۱۳۰۱۴
۵۰۱۰
۵۰۱۰
پ

با دو آلبوم در یک ماه، با یک گفت و گوی مفصل و خواندنی

علیرضا عصار: گفته بودم عاشقم!

از هر زاویه ای هم فکر کنیم، باز به این نتیجه می رسیم که از میان نسل اولی های موسیقی پاپ بعد از انقلاب، محمد اصفهانی و علیرضا عصار بعد از ۱۵ سال حضور مستمر در دنیای موسیقی ایرانی، علاقه مندان وفادار زیادی دارند...

مثل تفاوت زورخانه و باشگاه بدنسازی می ماند! هنوز هم که هنوز است، وقتی از دور به ماجرا نگاه کنی، قهرمانان زورخانه ای حرف های بیشتری دارند و هم دم گوشی(!) محبوبیت بیشتری، حالا همین، حکایت نسل اول موسیقی پاپ ایرانی بعد از انقلاب است! هنوز یک محبوبیت نهفته، یک شأن والا و از همه مهم تر یک تاثیرگذاری خاص در بین اهالی و طرفداران موسیقی دارند و این ادعا را می شود در آخرین آلبوم هایشان سراغ گرفت.

از هر زاویه ای هم فکر کنیم، باز به این نتیجه می رسیم که از میان نسل اولی های موسیقی پاپ بعد از انقلاب، محمد اصفهانی و علیرضا عصار بعد از ۱۵ سال حضور مستمر در دنیای موسیقی ایرانی، علاقه مندان وفادار زیادی دارند؛ یعنی همین که وارد گود می شوند. بقیه باید گوش هایشان را تیز کنند و حرکاتشان را با برنامه های آنها تنظیم کنند.

علیرضا عصار: گفته بودم عاشقم!

شاید در این مثال کمی اغراق کرده باشیم ولی تندترین منتقدان هم منصفانه قبول دارند که این دو خواننده به همراه چند نفر دیگر (که این روزها محبوبیت و اقبال سابق را دارند)، بنیان های موسیقی پاپ ایرانی بعد از انقلاب شدند. بعد از «بی واژه» محمد اصفهانی که برخی علاقه مندانش را راضی نکرد ولی خوب فروخت. نوبت به چهره سنتی دیگر موسیقی پاپ ایران رسیده؛ علیرضا عصاری که چندین و چند سالی می شود درست مثل هم نسلش سکوت پنج ساله اختیار کرده، تنها کنسرت های معدود داشته و حالا پنج ماه بعد از اصفهانی، آلبوم جدیدش را به بازار فرستاده و در همین ماه آلبوم بعدی اش هم روی پیشخوان ها قرار می گیرد.

او کسی است که با صدای متفاوت و شعرهای گیرایش تا حد زیادی توانست دنیای موسیقی ما را کامل تر کند و با دکلمه خوانی های منحصر بفردش راه های دیگری هم برای ماندگاری امتحان کند. علیرضا عصار، زیاد اهل مصاحبه نیست. حاشیه خاصی ندارد و سکوت را بر جنجال سازی های مرسوم موسیقایی ترجیح می دهد. ولی انتشار دو آلبوم از او به فاصله سه هفته، خودش به اندازه کافی هیجان انگیز بود که سراغش برویم و با یک مصاحبه بازگشت رسمی اش به گود موسیقی را جشن بگیریم! بالاخره پهلوان زنده را عشق است...

علیرضا عصار از سختی ها و ظرافت های نفس کشیدن ۱۴ ساله در دنیای پاپ ایرانی می گوید.

دنیای موسیقی منتظر کسی نمی ماند

مصاحبه با علیرضا عصار در هر برهه زمانی ای که باشد، لذتبخش است و سخت. «لذتبخش» از آن جهت که انسان مهربانی است. آرام، صمیمی و دوست داشتنی و «سخت» برای آنکه گزیده و با وسواس حرف می زند. در صحبت ها هیجان زده نمی شود و درباره اتفاقات حاشیه ای و بقیه هم صنفانش ابدا نکته ای نمی گوید (و به این پیمان خود خواسته حسابی پایبند است و کوتاه هم نمی آید). او در عکس گرفتن هم همین ویژگی ها را از یاد نمی برد؛ خنده ناب و لحن صمیمی اش را دارد ولی روبروی دوربین که می ایستد، ژست آشنا و همیشگی اش را نگه می دارد و با نکته سنجی فراوان، عکس ها را گزینش می کند. همه این ها یعنی وقتی در شب بارانی و پرترافیک یوسف آباد در خانه دنج و خوش منظرش، مهمان می شوی تا در کنار پیانوی مجهز و مبلمان باسلیقه اش، درباره آلبوم آخرو شکستن سکوت چندساله حرف بزند، از تمام ۲ ساعت گفت و گو حسابی «لذت» برده ای، ولی هیچ تیتری در ذهنت نمانده که سروصدا کند و جنجالی به راه بیاندازد؛ و این دقیقا همان نکته «سخت» ماجراست. حتما شما هم که این مصاحبه را می خوانید. در دام گیر و گرفت این لذت و سختی خواهید افتاد؛ مراقب باشید!

*فاصله و دوری پنج ساله تان از مخاطبان زیاد نیست؟ در همه این مدت طولانی، تنها کنسرت های سالانه داشتید و تمام.

حق با شماست؛ هر هنرمندی با چنین فاصله زیادی مواجه شود، قطعا در معرض خطر قرار می گیرد. این مختص من و کلا موسیقی ما نیست. در هر جای دنیا اگر این اتفاق بیفتد، باعث لطمه خوردن به هر هنرمندی می شود. موسیقی و کلا هنر در حال پیشرفت است و منتظر کسی هم نمی ماند. آدم های جدید و سبک های جدید در طول سال ها وارد معرکه می شوند. علی الخصوص ما که کانال های ارتباطی با مخاطبانمان خیلی خیلی محدود است و تنها به انتشار آلبوم منتهی می شود. اما در کل، بخشی از این دوری ۵ ساله ناخواسته بود و بخشی هم شاید دل بخواه. بعد از «نهان مکن» من حدود یک سال و نیم در حلا استراحت و فکر بودم که می خواهم چه مسیری را در ادامه راه هنری ام طی کنم. ولی واقعا اصلا این طور نبود که من مثلا به یک دلیل مشخص آلبوم ندادم. دلایل مختلف با درصدهای اهمیت مختلف باعث شدند که این دوری ۵ ساله بوجود بیاید.

*ولی با این حال بازهم مخاطبان شما ریزش نکردند. از میزان فروش این آلبوم که بگذریم،مثلا همیشه و در همه این سال ها در کوتاه ترین زمان ممکن بلیت های کنسرت شمابه فروش می رفت. دلیلش چیست؟ از ریزش مخاطب نمی ترسیدید یا اطمینمان داشتید به مخاطبانتان؟

جواب من به این سوال شاید از بیرون خیلی کلیشه ای به نظر برسد ولی واقعا حقیقتی است که من به شخصه به آن اعتقاد دارم و بارها هم روی استیج درموردش صحبت کرده ام. من همیشه این جمله را در همه کنسرت هایم گفته ام که به جنس مخاطبانم همیشه افتخار کرده ام و می کنم. این حرف و صحبت یک بحث کیفی است نه کمی من از ۱۴ سال پیش وارد این عرصه شده ام و می خوانم. مسیر طولانی ای است این ۱۴ سال، سال ۸۷ (بعد از آن همه مدت سکوت، بعد سه سال) وقتی قرار شد کنسرت داشته باشیم، بی تعارف بگویم که دلهره داشتم. استرس داشتم وقتی می رفتم روی استیج ولی وقتی فهمیدم بلیت ها با آن سرعت فروش رفته اند و مردم در سالن، ترانه های ۱۰ سال قبل من را از حلظ و بلند می خوانند، به این نتیجه رسیدم که نوع این ارتباط درست بوده؛ من هیچوقت چیزی که باور نداشته باشم را نمی خوانم. خیلی چیزها را باید رعایت کنی. باید با مخاطب روراست باشی. همیشه به شعورش احترام بگذاری، مجموع و برآیند این رفتارهاست که باعث می شوند به قول شما، مخاطب بماند و پا به پای تو پیش برود.

*خب در همه این سال های سکوت، دغدغه جلب نظر جوانان (نسل جدید شنونده موسیقی) نداشتید؟ فکر نمی کردید که باید به لحن و زبان آن ها نزدیک شوید؟

ببینید، این دغدغه ها را که همه ما همیشه داریم. حتی اگر هر سال هم آلبوم داشته باشیم، باز هم این جزیی از دغدغه هایت خواهد بود. برای اینکه این نسل همچنان در حال تغییر است. من مخاطبانی را دارم که از ۱۴ سال پیش با من بوده اند و حالا بچه دارند. آیا بچه او هم مخاطب من هست هنوز؟ من توانسته ام این توازن را بین دو سال حفظ کنم؟ این ها چیزهایی نیست که بشود قاطعانه درموردشان صحبت کرد و گفت موفقیم یا نه. اما چیزی که من می توانم قاطعانه درمورد آن بگویم این است که من در آخرین برنامه ام، از همه قشری و همه سنی در سالن می دیدم که از حفظ ترانه ها را می خواندند. البته اینکه تو بتوانی همه سلیقه ها را ارضا کنی کار مشکل و سختی است ولی در کل، تو روزگاری در تنهایی ات یک لیوان چای برای خودت می ریزی، می نشینی و فکر می کنی به همه عمر هنری ات و مجموع این اتفاقات برآیندشان یک حس درونی است که یا راضی هستی یا نیستی. برای من در این لحظه، مهم این است که من وقتی در تنهایی هایم می نشینم و فکر می کنم، از فعالیت هنری ام راضی ام. احساس می کنم که اشتباه مهلکی تا به حال نداشته ام.

*ولی یک سری مولفه هایی برای نزدیک به همه نسل ها داشته اید. مثلا در آلبوم جدیدتان، برای نزدیک شدن به نسل جدید و ایجاد ارتباط با آن ها چه فکری کردید؟

فکرهایی داشته ایم و برخی از آن ها را هم عملی کرده ایم، ولی من زیاد نمی توانم از اصل خودم یا شأن خودم دور شوم. برای نزدیک ترشدن به این نسل، من مجبور به فاصله گرفتن از اصل خودم هستم و این باعث می شود کارها و آثارم خلوصش را از دست بدهد. ولی در کل ذائقه عموم چیزی نیست که در کنترل من و بقیه همکاران من باشد. یک جریان کلی ای است، یک تصمیم گیری های کلی ای هست که شاید در نگاه اول زیاد به چشم نیاید، ولی بعد از گذشت دو، سه سال می بینی که چه آثار مهلکی را در پی داشته است؛ مثلا موسیقی در ایران از نوع پایش چندسالی است که کمتر از طریق رسانه ملی تحویل گرفته می شود. خب همین باعث می شود که مردم به سمت کانال های ماهواره ای بروندو تاثیر و فرهنگی متفاوت از آن چیزی که در سیاست گذاری های کلان جامعه است، بوجود بیاید. چاره کار این است که در بخش تولید و پخش آثار موسیقی، کیفیت را در داخل کشور بالا ببریم. باید بافت ذهنی مخاطبانمان را تغییر بدهیم. اینکه من می گویم به شعور مخاطبانم همیشه احترام گذاشته ام، همینی است که می بینم. اینکه همه آنهایی که در این سال ها با من بوده اند، باز هم رفته اند و آلبوم جدید من را خریده اند. این ۵ سال نبودن، ماهواره و... باعث نشده آن ها دیگر سراغ آثار من نیایند. خب این برای من افتخار است.

علیرضا عصار: گفته بودم عاشقم!

*فکر می کنید نسبت به آلبوم اولتان سلیقه مخاطبان موسیقی چقدر تغییر کرده؛ یعنی اگر قرار باشد آن نسل اول را با نسل جدید مخاطبان مقایسه کنید، چه تغییرهایی را حس می کنید؟

قطعا ضعف خودمان را نمی توانیم گردن مخاطب بیندازمی. این اشتباه است. من خیلی دیده ام که هنرمندی به سمت آفرینش اثری هنری (و نه بازاری) می رود و پس از عدم استقبال، می گوید مخاطب اصل موضوع را نتوانست بگیرد و کار را نفهمید. این شاید تنها دو درصد درست باشد و مثلا مخاطب عام برخی مولفه های اثر فاخر را نتواند کنکاش کند، ولی در کل قطعا این طور نیست. مثلا زمانی که ما (نسل اول موسیقی پاپ) شروع کردیم، نگاه کلی سیستم به موسیقی فرق می کرد؛ تلویزیون موسیقی ما را پخش می کرد، دانلود و اینترنت به معنای کنونی اش و با این حجم وجود نداشت، شبکه های ماهواره ای هم همین طور. وقتی من «کوچ عاشقانه» را منتشر می کردم، می فهمیدم که چه آخر و عاقبتی برای آلوم بوجود آمده، چند نفر خریده اند و شنیده اند. بازتاب ها خیلی روشن و واضح می رسید. الان خیلی فرق کرده؛ به واسطه حضور ماهواره و اینترنت، سلیقه ها خیلی فرق کرده. به هرحال تو هر چیزی را که بشنوی به آن عادت می کنی. همین باعث تغییر در سلیقه ات می شود. این روزها موسیقی من و امثال من دیگر شنیده نمی شود. من یک سری مخاطب دارم که می روند و آلبوم را می خرند و گوش می دهند؛ همین در سال های دور شما هر کانال تلویزیونی ای را که می زدید یا صدای من در حال پخش بود یا محمد اصفهانی یا حسین زمان یا خشایار اعتمادی یا قاسم افشار و... یعنی موسیقی شنیده می شد. ولی الان این طور نیست. باید شما مخاطب علیرضا عصار باشی که بروی و آلبوم را بگیری گوش کنی؛ در غیر این صورت، نه در تلویزیون شنیده می شوی و نه از رسانه های دیگر. یعنی ما این وسط مهجور واقع شده ایم. آنهایی که کارهایشان را ماهواره (کانال های دیگر) در حال پخش است، بیشتر و بهتر از مایی که باید مجوز بگیریم و کار کنیم، شنیده می شوند. این اجحاب است و باعث شنیده نشدن و لطمه خوردن به کلیت کار می شود. پس در درازمدت، این به ذائقه عمومی هم سرایت پیدا می کندو تاثیر می گذارد دیگر.

