۵۳۳۴۰۳
۴ نظر
۵۰۱۲
۴ نظر
۵۰۱۲
پ

طنز؛ «عمومی» یا «همگانی»؟

دهخدا ایستاد پای تخته و گفت: «امروز زیست‌شناسی داریم و درباره‌ پروتوپلاست خواهیم آموخت». قالیباف یکهو عصبی شد و گفت: «براتون بس نبود از انتخابات کشیدم کنار که حالا موضوع پلاسکو رو می‌کشین وسط؟» دهخدا ابرو در هم کشید و....

حسن غلامعلی‌فرد در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت:

 دهخدا ایستاد پای تخته و گفت: «امروز زیست‌شناسی داریم و درباره‌ پروتوپلاست خواهیم آموخت». قالیباف یکهو عصبی شد و گفت: «براتون بس نبود از انتخابات کشیدم کنار که حالا موضوع پلاسکو رو می‌کشین وسط؟» دهخدا ابرو در هم کشید و پرسید: «پروتوپلاست چه ربطی به پلاسکو داره؟» رضایی با چهره‌ای سرد گفت: «قالیباف به هر چیزی که توش پلاس داشته باشه حساسیت داره» سپس دست گذاشت روی شانه‌ قالیباف و گفت: «به باشگاه ما خوش اومدی!» قالیباف زیر لب چیزی گفت و بغض توی گلویش نشست.

دهخدا گچ را برداشت و روی تخته نوشت: «پروتوپلاست» سپس رو کرد به رئیسی و گفت: «شما بگو پروتوپلاست چیه؟» رئیسی با حالتی جدی گفت: «این چیزی که شما گفتین قطعا یک خواست عمومی‌ا‌ست» دهخدا لب ورچید و با شگفتی پرسید: «بهتره به جای عمومی بگی همگانی».

در ضمن پروتوپلاست چه ربطی به خواست همگانی داره؟» قالیباف دوباره برآشفت و گفت: «باز داری قضیه‌ پلاسکو رو می‌کشی وسط؟»‌.

دهخدا با کلافگی گفت: «ای بابا. شما از یه جا دیگه خشمگینی چرا سر من خالی می‌کنی؟ مگه من گفتم بکش کنار؟» سپس رو کرد به رئیسی و با بی‌حوصلگی پرسید: «درس امروزمون درباره چی بود؟».

رئیسی گفت: «پُرپکانی» دهخدا چشمانش را تنگ کرد و پرسید: «ببخشید، چی گفتین؟».بذرپاش ایستاد و گفت: «در زبان مخفی به پروتوفلان می‌گن پرپکانی». دهخدا لغت‌نامه‌ زبان‌های مخفی‌اش را در‌آورد و پس از خواندنش گفت: «من همه‌ بخش‌های این کتاب رو خوندم ولی اون واژه‌ای که شما گفتین رو پیدا نکردم». شریعتمداری گفت: «چون زیادی مخفیه».

دهخدا سرش را خاراند و گفت: «من همه‌ زبان‌های مخفی رو بلدم، اینی که شما میگی نیست بین‌شون». جدیدی گفت: «خواست عموم کلاس اینه که درس امروز رو تموم کنید می‌خوام سلفی‌ آخرمو بگیرم».

دهخدا سرش را به دیوار کوبید و گفت: «به جای عموم بگو همه» یکهو بوی شکلات پیچید تو کلاس. دهخدا بی‌اختیار لبخند زد و از شاگردی که نامش «خ» بود پرسید: «شما بگو من روی تخته چی نوشتم؟» خ گفت: «پروتوپلاست» دهخدا لبخند زد و پرسید: «میشه تکرار کنید؟». خ از پشت صفحه‌ای شطرنجی گفت: «این بار شما تَکرار کنید!» دهخدا لبخندش کِش آمد و گفت: «چشم» و سوی تخته‌سیاه چرخید و گچ بنفشش را برداشت و نوشتن آغاز کرد... .

وب گردی

خبرفوری: کچل ها بزودی منقرض میشوند

معرفی شامپو ضد ریزش مو در برنامه زنده صدا سیما!!

سفارش محصول

سریال شفرونی نسخه کامل

با تخفیف ویژه در فیلیمو

تماشا کنید

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • عرفان

    دوران تَکرار اشتباه گذشته الآن وقت تغییر است.............

  • بدون نام

    خیلی خوب بود. عالی. دست مریزاد...

  • بدون نام

    خ خیلی باحال بود دمت گرم

  • بدون نام

    درود برخاتمی مرد اخلاق و ادب

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج