۴۶۲۳۴۸
۲ نظر
۵۰۱۲
۲ نظر
۵۰۱۲
پ

طنز؛ «آ» یا «عا»؟

حسن غلامعلی‌فرد در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:

آقای دهخدا دفتر حضور و غیابش را باز کرد و گفت: «معتضد! بیا پای تخته!» معتضد همان‌طور که دسته‌کلیدش را دور انگشتش می‌چرخاند، رفت پای تخته. دهخدا با اخم گفت: «مگه اینجا سر چهارراهه؟» معتضد دستی به شکمش کشید و پاسخ داد: «سوییچ ماشینمه». بیهقی از جا برخاست و گفت: «آقا اجازه؟ معتضد الکی می‌گه ماشین زمان داره». معتضد عصبانی شد و رو به بیهقی گفت: «مردکه‌ پارک‌سوار!» دهخدا تشر زد: «ساکت!» بعد به معتضد گفت: «روی تخته بنویس چه کسی آقا محمدخان قاجار را عقیم کرد؟» احمدی‌نژاد بدون اینکه اجازه بگیرد با صورتی سرخ از کلاس بیرون رفت. دهخدا با تعجب از مشایی پرسید: «کجا رفت؟» مشایی همان‌طور که جهانگیری را چپ‌چپ نگاه می‌کرد پاسخ داد: «آخه جهانگیری بهش گفت اینم تقصیر توئه!» دهخدا از جهانگیری خواست تا حواسش به تخته باشد و هی به ردیف‌های پشت سرش برنگردد.

شریعتمداری با بی‌تفاوتی گفت: «یا کار انگلیس بوده یا آمریکا یا هاشمی». جواد هاشمی با بغض گفت: «چرا تهمت می‌زنی اخوی؟» بعد هم ادای تیر خوردن در آورد و خودش را روی زمین انداخت.

کریمی‌قدوسی گفت: «این هم برگ سیاه دیگری در دفترِ برجام!» دهخدا که تا دیوانه شدن فاصله‌ای نداشت رو کرد به تخته و دید متعضد چنین نوشته: «عاقا محمدخان قاجار را چه کسی عقیم کرد؟» و با عصبانیت گفت: «چرا این‌طوری نوشتی؟» معتضد همان‌طور که سوییچش را دور انگشتش می‌چرخاند، پاسخ داد: «خواستم بامزه بشه». دهخدا با کلافگی گفت: «لازم نکرده، نمی‌شه که واژه‌ها رو هر طور دل‌مون می‌خواد بنویسیم. تحریف کارِ غلطیه!» معتضد پوزخند زد و بدون اینکه اشتباهش را تصحیح کند، رفت سر جایش نشست. دهخدا «عاقا» را پاک کرد و واژه‌ درست را روی تخته نوشت. مرتضوی با صدای بلند گفت: «آقا معلم اجازه! می‌خواین من از بین بچه‌های کلاس یک نفر رو پیدا کنم که مسئولیت این اقدام رو‌ قبول کنه؟» دهخدا نفسی عمیق کشید و پاسخ داد: «نخیر، لازم نکرده». بعد دوباره از معتضد خواست تا پای تخته برود و بنویسد: «آیا تحریفِ تاریخ کارِ درستی‌ است؟» اما معتضد «آیا» را «عایا» نوشت. دهخدا از خشم سرخ شد و فریاد زد: «چرا از قصد غلط می‌نویسی؟»

معتضد با نیشخند گفت: «آخه این‌طوری بامزه‌تره». بیهقی اجازه گرفت و رفت پای تخته و کلمه‌ درست را نوشت. معتضد چندشش شد و گفت: «ای پارک‌سوارِ خودشیرین!» دهخدا تپش قلب گرفته بود. تصمیم گرفت بی‌خیال تدریس تاریخ بشود و فضای کلاس را تغییر دهد. پس روی تخته نوشت: «خواص سیب‌زمینی چیست؟» ناگهان احمدی‌نژاد درِ کلاس را باز کرد و همان‌طور که لبخندی شیطنت‌آمیز می‌زد گفت: «من بگم؟ بگم؟»

وب گردی

خبرفوری: کچل ها بزودی منقرض میشوند

معرفی شامپو ضد ریزش مو در برنامه زنده صدا سیما!!

سفارش محصول

سریال شفرونی نسخه کامل

با تخفیف ویژه در فیلیمو

تماشا کنید

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    خیلی جالب بود

  • بدون نام

    چی بهتون ماسیده ازین دولت اعتدال ک اینقدر چاپلوسیشو میکنید؟

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج