طنز؛ عامل آلودگی

علی هدیه لو در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:

پایم عجیب بوی چغندر گرفته است

بویش میان کل محل درگرفته است

تا پا ز کفش خویش برون کرده‌ام سه سوت

در مغز خلق، آتش و اخگر گرفته است

این پای بوی لاشه‌ سگ داشت، وان دگر

بویی هزار مرتبه بدتر گرفته است

ای عامل فرآوری تپه‌ها، ببین

این تپه بوی گند مکرر گرفته است

این خانه هیچ بعد تو بویی نداشت، حال

یادت در این فضای معطر گرفته است

گنجشک بر درخت، نوکش بوی پا گرفت

حتی کلاغ از خفگی پر گرفته است

مانند بمب هسته‌ای است این شعاع بو

از گرمسار تا به کیاسر گرفته است

یک کشور از مرارت این بو کدر شده

قلبم برای خلقِ مکدّر گرفته است

جوراب‌ها، پیام مرا منتشر کنید

گویا نفس شمارش آخر گرفته است

پای من است عامل آلودگی و باز

این بویناک، کار خود از سر گرفته است