*همین جا یک پرانتز باز کنیم؛ در صحبت هایتان اسامی ای را آوردید که به نسل اول پاپ پس از انقلاب مربوط می شوند. دلایل ماندگاری برخی از این نسل اولی ها و سقوط برخی دیگر را بدانیم؟ چطور ارزیابی می کنید؟

خیلی سوال سختی است... اول اینکه من درباره اشخاص اظهارنظر و قضاوت نمی کنم. این قرار همیشگی من است.

*نه به معنای مصداقی، کلی بگویید...

این سوال را باید در نگاه جهانی پاسخ داد. در همه جهان بوده اند گروه هایی که در برهه های مختلف آمده اند و کارشان به شدت موردتوجه قرار گرفته ولی در کوتاه مدت هتمه یاد و خاطره شان از بین رفته و چیزی از آن ها در تاریخ باقی نمانده است. این موسیقی پینک فلوید هم داشته، بیتلز، استینگ و بقیه هم داشته. خوب این ها چطور به ماندگاری رسیده اند؟ آن ها دنبال کرده اند کارشان را و سعی کرده اند هم مسیر با نسل ها پیش بروند. ضمنا این کار، تعارف بردار نیست؛ یا جنس ماندگاری را داری یا نداری. این فاکتورها، یکی دوتا نیست که من نام ببرم، بلکه مجموعه ای از عوامل به هم پیوسته ای است و به اضافه نکه مهم یبه نام شانس! این ها باعث می شوند که یک اثر بماند و در درازمدت هم لطمه ای به آن وارد نشود. بعضی از نسل های مختلف مویسقی دارند این خصوصیات را و برخی هم ندارند.

*می گویند عصار در «محتسب» با حفظ همه مولفه ها و استایل کاری اش تا حدودی سعی کرده آلبومش را به سلیقه عموم نزدیک کند و کار جدیدش «پاپ» تر از کارهای قبلی به نظر می رسد. این نظر را قبول دارید؟

خب اگر نظر شما در مورد آلبوم این است، من منتهاالیه آرزوهایم برای این آلبوم همین طرز برداشت بوده که با دورنشدن از خود واقعی اش، امروزی تر و آپدیت تر شده با شم. مثلا همین «تکلیفو روشن کن» را در کنسرت ها با تنظیم دیگری خواندم و برای آلبوم با تنظیم دیگری اجرا شد تا در ژانر «خیال نکن نباشی» یا «یکی از ما داره باز به او یکی دروغ میگه» باشد. یعنی تلاشی داشته ایم با حفظ همان روش و استایل همیشگی. سعی من همین بوده و امیدوارم بقیه هم این نظر را داشته باشند.

*در این آلبوم هم شما فضای کلی را حفظ کرده اید. یعنی یک ترک با تنظیم متفاوت، شعرهایی از مولوی و ترانه هایی با جنس اجتماعی. ولی چه اتفاقی افتاد که سراغ پروین اعتصامی و شعرهایش رفتید؟

کلا گویش ایشان را دوست دارم و اتفاقا یکی دیگر از اشعار ایشان را هم پیدا کرده ام که شاید در آینده ای نه چندان دور - برای آلبوم بعدی - سراغش بروم. مفهوم کلی شعر را پسندیدم و انتخاب کردم.

