات دهم به نزدیکی یک پرتگاه رسیدیم. در همان زمان من از پرتگاه پرت شدم و خرس فرار کرد.»


مصطفی پیدا شد و او را بلافاصله به بیمارستان آیت الله کاشانی شهرکرد منتقل کردند و تلاش پزشکان برای نجات جانش آغاز شد اما شدت جراحاتی که دیده بود باعث شد که تلاش پزشکان به جایی نرسد و او در نهایت روی تخت بیمارستان جانش را از دست داد.

۴- تله کابین و مرگ

مرگ اعضای خانواده ای در هنگام تفریح جزو اتفاقات تلخی بود که رخ داد. این حادثه هولناک زمانی به وقوع پیوست که اعضای یک خانواده برای گذراندن اوقات فراغت خود به منطقه خوش آب و هوای کامان و زرشک قزوین رفتند و تصمیم گرفتند سوار تله کابین شوند. ساعت ۴ بعدازظهر بود که خانواده ای هفت نفره راهی ایستگاه تله کابین شدند. صندلی های تله کابین یکی پس از دیگری از راه می رسد و ابتدا سه نفر از اعضای این خانواده سوار صندلی اول شدند. مسئول ایستگاه از آنها می خواهد حفاظ را ببندند اما کو گوش شنوا. صندلی اول حرکت می کند تا دیگر افراد خانواده در صندلی دوم قرار بگیرند. در همین زمان یکی از افراد خانواده که خانمی حدودا ۵۰ ساله بود، دوان دوان خود را به صندلی اول رساند و قبل از این که مسئول تله کابین بتواند جلوی او را بگیرد، سوار شد و صندلی از ایستگاه خارج شد.

این سرآغاز یک ماجرای هولناک بود. هنوز تله کابین چند متری از ایستگاه دور نشده بود که زن ۵۰ ساله تعادلش را از دست داد و سقوط کرد. اما ماجرا به اینجا ختم نشد. زن جوانی که شاهد این صحنه است برای کمک دست زن ۵۰ ساله را می گیرد اما نه تنها نمی تواند به او کمک کند بلکه خودش نیز سقوط می کند. در ادامه همسر زن ۳۰ سله هم خود را به پایین می اندازد تا به آنها کمک کند اما او نیز از این ماجرا جان سالم به در نمی برد.

اما این پایان ماجرا نیست. از آن طرف مسئول ایستگاه که با دیدن صحنه های هولناک دست و پایش را گم کرده است به جای این که تله کابین را متوقف کند، خودش برای کمک به حادثه دیدگان ورود پیدا می کند که باعث آسیب دیدن اپراتور هم می شود.

۵- تراکتور و مرگ طلبه جوان

در یک ماه گذشته فرشته مرگ به سراغ آدم های مختلفی از هر قشری رفت. در یکی دیگر از مرگ های عجیب این بار طلبه جوانی به نام مهدی آشکارا زمانی که سر زمین کشاورزی مشغول کار بود، جانش را از دست داد.


ماجرای مرگ این طلبه جوان از آنجا آغاز شد که او و یکی از دوستانش که هر دو نفرشان در مدرسه علمیه مسجد جامع نکا درس می خواندند برای در آوردن خرج زندگی شان و کمک به خانواده در زمین های کشاورزی منطقه لایی از بخش هزار جریب شهرستان نکا، کاه بارگیری می کردند.

اما حادثه چند ساعت پس از آغاز به کار آنها رخ داد، زمانی که مهدی پشت فرمان تراکتور غرق کار بود، ناگهان تراکتور وارد یک سراشیبی تند شد. مهدی هر چه تلاش کرد تراکتور را متوقف کند نتوانست و ناگهان تراکتور واژگون شد. وقتی دوست مهدی خودش را به محل حادثه رساند با صحنه ای هولناک روبرو شد. مهدی زیر تراکتور گرفتار شده بود و از درد ناله می کرد.

تنها یک راه برای نجات پسر جوان وجود داشت، آن هم درخواست کمک از اهالی روستا بود. پس از حادثه وقتی خبر به گوش اهالی روستا رسید بلافاصله خود را به محل حادثه رساندند اما کار از کار گذشته بود و وقتی مهدی را از میان ستون های در هم پیچیده شده تراکتور بیرون کشیدند، او دیگر جانی در بدن نداشت.

۶- عمل زیبایی و مرگ

قدر زیبایی خدادادی خودتان را بدانید و سعی کنید هیچ وقت خود را زیر تیغ جراحی قرار ندهید تا خدایی ناکرده به سرنوشت پسر جوانی که برای عمل زیبایی وارد اتاق عمل شد و دیگر بازنگشت، دچار نشوید. مرگ به خاطر عمل جراحی زیبایی هم آنقدر عجیب و باور نکردنی است که می توان آن را در پرونده مرگ های عجیب قرار داد.

ماجرای این حادثه به زمانی بر می گردد که پسر جوانی برای انجام عمل زیبایی و برداشتن چربی های اضافی (لیپوساکشن) به یک کلینیک زیبایی مراجعه کرد به امید این که بعد از انجام این عمل جذاب تر خواهد شد اما ماجرا پایان دیگری پیدا کرد. هنوز چند ساعتی از آغاز عمل جراحی نگذشته بود که پسر جوان جانش را از دست داد و پلیس وارد ماجرا شد. مرگ مشکوک پسر جوان و تحقیقات پلیس همه حاکی از آن بود که کلینیک زیبایی مورد نظر هیچ امکاناتی برای انجام عمل نداشته و به صورت غیرقانونی کار را انجام داده است.