*چرا برای شعر فاضل نظری هیچ ملودی ای طراحی نشده بود؟

این شعر را دوست داشتم و می خواستم در آلبومم باشد. احساس کردم اگر ملودی اضافه شود، امکان دارد معنای شعر را تغییر دهد، پس خواستمنن که دکلمه باشد.

*مدتی است که دیگر ترک های دوصدایی اجرا نمی کنید؟ دلیل خاصی داشته؟

همان هایی که اتفاق افتاد، مثل باغ زندگی یا قدسیان آسمان، این نبوده که نقشه یا برنامه خاصی داشته باشیم و حالا ادامه اش ندهیم. بلکه فضای کار باید اجازه بدهد؛ مثلا برای همان قدسیان هم گفته ام که برنامه نداشتیم که آقای اصفهانی بخواند؛ ما در استودیو پژواک داشتیم کار را ضبط می کردیم که ایشان هم وارد شد و خیلی خوشش آمد. بخش هایی از شعر را زمزمه کرد (همین بخش هایی که خوانده) و دیدیم که چه رنگ و لعابی داد به کار. خواهش کردم که بیاید اجرا کند و رفت در استودیو خواند. قرار قبلی هم نداشتیم که محمد بیاید، بخواند. اتفاق افتاد. برعکسش هم رخ داده؛ کار آقای شهبازیان برای حج را آقای اصفهانی قرار بود بخواند و من رفتم که به استودیو سر بزنم، گفتند برو دو خط دکلمه کن. این اتفاق ها به همین راحتی می افتد!

*شاید انتظار این بود که بعد از ۵ سال، کار خفنی (یا همان ویژه ای) برای این آلبوم می کردید تا همه شگفت زده شوند؛ مثلا ویدئویی، چیزی...

(با خنده؛) حالا ویدئو شده خفن؟ لابد چون خودم آدم خفنی نیستم، نشده؛ انشالله در آلبوم بعدی به این چیزها بیشتر فکر می کنم!

علیرضا عصار: گفته بودم عاشقم!

*خودتان به این آلبوم چه نمره ای می دهید؟ چقدر سلیقه خود شما را توانست برآورده کند؟

خودم آلبوم را خیلی دوست دارم. اهل نمره دادن هم نیستم کلا. (با خنده؛) اگر دوست نداشتم که فاصله مان با شنونده ۶ ساله می شد. باید کمی بیشتر از تاریخ انتشار بگذرد تا بشود از بازتاب ها بیشتر در این مورد صحبت کرد. می توانم این سوال را و بحث های قضاوت و داوری درباره آن را ۲۰ روز دیگر قاطعانه جواب بدهم.

*گویا آلوبم دومتان درباره دفاع مقدس و بچه های جنگ است. این سوال برایمان پیش می آید که برای خواندن آلبومی برای دفاع مقدس، نگران برچسب ها نبودید؟

هیچ کاری را سفاری نمی خوانم؛ اصولا اگر شعری را قبول نداشته باشم، نمی خوانم. نگران این هم نیستم که چه انگی به من می زنند. علاقه شخصی دارم به بچه های جنگ که درباره شان بخوانم، حس خوبی دارم. بدانید که من نه این کار را می کنم که کسی از من خوشش بیاید و نه اساسا واهمه ای دارم که کسی از من به خاطر بیان حقایق بدش بیاید.

*شما چقدر فرزند زمانه خودتان هستید؟

در این روزگار خیلی سخت است که فرزند زمانه خودت باشی. زمانه، زمانه سختی است و روز به روز هم عجیب تر می شود. در خیلی اوقات ترجیح می دهم که فرزند زمانه خودم نباشم. شرایط عجیب و غریبی را در حال گذراندن هستیم و من از خیلی اتفاقات این روزها نمی توانم سردر بیاورم. این سر درنیاوردن ها طبیعتا در روزگار ما هم تاثیر می گذارد. مهم ولی این است که سعی کرده ام عقب نیفتم از ذهن خودم. از شرایط پیرامون ام.

منبع: مجله همشهری جوان

باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir

علیرضا عصار: گفته بودم عاشقم!

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.
آموزش هوش مصنوعی

تا دیر نشده یاد بگیرین! الان دیگه همه با هوش مصنوعی مقاله و تحقیق می‌نویسن لوگو و پوستر طراحی میکنن
ویدئو و تیزر میسازن و … شروع یادگیری:

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با ١٥ سال گارانتي 9/5 ميليون تومان

ویزیت و مشاوره رایگان
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

سایر رسانه ها

    ارسال نظر

    لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

    از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

    لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

    در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

    بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج